چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
فقط فقط تنهایم بگذارید
تجربه با هم بودن و با هم زندگیکردن شاید رویایی باشد که همه ما داشته باشیم، اما وقتی به واقعیت تبدیل میشود رنگ دیگری پیدا میکند. اغلب ما نیاموختهایم چگونه با هم زندگی کنیم و برای چند ساعت در کنار هم آرامش داشته باشیم.
وقتی کودک هستیم، دوست داریم تنهایی کارهایمان را انجام دهیم و هیچکس را سهیم نکنیم؛ این رویه متاسفانه در بزرگسالی هم با ما میماند و برای همین نمیتوانیم جمعگرا باشیم.
روانشناسان معتقدند گاهی مشکلاتی که برای زن و شوهرها پیش میآید بهخاطر این است که آنها نمیتوانند با هم یک کار مشترک را انجام دهند، البته مشکل آنها نداشتن تفاهم نیست بلکه مشکلشان، نداشتن روحیه جمعی است.
آنها به همسرشان اعتماد ندارند و ترجیح میدهند خودشان کارشان را انجام دهند و به اصطلاح خیالشان راحت است که اینگونه کار بخوبی انجام شده است.
البته گاهی وقتها تعریفی که از کار جمعی میشود، این است که تکتک اعضا باید بهعنوان عضوی فاقد اختیار به وظیفهای که برایشان تعریف شده عمل کنند. یعنی افراد موظفند فقط به وظیفهای که برایشان تعریف شده است، عمل کنند.
ایرانیها با پذیرش وظیفهای به این شکل مشکل دارند. یعنی دلشان نمیخواهد زور بالای سرشان باشد. برای همین است که میگویند فرهنگ کار جمعی در ایران ضعیف است.
روانشناسان میگویند کار جمعی یعنی اینکه در یک کار جمعی هر کسی نسبت به کارش توجیه باشد و وظیفهای را که برایش تعریف میکنند، بپذیرد و همان را به سرانجام برساند. در واقع افراد باید بفهمند در یک پروژه گروهی تا چه حد دخیل و موثر هستند. نمونههای خوبی هم در همین زمینه داریم. در خیلی از کارهای گروهی توانستهایم موفق عمل کنیم.
جالب است بدانید در کشور ژاپن، از پنج سالگی به کودک میآموزند چگونه با دوست خود یک کار مشترک انجام دهد. آنها در مهدکودک یک بازی مشترک مانند خانهسازی با لوگو را شروع میکنند و هرقدر هم که طول بکشد باید با هم این کار را به پایان برسانند.
شاید در این بین دعوا هم کنند اما مهم نیست، چون باید بیاموزند چگونه با هم به تفاهم برسند و کارشان را به نتیجه برسانند. اما در اغلب مهدهای ایران اینگونه نیست و مربیان حوصله دعوا و طولکشیدن یک کار را ندارند.
یکی از آشنایان تعریف میکرد در مهد پسرش قرار بود در گروههای پنج نفره یک کاردستی درست کنند، اما برخی از بچهها در میان کار با هم نمیسازند و برای همین مربی در جلسه بعد به بچهها جداگانه کاردستی میدهد و عنوان میکند در جلسه قبل از سروصدای بچهها سردرد گرفته است.
کودک با ورود به مدرسه، یکباره اجتماعی نمیشود، بلکه پایههای روابط کودک با مدرسه در دو یا سه سال قبل پیریزی میشود. در مهدکودک بچهها با همسالان خود ارتباط مستمر داشته و فرصت دارند مشکلات ارتباطی خود را حل کنند و در مدرسه مشکل دوستیابی نداشته باشند.
ما در ورزش هم این مشکل را داریم، مثلا در بازی فوتبال گاهی بازیکنان از اینکه به آنها پاس داده نمیشود و فرد سعی دارد به تنهایی گل بزند شکایت دارند. بنابراین به نظر میرسد مهدکودک، مدرسه و از همه مهمتر خانواده نقش مهمی در جمع پذیری فرد دارند، البته باید این جمعگرایی مدیریت شده باشد.
زهرا تالانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست