یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
آیا روشنفکران مسلمان، جامعتر نیست؟
به نظر میرسد که واژه روشنفکری دینی یا مذهبی که بتواند، شریعتی و نوشریعتیها، سروش، مجتهد شبستری و بازرگان و کدیور و دیگران را در بر بگیرد، واژگانی نارسا هستند. قابل توجه این است که حتی مجتهدشبستری خود را روشنفکر دینی نمیداند و شخصیت او با این پسوند روشنفکری دینی که گاهی قید است و زمانی صفت، سازگاری ندارد. کدیور نیز به عنوان یک روحانی اصلاحطلب با دیدگاههای بنیانی سروش و شبستری درباره وحی و کلام خداوند و مواردی دیگر اختلاف دیدگاه دارد. بازرگان هم با دیدگاههای رادیکال شریعتی توافقی نداشت.
نوشریعتیها، سروش و شریعتی را متفاوت میدانند. همچنین کدیور به عنوان یک روحانی که هم نقدی به سنت و هم دستی در آن دارد از نظر آنها با مواضعی روشنفکری دینی همراه نیست. البته از نظر نگارنده، روشنفکر و روحانی اصلاحطلب به خودی خود مثبت یا منفی نیستند و بار ارزشی خاصی را منتقل نمیکنند. حال اگر به زمان گذشته بازگردیم، واژه «روشنفکری مذهبی» از سوی شریعتی در رقابت با چپها و در تفاوت با روحانیون حوزوی وضع شد. شریعتی از واژه «مذهبی» به عنوان صفت که متمایز از روشنفکران چپ و روحانیون حوزه بود استفاده میکرد و در این مورد بیشتر به دنبال نشان دادن تمایز با چپهای مارکسیست بود. اما همین شریعتی چپها را رقیب و نه دشمن میدانست.
در همین رابطه شریعتی، مرحوم مطهری که عالمی رفرمگرا و اصلاحطلب بود را در ردیف روشنفکران مذهبی نمیآورد. وی بهطور مشخص از سیدجمالالدین و اقبال نام میبرد که روش این دو تلفیقی از عمل اجتماعی و سیاسی و تولید اندیشه بود. با این وصف بازرگان، سحابی، طالقانی، پیمان و نوشریعتیها، در ردیف روشنفکران مذهبی جای میگرفتند. اینان به ایدئولوژیدینی یا مذهبی باور داشتند. کنشگر اجتماعی بودند، با حکومت دینی همراه نبودند و از دخالت دین در سیاست دفاع میکردند و به اسلام هویت اما از نوع لطیف آن باور داشتند.
در اواخر دهه ۱۳۶۰، واژگان روشنفکری دینی جای خود را باز کرد. اما به مرور زمان که نگارنده نیز از این نام استفاده میکرد، مشاهده کرد که عنوان روشنفکری دینی جامعیت جریان روشنفکری مسلمان را بیان نمیکند. به خصوص زمانی که مفاهیمی مانند ایدئوژی، رابطه دین و سیاست و حکومت، تلقی از وحی، کارکرد و مفهوم دین و... مورد مناقشه و تفسیرهای گوناگون قرار گرفت. این نوع مقولهها که در زمره دیدگاههای بنیادین هستند را اگر با سابقه تاریخی و گذشته افراد مزبور مورد بررسی قرار دهیم، و بخواهیم تقسیمبندی مبتنی بر شرایط اجتماعی انجام دهیم ما میتوانیم از روشنفکر ایرانی، که در برگیرنده روشنفکران مسلمان نیز است سخن بگوییم و همچنین نحلههای گوناگون در میان روشنفکران مسلمان را نیز توضیح دهیم. در همین راستا است که روشنفکران مسلمان را میتوان به چند گروه تقسیم کرد که بارزترین آن مذهبی و دینی است. البته این گرایشات میتواند، بیشترو گستردهتر نیز شود چراکه روشنفکران مسلمان به دلیل گستردگی و شرایط اجتماعی و به دلیل ورود به عرصههای گوناگون، توانایی بسط و در نتیجه اختلاف و تفاوت دیدگاه را دارند.
باید گفت که آشنایی با فقه، کلام، شناخت مدرنیته یا آموختن بخشی از آن همراه با دغدغه تعامل سنت و مدرنیته نمیتواند مبانی اشتراک اصولی باشد. چرا افرادی با ویژگیهای مشترک دادهها و خروجیهای متفاوتی از خود بروز میدهند که بیشتر بر قضاوت و تمایز آنان گواهی میدهد.
اگر دستهبندی برای وضوح و شفافیت و شناخت بیشتر است و هم برای درک بهتر گرایشات فکری، اجتماعی؛ پس بهتر است که روشنفکران مسلمان را به عنوان یک کلی که بخش مهمی از جریان روشنفکران ایرانی است بپذیریم و بعد تصریح کنیم که روشنفکران مسلمان در حال حاضر با توجه به انوع گرایشات خود، دو گرایش عمده مذهبی و دینی را در برمیگیرند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست