شنبه, ۲۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 18 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به فیلم استشهادی برای خدا


نگاهی به فیلم استشهادی برای خدا

● از مکافات عمل غافل مشو
«استشهادی برای خدا» در راستای همان روند مألوف و مشهوری پیش می رود که سالهاست در عرصأ سینمای به اصطلاح معناگرا یا دینی، متوقع هستیم. مدتهاست در سلسله نوشته …

از مکافات عمل غافل مشو

«استشهادی برای خدا» در راستای همان روند مألوف و مشهوری پیش می رود که سالهاست در عرصأ سینمای به اصطلاح معناگرا یا دینی، متوقع هستیم. مدتهاست در سلسله نوشته ها و سخنرانی هایم بر این نکته اشاره کرده ام که چرا در سینمای ایران هرگاه بنابراین قرار می گیرد که داستانی معرفتی یا اشارت هایی ایمانی و معنوی مورد توجه قرار گیرد، لوکیشن و آدمها از شهر خارج می شوند و به روستا و صحرا و دشت و دمن پناه می برند؟! آیا گمان دوستان ما این است که پرداخت به معنا و معنویت و ادامه دادن مسیر معناگرایی جز در خارج از محیط شهرهای امروزی امکان پذیر نیست؟

آیا این را باید به عنوان یک فرضیه و متد تلقی کنیم یا نتیجأ عدم توانایی سینماگر در بازنمایی محیط های پیچیده و پر پیچ و خم امروزی بدانیم؟

اساساً با نگاهی به آثار تولیدی طی دهه های متأخر سینمای ایران در می یابیم که این روند، تبدیل به یک سنت شده است. گویی معناگرایی و بازنمایی امر قدسی یا تجربأ معنوی جز در یک حالت تکراری و نخ نما شده مقدور نیست. یا حداقل برای سینماگران ما چنین است!

بی تردید این امر نشانگر عدم توانایی یا سست عنصری در خلق فضاهای جدید و آویزان شدن از همان رویکردهای کلیشه ای و قدیمی است. و البته برای دوستانمان، محیط روستا و آدم های ساده دل و احیاناً تدارک یک امامزاده و یک متولی- تا حدودی عقب افتاده- آنچنانکه در بسیاری از فیلم ها شاهد بوده ایم، مفیدتر و به صرفه تر است تا محیط شهر و شلوغی و سروصدای ناشی از این همه آلودگی که برای جلوه یابی سینماورزانه و تصویرگری بجا و تأثیرگذار، نیازمند بینش سینمایی پر و پیمان و درک عمیق از تصویر و مؤلفه های متنوع و پیچیدأ آن است، که البته در هر کسی نیست.

فیلم «استشهادی برای خدا» به کارگردانی علیرضا امینی گرچه جذابیت های ساختاری، بازی های خوب و ویژگی های معتنابهی دارد، اما در نهایت، ادامأ همان روندی است که اشاره شد.

با این حال، بعضی از ویژگی های سینمایی فیلم، مثل فضای سرد و سهمگین و حجم متراکم منبعث از داستان مؤثرش، قابلیت های بالقوأ فراوانی را در خود داشته که تا حدودی فعلیت یافته و البته بخشی معظم از آن هم از دست رفته است.

بی شک، نقطأ درخشان فیلم، همان بازی بازیگر نقش دوم در هیئت یک روحانی و در قامت یک کاراکتر جاافتاده و جذاب است که به خوبی و درخشندگی از پس آن برآمده و تصویری نو و جلوه ای بدیع از یک روحانی در روستا را به تصویر کشانده است.

فیلم «استشهادی برای خدا» تمام تلاشش را برای درآوردن فضایی به کار برده است که در تدرج روایی داستان، در محدوده ای خاص، نیازمند تراکم سهمگین اضطراب و ترس و انتقام است و مصداق تام و تمام «مکافات عمل» که نمی توان از آن غافل شد و نباید هم.

اما در روند باز تعریف این داستان، تکانه های نحیف اما پرخونی هم هست که در کشاکش اثنایی و انتهایی داستان، به جرئت و تدبیر، تدارک دیده و رخ می نماید و خلسه ای از تفوق سپیدی بر سیاهی و آرامش و خنده بر رعب و رخوت می آفریند.

نشانه گذاری برف و تلفن و کارگر و روحانی در کنار چهرأ سنگلاخ مرد مددجو که مددی آخرتی را بر پهنای روایتی اخروی در تکاپو دارد و کفن بر دوش به دنبال جمع کردن امضای چهل مؤمن است تا از عذاب رهیده و به ساحل آرامش رسد، خوب و متناسب از آب درآمده و در این میانه چیدمان داستانک های فرعی و شخصیت های جاافتادأ فرعی، بازتابی دل انگیز دارد.

و اینجا نیز بار دیگر اشاره به شخصیت آن روحانی، شایسته و بایسته است و آن نقش آفرینی های به شدت سرد و به شدت گرم.

«استشهادی برای خدا» بازنمایی سینمایی سنتی است که براساس آن، کفن امضاء شده توسط چهل مؤمن، ضمانتی می شود بر شفاعت کسی که از دنیا می رود و تدبیری برای آویزه کردن نشانه ای روشن بر قامت کج و مأوج زندگی دنیایی که سراسر فراز و فرود است و در دم آخر و هنگامأ «مرگ» نیازمند آرامش و دستاویزی برای رهاتر رفتن.

ایدأ مذهبی فیلم اگر در پیوند با روایتی جاندارتر و نگره ای امروزین، امتداد می یافت و اگر خلسه های تلنگرزنندأ پس از آن سرما و رخوت، بیش از این می بود و اگر دستامدی فراتر و والاتر از نسخه های نخ نما شدأ سینمای معروف به معناگرا، جان مایأ این بداعت و بکریت ایده و مضمون و معنا می گشت، قطعاً با محصول دیگری روبرو می شدیم. چیزی که شاید می توانست استشهادی باشد برای کارگردان، در محضر بندگان خدا.

محمدرضا محقق