چهارشنبه, ۱۰ بهمن, ۱۴۰۳ / 29 January, 2025
مجله ویستا

نگاهی به افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان


نگاهی به افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان

افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود, اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می كند افسردگی دوران بارداری PERINATAL DEPRESSION با علائمی چون خستگی, بی خوابی, كمپلكس ها درگیری ها ی روانی احساسی به ویژه گریه كردن و زودرنجی آغاز می شود

ازدواج و تشكیل خانواده ای كوچك و جدید، هرچند برای هر دو طرف تحولی بزرگ محسوب شده و هر دو را دچار كمپلكس های رفتاری می كند، اما بارداری، تجربه ویژه و منحصر به فرد زنان است؛ تجربه ای كه هرچند شیرین به نظر می رسد، اما مادران را با مشكلات متعددی از جمله مشكلات روانی- رفتاری روبه رو می كند كه در این بین «افسردگی دوران بارداری» و «افسردگی پس از زایمان» از شایع ترین آنهاست.

روان شناسان معتقدند علت این امر روبه رو شدن با تحول بزرگی چون بارداری است كه نه تنها از جهت ظاهری خانم ها را متحول می كند، بلكه از جهت ذهنی نیز تحولات بزرگی را ایجاد می كند و لازم است پیش از بارداری، شخص از جهت ذهنی، جسمی و روحی آمادگی لازم را داشته باشد.آنچه در پی می خوانیم نگاهی است بر افسردگی دوران بارداری و افسردگی پس از زایمان؛ علل و شیوه درمان.

● افسردگی چیست؟

افسردگی با علائمی چون احساس غمگینی، شكست، ناراحتی و كلافگی، هیجان و استرس، بی علاقگی به همه چیز و گاه همه كس مشخص می شود؛ در واقع بیمار با بیان این علائم، ناراحتی خود را بروز می دهد.

بسیاری از ما، شاید چند روزی از ماه را با چنین احساس های منفی روبه رو شویم، اما این علائم اگر زودگذر باشند، افسردگی محسوب نشده و نوعی تحول رفتاری خوانده می شوند؛ اما اگر فرد مدت زیادی با این تحولات رفتاری درگیر باشد و مشكلاتی چون احساس پوچی، عصبانیت، و احساس عجز و ناكامی نیز به آنها افزوده شود، افسردگی آغاز شده است.

افسردگی ممكن است خفیف، متوسط یا بسیار پیشرفته و جدی باشد كه متأسفانه گاه خود فرد نیز از بیماری خود آگاه نیست و با مراجعه به پزشك از آن آگاه می شود؛ چرا كه تصور می كند این علائم طبیعی و ناشی از خستگی كار روزانه است!

● افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل

افسردگی دوران بارداری یا پس از وضع حمل، یكی از مشكلات رایج در میان زنان باردار است كه متأسفانه در اغلب موارد یا تشخیص داده نمی شود و یا چنان دیر تشخیص داده می شود كه راهی برای درمان وجود ندارد و مادر دچار «دیوانگی» پس از زایمان می شود. علائم افسردگی دوران بارداری و پس از وضع حمل، اندكی با علائم افسردگی معمولی تفاوت دارد، اما بسیاری از علائم نیز بین افسردگی معمولی و افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان مشترك است كه این علائم مشترك یكی از راه های شناسایی سریع و به موقع افسردگی دوران بارداری و پس از زایمان است.

● افسردگی دوران بارداری

افسردگی دوران بارداری گاه از همان روزهای ابتدایی بارداری آغاز می شود، اما گاهی هم از ماه سوم به بعد بروز می كند. افسردگی دوران بارداری (PERINATAL DEPRESSION) با علائمی چون؛ خستگی، بی خوابی، كمپلكس ها (درگیری ها) ی روانی- احساسی به ویژه گریه كردن و زودرنجی آغاز شده و به تدریج علائم حادتری بروز می كند كه از این میان می توان به موارد ذیل اشاره كرد:

▪ تندمزاجی و تحریك پذیری؛ به عبارتی كاهش آستانه تحمل .

▪ احساس غم، ناامیدی و غرق شدن و نابودی؛

▪ گریه كردن زیاد.

▪ كاهش شدید انرژی و انگیزه برای انجام امور؛

▪ ولع خوردن یا بی اشتهایی شدید.

▪ خوابیدن بیش از حد یا بی خوابی.

▪ كاهش تمركز، فراموشی و مشكل در به یاد آوردن مسائل، و ناتوانی در تصمیم گیری.

▪ احساس بی ارزش بودن و گناهكار بودن؛ چرا كه مادران می اندیشند كودكی را به دنیا می آورند كه قرار است مانند آنها با مشكلات زندگی دست و پنجه نرم كند؛ این احساس به ویژه اگر نوزاد دختر باشد بیشتر است.

▪ از دست دادن علاقه و اشتیاق به انجام امور منزل یا امور مربوط به خود؛

▪ گوشه گیری و قطع ارتباط با دوستان و خویشاوندان.

▪ سردرد، درد قفسه سینه، تپش قلب، تنگی نفس و احساس خفگی و كلافگی؛

این علائم ممكن است همزمان با هم و یا به تدریج بروز كنند. شدت و ضعف بروز علائم، بستگی به میزان افسردگی و برخورد اطرافیان به ویژه همسر دارد.

● عوامل مؤثر بر بروز افسردگی دوران بارداری

دلایل متعددی برای بروز افسردگی در زنان باردار در دوران بارداری وجود دارد كه از این عوامل می توان به تغییرات هورمونی، حوادث استرس زا و آزار دهنده در طول دوران بارداری چون مشكلات زندگی، مرگ عزیزان و... اشاره كرد. اما از علل مهم ابتلا به افسردگی و یا به عبارتی علل محرك بروز افسردگی دوران بارداری می توان به این نكات اشاره كرد:

▪ سابقه افسردگی یا سوءاستفاده جنسی.

▪ سابقه بیماری عصبی یا افسردگی در میان بستگان، به ویژه بستگان درجه یك.

▪ بی توجهی همسر و اطرافیان به زن باردار.

▪ وحشت از تولد نوزاد؛ این احساس در اغلب دختران پیش از ازدواج و بارداری دیده می شود كه اگر به تدریج با ازدواج و بارداری از بین نرود، به عاملی جهت بروز افسردگی دوران بارداری تبدیل می شود.

▪ مشكلات ازدواج، به ویژه مشكلات عاطفی و اقتصادی.

▪ سن پایین مادر؛ دخترانی كه در سن پایین ازدواج می کنند و باردار می شوند، به ویژه اگر تحصیلات مناسبی نیز نداشته باشند، به سرعت به افسردگی دچار می شوند.

▪ ازدواج، به اجبار والدین، و بی علاقگی به همسر.

● افسردگی پس از زایمان

افسردگی پس از زایمان (POSTPARTUM DEPRESSION) پس از وضع حمل به دلایل متعدد به ویژه تغییرات هورمونی بروز می كند. در دوران بارداری، ترشح هورمون زنانه شامل استروژن (ESTROGEN) و پروژسترون (PROGESTERONE) به طور چشمگیری افزایش می یابد، اما بیست و چهار ساعت پس از تولد نوزاد، میزان ترشح این دو هورمون شدیداً كاهش می یابد و به میزان ترشح این دو هورمون قبل از بارداری بازمی گردد.

پژوهش ها نشان می دهد این تغییر ناگهانی در میزان ترشح هورمون ها یكی از دلایل اصلی افسردگی پس از زایمان است. لازم به تذكر است كه كاهش ترشح این دو هورمون تا پیش از اولین عادت ماهیانه، پس از وضع حمل ادامه دارد. به این ترتیب روان شناسان معتقدند فاصله بین وضع حمل تا اولین عادت ماهیانه پس از زایمان، بحرانی ترین شرایط روانی - عاطفی زنان پس از وضع حمل بوده و احتمال ابتلا به افسردگی پس از زایمان در این دوره ۵ برابر است.

علاوه بر تغییر در میزان ترشح دو هورمون استروژن و پروژسترون، ترشح هورمون های غده تیروئید نیز دستخوش تغییر می گردد و ترشح این هورمون ها نیز به شدت كاهش می یابد - تیروئید غده بسیار كوچكی در جلوی گلو است كه در متابولیسم و تنظیم سوخت و ساز بدن نقش اساسی دارد - كاهش میزان ترشح هورمون های غده تیروئید نیز از دیگر علل ابتلا به افسردگی است كه با ایجاد علائمی چون بی علاقگی به هر چیز و هر كس، تحریك پذیری و تندمزاجی، احساس خستگی شدید، كاهش میزان تمركز، بروز مشكلات متعدد هنگام خواب و استراحت، و افزایش وزن بدن مشخص می شود. بنابراین لازم است تا بلافاصله پس از وضع حمل، با انجام آزمایش خون، میزان ترشح هورمون تیروئید كنترل شود.

● روان شناسان علل دیگر بروز افسردگی پس از زایمان را به این شرح می دانند:

▪ احساس خستگی، پریدن از خواب یا به اصطلاح خواب مقطع كه اغلب با كابوس همراه است.

▪ احساس بیگانگی با نوزاد به جهت ترس از ناتوانی در نگهداری مناسب از نوزاد.

▪ افسردگی به خاطر تغییر در شرایط كار و امور منزل؛ كه به دلیل مختل شدن امور و خارج شدن زندگی از شرایط عادی بروز می كند.

▪ هیجان ناشی از نگهداری و تربیت فرزند همپای رسیدگی به امور منزل و امور شخصی؛ بسیاری از مادران تصور می كنند با تولد نوزاد باید به شخص ویژه یا به عبارتی مادری ویژه و فوق العاده تبدیل شوند تا علاوه بر رسیدگی به همه امور مدت زیادی را صرف نگهداری از فرزندشان بكنند؛ اگرچه با تولد نوزاد نیاز به مراقبت از او به بزرگترین دغدغه مادر و پدر تبدیل می شود؛ اما بدون هیجان، باید با برنامه ریزی صحیح با مسئله روبرو شد.

▪ احساس بیهودگی و از دست دادن حس شخصیت و هویت؛ از دست دادن شخصیت و هویت و یا به عبارتی از دست دادن اعتماد به نفس به دنبال ظهور این تفكر در ذهن ایجاد می شود كه مادر می پندارد با تولد نوزاد هویت خویش را گم كرده است چرا كه دیگر نمی تواند مانند گذشته به امور شخصی، منزل و اوقات فراغت خویش بپردازد و نوزاد را مانع مهمی تصور می كند.

▪ از دست دادن اوقات فراغت و به دنبال آن به هم خوردن تعادل روانی؛ پس از تولد نوزاد، مادر مجبور است مدت زمان بیشتری را در منزل بماند و از فرزندش نگهداری كند. به این ترتیب زمانی برای فراغت باقی نمی ماند. این نكته به ویژه در خانواده هایی كه پدر هیچ گونه كمكی به مادر ننموده و مسئولیتی در قبال نوزاد احساس نمی كند بسیار حائز اهمیت است و مادر را به افسردگی حاد مبتلا می كند.

در شرایط حاد، ترس از كشتن یا مجروح كردن نوزاد یا خویشتن و بی علاقگی و بی توجهی به نوزاد نیز دیده می شود كه اگر به سرعت چاره ای برای آن اندیشیده نشود به مرگ مادر و نوزاد منتهی می شود.

مترجم: مهتاب صفرزاده خسروشاهی

منبع: مركز بین المللی اطلاعات سلامت زنان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.