دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فرهنگ عمومی و مسیر حرکت جامعه


فرهنگ عمومی و مسیر حرکت جامعه

زیربنای حرکت به سوی توسعه و تکامل

فرهنگ تعیین کننده چگونگی تفکر و احساس اعضای جامعه است. فرهنگ راهنمای اعمال انسانها و معرف جهان بینی های آنها در زندگی است. فرهنگ عمومی به معنای فرهنگ غالب و گسترده ای است که در میان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزه ای از عقاید، ارزشها، جلوه های احساسی و هنجارهاست که اجبار اجتماعی غیر رسمی از آن حمایت می کند و فراتر از گروهها و اقشار خاص در کلیت جامعه مورد قبول است. بر این اساس فرهنگ عمومی از سه حوزه اصلی ارزشها، عقاید، باورها و هنجارها تشکیل یافته است.

در کشور ایران به دلیل اهمیت خاصی که به این موضوع داده می شود روز۱۴ آبان به نام روز فرهنگ عمومی نام گذاری شده است و این امر ضرورت توجه به این مفهوم و بررسی آن را بیان می کند. در مقاله حاضر ضمن تعریف فرهنگ و فرهنگ عمومی، ضرورت توجه به آن در کشور ایران و فرهنگ عمومی جامعه اسلامی از منظر جامعه شناختی مورد بررسی قرار می گیرد.

ابعاد و دامنه مفهومی که به عنوان “فرهنگ” می شناسیم، آنقدر عمیق و وسیع است که مشکل می توان آن را در قالب تعریفی مشخص و محدود گنجانید. با مراجعه به بحثهای جامعه شناسان و صدها توصیف و تعریف از “فرهنگ” بطور کلی می توان دریافت که از ارزشها و اعتقادات و باورها گرفته، تا منش و خصایل و هنجارها و ادبیات و هنر و معماری، آیین ها و افسانه و اسطوره همگی ذیل مجموعه فرهنگ می گنجد. مفهوم فرهنگ در علوم اجتماعی یکی از کم تعریف پذیرترین مفاهیم است که گاه برخی آن را پدیده ای انسانی دانسته اند که همه پدیده های انسانی را در برگرفته و در مقابل طبیعت قرارش داده اند و گاه نیز صرفا شامل بقایایی به حساب آورده اند که شامل همه چیزهایی می شود که نمی توان آنها را در مفاهیم سیاست، اقتصاد و دین جای داد. برخی از مولفان امروزی نیز برآنند تا فرهنگ را یک بعد همیشه حاضر از زندگی اجتماعی افراد بدانند.

فرهنگ در واقع در چهار راه اندیشه و احساس قرار گرفته و آن را باید در حوزه اجتماعی، معادلی دانست برای نظام روانی احساسی که به غرایز ساختار می دهد. بازنمایی و جهان بینی را برای ما ممکن می کند و میان امر واقعی و امر خیالی از میان نمادها، اسطوره ها، هنجارها، آرمان ها و ایدئولوژیها رابطه ایجاد می کند. به بیان ساده، فرهنگ، یک پدیده اجتماعی است که از سویی در تلاش انسانها برای پاسخگویی به نیازهای گوناگونشان پدید می آید و از سوی دیگر راهنمای فکر و عمل انسانها برای رفع نیازهایشان است. مثلا در یک جامعه نیاز به غذا باعث ایجاد روش خاصی برای کشت و کار می شود که در اثر گذشت زمان، خوگرفتن به این روش و تکرار روش توسط اعضای جامعه بخشی از فرهنگشان می شود.

● فرهنگ عمومی

”فرهنگ عمومی عبارت است از محموعه منسجم و نظام یافته ای از اهداف، ارزشها، عقاید، باورها، رسوم و هنجارهای مردم متعلق به یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت”. بنابراین فرهنگ عمومی، شامل تمامی فعالیتهای مبتنی بر اندیشه و عادت است که در جهت برآوردن نیازهای بشری بسته به انواع جوامع از نظر تاریخی، سیاسی، اقتصادی، مذهبی، رفتارهای عمومی مردم را شکل می دهد. همه انسانهایی که از گذشته های دور تا کنون در اقصی نقاط دنیا زندگی کرده اند؛ فرهنگ داشته اند. پس فرهنگ یک پدیده عام است و هیچ گروه یا فردی در جامعه انسانی نمی توان یافت که فرهنگ نداشته باشد؛ اما از آنجایی که اقوام و جوامع مختلف به نحوه یکسانی در برآوردن نیازهای خود و برخوردشان برای رفع نیازها یکسان نبوده است، طبیعتا فرهنگ خاص خود را ساخته و پرداخته اند و از این رو است که در جوامع مختلف، تنوع فرهنگی به چشم می خورد.

لیکن در یک جامعه بزرگ، قوم یا ملت، بسیاری از ارزشها، باورها، هنجارها، معیارها و الگوهای رفتاری هستند که گذشته از تکثر فرهنگی قومیتهای مختلف جامعه، جنبه عام داشته، همگان آن را پذیرفته اند و در یک کل اجتماعی از آن پیروی می کنند. همین جنبه های عام در یک جامعه بزرگ یا ملت را به عنوان “فرهنگ عمومی” آن جامعه می توان مورد مطالعه و بررسی قرار داد. شخصیت اجتماعی مردم یک جامعه در فرهنگ عمومی آن خلاصه می شود و اهداف و کیفیت و مسیر حرکت به سوی تعالی با زوال و عقب افتادگی آن تحت تاثیر فرهنگ عمومی است. لذا اهمیت شناخت و بررسی فرهنگ عمومی برای ارتقا و تحول آن در مسیر رشد و توسعه، آشکار می شود. بسیاری از پژوهشگران برای واکاوی فرهنگ عمومی و اصلاح و برنامه ریزی آن ابتدا به بررسی دقیق آن از طریق کارکردهای سطوح و لایه های مختلف فرهنگ می پردازند. زیرا فرهنگ از سطوح مختلفی مشتق شده است. برخی از این مشتقات در یک نظام فرهنگی، پایه ها و ریشه های فرهنگ عمومی را می سازند. این بخش را لایه زیرین مجموعه می نامند که دیگر سطوح و لایه ها بر آن قرار دارند. می توان گفت که جهان بینی ها و شناخت شناسی در این سطح قرار دارد که ریشه بسیاری از باورها، اعتقادات و ارزشها را به عنوان لایه بعدی فرهنگ تشکیل می دهند. سطح بعد، آیین ها، هنر و ادبیات است که لایه بعدی را تشکیل می دهند و بر پایه باورها، اعتقادات و ارزشهای یک جامعه استوارند. لایه بعدی که بیرونی ترین و آشکارترین سطح است، هنجارها و الگوهای رفتاری و معیارهای اجتماعی در یک جامعه مورد مشاهده و بررسی است. یکی از جامعه شناسان به نام اولسون، فرهنگ را دارای چهار مولفه هنجار، باور، ارزش و تکنولوژی می داند. در هنجار به دنبال این هستیم که چه چیز در فرهنگ مردم وجود دارد و در ارزش به دنبال این هستیم که چه باید باشد. در حقیقت نگرش آرمانی به آنچه که در فرهنگ عمومی انتظار داریم، ارزش است و در تکنولوژی، به چگونگی انجام امور توجه داریم.

● فرهنگ عمومی در کشور ایران

کشور ایران که یک کشور اسلامی است و از دیر باز دارای تمدن غنی ایرانی و ارزشهای اصیل می باشد؛ و دراین کشور اهمیت خاصی به مقوله فرهنگ و تعامل افراد با یکدیگر نه تنها به عنوان اعضای یک جامعه، بلکه به عنوان یک فرهنگ ویژه و شناخته شده جامعه اسلامی، داده می شود. فرهنگ عمومی در کشور ایران مبتنی بر اصول و معارف اسلامی است. در دین مقدس اسلام غیر از این که افراد به یک سلسله مبانی فردی از نظر مسایل اخلاقی و فرهنگی معتقد هستند، یک سلسله قوانین و برنامه هایی وجود دارد که بر اساس روابط اجتماعی افراد را به یکدیگر پایبند می سازد.

برنامه ریزیهایی که اسلام برای هر فرد دارد، جدا از برنامه هایی نیست که برای فرهنگ عمومی یک جامعه پیش بینی کرده است؛ به عنوان مثال وقتی اعتقاد به یک سلسله مبانی فردی اخلاقی و فرهنگی مثل پاکی، درستی و حق گویی و بسیاری دیگر اصول اولیه برای هر فرد در نظر گرفته می شود، این امر می تواند ریشه و پایه برقراری روابط و مناسبات اجتماعی درستی را بنا نهد. بدیهی است که در چنین دینی، فرهنگ عمومی نیز بر پایه همزیستی، مودت، محبت، همکاری، همیاری و کمک و دستگیری از یکدیگر است. مهرورزی و عدالت اجتماعی و ظلم ستیزی از محوری ترین اصول اسلام در فرهنگ عمومی جامعه است.

در غرب وقتی فرهنگ عمومی تعریف می شود، رفتارهای عرفی مبنا قرار می گیرد. اما در جامعه اسلامی ایران الگوهای رفتاری جامعه اسلامی منبعث از لایه های زیرین است که همانا اندیشه های دینی بر آن حاکمند. در جامعه ایران وقتی از دین صحبت می شود، کلیه سطوح یعنی باورها، ارزشها، هنجارها، رفتار، عرف و شئون اجتماعی که عناصر فرهنگ عمومی هستند، بر اساس تعالیم اسلامی شکل گرفته اند. بنابراین اصلی ترین مساله فرهنگ عمومی در ایران، کمال جویی است. و اندیشه های دینی که وجه ارزشی دارند، بر رفتارها و مناسبات اجتماعی حاکم هستند. فرهنگ درعین حال که ثابت بوده، تغییر پذیر نیز هست. بنابراین می توان برخی از بنیانهای فرهنگ عمومی را که مطابق دین مبین اسلام نیستند، طراحی کرد و تغییر داد. به منظور اصلاح و توسعه تکاملی فرهنگ عمومی کشور باید سطوح و زیربنا های فرهنگی و اصول بنیانی رفتارهای فرهنگی را شناخت و زیر بناها و ارزشهای نامطلوب غیراسلامی را حذف کرد.

به منظور ایجاد تغییرات مطلوب در فرهنگ عمومی جامعه ایران توجه به ابعاد سه گانه ارزشها، حوزه قوانین و ضوابط و حوزه اجرای قوانین در سطح جامعه ضروری است. در ایران اسلامی به دلیل حاکمیت ارزشهای اسلام، رعایت عدالت اجتماعی و توجه به معنویات در پیشرفت و توسعه مادی جامعه و ترویج روحیه جمع گرایی و اعتقاد به اینکه دستیابی به حد اکثر منافع شخصی از طریق حداکثر شدن منافع جمعی امکان پذیر است، از اولویت های اصلاح فرهنگ عمومی است. ارایه الگو به جامعه در اندیشه و رفتار مردم، گام موثر دیگری در حاکمیت معیارهای اسلامی در فرهنگ عمومی است. در حوزه قوانین، باید قوانین و مقرراتی در سطوح خرد و کلان وضع شوند که با اصول اسلامی و فطرت انسانها هماهنگ باشد.

از سوی دیگر پرورش ذهنیت جامعه و ارایه اطلاعات مناسب به مردم می تواند صفات اسلامی را در فرهنگ عمومی کشور احیا نماید. اعتقاد و عمل نمودن گروههای مرجع و پایه در جامعه به مصادیق فرهنگ اسلامی می تواند از جمله مهم ترین ابزارهای شیوع فرهنگ صحیح اسلامی و الگوهای رفتار اسلامی در فرهنگ عمومی جامعه باشد. در بخش قوانین تبادل فرهنگی با جوامع دیگر و دریافت جنبه های مثبت فرهنگ دیگران به تقویت و غنای فرهنگ عمومی کمک شایانی می کند. تقویت فرهنگ عمومی در حوزه قوانین و ضوابط منحصر به امور اخلاقی و معنوی نیست و در ابعاد سخت افزاری هم با اهمیت است؛ به عنوان مثال معماری و همین طور ابزار حمل و نقل و یا محیط های عمومی که افراد با آن هر روز سر و کار دارند، باید بر اساس اصول اسلامی طراحی گردند.

در حوزه اجرای قوانین نیز باید همه افراد از اصول سیاست های فرهنگی نظام و امور شرعی و ملی به عنوان ملاک های اساسی، توجه و عنایت کافی داشته باشند. در پایان اساسی ترین نکته آن است که برای اجرای قوانین اسلامی در فرهنگ عمومی کشور و بازسازی و اصلاح فرهنگ عمومی، دولت باید بیش از آن که خود را متولی فرهنگ مردم و هدایت فرهنگی آنان بداند، خود را متولی تهیه امکانات و زیر ساخت ها، به ویژه ساخت ها و ابزار لازم برای تولید و ابداع و اجرای اصول و ارزش های اسلامی در فرهنگ عمومی و اشاعه آن در میان مردم بداند.

گل ناز مقدم فر

منابع

. فرهنگ شناسی وحقوق فرهنگی، افروغ کاد.

. جامعه و فرهنگ (مجموعه مقالات، آرون، ترجمه: محسنی و دیگران.

. پیرامون فرهنگ عمومی کشور، سید جعفر مرعشی.

. آشنایی با مفاهیم اساسی جامعه شناسی، حمید عضدانلو.