دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

وای به وقتی که بگندد نمک


وای به وقتی که بگندد نمک

نگاهی به ناراحتی های روانی در پزشکان

در نگاهی از بیرون به زندگی پزشکان، به نظر غنی، ارضاکننده و سرشار از اجر می‌رسد، ولی زندگی آنها جنبه تاریک، خاموش و نهفته دیگری هم دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. جنبه‌ای که با افسردگی و اضطراب آمیخته شده است...

باید پذیرفت که پزشکان نیز مانند هر فرد دیگری ممکن است به بیماری‌های روانی مبتلا شوند.

پزشکانی که مبتلا به ناراحتی‌های روانی‌اند به ۲ گروه کلی تقسیم می‌شوند:

گروه اول گروهی که به‌دلیل مشکلی که دارند توانایی ادامه حرفه پزشکی را ندارند و ممکن است به‌دلیل ناراحتی‌های جسمی یا روحی یا اعتیاد به الکل یا دارو و حتی بیماری‌های دوران پیری، مراجعه‌کننده و بیمار خود را دچار مشکل کنند. گروه دیگر دسته‌ای هستند که افسردگی، مشکلات تغذیه‌ای، اعتیاد به الکل یا سایر ناراحتی‌های روحی آنها امنیت بیمار را به خطر نمی‌اندازد اما حتی این گروه نیز گرچه ناراحتی‌های آنها به حد حاد نرسیده بهتر است تحت‌درمان قرار بگیرند. عدم تشخیص و درمان بیماری‌های روانی پزشکان ممکن است در ادامه مشکل‌ساز شود. بیماران این گروه از پزشکان ممکن است تحت‌درمان‌های درست از سوی پزشک قرار نگیرند و حتی جان خود را برسر این موضوع از دست بدهند. نارضایتی از حرفه، افسردگی‌های شدید، احساس پوچی، از دست‌دادن پرستیژ کاری، نادیده‌گرفتن تعهدات، مرگ‌ زودرس یا خودکشی از جمله عوارض بیماری‌های روانی درمان‌نشده برای خود پزشک است.

● بیماری‌های روانی ناشی از اعتیاد

طبق آمار ۱۰-۷ درصد پزشکان کانادایی و ۱۲-۱۰ درصد پزشکان آمریکایی به ناراحتی‌های روانی مبتلا هستند. از این میان دلیل ابتلای ۷۵ درصد اعتیاد به الکل یا سایر موادمخدر است. پزشکان متخصص بیهوشی و دستیاران آنها و تمام پزشکانی که به داروهای روانگردان دسترسی دارند بیش از سایرین در معرض ابتلا به این مشکل هستند. از جمله عوامل موثر در اعتیاد پزشکان می‌توان به دسترسی آسان به داروها، وسوسه برای خوددرمانی، درد مزمن، افسردگی، بی‌خوابی، تنش و اضطراب، هیجان‌طلبی و کنجکاوی اشاره کرد. متداول‌ترین سوء مصرف دارو در میان پزشکان، اپیویید (Opioid) است که معمولا برای خوددرمانی دردهای مزمن آغاز می‌شود.

اعتیاد به الکل در پزشکان با بالارفتن سن در حالی که در میان سایر مردم کاهش می‌یابد، افزایش دارد. تفاوت جنسی در مصرف الکل وجود ندارد. الگوی مصرف الکل در زنان در آخر دوره تحصیل دانشکده پزشکی تقریبا مشابه الگوی مصرفی در مردان است. در بیشتر موارد پزشکان در کنار اعتیاد به دارو یا ماده‌مخدر دچار افسردگی‌های شدید، بیماری دوقطبی، بیماری‌های جسمانی، چاقی و مشکلات تغذیه‌ای هستند. به همین دلیل یک کادردرمانی شامل روان‌پزشک و متخصص موادمخدر لازم است.

● بیماری‌های روانی غیرارگانیک

مشکلات روحی (افسردگی‌های شدید، دوقطبی‌بودن) نازیبا ‌دیدن بدن، دردهای جسمی با ریشه روانی، استرس و بیماری‌های شخصیتی از جمله ناراحتی‌های روانی شایع بین پزشکان است که در صورت عدم تشخیص و درمان روی حرفه آنها تاثیر سوء می‌گذارد. آمار نشان می‌دهد یک?سوم پزشکان معمولا در دورانی از حرفه پزشکی خود دچار افسردگی می‌شوند. آماری در مورد مصرف قرص‌های ضدافسردگی توسط پزشکان وجود ندارد. بیشتر پزشکان خوددرمانی را به مراجعه به همکاران روان‌پزشک ترجیح می‌دهند زیرا از قضاوت جامعه می‌ترسند. حتی برخی از آنها افسردگی خود را انکار می‌کنند و نادیده می‌گیرند. نشانه‌های افسردگی در صورت درمان‌نشدن هفته‌‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌ها ادامه می‌یابند و با کم‌خوابی، بی‌اشتهایی و... همراه می‌شوند. حتی گاهی تصمیم خودکشی به سراغ پزشک می‌آید. سالانه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ پزشک در ایالات متحده بر اثر خودکشی جان می‌بازند. برخلاف جمعیت عادی که میزان خودکشی موفق مردان ۴ برابر زنان است، این رقم بین پزشکان در دو جنس برابر است.

نسبت خودکشی موفق در برابر دفعه های اقدام به خودکشی بین پزشکان بسیار بالاست. دلیل آن هم دسترسی به داروهای مرگبار و دانستن نحوه مصرف آنهاست. برای حل معضل خودکشی بین پزشکان، باید بیشترین نیرو را بر دانشجویان و دستیاران پزشکی متمرکز کرد چرا که افسردگی معمولا از سنین جوانی آغاز می‌شود.

شاید سوال اصلی که به ذهن می‌رسد این باشد که چرا پزشکان برای درمان چنین بیماری رایجی که میلیون‌ها نفر به‌دلیل ابتلا به آن تحت‌درمان قرار دارند و داروهای موثر در درمان آن نیز به راحتی در دسترس هستند، اقدام نمی‌کنند؟

پاسخ روشن است. پزشکان نگران‌اند در صورت بیان ابتلایشان به یک بیماری روحی، مراجعان، درآمد، احترام حرفه‌ای و حتی مجوز طبابت خود را از دست بدهند. از نظر عامه مردم پزشکان، افرادی قوی‌ای هستند که به کمک بیماران می‌شتابند، نه افراد بیماری که خود نیازمند درمان‌اند.

● پزشکان مبتلا به ناراحتی‌‌های روانی ارگانیک

تمام بیماری‌هایی که روی سیستم عصبی مرکزی اثر می‌گذارند و باعث تغییر شناخت، خلق‌وخو، حافظه و رفتار می‌شوند می‌توانند کیفیت کار حرفه‌ای یک پزشک را کاهش ‌دهند. کاهش توانایی هوشی به دنبال مصرف الکل یا موادمخدر، نقص‌های عضوی به‌دلیل اقدام‌های ناموفق به خودکشی به‌خصوص مصرف دوز بالای مواد با مسمومیت با گاز کربنیک، ابتلا به برخی بیماری‌ها مانند آلزایمر، پارکینسون یا بیماری‌های قلبی ـ عروقی یا ابتلا به ایدز همگی بر توانایی‌‌های پزشک تاثیر می‌گذارند و در صورتی که نادیده گرفته شوند به دنبال کاهش حافظه، فرد دچار اشتباه‌های پزشکی، تغییر در خلق‌وخو و... خواهد شد. در پزشکانی که مشکل‌های روانی ارگانیک با جنون پارانویید همراه است نیز باید مانند سایر بیماری‌ها تحت‌ همین درمان‌ها قرار بگیرند. حتی گاهی باید اجبارا بستری شوند.

تمام افراد مبتلا به عفونت HIV باید تحت‌درمان قرار بگیرند اما نباید اسرار زندگی شخصی و حرفه‌ای آنها فاش شود. آنچه مسلم است اینکه پزشک مبتلا به ایدز قادر به انجام برخی جراحی‌های پزشکی نیست و باید از دستیاران خود برای این منظور کمک بگیرد. پزشک باید بپذیرد که گرچه ایدز به دنبال تماس بدنی منتقل نمی‌شود اما به هر حال بسیاری از بیماران در صورتی که از بیماری پزشکشان مبتلا باشند به او مراجعه نمی‌کنند. مراجعه به یک روان‌شناس و دریافت درمان‌های دارویی در کنار مشاوره‌های روانی می‌تواند بسیار مثمرثمر باشد.

منبع: فیگارو

مترجم: سمیه مقصودعلی