سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

عزاداری و ضرورت همراهی شور با شعور


عزاداری و ضرورت همراهی شور با شعور

در مقاله زیر نویسنده با بررسی و انتقاد از برخی بدعتها و رفتارهای نابهنجار و دور از شأن فرهنگ و قیام عاشورا, بر ضرورت همراه شدن شور و احساسات با شعور و آگاهی و منطق و عقلانیت تأکید می کند

در مقاله زیر نویسنده با بررسی و انتقاد از برخی بدعتها و رفتارهای نابهنجار و دور از شأن فرهنگ و قیام عاشورا، بر ضرورت همراه شدن شور و احساسات با شعور و آگاهی و منطق و عقلانیت تأکید می کند. اینک با هم آن را از نظر می گذرانیم:

● آفات فرهنگ عاشورا

در ایام پرشکوه دهأ اول محرم و برقراری سنت سوگواری آن و احیاء یاد و راه سومین امام معصوم، حضرت سیدالشهدا هستیم. حادثأ بی نظیری که آئینأ تمام نمای مکتب حماسه، فداکاری، ایثار و نمایش اوج ایمان، اعتقاد و عمل مخلصانه در راه خداست.

در طول تاریخ اسلام برکات معنوی، اجتماعی، اعتقادی و فرهنگی گرامیداشت این رستاخیز عظیم که سالانه در گستره ای فراتر از جامعه شیعیان جهان بر پا میشود، عیان بوده است. به دلیل ماهیت والا و منحصر به فرد نهضت عاشورا، اعتقادی فراگیر نسبت به حضرت سیدالشهدا و خاندان و اصحاب ایشان در میان فرقه های اهل سنت کمابیش و حتی پیروان ادیان دیگر وجود دارد.

هرکس به فراخور ظرفیت ایمانی و اعتقادی و فکری خود از آن الهام می گیرد و آنرا فرصتی مناسب برای بهره گیری جان، روح و اعتقاد خویش و تقویت ارتباط معنوی با انسان های کامل یعنی ائمأ معصومین و مشخصاً حضرت سیدالشهدا(ع)، و نیز خاندان مکرم و یاران باوفای ایشان میداند از جمله مسائل مبتلابه فرهنگ عاشورا، آفات آن است که همواره توسط دشمنان دانا اعم از صاحبان قدرت های شیطانی و زراندوزان و تزویرگران ضدمردم و دوستان نادان شامل طرفداران افراطی تساهل و تسامح یا ساده اندیشانی که الزامات عملی و تکالیف شخصی و اجتماعی شریعت را از اعتقادات و ایمان قلبی تفکیک می کنند، خواسته و ناخواسته مورد هجوم واقع شده است.

بدعت در متون روضه خوانی و مرثیه سرایی و آمیزش غلو و حتی دروغ در این متون، افراط در توجه به ظواهر و سوق پیدا کردن آن به جنبه های احساسی و هیجانی و خالی شدن از جنبه های تعقلی که سازنده افکار و اعتقادات است، بزرگ نمایی بعد رثایی و کمرنگ شدن بعد حماسی که تکلیف سیاسی و اجتماعی از آن برمی خیزد، استفاده بیش از حد لزوم از آلات موسیقی و طبل و دهل به تعداد زیاد و در اندازه های بزرگ و نامتناسب طی سال های اخیر، بکارگیری بلندگوهای قوی در حرکت دستجات و نیز محل حسینیه ها و تکایا که سر و صدای آن عموم مردم- خصوصاً بیماران و سالخوردگان را بیشتر در ساعات استراحت شب و روز آزار میدهد و توجه کمتر به ریشه های فکری، اعتقادی، سیاسی و تاریخی این حادثه بی نظیر با کم شدن مجالس وعظ و خطابه در این دهه، از جمله این موارد است.

بزرگان و علمای دین در عرصه های مختلف تاریخ به مقابله با این خطرات همت گمارده اند. از جمله در دورأ معاصر امام خمینی(ره)(۱) و استاد شهید علامه مطهری(۲) به آن پرداخته و با گفتار و نوشتار خود آنها را مورد اشاره قرار داده اند. جا دارد که در اینجا از اقدام سال گذشته اعمال ممنوعیت حمل «علامت» در دستجات عزاداری توسط نیروی انتظامی تقدیر نمود.

«علامت» که هنوز منشأ پیدایش و کاربرد آن در مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا، مبهم و مشکوک است، بخصوص که با علائم و نمادهای مختلفی مانند تمثال حیوانات و جملات و اشعار نامفهوم، مشحون است، ماهیت این شیء را در استفادأ مستمر آن در عزاداری حسینی با سؤال جدی مواجه می سازد. حمل علامت در دستجات موجب ایجاد حس رقابت ناسالم روحی و روانی و حسادت در میان داوطلبان حمل آن و نیز تفاخر دستجات برای تهیه نوع بزرگتر و گرانقیمت تر آن، موجب انحراف اذهان از توجه به اصل مضمون عزاداری میشود. عوارض منفی ناشی از حمل این شیء عظیم توسط یک فرد و فشار بیش از حد به جسم و ستون فقرات شخص حامل آن را هم نمی توان از نظر دور داشت.

● لزوم تقویت شیوه های اصیل سنتی در عزاداری ها

در کنار لزوم پرهیز از بدعت و انحراف در اهداف عزاداری عاشورا، باید به تقویت شیوه های اصیل سنتی عزاداری اهتمام داشت. استفادأ مجازی از پرچم، لباس و ادوات رزم آن زمان بخصوص در رقابت انجام نمایش های تعزیه خوانی که بیانگر بعد حماسی حادثه کربلا می باشد- و قطعاً مهمترین بعد این حادثأ عظیم تاریخی است-، پوشش لباس سقایی و پخش آب که یادآور شدت فشار عطش بر آل رسول در آن صحرای سوزان کربلا می باشد، پوشش لباس سفید عربی برای کودکان و خردسالان که نشانه ای زیبا از نذر و نیاز و رابطأ معنوی و روحی والدین با اولیاء دین در درخواست سلامتی و آرزوی قدم نهادن این کودکان بر جایگاه مقدس طفل صغیر شیرخواره اباعبدالله و همراهی و همدلی با باب الحوائج شش ماهه است، از جمله مصادیق احیاء سنت اصیل عزاداری آل پیامبر(ع) است.

از مهمترین آفات دین در طول تاریخ اسلام تفکیک دستورالعمل ها و مصادیق عملی آن از زندگی روزمره و داشتن تصور غیرقابل دسترس از شخصیت و جایگاه چهره های شاخص تاریخ اسلام در زندگی عموم مردم مسلمان است.

به عبارت دیگر به جای آنکه اولیای دین را «انسان های مافوق» در نظر بگیریم و سعی کنیم از زندگی و رفتار آنان درس عملی گرفته و بکار بندیم، در ذهن خود از ایشان «مافوق انسان» ساخته و روش و خط مشی ایشان را غیرقابل دسترس تلقی کرده ایم.

گرامیداشت نهضت اباعبدالله (ع) هم از این قاعده مستثنی نیست. و در نوعی تفکر عوامانه، این جریان در هاله ای از قداست قرار دارد. عده ای با آنکه بسیار عزاداری پرشور و حال برگزار کرده و اشک میریزند و خرج می کنند، اما از نگاه کاربردی و گرفتن درس عملی در زندگی نسبت به این جریان، خود را کنار نگاه میدارند. باید از گریه بر شهدا و علی الخصوص سیدالشهدا(ع)، قیام و انقلاب بر علیه طاغوت ها و زشتی های برون و درون برخیزد و موجب تحرک و بلکه اساس حیات امت اسلامی باشد، اینجاست که نقش کار فرهنگی اعم از موعظه و ارشاد وعاظ و سخنرانان و نوشتن کتاب و مقاله در نشریات و تدارک لوح های صوتی و تصویری و اختصاص زمان هایی از رسانه ملی در این باره در طول سال و به خصوص در ایام عزاداری محرم و صفر، ضرورت خود را می نمایاند. اهمیت موضوع را به صورت اختصاص قسمتهایی از کتب درسی بینش اسلامی و تعلیمات دینی و حتی بخش هایی از ادبیات ارائه شده در نظام آموزشی کشور نیز بتوان تعمیم داد.

● توجه به روضه و گریه در عزاداریها

اگر روضه و گریه بر شهید را بنابر نصوص مستحکم و متواتر دینی و سخنان بزرگان و علما، عامل حیات و قوام فرهنگی و اقتصادی جامعه می دانیم، چرا در روز عاشورا که به عزاداری گسترده در سطح کشور می پردازیم، کمتر قسمتی از مراسم را برای روضه و گریه عزاداران و مردم ناظر در کوچه و خیابان قرار میدهیم؟!

روضه و ذکر مصیبت که به قولی نمک مراسم عزاداری است، تنها در آخر راه پیمایی عزاداران و در محل تکیه، یا مسجد و نه در حضور عامه مردم، اقامه می شود. درباره مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی بنیانگزار حوزه علمیه قم، نقل می شود که ایشان در روز عاشورا با پای برهنه به همراه دسته های عزادار به سینه زنی می پرداختند.

● پوشش های نامناسب در روز عاشورا

موضوع قابل اشاره دیگر عدم رعایت بعضی شئونات از قبیل نوع پوشش و آرایش بعضی از زنان و مردان در مراسم عزاداری دهه محرم است. در حالیکه بنابه اهمیت مراسم عاشورا، این روز تعطیل و دستجات یکسره به خیابان ها راه می افتند تا تعظیم شعائر این روز را به جا آورند، چگونه است که عده ای از زنان و دختران و مردان و پسران جامعه شیعه، با لباس و آرایش نامناسب و بروز اخلاق و رفتار ناموجه و برخلاف طبیعت عزاداری، در انظار ظاهر میشوند؟! چگونه است که کسی از دیگران و بزرگترهای مجالس عزا هم اعتراضی نمیکنند و به الزامات و عرف عزاداری توجه جدی نمی دهند. گویا بزرگترین درس از قیام اباعبدالله که به گفته خود حضرت، «اقامه امر به معروف و نهی از منکر» در جامعه است، درباره کیفیت خود مراسم حضرت هم به مورد اجرا گذاشته نمیشود؟

باتوجه به این نکات حساس است که لزوم همراهی «شور» و «شعور» در مراسم آقا، رخ می نماید. همانگونه که شور و حال و صفای قلبی، کیفیت والایی به مراسم عزاداری می بخشد، علم و آگاهی و منطق و استدلال و شرح و بسط عقلی و عرفانی این جریان عظیم، موجب قوت و استحکام اعتقادات شیعه و ضامن تغییر و تحول و تعالی روح و جان به سمت اهداف نهضت کربلا خواهد شد. در این فرآیند است که جوان مسلمان، مستغنی از فرهنگ های بیگانه میشود. جامعه به سوی انسجام و وحدت فرهنگی و ملی حرکت می کند و اخلاق و عمل در جامه به سوی ارزش های والا، متمایل می گردد.

● شیرینی درمراسم عزاداری!

موضوع قابل طرح دیگر، پذیرایی کردن مردم از دسته های عزادار با شیرینی است. آیا مگر شیرینی را بطور عرفی همیشه برای مجالس سرور و جشن بکار نمی برده اند؟ چگونه است که برای پذیرایی از دسته های عزادار، شیرینی های رنگین و معطر کم کم متداول شده است. علاوه بر عدم تناسب و تجانس پخش شیرینی، آیا شرایط عزاداری حسینی نباید به گونه ای باشد که حداقل اندکی از فشار و محدودیت آل پیامبر در صحرای کربلا و در زمان اسارت تداعی شود؟ همانگونه که در شیوه های سنتی عزاداری شیعه، عزاداران با پریشانحالی و ایجاد محرومیت هایی از جمله تشنگی، گرسنگی، تیمن آغشته کردن سروصورت و لباس با گل و خاک (درصورت در دسترس بودن خاک کربلا) و حرکت با پای برهنه، سعی می کنند که با تمام وجود، خویش را به وضعیت آن بزرگواران در آن روز بزرگ، نزدیک نموده و عزاداری را نه تنها به گفتن ذکر و نوحه آن حضرت، بلکه به طریق اولی به همدردی و همدلی با شرایط سخت ایشان همراه نمایند.

پخش شیرینی، شیر، شربت و حتی خرما و حلوا که این دو آخری متناسب با مجالس عزاداری هم است، بطور گسترده در سالهای اخیر در مراسم دهه محرم در راهپیمایی دسته های عزادار درشهرها، که مسافت های حرکت آنان به دلیل محدودیت های شهرها و تراکم جمعیت حاضر، کوتاه و محدود شده است، باعث می شود تا عزاداری این ایام و بخصوص روزهای تاسوعا و عاشورا تحت الشعاع قرارگیرد و بیشتر از آنکه کسی بتواند به اصل مراسم عزاداری بپردازد، یا باید مشغول به خوردن و آشامیدن نذری ها باشد و یا اینکه جوابگوی تعارف خیرین و دعاگوی صاحبان خیر و آمرزش اموات آنان باشد که سینی ها و ظرف های خوردنی و آشامیدنی را در کنار و حتی در میان دسته های عزاداری حرکت می دهند.

بطور معمول در چند ساعت عزاداری در دسته های خیابانی، بانیان خیر، مقادیر زیادی از انواع مواد شیرین و مغذی را درمیان عزاداران توزیع می کنند. با این اوصاف شخص عزادار دیگر میل ندارد که غذای متبرک امام را هم میل نماید. اینجاست که ظرف های غذای نیم خورده و کنار گذاشته شده بسیار دیده می شود و چه اسراف وحیف و میل ها که نمی شود.

● ضرورت ساماندهی اطعام

هرچند خیرات و نذورات مسلمین و ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت بسیار مستحسن و انشاءالله مأجور است، اما این بذل مال و نذر و نیت چه بهتر که در صورت های متناسب تر مانند وعده های سه گانه غذای روزانه و بخصوص بصورت عام و فارغ از تعلقات و تعارفات با نزدیکان و بیشتر در دسترس اقشار ضعیف و نیازمند، انجام شود. حتی در صورت عدم تکافوی مالی یک فرد خیر برای اطعام، می توان با تبلیغ این فرهنگ و مدیریت صحیح آن، زمینه مشارکت تعدادی افراد بانی با هزینه های فردی ولو اندک را برای این امر پسندیده فراهم آورد که هم نیل به هدف اطعام و احسان برای اهل بیت عصمت و طهارت را محقق می سازد و هم برکات و آثار روحی و معنوی انجام یک کار خیر بصورت جمعی را برای مومنین بدنبال دارد.

قابل ذکر است که دید انتقادی صرف به تفکرات مردم از قیام حسینی نیز خود خطرناک است. چرا که مکتب حضرت سیدالشهداء در طول تاریخ اسلام و میهن اسلامیمان، همواره برای مسلمانان و خصوصا شیعیان ایشان در ایران اسلامی، درس آموز عزت و شرافت و آزادگی و صیانت جانانه از اعتقادات، آب و خاک میهن و مرزهای انسانیت و آزادگی بوده است. از جمله مثال های عینی می توان به تاثیر منحصر به فرد آن در روحیه و انگیزه رزمندگان در جنگ تحمیلی هشت ساله اشاره کرد. از جمله امتیازات یک مکتب الهی و یک حرکت خالصانه و عالمانه دینی، تاثیرگذاری آن بر توده های مردم است که مکتب عاشورا این ویژگی را به کمال در خود داراست و طرح انتقادات و هراس از آفات مبتلابه و خطر دور شدن آن از جایگاه والای خود، دل نگرانی بجا و شایسته عظمت و شأن این عزاداری است.

در خاتمه از علمای گرامی و گویندگان و مادحین آگاه و متعهد، انتظار می رود که با اغتنام فرصت عزاداری حضرت سیدالشهدا، ضمن آموزش و تذکر آداب ممدوحه و سنت های پسندیده حفظ و تعظیم شعائر اصیل دینی، نسبت به اینگونه بدعت ها، یا افراط و تفریط ها، هشدارها و آگاهی های لازم را به مردم بدهند.

مهرداد کاویانی