یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
دیپلماسی حق مسلم ما و دستاوردهای آن
پس از گذشت یکسال از شکستن تعلیق فعالیتهای هسته ای ایران و از سرگیری غنی سازی اورانیوم، دستاوردهای یکساله گذشته و تحولات مسئله هسته ای ایران از چند جهت قابل تأمل است. در این راستا، نقد راهکارهای گذشته و همچنین تأكید بر نقاط قوت و برجستگی آن، می تواند به ابزاری برای تصحیح و اتخاذ راهکارهای کارآمد، در قالب دیپلماسی هسته ای ایران بیانجامد.
در ابتدا، آنچه نگارنده این سطور تذكر آنرا ضروری می داند آنكه: گوشزد كردن برخی نكات انتقادی درباره دیپلماسی هسته ای، به هیچ وجه به معنای نادیده انگاشتن زحمات كسانی نیست كه تاکنون مسئولیت پرونده هسته ای را به عهده داشته اند و در واقع ابتكارات دیپلماتیك و خلاقیت های قابل توجهی نیز در عملکرد دیپلماسی هسته ای کشوربه چشم می خورد که باید آنها را در زمره تجربیات ارزشمند سیاست خارجی دانست.
اما حدود یکسال پیش، زمانی که در روز اول آگوست ایران طی نامه ای رسمی از طریق نمایندگی خود در دفتر سازمان ملل در وین، تصمیم خود مبنی بر راه اندازی تأسیسات اصفهان و از سرگیری برخی فعالیتهای هسته ای خود را به اطلاع طرف های مذاكره كننده اروپایی رساند، بی گمان غرب نگاهی ناباورانه به آن داشت. حتی در داخل نیز بسیاری تبعات این اقدام را بزرگتر و مهیب تر از آن می دانستند كه كشور حاضر به تن دادن به آن باشد و دولت جدید را متهم می کردند نمی خواهد در جهت "اعتمادسازی" تلاش کند.
این تصمیم دولت نهم كه حاصل ناامیدی ایران از نتیجه مذاكرات طولانی خود با سه كشور اروپایی و در واقع تردید جدی اروپاییان برای به رسمیت شناختن حق ایران برای تداوم فعالیتهای صلح آمیز هسته ای بود، اروپا را در شرایط سختی قرار می داد.
اروپا می دید كه به رغم بیانیه ها و اظهارات مكرر دولتهای غربی ، ایران آمادگی این را دارد كه برای احقاق حقوق خود، قدمهای سختی را بردارد، قدمهایی كه حتی ممكن است هزینه هایی را در سطح بین المللی ایجاد كند و سرانجام در ماه سپتامبر ، احمدی نژاد به تداوم سیکل فرسایشی سعدآباد، بروكسل و پاریس و گفتگوها با اروپا پایان داد و به معاون خود و ریئس سازمان انرژی اتمی دستور داد غنی سازی اورانیوم را از سر بگیرند .
در این زمان ، اگرچه احمدی نژاد اعلام کرد که دستیابی و استفاده از سلاحهای هسته ای ، در دکترین نظامی ایران جایی ندارد و همچنین دولت جدید تمایلی به رویارویی با غرب نداشته و خواستار از سرگیری مذاکرات هسته ای است ، اما برخی با جهت گیری پشت ویترین انتقاد ، سیاستهای دولت جدید در این زمینه را به شدیدترین شکل مورد حمله قرار دادند .
بی تردید ، در جهان امروز "منافع ملی" محور سیاست خارجی کشورها است و ایران بر اساس منافع ملی ، زمانی به تعلیق داوطلبانه خاتمه داد که گفتگوها با غرب به نتیجه نرسید و از سوی دیگر تلاش مجدد ایران برای غنی سازی درحد محدود حق مسلم ایران بود و همچنین این اقدام دولت نهم در راستای نیل به "سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران" اتخاذ شد و تبعات آن رفته رفته مشخص شد و توازن منطقه ای را به سود جمهوری اسلامی ایران اصلاح نمود .
در این برهه حساس ، جمهـوری اسلامی ایـران علـیرغم تحریم هـای آمریكا و فشار بر سایر كشـورها برای عدم همكـاری در پروژه های هسته ای ایران، توانست در شرایطی که هیچ کارشناس یا شرکت خارجی علیرغم تعهدات رسمی خود در کنار دانشمندان هسته ای کشور حضور نداشت ، بسیاری از طرحهای هسته ای را تکمیل و به دستاوردهایی نظیر: تكنـولوژی اكتشاف ، استخراج و آسیاب ، پالایش ، تبدیل و غنی سازی و همچنین ساخت سانتریفوژهای P۱ و P۲ ، تولید آب سنگین و ... دسـت یـابـد. تـا جایی كه اگرچه ضعف اطلاع رسانی به موقع و کامل در این رابطه برای توجیه افكار عمومی و در میان گذاشتن مسایل و موضوعات مرتبط به این تلاشهای متعدد با مردم، مانع از ترسیم تصویری گویا و روشن از حجم و اهمیت اقدامات به عمل آمده در داخل کشور شد ، اما تعجب جهانیان را برانگیخت و غرب در مقابل این "ابراز اقتدار" ایران پاسخی جز سردرگمی و انفعال نداشت .
بی شک گام نهادن در این عرصه حق مسلم و غیر قابل انتزاع ایران مطابق معاهده (NPT) است ، معاهده ای كه ایران اكنون بیش از ۳ دهه است محدودیت های ناشی از عضویت در آن را تحمل می كند و غرب اما با وجود اینكه هیچ شاهدی مبنی بر انحراف فعالیت های ایران در دست ندارد، نسبت به نیات ایران در گذشته و خصوصاً آینده ابراز تردید می كند.
برای درک بهتر دستاوردهای یکسال گذشته دیپلماسی هسته ای ایران ، مروری بر ۲ سال تعامل ایران با غرب در قالب پروسه "اعتمادسازی" و "راستی آزمایی" ضروری می نماید .
همه فعالیت های فوق العاده حساس ایران در زمینه غنی سازی اورانیوم از اكتبر ۲۰۰۳ تا سپتامبر ۲۰۰۵، به عنوان یك اقدام اعتمادساز در تعلیق کامل قرار داشت . ایران در مرحله اول فعالیت های خود در زمینه تبدیلات شیمیایی در كارخانه (UCF) اصفهان را "صرفاً به قصد اعتمادسازی"به حال تعلیق درآورد و در ادامه فعالیت در زمینه ساخت و مونتاژ قطعات ماشین های سانتریفیوژ نیز با هدف اعتمادسازی در تعلیق کامل قرار گرفت. در مرحله دوم ، ایران از پس از امضای توافقنامه سعدآباد، "پروتكل الحاقی به معاهده NPT" را بی آنكه در مجلس شورای اسلامی تصویب شده باشد، به طور مقدماتی امضا كرد و آنرا به اجرا گذاشت و در راستای تداوم? پروسه اعتمادسازی ، دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی را در موارد بسیاری که حتی از پروتكل هم فراتر بود ، فراهم ساخت .
همچنین ایران بدون آنكه به لحاظ حقوقی الزامی داشته باشد، اظهارنامه ای كامل در توصیف دقیق تاریخچه و فرایند توسعه فناوری هسته ای خود به آژانس تقدیم كرد كه بخش پادمان آژانس همچنان مشغول راستی آزمایی آن است و تا امروز حتی یك مورد عدم مطابقت میان یافته های آژانس و اظهارات ایران مشاهده نشده است .
در نهایت اگرچه ایران اقدامات فوق را "كه بعضی آنها به نحوه مخاطره آمیزی گشاده دستانه بود"به قصد اعتمادسازی انجام داد ، اما درعوض برخورد غرب با ایران در طول این ۲ سال ، از جهات متعدد قابل تأمل است ، چراکه به طورکلی? همه تلاش و همت غرب در این? جهت معطوف بود که با توسل به تمامی ابزارها و شیوه های ممكن ایران را به دست برداشتن از تداوم فعالیتهای هسته ای خود وادار کند .
غرب حتی در تداوم این "رویکرد استعماری" و با نادیده گرفتن خطوط قرمز هسته ای ایران ، که هدف غایی آن " ابراز شبهه و جنگ تبلیغاتی علیه فعالیت صلح آمیز هستهای ایران، محروم كردن جمهوری اسلامی ایران از در اختیار داشتن چرخه سوخت هستهای و سلب حق غنیسازی اورانیوم در خاك ایران "، پس از آنکه در دی ماه ۸۴ (دسامبر۲۰۰۵) ایران تصمیم گرفت با فک پلمپ از دو مرکز دیگر ، غنی سازی در تأسیسات نطنز را از سرگیرد ، پنج عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل "امریكا، انگلیس، فرانسه، چین و روسیه" به علاوه "آلمان" با شتاب زدگی در ۱۱ بهمن ماه (فوریه ۲۰۰۶) موافقت كردند پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت گزارش دهند .
در این راستا اگرچه ایران اعلام نمود به هر نحوی كه پای شورای امنیت به موضوع هسته ای كاملاً صلح آمیز ایران كشیده شود ، آخرین ضربه بر مبنای اعتماد ایران وارد شده و آن را تخریب خواهد كرد ، اما آلمان، فرانسه و انگلیس با تکرار اشتباهات خود و با ارایه قطعنامه ای درباره اجرای توافقات پادمان ان پی تی در جمهوری اسلامی ایران به شورای حكام كه با ۲۷ رای موافق، ۳ رای مخالف و ۵ ممتنع تصویب شد، خواستار گزارش این برنامه به شورای امنیت سازمان ملل شدند ، اما ایران علیرغم برخوردهای خارج از عرف و قانون غرب همچنان در جهت "راستی آزمایی"? درب تأسسیات هسته ای خود را بر روی بازرسان آژانس باز نگاه داشت .
در تداوم دستاوردهای هسته ای ایران در این دوره ، با اعلام خبر دستیابی ایران به غنی سازی ۳/۵درصد ، موقعیت گذشته ایران در برابر غرب تغییر چشمگیری پیدا کرد و حتی رسانه های غربی با پوشش مستقیم سخنرانی رئیس جمهوری در مشهد مقدس ، دستیابی ایران به فناوریهای جدید را در تعاملات آتی هسته ای مهم ارزیابی كردند.
با بهبود چشمگیر موضع ایران در مسئله هسته ای و همچنین پررنگ تر شدن موقعیت ژئوپلتیک منطقه ای ایران ، غرب ابتدا سعی کرد در قالب بسته پیشنهادی ۱+۵ ، در کنار ارائه مشوقهایی به ایران در قبال توقف کامل غنی سازی اورانیوم و تعلیق برخی دیگر از فعالیتهای هسته ای ،? همچنین تهدید به برخی? اقدامات تنبیهی در صورت عدم قبول ایران ، سیستم جدید دیپلماسی هستهای ایران را به مذاکره فراخواند .
اگر چه از همان ابتدای ارائه بسته توسط سولانا به مقامات ایرانی ، احمدی نژاد اعلام کرد که تا پایان مرداد۸۵ (اگوست ۲۰۰۶) ایران رسماً به پیشنهادات غرب پاسخ می دهد (که در زمان وعده داده شده نیز انجام شد) ، اما طرفین غربی با فشار امریکا ، با در پیش گرفتن "استراتژی فراربه جلو" و متهم کردن دولت ایران به وقت کشی ، در قالب قطعنامه ۱۶۹۶ شورای امنیت از ایران خواستند تا فعالیتهای هسته ایش را نهایتاً تا ۹ شهریور(۳۱ آگوست ۲۰۰۶) متوقف کند و یا با تحریم بین المللی روبرو شود و با این اقدام پرونده ایران حالتی کاملاً سیاسی بخود گرفت .
ایران به عنوان کشوری که پیمان منع تکثیر سلاح های هسته ای (NPT) را امضا کرده،? هیچ تخلفی انجام نداده بود و به عنوان یکی از کشورهای امضا کننده این پیمان از این حق برخوردار بوده و هست که به تحقیقات هسته ای پرداخته و از انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز استفاده کند.
بر این اساس ، علیرغم آنکه بسیاری در داخل و خارج از کشور، دولت را به انعطاف پذیری در برابر قطعنامه و در نظر گرفتن تحریمات احتمالی فرامی خوانند ، دیپلماسی هسته ای ایران با در پیش گیری " استراتژی مقاومت " بهترین رهیافت ممکن را انتخاب کرد.
استراتژی مقاومت ایران ، ساختار ترسیمی شبیه به یک نمودار سینوسی دارد، یعنی زمانی که یک دوره واکنش منفی به اوج خودش رسید ، ایران تواست با تحمل بالاترین سطح فشار بین المللی ، از آن عبور کند و با پشت سر گذاشتن دوران التهاب و بحران ، با اعلام دستیابی به فناوریهای متعدد هسته ای و در نتیجه "افزایش منابع قدرت "، غرب را وادار به نیل به سمت ناحیه واکنش مثبت مدنظر خود و بده و بستان سیاسی کند که مذاکره در این شرایط بهترین گزینه ممکن است .
اما با پاسخ مبسوط ایران در زمان از پیش اعمال شده و بی توجهی به قطعنامه سیاسی ۱۶۹۶ و مذاکرات پیرو آن ، اختلاف نظر طرفین غربی در ارتباط با تحریم ایران و عدم اجماع نظر در این راستا ، هر لحظه قابل افزایش است و "اتحاد شکننده۱+۵" رو به گسست پیش می رود .
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست