یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

کسی که مثل هیچ‌کس نیست


کسی که مثل هیچ‌کس نیست

بارها به عنوان میزبان، خودمان را برای پذیرایی از مهمان آماده کرده‌ایم و به انتظار آمدنش نشسته‌ایم... سعی کرده‌ایم سر و وضع شخصی و منزل و اهل منزل مرتب و نظیف و مناسب باشند... سعی …

بارها به عنوان میزبان، خودمان را برای پذیرایی از مهمان آماده کرده‌ایم و به انتظار آمدنش نشسته‌ایم... سعی کرده‌ایم سر و وضع شخصی و منزل و اهل منزل مرتب و نظیف و مناسب باشند... سعی کرده‌ایم فضای میهمانی، دلچسب و متین و فراخور مهمان باشد... تلاش کرده‌ایم اسباب یک پذیرایی شایسته و بایسته، به هر ترتیب مهیا باشد... به کودکمان سپرده‌ایم احترام مهمان را حفظ کند و مؤدب رفتار کند... غذایی خوب در حد وسعمان تدارک دیده‌ایم... و خلاصه کوشیده‌ایم تا هیچ چیز کم و کسر نباشد... حال، هرچه مهمان خاص‌تر باشد؛ تلاش ما جدی‌تر.

از کودکی یاد گرفته‌ایم منتظر کسی باشیم... کسی که مثل هیچ کس نیست... کسی که آسمانی است... کسی که می‌آید تا حضور نورانی‌اش، زنگ ظلمت از آینه‌ی دنیا بزداید و درمان دردهای بی‌درمان ما باشد.

بزرگ‌تر که شدیم؛ انتظار جزء لاینفک زندگی‌مان شد... چراکه تازه فهمیدیم او که خواهد آمد کیست... و فهمیدیم به انتظار کسی نشسته‌ایم که عزت و آبروی کائنات و ذخیره‌ی خداوندی برای سال‌های قحطی انسان و انسانیت و عدالت و ارزش‌های ناب و اصیل است... کسی برای هدایت و همراهی ما و نجات ما از تنگناهای سخت و دشوار دنیا... منتظر کسی هستیم که قوام هستی است... کسی که نه مثل من، نه مثل تو، مثل هیچ کس نیست.

حالا نه از شما، از خودم می‌پرسم برای آمدنش چه کرده‌ام؟

آماده‌ام؛ یا هنوز...؟ روی دیدنش را دارم یا...؟

اگر از من بپرسد کجای مسلمانی هستی ؟... پاسخم چیست؟ با دست پر و سربلند به استقبالش می‌روم؛ یا...؟ با دلی پاک و منزه و بی‌غبار به دیدارش می‌روم؛ یا...؟ و ده‌ها پرسش دیگر...

بارالها! قوه‌ی ادراک قدر و منزلت این انتظار سترگ را به ما عطا فرما و شایستگی منتظر بودن را نصیبمان کن... چراکه حتی از او سخن گفتن، لیاقت می‌خواهد...