شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

درگذشت جک لندن


درگذشت جک لندن

«جک لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریکایی که ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ میلادی در سانفرانسیسکو به دنیا آمده بود ۲۲ نوامبر روزی چون امروز در سال ۱۹۱۶ و در ۴۰ سالگی از بیماری کلیه درگذشت از وی ۵۰ کتاب بجای مانده است وی در عین حال یک روزنامه نگار بود, ولی تنها مقاله و تحلیل می نوشت

«جک لندن» نویسنده و روزنامه نگار سوسیالیست آمریکایی که ۱۲ ژانویه ۱۸۷۶ میلادی در سانفرانسیسکو به دنیا آمده بود ۲۲ نوامبر (روزی چون امروز) در سال ۱۹۱۶ و در ۴۰ سالگی از بیماری کلیه درگذشت. از وی ۵۰ کتاب بجای مانده است. وی در عین حال یک روزنامه نگار بود، ولی تنها مقاله و تحلیل می‌نوشت.

جک در سن ۱۴ سالگی از مدرسه دستور زبان انگلیسی فارغ‌التحصیل شد، اما به دلیل ناتوانی مالی نتوانست ادامه تحصیل دهد و به ناچار در کارخانه قوطی‌سازی مشغول به کار شد. خوشبختانه کار در دوران کودکی بدنش را نیرومند و مردانه کرده بود.

«جک» در سن ۱۹ سالگی بر آن شد تا به دبیرستان باز گردد. او حالا هم کار می‌کرد و هم درس می‌خواند. کم کم، با توجه به آشنایی‌اش با حزب‌های سیاسی این کشور و به ویژه حزب سوسیال، به نظریه‌های سیاسی علاقمند شد.

در سال ۱۸۹۶ با گروهی از جویندگان طلا به «کلاندایک»Klondike سفر کرد؛ سفری که با ناکامی همراه بود و به علت مرگ پدرخوانده اش به اوکلند فراخوانده شد. شاید بتوان گفت آنچه که او در شمال دید و تجربه کرد، مهمترین نکته‌های قابل توجه در آثار موفق اش را تشکیل می‌دهند. سرانجام با بازگشت به اکلند، زمان موفقیت بزرگ «جک» نیز فرارسید؛ او کتاب «ادیسه شمال»- داستان کوتاهی درباره یافتن طلا- را در سال ۱۹۰۰ منتشر کرد. اولین اثر وی به خاطر نیرومندی و توصیف بسیار جالبش مورد توجه بسیار زیادی قرار گرفت. بدین ترتیب، جک از راه نویسندگی امرار معاش می‌کرد، اما هرچه به دست می‌آورد، به طرزعجیبی خرج می‌کرد. او نویسنده‌ای پر کار بود و در همین مقطع زمانی، ۵۱ رمان و ۱۲۵ داستان کوتاه نوشت و ۴۶ اثر خود را منتشر ساخت. شیوه نگارش او شیرین‌، روان و دلپسند است. در اواخر عمر، کارش چنان رونق گرفت که درآمدش دو برابر رئیس‌جمهور آمریکا بود؛ در حالی که او همان کسی بود که در جوانی گدایی می‌کرد.

در سال ۱۹۰۳ داستان «آوای وحش» (Call of the Wild) را منتشر کرد که گزارشی از سفر به کلاندایک و سرگذشت سگی گرگی به نام باک بود‌، که پس از خدمت به ارباب‌ها، وفاداری‌ها و نوازش دیدن‌ها و رنج‌بردن‌ها، در خود کششی به محیط جنگل احساس می‌کند و تنها به عشق ارباب مهربانش، در میان آدمیان می‌ماند و همین که ارباب به دست گروهی از بومی‌ها کشته می‌شود، روانه جنگل می‌گردد تا به زندگی اجدادی خود بپیوندد و در میان برادران جنگلی آوای شادی سر دهد. رمان آوای وحش از اقبال خارق‌العاده‌ای برخوردار شد و آمریکائیان آغاز قرن بیستم که به دنیای صنعتی و ماشینی وارد شده بودند، از عطر تند و وحشی درختان جنگل و غریزه و سرشت زندگی در آغوش طبیعت که توسط جک لندن، بسیار زنده و گویا وصف شده بود، سرمست گشتند. در پی این رمان، جک لندن داستان «گرگ دریا» (The Sea-Wolf) را در ۱۹۰۴ منتشر نمود که حوادث دریایی در بردارد. این داستان در قسمت اول، داستان «موبی دیک» Moby Dick اثر ملویل Melville را به یاد می‌آورد و نیز چهره وحشتناک کاپیتان لارسن Larsen قهرمان کتاب موبی دیک را مجسم می‌سازد. هدف نویسنده در این اثر هرچه بوده باشد، داستانی پرماجرا و بدون مفهوم و معنایی خاص را عرضه کرده است. جک لندن در سال ۱۹۰۴ و در زمان جنگ روس و ژاپن به خاور دور فرستاده شد. در بازگشت از آنجا، از اولین همسرش جدا گشت و با زنی دیگر ازدواج کرد و اقدام به خرید یک کشتی نمود تا با آن به دور دنیا سفر کند، اما تا استرالیا بیشتر نرفت.

جک لندن جز سرگذشتهای شخصی و واقعی رمانهای ساده و عاشقانه نیز دارد، از آن جمله می‌توان به داستان«دره ماه» The Valley of the Moon (۱۹۱۳)، و همچنین آثاری که ساخته تخیل محض اوست، مانند «ستاره گرد»The Star Rover (۱۹۱۵) اشاره داشت. از مجموعه داستان‌های کوتاه جک لندن «پسر گرگ» The Son of the Wolf (۱۹۰۰) و «عشق به زندگی » Love of Life در ( ۱۹۰۷) انتشار یافت.از ۱۹۱۳ به بعد آثار جک لندن شهرتی جهانی یافت و به غالب زبان‌ها ترجمه شد و او را در زمره نامدارترین و ثروتمندترین نویسندگان زمان خود قرار داد. بنابر گفته خود نویسنده که «من برای ناشران می‌نویسم، نه برای خودم»، آثار او که تعدادش به پنجاه داستان می‌رسد، ظاهراً تنها برای به دست آوردن پول نوشته می‌شده است، اما همه این آثار مبتنی بر فلسفه خاصی است؛ فلسفه‌ای که برمبنای مبارزه دائمی بشر را برای رهایی از فقر و بینوایی نشان می‌دهد. جک لندن مدافع مستمندان و بینوایان و طرفدار اصل زندگی مرفه برای همگان است. عصیان بر ضد جامعه و بر ضد عقاید باطل و خرافی در همه آثار جک لندن به چشم می‌خورد، او جز توانایی و استادی در هنر نقل، طبع و نهاد، خود را به دلایلی از جمله شور زندگی، حسن نیت، جوانمردی، بردباری، اصالت در مبارزه و تمایل به بخشایش در وجود قهرمانانش گنجانده است. کمتر کسی در میان نویسندگان آمریکایی از چنین محبوبیتی در کشور و خارج از کشورش برخوردار بوده است.