یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

وقتی گرانی مد می شود


وقتی گرانی مد می شود

تعطیلی آخر هفته گذشته فرصتی برای حضور در یک مهمانی خانوادگی فراهم شد و البته مثل همیشه بهترین استفاده از این دست نشست ها نصیب کودکان می شود که هم بازی های خود در فامیل را می بینند و فصلی سیر بازی می کنند جایی که من نشسته بودم نزدیک به محل به اصطلاح خاله بازی دو دختر بچه چهار پنج ساله بود

تعطیلی آخر هفته گذشته فرصتی برای حضور در یک مهمانی خانوادگی فراهم شد و البته مثل همیشه بهترین استفاده از این دست نشست‌ها نصیب کودکان می‌شود که هم بازی‌های خود در فامیل را می‌بینند و فصلی سیر بازی می‌کنند. جایی که من نشسته بودم نزدیک به محل به اصطلاح خاله بازی دو دختر بچه چهار - پنج ساله بود.

حرف و سخن بزرگ‌ترها بعد از حال و احوال اولیه خیلی زود وارد فضای اقتصادی شده بود و حتی خبرهای دو - سه عروسی در شرف اتفاق در فامیل هم نتوانست نظر خانم‌ها را از مقوله خطیر اقتصاد و گرانی طلا و ارز و باقی قضایا منصرف کند.

صحبت آقایان هم که هر از گاهی باب جدیدی در گفت وگوها باز می‌شد حتی اگر در باره گله گذاری‌ها از کم شدن رفت و آمد های خانوادگی بود یا پرس و جو در باره دیگر افراد خانواده، مثل ماهی لغزنده سر می‌خورد و می‌افتاد داخل حوض اقتصاد.

بازار نظریه پردازی های اقتصادی و تحلیل و تفسیر علل و عوامل داخلی و خارجی آن هم در این گفتگوها شنیدنی می‌شود.

بگذریم. آنچه اسباب شگفتی نگارنده در این مهمانی شد، به گفتمان دو طرف خاله بازی سارا و نرگس که اولی چهار سال و نیمه و دومی کمی از پنج سال بیشتر دارد مربوط می‌شود. دختر بچه‌ها به روال همیشه اساب بازی‌هایشان را گوشه‌ای پراکنده بودند و سرگرم بازی بودند.

قسمت جالب ماجرا آن بود که یا وجود آنکه شغل هیچ‌یک از والدین این بچه‌ها به اقتصاد ربطی نداشت، خاله بازی سارا و نرگس به جای مهمان بازی و عروسک بازی، در فضای خرید و فروش اسباب بازی می‌گذشت.

قصه برایم جالب شده بود و زیر چشمی بچه‌ها رامی پاییدم. در کمال تعجب شنیدم که یکی از کودکان به دیگری می‌گوید: «گرون شده خانوم!» اینکه برداشت ذهنی آنان از مفهوم گرانی چیست را نمی‌دانم، اما شواهدی از این دست نشان می‌دهد که دغدغه خاطر گرانی که معمولاً آن بخش از اعضای خانواده که متولی تأمین هزینه‌ها و خرید مایحتاج زندگی هستند را به خود مشغول می‌داشت پا به ادبیات خاله بازی کودکان هم گذاشته است.

تا کنون در نشست‌های خانوادگی، اگر حرف و حدیث متفرقه‌ای جای طرح پیدا می‌کرد، به خصوص در آستانه انتخابات، به مباحث سیاسی اختصاص می‌یافت، اما این روزها فضای روانی متأثر از افزایش قیمت‌ها بر همه چیز سایه انداخته است و مجال بقیه مباحث هنری و ادبی مانند موسیقی و حافظ خوانی را هم تنگ کرده است اگر تا گذشته نه چندان دور اطلاع از پشت پرده فوتبال و سینما و سیاست، اسباب فخر فروشی بعضی‌ها به شمار می‌آمد، امروز اطلاع دقیق از آخرین قیمت روغن نباتی و ارز و طلا و لوازم خانگی، سواد به حساب می‌آید و دانستن در باره گرانی و دمیدن در این بوق، به قول معروف مد شده است.

سخن از سینما و فوتبال و حتی سیاست در محافل خودمانی و خانوادگی، اگر فایده‌ای نداشته باشد، ضرر آنچنانی به جز اتلاف وقت در پی ندارد، اما مد شدن پر و بال دادن به مباحث اقتصادی و دمیدن در بوق گرانی که البته متأثر از فضای واقعی و شرایط اقتصادی است، می‌تواند تأثیرات ویران کننده‌ای بر اعتماد مردم به عملکرد کارگزاران اقتصادی داشته باشد و در مسیر بازسازی اقتصادی جامعه ایجاد مانع کند.

از این رو همزمان با تلاش دولت برای سامان دادن به وضع معیشت مردم و کنترل اوضاع اقتصادی، ساز کارهای لازم فرهنگی برای کاستن از آسیب‌های این گفتمان پیش رونده هم باید در دستور کار قرار گیرد.

علیرضا قربانی



همچنین مشاهده کنید