پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024


مجله ویستا

مروری اجمالی بر چند قرارداد اقتصادی فی ما بین ایران و انگلستان


مروری اجمالی بر چند قرارداد اقتصادی فی ما بین ایران و انگلستان

نقش و جایگاه انگلستان در تاریخ روابط خارجی ایران دارای فراز و نشیب های بسیاری است و از این حیث با دیگر کشورها قابل قیاس نیست و تاثیر تزویر ها و دخالت های این دولت در اوضاع داخلی ایران به میزانی گسترده است که از آن می توان به عنوان حوزه ای بی رقیب نام برد

نقش و جایگاه انگلستان در تاریخ روابط خارجی ایران دارای فراز و نشیب های بسیاری است و از این حیث با دیگر کشورها قابل قیاس نیست و تاثیرتزویر ها و دخالت‌های این دولت در اوضاع داخلی ایران به میزانی گسترده است که از آن می توان به عنوان حوزه ای بی رقیب نام برد.سابقه گسترده ای که بریتانیا در طول تاریخ،در این حوزه ایفا کرده ،بسیار فراتر و پر دامنه تراز رابطه سایر دول استعمارگر با ایران است به طوری که حتی تاثیرات نامطلوب آن در حال حاظر نیز نه تنها دامنگیر مردم ایران بلکه دامنگیر امت اسلامی نیزمانده است.در این تحقیق به طرح قطره ای از این مباحث و برخورد های انگلیس با ایران در طول تاریخ معاصر پرداخته خواهد شد.

● سابقه روابط

سابقة روابط دو کشور به قرن هفتم هجری/ نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی می‌رسد در زمانی که جنگ های صلیبی مسیحیان را فرسوده کرده بود و آنها به دنبال راه های جایگزین برای ضربه زدن به مسلمین بودند.در این دوره از تاریخ بعد از نابودی حکومت خوارزمشاهیان،اسماعیلیان و در آخر خلافت بغداد به دست تاتارها، آخرین پایگاهی که در اسلام در مقابل مغولان شمنی مذهب و مسیحیان ایستادگی میکرد مملوکان مصر بود. اگر جسارت و کفایت امیر قدوز و فتح او در نبرد عین جالوت نبود، مغولها آخرین پناهگاه اسلام یعنی فلسطین و آفریقای شمالی را تصرف می کردند و با توجه به اینکه صلیبیون عیسوی در همان روزگار برای نابودی مسلمانان پافشاری می کردند،دیگر مشکل بود که اسلام جانی تازه یابد و در میان دو دشمن متعصب و کینه توز قد علم کن.

در این زمان ادوارد دوم، پادشاه انگلیس، در نامه‌ای به ایلخانان از آنها خواسته بود که تمام سعی و کوشش خود را برای ریشه‌کن‌کردن اسلام به کار برند این اولین‌بار در تاریخ بود که پادشاه وقت انگلیس دربارة مسلمانان این اظهارنظر را می‌کرد .ارغون یکی از پادشاهان ایلخانی بود که سفرای زیادی را به اروپا فرستاد او طی نامه ای از اروپاییان خواست که سپاه فرنگیان در زمستان و بهار سال ۶۹۰ هجری برای حمایت از سپاه مغول به سوی بیت المقدس حرکت کنند اگرچه همانمطور که ذکر شد فرسودگی ناشی از جنگ های صلیبی باعث شد اروپاییان به ارغون پاسخی ندهند اما این باز انگلستان بود که برای انجام این مقصود یک هیئت بیست و یک نفره به سرپرستی جفری لنگه و و نیکلاس شارتری عازم ایران کردند.اما این هیئت بعد از مرگ ارغون رسید و اجل به ارغون مهلت نداد.

این نمونه تاریخی از کینه و خصمی است که انگلستان، دول اروپایی و مسیحیان غرب ۷۰۰ سال پیش نسبت به مسلمانان اتخاذ کرده بودند.

● قرار داد رویتر:

در فرمانی که ناصر الدین شاه در سال ۱۲۸۹ قمری (۱۸۷۲ میلادی) به نام بارون ژولیوس دورویتر صادر کرد، امتیاز استخراج کلیه‏ی معادن فلزات (غیر از فلزات قیمتی) و زغال‏سنگ و نفت ایران را به مدت ۷۰ سال به وی داد. اقدام ناصر الدین شاه در مورد اعطای چنان امتیازی به یک تبعه‏ی خارجی آن‏چنان غیرمترقبه و عجیب بود که ناظران بیگانه و از آن جمله دکتر تولوزان‏ رانسوی طبیب مخصوص شاه و لرد کرزن و سرپرسی سایکس و آژانس‏های اطلاعاتی و محافل سیاسی و اقتصادی آن روز جهان را به حیرت انداخت. زیرا هرگز معقول نبود که رئیس کشوری امتیاز بهره‏برداری از کلیه‏ی ذخایر و منابع زیرزمینی مملکت پهناور خود را یکجا به شخصی که دارای هیچ‏گونه سرمایه و تخصص و استعداد و تجهیزات فنی نبوده است، اعطا کند.

لرد کرزن‏ (مدتی نایب السلطنه هندوستان بوده و بعدا به وزارت امور خارجه بریتانیا منصوب شد.) درباره‏ی این امتیاز در کتاب خود به نام «ایران و مسئله‏ ی ایران» چنین می‏نویسد:

«وقتی که امتیاز رویتر منتشر گشت، مندرجات آن حاکی از تسلیم کامل و خارق العاده کلیه‏ی منابع صنعتی کشور به بیگانگان بود و این کاری بود که هیچ‏گاه در تاریخ سابقه نداشته و حتی شاید خواب آن را هم کسی نمی‏دیده است.به این ترتیب بود که حقوق حیاتی ملت ایران به یک سوداگر انگلیسی واگذار شد. بدیهی بود که واگذاری تمام منابع ثروت ایران بوسیله امتیازنامه‏ای در دست حریفی افتاده بود که خیالات و آرزوهائی درباره آنها داشت و این اعتقاد راسخ بود که دولت انگلیس حامی رویتر بود.به هر حال بعد از اعتراضات داخلی و همچنین مخالفت های روسیه این امتیاز لغو گردید و در عوض امتیاز بانک شاهنشاهی به رویترداده شد.

● قراردادهای نفتی با انگلستان:

یکی از مهم ترین مراودات سیاسی و اقتصادی انگلستان و ایران بر سرنفت بوده است. انگلستان در طول تاریخ معاصر جدال همه جانبه ای را برای حفظ و بهره برداری از نفت ایران با دول مختلف از دارسی تا ملی شدن صنعت نفت انجام داده بود.

● قرارداد دارسی:

اولین بار در سال ۱۹۰۱م/۱۲۸۰ش امتیاز بهره‏برداری از نفت ایران به طور مستقل به یکی از اتباع انگلیسی به نام ویلیام ناکس دارسی واگذار شد. دارسی نماینده‏ای به اسم ماریوت‏ به معیت کتابچی خان به تهران اعزام کرد که با دولت داخل مذاکره شود و امتیازی تحصیل نماید. ماریوت سفارشنامه‏ای از سر دروموندولف برای وزیرمختار انگلیس در تهران که در آن‏وقت سر آرتور هاردینگ‏ بود، همراه داشت که همه نوع مساعدت با او بنمایند.وزارت خارجه انگلیس به هاردینگ دستور کلی داده بود که هنگام مأموریتش در ایران کوشش بسیار نماید که امتیاز نفت نواحی جنوب ایران را برای یکی از اتباع انگلیس تحصیل کند و به قسمی رفتار نماید که موجب تحریک روس‏ها هم نشود .اما نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان در پی محاسبات کارشناسان اقتصادی – سیاسی این کشور درصدد برآمد به طور مستقیم‏تری در این پروژه عظیم مشارکت نماید و آن خرید سهام دارسی بود این هدف تا جنگ جهانی اول حاصل شد و پس از آن دولت انگلستان خود مالک بی‌رقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخش‌های جنوب و جنوب شرقی شد.

شادروان مبارز شیخ محمد خیابانی، در یکی از نطق‏های پرهیجان خود بر علیه استعمار بریتانیا در تبریز و بر علیه این امتیاز بریتانیا چنین گفت:

... این معامله نادرست و خائنانه بوده زیرا دولت انگلستان هیچ‏گاه توفیق نمی‏یافت چنین امتیازی را مستقیما از دولت ایران تحصیل کند و بنابراین دارسی را به میان آورد که او را وسیله‏ی تحصیل امتیاز قرار داده و صورت شوم امپریالیزم خود را پشت سر او پنهان دارد. این عمل خدعه‏آمیز و نادرست و حیله‏گرانه بوده است.

● قرارداد ۱۹۳۳

این قرارداد قراردادی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس که در دوره رضاشاه پس از الغای قرارداد دارسی و عملاً برای تمدید مدت آن قرارداد منعقد شد.در این قرار داد انگلستان بهره برداری از نفت ایران را به مدت ۶۰ سال به دست آورد.

● قرارداد گس-گلشائیان

این قرارداد قراردادی بود که در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۲۸ بین دولت ایران و نمایندگان شرکت نفت ایران و انگلیس به عنوان ضمیمه قرارداد ۱۹۳۳ امضا شد. بر اساس این قرارداد شرکت نفت تعدیلاتی در مبالغ پرداختی به ایران را می‌پذیرفت. این قرارداد به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و به جای آن قانون ملی شدن نفت ایران تصویب شد.

سرانجام پس از این منازعات نفتی بین ایران و انگلیس و چپاول و غارت نفت ایران در مدت حدودا ۵۰ سال، صنعت نفت ایران در سال ۱۳۲۹ ملی اعلام شد.اما این پایان کار نبود زیرا پس از سقوط مصدق قرارداد کنسرسیوم جای قراردادهای قبلی را گرفت و این چپاول تا انقلاب ۱۳۵۷ نیز ادامه داشت.

قراردادهای ذکر شده خلاصه ای از مصداق هایی بود که دولت خبیث انگلستان در قبال ایران در طول تاریخ معاصر در پیش گرفته بود.حضور انگلستان در تاریخ معاصر ایران در همه زمینه های فرهنگی،سیاسی و اقتصادی پررنگ بود برای نمونه های دیگر می توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- حمایت از تشکیل فرقه ی گمراه بابیت در جنوب ایران، توسط سید علی محمد باب.

۲- سعی در به انحراف کشاندن انقلاب مشروطه ی ایران، نفوذ در بین نمایندگان مجلس مشروطه و سرکوب مبارزان و محافظان مشروطه.

۳- تقسیم ایران به سه منطقه و تصرف قسمت وسیعی از خاک ایران طی قرار داد ۱۹۰۵ و ۱۹۱۵.

۴- .....

۵- .....

۶- .....

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور انگلیس منافع استعماری خویش را در ایران از دست داد و این امر طبیعی است که آنان از طرفی کینه ی این ملت را به داشته باشند و از طرف دیگر سعی کنند وضعیت در ایران به گونه ای پیش برود که آنها مجدداً بتوانند به اهداف استعماری خویش نایل شوند. روابط این کشور با ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به ندرت سالم و بی دغدغه و با حسن نیت بوده است.

رهبر معظم انقلاب در خطبه‏های نماز جمعه ۱۴ بهمن ماه سال ۱۳۷۳ درباره رابطه ایران و انگلیس سخنانی مطرح کردند که شرح آنها خالی از لطف نیست:

ایشان در خطابه شان با اشاره به کارکردِ انقلاب اسلامی، عنوان کردند: اوّل کاری که چنین انقلابی می‏کند، قطع امتیازهای ظالمانه‏ای است که بیگانگان در طول زمان در این کشور به دست آورده بودند.

رهبر انقلاب با اشاره به جنایات متعدد دولت های انگلیس و آمریکا در ایران و منابع نامشروعی که طی سالیان متمادی در داخل کسب کرده بودند، تصریح کردند: انقلاب اسلامی، منافع انگلیس و امریکا را در ایران قطع کرد. در واقع، این دو، عمده کشورهایی بودند که در مملکت ما منافع گسترده نامشروع و غیرعادلانه داشتند.

ایشان در ادامه افزودند: البته ما رابطه‏مان را با دنیا حفظ کردیم و هنوز هم با انگلیس رابطه سیاسی داریم. منتها به نظر من، این رابطه از آن رابطه‏های متزلزل است؛ زیرا انگلیسیها نمی‏توانند از ابراز دشمنی خودداری کنند و هر چندگاه یک بار، نیشی می‏زنند. دولت انگلیس این گونه است. اما به نظر من، بهتر است دولت انگلیس در مقابل ایران، قدری محتاطتر باشد؛ چون سابقه‏اش در ایران خیلی بد و سیاه است. حال که ملت و دولت ایران، رابطه سیاسی خود را با آن کشور حفظ کرده‏اند، آنها باید خیلی محتاطانه عمل کنند و حرفی نزنند که ملت ایران احساس کند همان اغراض پلید چند ده ساله را باز هم حفظ کرده‏اند.

رهبر معظم انقلاب در خطبه های تاریخی ۲۹ خرداد ۸۸ و روزهای آغازین فتنه ۸۸ هم در سخنانی عنوان کردند: دیپلماتهای برجسته‌ی چند کشور غربی که تا حالا با تعارفات دیپلماتیک با ما حرف میزدند، نقاب از چهره برداشتند؛ چهره‌ی واقعی خودشان را دارند نشان میدهند؛ «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر». دشمنی‌های خودشان با نظام اسلامی را دارند نشان میدهند؛ از همه هم خبیث‌تر دولت انگلیس.( نقل از جهان نیوز)

تحقیق:محمد توکلی زاده

دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی

منابع:

۱- ویلتس، دوراکه؛ سفیران پاپ به دربار خانان مغول؛برگردان :مسعود رجب نیا، تهران:خوارزمی ،۱۳۵۳

۲- طاهری، ابوالقاسم ؛ تاریخ سیاسی و اجتماعی ایراناز مرگ تیمور تا مرگ شاه عباس؛ تهران :شرکت کتابهای جیبی ،۱۳۴۹

۳- شمیم،علی اصغر،ایران در دوره سلطنت قاجار،تهران،انتشارات بهزاد،۱۳۷۸

۴- جهان نیوز.