شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
شعری از ناخودآگاه سرخورده شده
اگر هنوز ضرورتی انسان کنونی را میان انبوه روزمرّگیها به خواندن شعر ترغیب کند، آنگاه میتوان پرسید توقع او در موقعیت خاص فرهنگی، سیاسی و اجتماعیای که در آن قرار دارد، از شعر چیست؟ آیا خواننده شعر به دنبال چیزی یا کسی میگردد که در جهان خودش امکان یافتنش را نمییابد؟ در پی التیام است؟ یا اینکه لذت، هدف غایی او است؟ تلاش برای یافتن پاسخی برای این پرسشها اگر به هیچ دردی نخورد لااقل روشنکننده واقعیتهایی خواهد بود که در عین وضوح به فراموشی سپرده شده و در میان حرفهای پرطمطراق رنگ باختهاند. پیداست که گمانهای بال او هر گمان دیگری میتواند دلیل خوانده شدن شعر باشد همانطور که شاعران بیآنکه بتوانند به زبان بیاورند دلایل زیادی برای نوشتن شعر دارند. اما آنچه ضرورت خوانده شدن شعر را در موقعیتهای فرهنگی و دورههای تاریخی پر رنگ میکند، ریشه در مسائل روانشناختی و تغییر هویت شعری دارد و باید در نوع رابطه شعر و شاعر واکاوی شود. این به معنای کنار گذاشتن ریشههای جامعه شناختی موضوع نیست اما وضعیت فعلی اهمیت روانکاوی و شعری این رابطه را افزایش داده است. به زعم من گسترش بیاعتمادی در رابطه با شعر تولد داخل علاوه بر متاثر بودن از تحمیل ساختار سیاسی جامعه بهطور قابل توجهی از غریبه بودن جهان متفاوت شاعران آنها تاثیر گرفته است. این ربطی به زبان شعر نخواهد داشت چراکه این خانه وجود به هر حال، خود در پیساختن جهانی برای درک شدن است و در شعر به عنوان قوه ناطقه اجتماعی نقشی انتقالی برای گسترش رابطه خواهد داشت.
با این همه خاستگاه متنهایی که منشی دلالتگر را به ویژه در زمینه مختصات عینی شعر، مانند زبان و فرم و ساختار دنبال میکنند، بخشی از ناآگاهی سرکوفته است (به عقیده فروید رفتارهای بخش ناآگاه سرکوفته سخت دلالتگرند) که طی سالهای اخیر و از طریق برابرنهاد قرار دادن گرایشهای شعری و اعتراض به مختصات عینی آثار در حال ترویج است. غالب این متنها که جایی را هم در مطبوعات اشغال میکنند، با تکیه بر واژگان و سطرهایی که از ذهن شاعر به عاریت میگیرند در شکلی مغایر با محتوایشان ظاهر شده و اینگونه خود را محق به انکار واقعیتها دانسته و به تعیین تکلیف رو آوردهاند. در حالی که چنین رفتارهایی با وجود ادعایی که در زمینه نقد ادبی دارند اساس شعر را زیر سوال برده و کارایی آن در برابر جامعه را کاهش میدهند.
درست همین مساله است که شاعر را وامیدارد که نسبت به انتخاب موضوع، شعر، زمان و آنچه میخواهد ارائه دهد مسوول باشد. از این دیدگاه است که میتوان مدعی بود «حسن همایون» در نخستین مجموعه شعر خود به عنوان یک شاعر، انسانی مسوول بوده و شعرهایی شاعرانه داشته و مجموعهیی تحسینبرانگیز ارائه داده است که در روند رو به رشد شعر خود نیز بیهیچ تردیدی، البته در دراز مدت، تاثیری ژرف خواهد نهاد. درباره مجموعه شعر «برف تا کمر در تاریکی نشسته» میتوان نوشت که علاوه بر قابلیت ایجاد پرسشگری درباره ساختار، نحوه بیان، روایت و اندیشه و البته تصویرپردازی، در محتوا حرفهای بیشتری برای گفتن دارد، به عبارتی بهتر محتوای این مجموعه استقلال قابل توجهی دارد که در زبان سرودهها به چشم میخورد. منظورم از استقلال، همچنین اما، اشاره به فردشدگی زبان در این مجموعه است.
نمیتوان انکار کرد که جامعه ادبی ما طی سالهای اخیر شاهد نوشته شدن و عرضه آثاری بوده و هست که به دلیل معطوف شدن بر وضوح کلامی دچار شباهتهایی ناگزیر شدهاند اما جستوجو برای یافتن علت این عارضه نشانگر واقعیتهایی خواهد بود که خیلی هم غریب و ناشناخته نیستند. عمده علت شباهتها را باید در نقص ژرف ساختار سرودهها ردیابی کرد. اما تردیدی نیست که مجموعه شعر حسن همایون، با وجود پیشنهادهای برخورد زبانی و فضاسازیهای تازه، از آن آسیب، یعنی شباهتهای شعری، به دور مانده است. این اثر، کلامی شفاف و زبانی ساده دارد با پیچیدگی خاصی که حتی در میان نظم طبیعی و روابط ساده اجتماعی وجود دارد. شاید به همین خاطر است که شاعر مجموعهاش را به زنان جامعهاش تقدیم میکند. زبان در شعرهای این مجموعه هر چقدر به سادگی نزدیکتر میشود از زبان معمول فاصله گرفته و عملکرد شاعرانه در همین مقاطع افزایش مییابد. همچنین لازم به تاکید است که حضور المانهای شفافیت کلامی شعرها که با رویکرد خاص همایون نوشته شده، بر قابلیت انتقادی آنها افزوده است.
شاعر این مجموعه در بیشتر شعرهایش از طریق رابطه استعاری و گاهی از طریق نشانهها به صورت ارجاعی با جهان واقعی در ارتباط است که دغدغههای قابل توجهی میتوان در آنها یافت. با همه اینها دغدغههای موجود در سبک سرودن این مجموعه از حدود شخصی شاعر بالاتر است و او سعی کرده تا با شعر خود به نوعی جریانهای تازه شعر آزاد ایران را هم به چالش بکشد. بین کارکرد تخیلها در سرودههای دفتر اول و دوم این مجموعه، تفاوتهایی وجود دارد که البته از تفاوت ذهنیت آثار در آنها ناشی میشود.
با این حال ویژگی شعریت کلام در شعرهای هر دو دفتر یکسان است. مختصات شعر از حیث زبان کلامی، اعم از تمایل مادی یا میل استعاری به مناسبت تغییر ساختارها در آثار تغییر میکند و رویکرد جنس واژگان نیز به همین مناسبت است.
حامد داراب
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیستان و بلوچستان چین دولت انتخابات مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی نیکا شاکرمی رهبر انقلاب معلمان رسانه
سیل هواشناسی ایران تهران آتش سوزی باران هلال احمر سازمان هواشناسی اصفهان روز معلم شهرداری تهران پلیس
خودرو قیمت خودرو قیمت دلار تورم مسکن قیمت طلا بازار خودرو حقوق بازنشستگان سهام عدالت دلار ایران خودرو بانک مرکزی
صدا و سیما مهران غفوریان تلویزیون ساواک صداوسیما سریال موسیقی سینمای ایران دفاع مقدس رضا عطاران
رژیم صهیونیستی جنگ غزه فلسطین غزه آمریکا ترکیه روسیه حماس اوکراین انگلیس نوار غزه ایالات متحده آمریکا
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر سپاهان جواد نکونام علی خطیر باشگاه استقلال بازی تراکتور باشگاه پرسپولیس لیگ قهرمانان اروپا
آیفون اپل ناسا گوگل صاعقه عکاسی تماس تصویری تلفن همراه
کبد چرب فشار خون