چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اخوان, شاعر شکست و حماسه


اخوان, شاعر شکست و حماسه

مهدی اخوان ثالث, از برجسته ترین شاعران معاصر ایران, متخلص به م امید, در سال ۱۳۰۷ در توس مشهد به دنیا آمد و چهارم شهریور سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت

مهدی اخوان ثالث، از برجسته‌ترین شاعران معاصر ایران، متخلص به م.امید، در سال ۱۳۰۷ در توس مشهد به دنیا آمد و چهارم شهریور سال ۱۳۶۹ در تهران درگذشت.

وی در سال ۱۳۲۶ از هنرستان صنعتی مشهد دیپلم آهنگری گرفت و در سال ۱۳۲۷ به تهران آمد و معلم شد. در دهه ۳۰ خورشیدی وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد.

مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال ۱۳۳۰ منتشر کرد.

اگرچه اخوان در دهه ۲۰ فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار سومین دفتر شعرش، زمستان، در سال ۱۳۳۶، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت.

مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه‌های حماسی را در شعرش به کار می‌گیرد و جنبه‌هایی از این درونمایه‌ها را به استعاره و نماد مزین می‌کند.

به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م.امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام‌آوری روی آورده و از نظر عقیدتی آمیزه‌ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالتخواهانه پدید آورده است و در این راه، گاه ایراندوستی او جنبه نژادپرستانه پیدا کرده است.

اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته است: «من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می‌شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است ... گه‌گاه فریادی و خشمی ‌نیز داشته‌ام.»

اخوان از نگاه دیگران

شعرهای اخوان در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه‌ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد.

جمال میرصادقی، داستان‌‌نویس و منتقد ادبی درباره اخوان گفته است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان‌بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود.

نادر نادرپور، شاعر معاصر ایران که در سال‌های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م.امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه‌ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم‌نسلان او و نسل‌های بعد گذاشت.

نادرپور گفته است: «شعر او یکی از سرچشمه‌های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است.

اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه‌ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت - این سوگ گاهی به ایران کهن بر می‌گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می‌توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می‌توان مشاهده کرد.»

اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه‌ای بوده و نه تقلید و تنها از احساس خود و درک هنری‌اش پیروی کرده: «من نه سبک‌شناس هستم نه ناقد ... من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم.

در مقدمه زمستان گفته‌ام که می‌کوشم اعصاب و رگ و ریشه‌های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی‌ است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم. ...»

هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می‌داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی.

وی می‌گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه‌بندی، ترجیع و تکرار می‌توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره.

اسماعیل خویی از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آن‌ها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آن‌ها از شاگردان نیما یوشیج هستند.

به گفته آقای خویی، اخوان از ادب سنتی خراسان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده است.

آقای خویی می‌افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپروازترین خیال‌های شاعرانه بود.

زمستان، نمونه عالی شعر اخوان

وی به عنوان نمونه به شعر زمستان اشاره می‌کند و می‌گوید این شعر فقط یک روز برفی طبیعی مشهد را تصویر می‌کند و از راه همین فضاآفرینی و تصویرآفرینی در حقیقت ما را به دیدن یا پیش چشم خیال آوردن دوران ویژه‌ای از تاریخ خود می‌رساند که در آن همه چیز سرد، تاریک و یخ‌زده و مملو از هراس است.

اسماعیل خویی معتقد است که اخوان همانند نیما از راه واقع‌گرایی به نمادگرایی می‌رسد.

وی درباره عنصر عاطفه در شعر اخوان می‌گوید که اگر در شعر قدیم ایران باباطاهر را نماد عاطفه بدانیم، شعری که کلام آن از دل بر می‌آید و بر دل می‌نشیند و مخاطب با خواندن آن تمام سوز درون شاعر را در خود بازمی‌یابد، اخوان فرزند بی‌نظیر باباطاهر در این زمینه است.

غلامحسین یوسفی در کتاب چشمه روشن می‌گوید مهدی اخوان ثالث در شعر زمستان احوال خود و عصر خود را از خلال اسطوره‌ای کهن و تصاویری گویا نقش کرده است.

شعر زمستان در دی ماه ۱۳۳۴ سروده شده است. به گفته غلامحسین یوسفی، در سردی و پژمردگی و تاریکی فضای پس از ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ است که شاعر زمستان اندیشه و پویندگی را احساس می‌کند و در این میان، غم تنهایی و بیگانگی شاید بیش از هر چیز در جان او چنگ انداخته است که وصف زمستان را چنین آغاز می‌کند:

سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت

سرها در گریبان است

کسی سربرنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را.

نگه جز پیش پا را دید نتواند،

که ره تاریک و لغزان است.

وگر دست محبت سوی کس یازی،

به اکراه آورد دست از بغل بیرون؛

که سرما سخت سوزان است.علاوه بر زمستان و ارغنون، از آخر شاهنامه، از این اوستا و در حیاط کوچک پاییز در زندان می‌توان به عنوان دیگر آثار مهدی اخوان ثالث یاد کرد.

م.امید پس از انقلاب مجموعه تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم را منتشر کرد. آرامگاه م.امید در توس، در کنار آرامگاه فردوسی است، شاعری که به او ارادت خاصی می‌ورزید.

نویسنده : لیلا ابوالحسنی



همچنین مشاهده کنید