سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

کرامت انسانی


کرامت انسانی

برتری انسان به چیست و کرامت انسان با چه معیاری سنجیده می‌شود؟ فقر فقیر یا غنای غنی، کدام یک برتر است؟ تظاهر به کدام یک تفاخر و تکامل است؟ آیا معیار دیگری غیر از فقر فقیر و غنای …

برتری انسان به چیست و کرامت انسان با چه معیاری سنجیده می‌شود؟ فقر فقیر یا غنای غنی، کدام یک برتر است؟ تظاهر به کدام یک تفاخر و تکامل است؟ آیا معیار دیگری غیر از فقر فقیر و غنای غنی وجود دارد که انسان براساس آن خود و دیگران را بسنجد، آیا کسانی که می‌خواهند با هتاکی و پرده‌دری به مقام برسند با کسانی که می‌خواهند با تجاوز و خیانت در امانت به مال برسند، تفاوتی دارند؟ علم عالمان و جهل جاهلان کدام یک مصداق کرامت است؟ آیا کرامت معنایی متفاوت از همه این مفاهیم فقر و غنا، علم و جهل است؟

آیا علم و ثروت، سعادت و کرامت بشر را تامین خواهد کرد؟

پاسخ به پرسش‌های فوق را با ترسیم ابعاد وجودی انسان آغاز می‌کنیم، انسان چون می‌اندیشد، پس اندیشه دارد و چون میل و اراده دارد، پس نفس دارد و چون مکان‌خواه و زمانمند است، پس جسم دارد. کرامت انسان به بعد نفسانی انسان برمی‌گردد نفسی که تذکیه و تربیت شده است و این تربیت دستورالعملی دارد که نتیجه آن تقوا و پارسایی است، طهارت روح موجب تابش معرفت می‌شود که فرقان حق را از باطل در اختیار تقوا‌پیشگان قرار می‌دهد.

سی و یک سال پیش در بهار سال ۱۳۵۸ بزرگ مرد تاریخ ایران و مرجع عالیقدر مسلمانان، آن سفر کرده بزرگ، جان جانان عزیز عزیزان، خمینی کبیر شعاری را بسان منشور جاودان سعادت فرد و جامعه برای نوجوانان و جوانان و مسلمانان بیان فرمودند که چون خورشیدی بی‌فروغ برای ملت بزرگ می‌درخشد، تقوا را، تقوا را، تقوا را، سخن آن مرد بزرگ که هم اکنون در گوش جانمان طنین‌انداز است، همه عزیزان را به کرامتی بی‌زوال فرا می‌خواند که نه زهدفروشی مزوران، مقام طلب را تطهیر می‌کند و نه فخرفروشی، زورگویان مال‌طلب را توجیه می‌کند بلکه تقوا و پارسایی نتیجه تطبیق در اراده است تطبیق اراده انسان مخلوق با اراده خدای خالق، همان تطبیقی که در نهایت هیچ منیت برای انسان باقی نمی‌گذارد و انسان الهی می‌شود زیرا اراده او همانند اراده خدای بزرگ در انجام فعل‌ها و منع از آنهاست خمینی کبیر تنها از تقوا به کمال رسید او علم و افکار عمومی و قدرت و ثروت و همه داشته‌های خود و جامعه خود را برای پیاده شدن اراده خدای بزرگ در جامعه می‌خواست، او عدالت را در پیاده شدن احکام نورانی اسلام جستجو می‌کرد، نه این‌که با شعارپردازی انتزاعی عدالت مشرب فراجهانی داشته باشد، او همه چیز را برای خدا می‌خواست و سعادت و کرامت بشر را در عملی شدن اراده خدای بزرگ در بایدها و نبایدها به دست انسان می‌دانست.

آقایمان! اکنون که بیش از بیست سال از سفر شما به جایگاه ابدی می‌گذرد، هنوز در فراق تو می‌سوزیم و به یاد تو آثار شما را مطالعه می‌کنیم و برای نسل‌های جوان و آیندگان می‌نویسیم، گرچه رنج‌ها و خسارت‌ها از مزوران مکار فتنه‌انگیز و احمقان فرصت‌ساز برای دشمنان بسیار است اما به آرمان تو وفا داریم و محور ولایت فقیه را در سه حوزه تقنین و قضا و اجراء در عصر غیبت ولایت کبری امامت برای ترویج اسلام ناب پذیرفتیم و ان‌شاءا... چشممان به قدوم مبارکی روشن خواهد شد که عصاره انبیا و اولیاء الهی و امام‌عصر(عج) جهانیان است.

احمد اسماعیل‌تبار