دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

گوهر آفرینش زن در صدف حجاب


گوهر آفرینش زن در صدف حجاب

نگاهی به مبانی حجاب و عفاف که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است, در عصر برهنگی, تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت, امنیت, معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسر می سازد و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است و مبانی و ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد

نگاهی به مبانی "حجاب و عفاف" که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسر می سازد و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است و مبانی و ریشه و راه‌های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت‌های اصیل اسلامی به دست آورد.‏

● سخن اول: مفهوم حجاب و عفاف‏

حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بـشری و بـویژه جوامع اسلامی مطرح اسـت. همواره این دو واژه در کنار هم بـه کار بـرده می شوند و در نگاه اول بـه نظر می آید هر دو بـه یک معنا بـاشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگ نامه ها بـه نکته قابـل توجهی می رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در بـرخی کتـب لغت حجاب را این گونه تـعریف کرده اند: الحجاب: المنع من الـوصـول؛ حـجـاب یعـنی آنچـه مانع رسـیدن می شـود. ‏بـا تـوجه بـه معانی ذکرشده درمی یابـیم حجاب امری ظاهری و در ارتبـاط بـا جسم است‎.

‎‏ اگر‌چه این پـوشش بـرخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد؛ یعنی پوشش ظاهری افراد و بـویژه زنان را حجاب می‌گویند‎.‎که مانع از نگاه نامحرم به آنان می شود.گاه"عفت" به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است نظیر؛ و آن کس که توانگر است باید(از گرفتـن اجرت و سرپـرستـی)خودداری کند و آن‌که تهیدست است مطابق عرف بخورد. برخی از لغت شناسان عفت را بـه معنای "ترک شهوات و پاکی خوی و جسم" آورده اند.از مجموع معانی ذکرشده برای حجاب و عفاف می تـوان نتـیجه گرفت که عفاف نوعی حجـاب درونی است که انسان را از گناه بـازمی دارد. ‏عفاف، خویشتنداری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممکن نیست. عفت نمی‌تواند یک امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتنداری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می‌گیرد و یکی از نشانه های عفاف پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی "عفیف" گفت در حالی که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه‌های برجسته "عفاف" می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.( مطهری، ۱۳۶۲)‏

● سخن دوم: حجاب اسلامی

اسلام آخرین آیین الهی و بالطبع کامل‏ترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از‎ ‎طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را‎ ‎‏"هدیه الهی" معرفی نموده و‏‎ ‎وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از‎ ‎انحرافات و یا افراط و تفریط هایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده‎ ‎و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است.در حجاب‏‎ ‎اسلامی، سهل‏انگاری‏های مضروسختگیری‏های بی‏مورد، وجود ندارد. دستور به رعایت‎ ‎حجاب هم در قرآن کریم مطرح شده و هم در احادیث و روایات اسلامی. پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع)علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت‎ ‎حجاب داشته‏اند، با ارائه دستورالعمل‏هایی، جامعه اسلامی را به‏سوی تهذیب و پاکی،‎ ‎رهنمون گشته‏اند.‏

● سخن سوم: هدف و فلسفه حجاب‎ ‎

هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است‎ ‎که به وسیله تزکیه نفس و تقوا به دست می‎آید:‏‎ ‎

‏ "هُوَ الَّذِی‎ ‎بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ‎ ‎یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ‎ ‎قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛‎ ‎اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و‎ ‎نوشتن هم نمی‎دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا‎ ‎را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت‎ ‎الهی بیاموزد؛ (با آنکه پیش از این، همه در ورطه جهالت و گمراهی بودند)"‏

از‎ ‎قرآن کریم استفاده می‎شود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به‎ ‎تزکیه نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون‎: ‎

قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ‎ ‎یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا‎ ‎چشم‎ها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی‎ ‎جسم و جان ایشان اصلح است‎.‎

● سخن چهارم: مبانی و مصادیق‌ حجاب‌ ‏

احکام‌ اسلام‌ بر اساس‌ جلب‌ مصالح‌ و دفع‌مفاسد مبتنی‌ بر فطرت‌ پاک‌ انسان‌ و عدم‌ ضرراست‌. خالق‌ انسان‌ بهتر از هر نهاد یا منبعی‌ می‌داندکه‌ نیاز فطری‌ انسان‌ چیست‌. زیرا بدون‌ تردید اگرپروردگار را تنها علت‌ اصلی‌ پیدایش‌ عالم‌ هستی‌بدانیم‌، به‌ طور قطع‌ علم‌ و عدالت‌ آن‌ ذات‌بی‌همتا اقتضا دارد که‌ منبع‌ اصلی‌ قانونگذاری‌ نیزبرای‌ رفتار و گفتار شخصی‌ و اجتماعی‌ انسان‌ باشد.‏‎ ‎خداوند تنها برای‌ دین‌ شرافت‌ و کرامت‌ قائل‌است‌ و بر همین‌ اساس‌ پارساترین‌ افراد را باکرامت‌ترین‌ می‌داند و حجاب‌ در تعریف‌ خالق‌انسان‌یکی‌ ازنمادهای‌ پارسایی‌ است‌. زن‌ مسلمان‌واقعی‌، پارسا و با کرامت‌ است‌ وخداوند راضی‌نیست‌ زیبایی‌ و محاسن‌ چنین‌ زنی‌ در منظر و دیدافراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی‌ موارد مورداستمتاع‌ و شهوترانی‌ آنان‌ واقع‌ شود. حرمت‌ زن‌مسلمان‌ به‌ اعتبار اسلام‌ و پارسایی‌ اقتضا دارد که‌زن‌ مسلمان‌ برخلاف‌ زن‌ کافر، محاسن‌ و زیباییهای‌خود را از نامحرمان‌ بپوشاند و مجاز باشد تنها برای‌محارم‌ تا حدودی‌ و برای‌ شوهرش‌ هیچ‌ گونه‌حجابی‌ نداشته‌ باشد.‏

حجاب چشم‎ ‎‏: "قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛۳۰) ای‎ ‎رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند‎.‎‏" "قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛۳۱)ای‏‎ ‎رسول به زنان مؤمن بگو تاچشم‎ها را از نگاه ناروا بپوشند‎.‎‏"‏

حجاب در گفتار:‏‎ ‎نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل‎ ‎نامحرم است: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ‎ ‎مَرَضٌ(احزاب؛۳۲) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آنکه دلش بیمار‎ )‎هوی و هوس) است به طمع افتد‎.‎

حجاب رفتاری‎ ‎‏: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل‎ ‎نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه‎ای راه نروند که با نشان دادن‎ ‎زینت‎های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند‎ ‎وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ‎ ‎مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛۳۱) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان‎ ‎پاهایشان معلوم شود‎.‎

از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می‎شود که‎ ‎مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قائل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در‎ ‎انحای مختلف رفتار، مثل نحوه‌ پوشش، نگاه، ‌حرف زدن و راه‎ ‎رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم‎ ‎است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. ‏

● سخن پنجم: منافع حجاب

پوشش یا حجاب، به صورتی که زیبایی ها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانی مردم هرزه و بی تربیت، و آلودگان به شهوت حیوانی و حالات شیطانی حفظ کند دستوری قرآنی و قانونی الهی و تکلیفی انسانی، و برنامه ای اخلاقی است.حجاب و پوشش اسلامی که بهترین نوع آن چادر است، چادری که یادگار منبع عصمت و عفتی چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعی در راه دانش طلبی و رشد و کمال زن ایجاد نمی کند، بلکه او را از بسیاری از خطرات و دامهایی که حیوان صفتان در راه زیبارویان و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ می کند و پاکدامنی و سلامت و عفت و حیای او را برای شوهرش یا اگر ازدواج نکرده، برای مرد آینده اش محفوظ می گذارد.‏‎ ‎

● سخن پایانی‏

حجاب و پوشش برای بانوان بویژه حجاب برتریعنی چادر توجه به حریم عفاف وحراست آن ازاصلی ترین سنگرزنان وازمهم ترین وعمیق ترین وسودمندترین قانون الزامی آفرینش برای آنها وجامعه است. بنابراین باید تمام ابزارهای فرهنگ ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوی ارزش های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعی فراگیر است، هدایت شوند و همه افراد به بهترین وجهی رهنمون گردند‎.‎زن مظهرظرافت وجمال آفرینش است. اصلاح جامعه درگرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس اوست.

برهمین اساس زن مربی بشر است ومی تواند با تربیت فرزند امتی را رهایی بخشد.

حال جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضامی کندکه در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش های او حفظ شود و این است فلسفه پوشش که خدای حکیم برای ناموس خلقت واجب کرده است.فلسفه حجاب حفظ ارزش والای زن است وازهمین رواست که خداوندپوشش دینی رابراوواجب ونگاه به بدن و موی سر اوراحرام فرموده است.‏

مهدی‌یاراحمدی خراسانی