چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

نظم موسیقایی قرآن


نظم موسیقایی قرآن

اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال كه موجب جذب و كشش عرب گردید با هیچ یك اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد قرآن سبكب نو و روشی تازه در بیان ارائه داد كه برای عرب بی یابقه بود و بعداً هم نتوانستند در چنین سبكی سخن بسرایند

انتخاب كلمات و واژه های به كار رفته در جملات و عبارت های قرآنی كاملاً حساب شده است به گونه ای كه اگر كلمه ای را از جای خود برداشته ، خواسته باشیم كلمه دیگری را جایگزین آن كنیم كه تمامی ویژگی های موضع كلمه اصل را ایفا كند یافت نخواهد شد، زیرا گزینش واژه های قرآنی به گونه ای انجام شده كه اولاً تناسب آوای حروف كلمات هم ردیف آن رعایت گردیده آخرین حرف از هر كلمه پیشین با اولین حرف از كلمه پسین هم آوا و هم آهنگ شده است تا بدین سبب تلاوت قرآن روان و آسان صورت گیرد. ثانیاً تناسب معنوی كلمات با یكدیگر رعایت شده تا از لحاظ مفهومی نیز بافت منسجمی به وجود آید به علاوه مسأله فصاحت كلمات طبق شرایطی كه در علم «معانی بیان» قید كرده اند كاملاً لحاظ شده است كه این رعایت های سه گانه با ملاحظه و دقت در ویژگی های هر كلمه انجام گرفته است. در مجموع هر یك از واژه ها در جایگاه مخصوص خود به گونه ای قرار گرفته است كه قابل تغییر و تبدیل نخواهد بود.

بزرگان ادب و بلاغت، گرینش و چینش كلمات قرآن را در حد اعجاز ستوده اند. البته این دقت در انتخاب و گزینش كلمات به دو شرط اصلی بستگی دارد كه وجود آنها در افراد عادی غیر ممكن است اول احاطه كامل بر ویژگی های لغت به طور گسترده و فراگیر كه ویژگی هر كلمه به خصوصی را در سر تا سر لغت بداند و بتواند به درستی در جای مناسب خود به كار برد. شرط دوم حضور ذهنی بالفعل تا در موقع كاربرد واژه ها آن كلمات مدنظر او باشند و در گزینش الفاظ دچار حیرت و سردر گمی نشود حصول این دو شرط در افراد معمولی غیر ممكن به نظر می رسد . ابوسلیمان بستی در این زمینه بخوبی سخن گفته و مسأله گزینش الفاظ را در رساله خود به طور گسترده مطرح ساخته است.

عرب را عادت بر این بود كه برای سهولت در حفظ قوانین مدنی و اجتماعی و كیفری خود آنها را در قالب جمله های كوتاه و ظریف و ادبی در می آورند زیرا در آن زمان كتابت و تدوین در میان نبود. آنچه داشتند در سینه ها نگاه می داشتند . از این رو برای تدوین قوانین و بهتر محفوظ ماندن از شیوه های ادبی كمك می‌گرفتند و ادبا و فصحای عرب در كنار قانوندانان و حكمایشان گرد می آمدند.

● سبك و شیوه بیان

اسلوب و شیوه بیان قرآنی در عین حال كه موجب جذب و كشش عرب گردید با هیچ یك اسلوب و شیوه های متداول عرب شباهت و قرابتی ندارد. قرآن سبكب نو و روشی تازه در بیان ارائه داد كه برای عرب بی یابقه بود و بعداً هم نتوانستند در چنین سبكی سخن بسرایند.

این از شگفتی های سخنوری است كه سخنور سبكی بیافریند كه مورد پذیرش و پسند شنوندگان قرار گیرد با آن كه از شیوه های سخن متعارف آنان بیرون است.

شگفت آورتر آن كه از تمامی محاسن شیوه های كلامی متعارف بهره گرفته باشد بی آن كه از معایب آنها چیزی در آن یافت شود. شیوه های سه گانه متعارف ( شعر و نثر و سجع) هر یك محاسنی دارند و معایبی . سبك قرآنی ، جذابیت و ظرافت شعر ،‌آزادی مطلق نثر، حسن و لطافت سجع را دارا است بی آنكه در تنگنای قافیه و وزن دچار گردد یا پراكنده گویی كند یا تكلف و تحمل دشواری به خود راه دهد. همین امر مایه حیرت سخندانان عرب گردید.

● بافت موسیقایی قرآن

یكی از مهمترین جنبه های اعجاز قرآن كه اخیراً بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته – نظم آهنگ واژگانی آن است. این جنبه چنان زیبا و شكوهمند است كه عرب را ناچار ساخت از همان روز نخست اقرار كنند كه كلام قرآن از توانایی بشر خارج است و تنها می تواند سخن خداوند باشد. نظم آهنگ واژگان قرآن ، نغمه‌ای دلكش و نوایی دلپذیر پدید می آورد نوایی كه احساسات آدمی را بر می انگیزد و دل ها را شیفته خود می كند. نوای زیبای قرآن برای هر شنونده ای هر چند غیر عرب محسوس است چه رسد به این كه شنونده عرب باشد. هرگاه كسی برای چند بار به یك شعر گوش می سپارد، لحن و آهنگ آن برای او تكراری و ملال آور می‌شود اما به هنگام نیوشیدن آوای گونه گون و هم دم تجدید شونده قرآن كه اسباب و اوتاد و فواصل آن پی در پی جای خود را عوض می كنند و هر كدام گوشه ای از قلب را به نوازش وا می دارند، نه تنها خسته و آزرده نمی شود، بلكه عطش او برای شنیدن همواره فزونی می گیرد سید قطب درباره نظم آهنگ قرآن می گوید:

« چنین نوایی در نتیجه نظام مندی ویژه و هماهنگی حروف در یك كلمه و نیز از این جهت قرآن، هم ویژگی نثر و هم خصوصیات شعر را تواماً دارد با این برتری كه معانی و بیان در قرآن آن را از قید و بندهای قافیه و افاعیل بی نیاز ساخته و آزادی كامل بیان را میسر ساخته است. در همین حال از خصوصیات شعر موسیقی درونی آن را گرفته و فاصله هایی كه نوعی وزن را پدید می آورند. این خصوصیات قرآن را از افاعیل و قوافی بی نیاز ساخته و در عین حال شؤون نظم و نثر هر دو را دارا است.»

در هنگام تلاوت قرآن، آهنگ درونی آن كاملاً حس می شود. این آهنگ در سوره های كوتاه با فاصله های نزدیكش و به طور كلی در تصویرها و ترسیم ها بیشتر نمایان است و در سوره های بلند كمتر اما همواره نظام آهنگ آن ملحوظ است.

نظم آهنگ در آیه ها و فاصله ها در جای جای كلام قرآن آشكار است. دلیل سخن ما هم این است كه اگر كلمه ای را بكه به شكلی خاص به كار رفته به صورت قیاسی دیگر كلمه برگردانیم یا واژه ای را حذف یا پس و پیش كنیم در این نظم آهنگ اختلال به وجود می آید. تمام كسانی كه راز موسیقی و فلسفه روانی قرآن را درك می كنند معتقدند كه در نزد هیچ هنری نمی تواند حتی بر یك حرف آن ایراد بگیرد. دیگر این كه قرآن از موسیقی بسیار برتر است و این خصوصیت را دارا است كه اصولاً موسیقی نیست. در نغمه های موسیقی گوناگونی صدا مد و طنین و نرمی و شدت و حركت های مختلفی كه همراهش می شود به اضافه زیر و بم و لرزش كه در زبان موسیقی بلاغت صدا می نامند باعث خلجانات روحی می شود. چنانچه این جنبه از قرآن را در تلاوت مد نظر بگیریم در می یابیم كه هیچ زبانی از قرآن بلیغ تر نیست و همین جنبه بر انگیزاننده احساسات آدمی است. با توجه به این دست آورد، تشویق به تلاوت قرآن با صدای بلند نیز روشن می شود.

این فاصله ها كه آیات قرآن بدان ختم می شوند تصویرهایی كامل از ابعادی است كه جمله های موسیقایی بدان ختم می یابند. این فاصله ها در درون خود با صداها تناسب بسیار دارد و با نوع صوت و شیوه ای كه صوت ادا می شود یگانگی بی مانندی دارد واز جهتی اغلب این فاصله ها با دو حرف نون و میم كه هر دو در موسیقی معمول هستند یا با حرف مد پایان می گیرند كه آن هم در قرآن طبیعی است.

كلمات قرآن كریم كه از حروفی تشكیل شده كه اگر یكی از آن بیفتد یا عوض شود یا حرف دیگری به آن افزوده شود. اختلالی پدید می آید و در روند وزن و طنین و آهنگ ضعفی آشكار می شود و حس و گوش و زبان را با اشكال روبه رو خواهد كرد و سرانجام انسجام عبارت ها و زبدگی مخرج ها و مسندهای حروف و پیوستگی آن را به یكدیگر با اشكال روبه رو خواهد كرد و به هنگام شنیدن، ناهنجاری به همراه خواهد داشت. گفته اند: این جنبه از اعجاز قرآن در درجه نخست به احساسات مبهمی بر می گردد كه در قلب خواننده یا شنونده بر می انگیزد. به عبارتی دیگر حروف به شكل بی نظیری در كنار هم قرار می گیرند كه به هنگام شنیدن بدون وجود دستگاه های موسیقی و بدون وجود قافیه یا وزن و بحر چنین آهنگ با شكوهی از آن به سمع می‌رسد.

‌● نظم آهنگ درونی قرآن

«موسیقی بیرونی » دست آورد صنایعی مانند قافیه سجع و تجزیه یا تقسیم سخن منظوم به مصراع های مساوی و اوزان و بحور قرار دادی است كه همگی قالب های مجرد لفظی و پیوسته به شمار میآیند. اما «نظم آهنگ درونی» دست آورد جلالت تعبیر و ابهت بیان پدید آمده از مغز كلام و كنه آن است. فاصله نوع نخست با نوع دوم نیز بسیار است؛ زیرا در نوع دوم زیبایی لفظ و شكوهمندی معنا ، پیوندی ناگسستنی دارند و مؤانست میان این دو نوایی احسای انگیز پدید می‌آورد و نسیمی روح نواز را به وزیدن وا می دارد و درون آدمی را به خلجان می نشاند.

استاد «مصطفی محمود» در بیان راز شگفت معماری قرآن كه در سبك خود بی نظیر و در اسلوبش یگانه است، چنین می گوید:« این راز یكی از عمیق ترین رازهای ساختار كلامی قرآن است. قرآن نه شعر است و نه نثر و نه كلامی مسجع،‌بلكه قسمی معماری سخن است كه موسیقی درونی را آشكار می سازد.»

پی نوشت:

۱ – فیلیسین شاله ،‌شناخت زیبایی به نقل «روش نویسندگان بزرگ» ص۲۵

۲ – تولستوی، هنر چیست ، ص ۵۶

۳ – هربرت رید ،‌معنی هنر، ص ۶۲ و ۶۳

۴ – محمد قطب ، منهج الفن الاسلامی

۵ و ۶ – زینولدز، براده ها ، حسن حسینی، ص ۱۲و۲۲


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.