سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اشكال كافران به نبوت نبی ص


اشكال كافران به نبوت نبی ص

كافران قریش و سركردگان كفر مانند ابوجهل, عتبه, امیه و عاص به نبوت حضرت نبی ص اشكال می گرفتند كه این رسول چیست كه همانند سایر انسان ها غذا می خورد و در بازارها راه می رود

كافران قریش و سركردگان كفر مانند ابوجهل، عتبه، امیه و عاص به نبوت حضرت نبی(ص) اشكال می‌گرفتند كه این رسول چیست كه همانند سایر انسان‌ها غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟ اگر همراه با ایشان یك فرشته‌ای فرو فرستاده می‌شد بیم‌دهنده می‌بود یا این‌كه برای ایشان گنجی افكنده می‌شد یا بوستان خرمی برای او می‌بود كه از آن می‌خورد در اینصورت‌ ممكن بود، نبوت نبی را تایید كنیم و در ادامه، خدای بزرگ كافران مكه را ظالمان و ستمگران می‌خواند و از آنها نقل می‌كند كه ظالمان گفتند: در این صورت ادعای پیامبری فرزند عبدا... چیزی غیر از این نیست كه ما تنها از یك ساحر پیروی می‌كنیم و او هرگز پیامبر الهی نیست.

● خطاب خداوند به پیامبر(ص)

(ای پیامبر نگاه كن كه كافران قریش چگونه برای تو مثال‌ها زدند و سپس گمراه شدند و بر هیچ روش و راهی كه بر تو غالب علمی و فائق منطقی شوند، توانایی ندارند و نمی‌توانند با استدلال‌های علمی و منطقی، نبوت تو را باطل كنند. بزرگوار است آنكس كه اگر بخواهد برای تو خیری از گنج و بوستان و باغها كه در آنها جوی‌های آب، جاری و قصرهای باشكوه باشد قرار می‌داد و خدای بزرگ اینها را برای تو در دنیا قرار نداد تا دنیامداران به‌خاطر گنجهای زرین و قصرهای مجلل و باغهای سرسبز و خرم به تو گرایش پیدا كنند.)

● دارایی پیامبر(ص)

مردم در گرایش به یك شخصیت سیاسی میزان داریی و توانایی او را می‌سنجند. اگر اقتصاد و ارتش قوی داشته باشد مردم به سوی او اقبال می‌كنند زیرا دنیا به او اقبال كرده است و مردم هم برای رسیدن به دنیا به او اقبال می‌كنند و اگر آن شخصیت مال و ارتشی نداشته باشد با او كاری ندارند چرا كه او در دنیایشان تاثیری ندارد. حال در مورد نبوت پیامبر(ص) نیز این نگاه مردم مكه بود كه از او دارایی و توانایی طلب می‌كردند تا به داشته‌های دنیایی او طرفدار او شوند و از امكانات دنیایی او بهره ببرند.به همین دلیل مفاهیمی مانند توحید و نبوت و همچنین مفهوم معاد كه ضمانت اجرای اندیشه توحیدی است هیچ ارزشی برای كافران مكه نداشته و هیچ توجهی به آن مفاهیم نمی‌كردنداما آیا به واقع پیامبر (ص) سرمایه و دارایی نداشت؟ آیا بدون سرمایه و دارایی می‌شود در بین افكار مردم جهان خود را مطرح ساخت؟خدای بزرگ دو دارایی را ترسیم فرمود كه یكی را به پیامبر داد و دومی را مایل نبود كه پیامبر(ص) به سراغش نرود. داریی برتر و اول كه خدای بزرگ به پیامبرش داد برترین دارایی جهان است و آن علم و معرفت به عالم هستی بود كه خدا به رسولش تعلیم داد.

علومی كه هیچ بشری به دانایی آن علوم نرسید و در نتیجه فهم و تحلیل هستی بر پایه آن علوم را پیدا نكرده است و این بزرگترین و برترین دارایی پیامبر اسلام بوده و هست كه معجزه جاودانی قرآن از فهم او به بیان شیوایش رسید و آدمیان و عالمیان را به عجز و اعجاز واداشت. هیچ‌كس از این دارایی رسول‌خدا(ص) دارایی بزرگتری نیافت كه خدای خالق عالمیان علوم را به روش الهی به انسانی چون ایشان تعلیم فرماید. ویژگی‌ این دارایی عدم زوال و عدم اندراس است كه قرآن هیچگاه از صفحه علوم و كتاب‌های علمی جهان انسان و دانش، حذف و كهنه نمی‌شود بلكه روز به روز با اختراعات و اكتشافات برعظمت دارایی جاودانی رسول‌خدا(ص) افزوده‌تر می‌شود و حقانیت قرآن با پیشرفت علوم ریاضی و تجربی و انسانی بر دانش‌ پژوهان علوم مختلف آشكارتر می‌شود.

● كافران و معاد

كفار قریش، اصل معاد و وقوع قیامت را تكذیب كردند و آن‌را افسانه‌ خواندند و خداوند از این برخورد كافران آگاه بود و فرمود: (آنان ساعت (قیامت) را تكذیب كردند و ما برای كسانیكه ساعت (قیامت) را تكذیب كردند آتش برافروخته آماده كردیم.) زبان تهدید خدای بزرگ متوجه تكذیب كافران است كه اصل معاد را معتقد نشدند و بر پایی زمان قیامت را دروغ پنداشتند و این تكذیب خواه بیانی باشد و یا عملی باشد عذابی دردناك برای تكذیب كنندگان در پی دارد.



همچنین مشاهده کنید