سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

آغازگر موج نوی سینمای ایران


آغازگر موج نوی سینمای ایران

مسعود كیمیایی متولد ۱۳۲۰ تهران است وی حرفه فیلم سازی را با دستیاری ساموئل خاچیكیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز كرد او نخستین تجربه حرفه ای خود را در فیلم بیگانه آموخت

مسعود كیمیایی متولد ۱۳۲۰ تهران است. وی حرفه فیلم‌سازی را با دستیاری ساموئل خاچیكیان در فیلم خداحافظ تهران آغاز كرد. او نخستین تجربه حرفه‌ای خود را در فیلم بیگانه آموخت. كیمیایی با ساختن فیلم قیصر گام در مسیر دیگر نهاد، در حقیقت كیمیایی را می‌توان آغازگر موج نوی سینمای ایران نامید. وی جزو فیلم‌سازانی است كه به سینمای داستان پرداز تعلق دارد. شاخصه كیمیایی معرفی تعداد زیادی بازیگر به سینمای ایران است. از دیگر فعالیت‌های وی می‌توان به داستان نویسی نیز اشاره كرد.‌

كیمیایی از ابتدا با نگارش فیلم‌نامه همه آثار و همكاری با دو نویسنده دیگر در دو فیلم خود، به نوعی امضای خود را به عنوان مولف به فیلم‌هایش الصاق كرد. جنس خاصی از روابط انسانی متكی بر رفافت‌های دوران جوانی، عشق‌های سركوب شده، جوانمردی، رویكرد خاص به غیرت و مسایل اینچنینی بود كه به تدریج سبك خاص او را در سینمای ایران با همه موافقان و مخالفان تثبیت كرد.كیمیایی با نوع نگاه ویژه خود در سینمای مسموم آن زمان، شخصیت‌هایش را بدل به كاراكترهای ماندگار در ذهن مخاطب كرد.

قیصر، فرمان، برادران آب منگل و ... تا همیشه در ذهن مخاطب تداعی كننده یك حركت هستند. حركت شخصی، نوعی حركت مدرن برای نیاز دراماتیكی به شدت سنتی، حذف قانون و مراجع قانونی به عنوان قطب خنثی جامعه كه قهرمانِ تنها، آنها را در كنار خود نمی بیند و تنها رفتن به كام مرگ را بر هر چیزی ترجیح می دهد تا به فریاد فرمان پاسخی درخور داده باشد (قیصر كجایی كه داشتو كشتن)!تا كنون او توانسته فیلم‌های بسیار زیادی را كارگردانی كند كه به تعدادی از آنها اشاره می‌كنم: رییس (۱۳۸۵)،حكم (۱۳۸۴)، سربازهای جمعه (۱۳۸۲)، اعتراض، (۱۳۷۸)، فریاد (۱۳۷۷)، مرسدس (۱۳۷۶)، سلطان (۱۳۷۵)، ضیافت (۱۳۷۴)، تجارت (۱۳۷۳)، ردپای گرگ (۱۳۷۰)، گروهبان (۱۳۶۹)،دندان مار (۱۳۶۸)، سرب (۱۳۶۷)، تیغ و ابریشم (۱۳۶۴)، خط قرمز (۱۳۶۰)، سفر سنگ (۱۳۵۶)، غزل (۱۳۵۵)، گوزنها (۱۳۵۳)، خاك (۱۳۵۲)، بلوچ (۱۳۵۱)، داش آكل (۱۳۵۰)، رضا موتوری (۱۳۴۹)، قیصر (۱۳۴۸)، بیگانه بیا (۱۳۴۷) رییس در ادامه فیلم حكم است و برخلاف آن فیلم، قصه دارد.

مسعود كیمیایی همزمان با آغاز نمایش فیلم رییس در دیدار با ایسنا، با بیان این مطلب ادامه داد: بحثی كه با فیلم حكم آغاز كردم باز هم هیچ فرقی نمی‌كند، همان دغدغه‌های اجتماعی كه در فیلم‌های قبلی هم وجود داشت، اما حالا در این دو فیلم اخیر در یك طبقه دیگر و در طبقه فاعل‌تر روایت می‌شود. كیمیایی ادامه داد: به فرض اینكه فیلم‌های قبلی من بیشتر به آدمهای حاشیه‌نشین می‌پرداخته است، اما حالا كه بخش مهمی‌از اقتصاد شهری كه قطعا با اقتصاد بانكی و تبادلات به‌اصلاح غیر پولی فرق می‌كند، بوجود آمده است.

با دو فیلم حكم و رییس خصوصا رییس به طبقاتی می‌پردازیم كه تاثیرات زیادی بر اقتصاد شهری دارند و می‌دانیم اگر بوسیله قدرت مهار نشود، بهداشت اجتماعی را بر هم می‌زند. وی درباره دلایل اكران رییس در جشنواره‌ فجر با در نظر گرفتن اینكه فیلم مشكل فنی داشت، پاسخ داد: قرار بود، فیلم به‌ جشنواره برسد و ما تا آخرین لحظات تمام تلاش خود را انجام دادیم و فیلم را به دفتر جشنواره تحویل دادیم، ولی فردای آن روز از دفتر جشنواره تلفن شد كه صدا نارسا است.

ما كه فیلم را دیدیم، متوجه شدیم یك اتفاق تكنیكی افتاده است و به‌دلیل اینكه فیلم برای نمایش شرایط مناسبی نداشت، تصمیم گرفتم فیلم در جشنواره به نمایش درنیاید و برخی نمایش‌های محدود هم به‌ناچار برای اینكه از قبل بلیط فروخته شده بود، اتفاق افتاد.

این كارگردان سینما درباره‌ مخاطب فیلم رییس ادامه داد: بیننده‌ زخم‌های حاشیه‌نشینی تغییر كرده است و این روزها بیننده، بیشتر متن را می‌خواهد و به‌دنبال شكافتن هسته‌ اصلی است و علت به‌هم‌ریزی اقتصادی را می‌خواهد. تاكید می‌كنم اقتصاد شهری و متوسط، یعنی اقتصاد دست به دست، نه حواله به حواله كه یكی از حساس‌ترین جریانات شهری را بوجود می‌آورد كه با افكار عمومی‌ارتباط پیدا خواهد كرد و به رضایت یا نارضایتی منجر خواهد شد و به‌هر جهت خیلی از داستان‌سازی‌های سیاسی، اجتماعی را بدست دارد؛ بنابراین مخاطب رییس هر قشری از اقشار جامعه می‌تواند باشد، برای اینكه همه اقشار این موضوع را حس می‌كنند.

كیمیایی در بخشی از این گفت‌وگوی از بازیگران رییس گفت: فرامرز قریبیان كه ورودش را به سینما با فیلم من آغاز كرد و همیشه این لطف را داشته كه در فیلم من بهترین بازی خودش را داشته باشد و یك‌جور هم‌نشینی نتیجه بخشی داشتیم و داریوش ارجمند كه احترام زیادی برای ایشان قایل هستم.

وی در بخشی دیگر از دو بازیگری نام برد كه در این فیلم معرفی شدند و افزود: اسم یكی از بازیگران یك‌مقدار از قلم افتاده است، او حمید افشار است كه بازیگری را در انگلیس خوانده است و اتفاقا یكی از بازیگران خوب ما خواهند شد و نورمحمدی كه این فیلم معرفش خواهد بود و در این فیلم سرمایه‌گذاری كرده است و اگر او نبود، اتفاق اجرایی‌اش یك اتفاق دیگری می‌شد و من از او خیلی ممنون هستم.

یكی از شانسهای این فیلم علیرضا زرین‌دست بود، زرین‌دست اگر نبود این فیلم به‌این شكل فیلم‌برداری نمی‌شد، یك شكل دیگری فیلم‌برداری می‌شد، زرین دست بواسطه شیوه‌ای كه دارد خیلی منطبق بود با این كار و فیلمبرداری خیلی خوب دارد. وی درباره‌ قاچاق فیلم هم گفت: وقتی تمام ارگانها از پلیس انتظامی‌و ارگانهای مرتبط بسیج شدند برای پیدا كردن عوامل این معضل، این یك مقدار تعجب‌انگیز كه چرا اینها پیدا نمی‌شوند.

برای اینكه وقتی قاتل جرم خودش را انجام می‌دهد، یك قطره جوهر در اقیانوس می‌شود و وقتی فرار می‌كند، او را پیدا می‌كنند. اما اینكه یك كالای بخصوص ، هفته به هفته عرضه می‌شود و مركز فروش دارند و یك مبدا دارد كه البته معلوم نیست كجاست و یك انتها دارند كه كنار خیابان حضور دارد و ما آنها را می‌بینیم؛ اما نمی‌دانم چرا آنها پیدا نمی‌شوند این موضوع برای من جای سوال دارد؟ كیمیایی كه به دلیل جراحی دندان این روزها كمی‌كسالت دارد، ترجیح داد تنها گفتگوی كوتاهی را همزمان با اكران داشته باشد و وقتی در پایان این مصاحبه درباره پیشنهادش برای مخاطب این فیلم، پرسیدیم، به شوخی گفت: مردم با یك پاكت تخمه ـ اگر سینماها اجازه دادند ـ بروند فیلم را ببینند!



همچنین مشاهده کنید