دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

طرح هدفمند کردن یارانه ها توزیع مناسب درآمدها


طرح هدفمند کردن یارانه ها توزیع مناسب درآمدها

طرح هدفمند کردن یارانه ها یکی از محورهای مهم هفتگانه«طرح تحول اقتصادی» است این طرح بنیادین برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور توسط دولت نهم تدوین شد

طرح هدفمند کردن یارانه ها یکی از محورهای مهم هفتگانه«طرح تحول اقتصادی» است. این طرح بنیادین برای اصلاح ساختار اقتصادی کشور توسط دولت نهم تدوین شد.

کارگروه تحول اقتصادی دولت با استفاده از هزاران اقتصاددان و کارشناس به بررسی همه جانبه معضلات مزمن اقتصاد ایران پرداخته و به این جمعبندی رسید که نظام مالیاتی، نظام گمرکی، نظام بانکی، چارچوب ارزش گذاری پول ملی، بهره وری، نظام توزیع کالا و خدمات و همچنین نظام تخصیص و توزیع یارانه، صد درصد نیازمند اصلاحات ساختاری هستند تا اقتصاد کشور رونق یافته و به رشد و شکوفایی برسد.

● مفاهیم کلیدی طرح هدفمند کردن یارانه

۱) یارانه

یارانه عبارت است از پرداخت مستقیم و یا غیرمستقیم نوعی کمک مالی، امتیاز اقتصادی یا اعطای برتری ویژه ای به موسسات خصوصی، خانوارها و یا واحدهای دولتی که جهت دستیابی به اهداف موردنظر انجام می پذیرد، مانند جلوگیری از گسترش فقر و بحرانهای اجتماعی و جلوگیری از شکاف طبقاتی و...

۲) یارانه مستقیم

یارانه مستقیم مقدار هزینه ای است که دولت به طور کلی برای حفظ منافع اقشار با درآمد پایین جامعه برای خرید کالاها و خدمات می پردازد. موسسات و شرکت های تولیدکننده و ارائه دهنده کالاها و خدمات زیربنایی درجهت منافع عمومی از این دسته اند. همانند شرکت های تولیدکننده آب و برق.

یارانه مستقیم خود به دو نوع یارانه تولیدی و یارانه مصرفی تقسیم می شود.

۳) یارانه غیرمستقیم

یارانه غیرمستقیم، یارانه ای است که بابت ثابت نگاه داشتن قیمت مصرف کننده یا تضمین قیمت تولیدکننده اختصاص می یابد. این یارانه به سه دسته تقسیم می شود؛ یارانه تولیدی مانند کمک های دولت به صنایع و کشاورزان، یارانه مصرفی مانند فروش کالاهایی با قیمت زیر بازار و یارانه خدماتی که دولت به منظور کاهش برخی از هزینه های خدماتی برای مصرف کنندگان به پاره ای از خدمات عمومی پرداخت می کند.

۴) یارانه هدفمند

یارانه هدفمند در مقابل یارانه باز (مثل یارانه بنزین که محدودیت ندارد) و یارانه سرانه (مثل کالاهای کالا برگی) قرار دارد که به شکل بن ها و کالابرگ هایی که به گروه های مشخص از افراد جامعه مانند کارگران، کارمندان از کارافتادگان و مستمری بگیران پرداخت می شود.

۵) اهداف پرداخت یارانه

به طور کلی دولت ها با سه هدف عمده مبادرت به پرداخت یارانه جهت کمک به اقشار مستضعف جامعه می نمایند.

الف) بکارگیری صحیح و به جای منابع و امکانات کمیاب کشور

ب) ثابت نگه داشتن با جلوگیری از نوسان زیاد قیمت ها

ج) توزیع مناسب و عادلانه درآمدها

● شیوه های اعمال سیاست یارانه ها

سیاست پرداخت یارانه از طرف دولت ها یک سیاست قابل قبول و عقلانی است که برای جلوگیری از گسترش فقر و بحرانهای اجتماعی و کمک به اقشار آسیب پذیر جامعه خصوصاً در حوادث طبیعی و شرایط بحرانی مثل جنگ و زلزله و... اعمال می شود. اما شیوه های اعمال این سیاست متفاوت است، بهترین شیوه آنست که سیاست یارانه بعنوان یک اضطرار و عامل ایجاد تعادل در شرایط اضطراری لحاظ شود و در کنار آن عدالت اجتماعی و ارتقاء بهره وری و استقلال اقتصادی بر مدار تولید و سرمایه گذاری منابع طبیعی باشد. شیوه ای که امروز در کشور در مورد اعمال سیاست یارانه ای جاری و ساری می باشد لجام گسیخته است زیرا که یارانه ها از فروش سرمایه های ملی تأمین شده و به تبع آن از سیاست های سرمایه گذاری و ارتقاء بهره وری و تأمین یارانه ها از محل بازده های اقتصادی غافل شده ایم و در نتیجه:

▪ اولا: فاصله بین قیمت های یارانه ای و واقعی رو به افزایش می باشد و ناچار هزینه های حاصل از منابع عمومی روبه گسترش است.

▪ ثانیاً: با افزایش جمعیت، هزینه مزبور مضاعف می شود و در نتیجه درآمدهای ملی که عمدتاً وابسته به نفت می باشد بجای صرف در سرمایه گذاری و تبدیل به سرمایه های ملی صرف مصرفهای بی رویه و لجام گسیخته می شود.

▪ ثالثاً: هدفمند نبودن یارانه ها سبب شده تا عمده یارانه ها به جیب اقشار مرفه ریخته شود و در نتیجه شکاف طبقاتی افزایش یافته و عدالت اجتماعی ضعیف تر گردد.

▪ رابعاً: الگوی ناصحیح مصرف روز به روز مانند اختاپوس تار و پود جامعه را فرا گرفته و در نتیجه ناهنجاریهای اجتماعی از جمله مفاسد اقتصادی، اثرات مضر زیست محیطی، ترافیک، تورم، گرانی، فقر، بیکاری و... افزایش یافته است.

▪ خامساً: بوروکراسی و تصدی گری دولت در حال افزایش می باشد و بر این اساس اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی با چالش مواجه شده است.

چرا یارانه به شیوه فعلی؛ غده سرطانی اقتصاد کشور است؟

۱) بی عدالتی نسلی

نگاه ما به منابع ملی از جمله ذخایر فسیلی (نفت و گاز) نگاه مصرفی است و این ذخایر تجدیدناپذیر که متعلق به همه نسلهای ایران است، توسط یکی دو نسل مصرف و تمام می شود و این خلاف عدالت بین نسلی است و نوعی حق الناس است نسبت به نسل های آینده زیرا آنها نیز در این ذخایر سهیم هستند. ادامه رویه فعلی به تمام کردن این سرمایه ها و منابع و ذخایر منجر می شود و بدون آنکه به سرمایه های ملی تبدیل شوند.

۲) مصرف لجام گسیخته

پایین بودن قیمت یارانه ای سوخت و کالاهای اساسی و مصرفی از قیمت واقعی متأسفانه موجب شده جامعه الگوی مصرف صحیحی نداشته باشد و امروز میزان اسراف منابع وضعیت فجیعی را ببار آورده است بعنوان مثال هر خانواده ای سالی ۲۰۰ هزار تومان نان دور می ریزد یعنی در سال حدود سه هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان در سال فقط نان دور می ریزیم، آب، بنزین، گاز، نفت، برق و... چنین وضعیتی دارد. طبق آمار ۳۳% نان، ۲۲% آب خانگی اسراف می شود و نسبت مصرف انرژی در ایران ۸ برابر سرانه مصرف جهانی است و ۱۷ برابر ژاپن، ۵/۸ برابر اروپا، ۲ برابر چین و ۳ برابر کشورهای آسیای شرقی است و این در حالی است که ۷۰% منابع بودجه کشور از طریق فروش نفت تامین می شود و با این رویه تا ۱۰ سال آینده دیگر قادر به صدور نفت نخواهیم بود. مصرف آب ۷۰% از استاندارد جهانی بیشتر است. سرانه مصرف نان در ایران به گفته وزارت بازرگانی حدود ۱۶۰ کیلوگرم در سال است اما در اروپا ۵۶ تا ۷۰ کیلوگرم است. مصرف سرانه شکر در ایران ۲۹ کیلوگرم است در حالی که میانگین مصرف شکر در جهان ۲۲ کیلوگرم است و ایرانی ها ۳۰% از میانگین جهانی روغن بیشتر مصرف می کنند و مصرف میوه ۴ برابر استاندارد جهانی در ایران است و...

۳) بی عدالتی در بهره گیری مردم از یارانه ها

اکثر آنچه از مصرف لجام گسیخته مطرح گردید توسط اقشار مرفه جامعه صورت می گیرد زیرا رویه حاکم در یارانه آن است که هر کس درآمدش بیشتر، بهره اش از یارانه و در نتیجه مصرفش بیشتر است. طبق آمار ۱۵ میلیون روستایی اصولا از بنزین و گاز استفاده نمی کنند. در حال حاضر ۷۰% مجموع ۱۰۰ هزار میلیارد تومان یارانه توسط دهک بالای جامعه استفاده می شود و ۳۰% بقیه به مصرف ۷ دهک دیگر می رسد.

۴) ورشکستگی اقتصاد ایران تا ده سال آینده

با توجه به اینکه ۷۰% بودجه کشور از نفت تامین می شود اگر مصرف انرژی را کنترل نکنیم در سال ۱۴۰۳ به جای رتبه اول در صادرات تنها ۳۳ هزار بشکه نفت برای صادرات باقی می ماند و این یعنی ورشکستگی اقتصادی.

۵) غیرقابل توقف بودن تورم، گرانی، بیکاری و مفاسد اقتصادی

ریشه های تورم، گرانی، بیکاری و مفاسد اقتصادی عبارتند از:

- وابستگی اقتصاد به نفت و صرف ۷۰% این درآمد برای یارانه ها و تبدیل نشدن آن به سرمایه های ملی

- بی عدالتی در توزیع درآمد و زراندوزی به واسطه رانت خواری و روابط

- شکاف بین عرضه کل و تقاضای کل؛ وقتی مصرف مردم، بخش خصوصی و دولتی بی رویه و افسارگسیخته است، تورم، گرانی، بیکاری و مفاسد اقتصادی افزایش می یابد.

- فقدان بهره وری صحیح در تولید که یکی از ریشه های آن این است که درآمد بجای آن که صرف سرمایه گذاری و تولید شود صرف مصارف افسارگسیخته می شود و بنگاه های تولیدی هم به جای آن که به فکر ارتقاء بهره وری باشند با تکیه بر یارانه ها بیشتر به فکر منافع خود می باشند و در نتیجه باید برای تولید یک کالا هزینه های گزاف و بیهوده از جیب درآمدهای ملی صرف شود درحالی که همین کالا با قیمت های بسیار پایین تری قابل تولید است، به شرط آن که مدیران به جای تکیه بر یارانه دولت، به فکر، دانش، خلاقیت و نوآوری تکیه کنند. اعطای وام های کلان و بی ضابطه به بنگاه ها و افراد سبب کاهش سطح کسب و کار و نزول تولید و افزایش تورم و بیکاری و مفاسد اقتصادی از جمله قاچاق کالا شده است و اصولا انگیزه ای برای تولید وجود نداشته و دروازه های ورود کالا بخصوص کالاهای مصرفی بیش از پیش باز می نماید.

- بیماری نظام توزیع، ضعف نظام قانون مند گمرک، مالیات، بانکداری و... همه عامل تورم و بیکاری هستند و یکی از ریشه های مهم همه این ضعف ها به عدم تبدیل شدن درآمدهای ملی به سرمایه های ملی و مصرف افسار گسیخته منابع می باشد.

بنابراین مردم ما باید بدانند که ریشه تورم در چه عواملی نهفته است تا جنگ روانی دشمنان داخلی و خارجی علیه طرح هدفمند کردن یارانه ها با شکست مواجه شود زیرا این طرح درواقع تیشه به ریشه تورم خواهد زد و در واقع حکم واکسنی را دارد که ابتدا مقداری از بیماری را در بیمار ایجاد می کند و سپس عوامل اصلی آن بیماری را در بدن نابود می سازد. این طرح اگر چه ممکن است در کوتاه مدت تورم را افزایش دهد اما در عین حال عوامل اصلی تورم را نابود می سازد و در نتیجه تورم ریشه کن خواهد شد.

● اهداف طرح هدفمند کردن یارانه ها

۱) تحول اقتصادی

دکتر احمدی نژاد وقتی دولت را از خاتمی تحویل گرفت، گفت بزرگترین آرزوی من هدفمند کردن یارانه هاست زیرا او می دید بخش عمده ای از سرمایه دولتی به جای اینکه صرف نوسازی صنایع، ارتقاء تکنولوژی و فن آوری، صرف سرمایه گذاری برای تولید و اشتغال شود به عنوان یارانه ها هزینه می شود و منابع عظیمی در سال از دست دولت و جامعه خارج می شود و اگر این منابع به اقتصاد برگردد و تبدیل به سرمایه های ملی شوند می تواند به عنوان یک مولد در اقتصاد خود را مطرح کند و بر این اساس طرح تحول اقتصادی را در هفت محور: اصلاح امور گمرکی، مالیاتی، ارزی، بانکی، بهره وری، توزیع و یارانه ها را با استفاده از کارشناسان و اقتصاددانان با شیوه جهادی و درگیر نشدن با چالش ها در مبانی نظری، اساس کار خود قرار داد.

۲) عدالت، مدیریت مصرف، ارتقاء بهره وری، رفاه اجتماعی و اشتغال

در طرح هدفمند کردن یارانه ها، هدف حذف یارانه ها نیست بلکه هدفمند کردن آن و ایجاد عدالت در یارانه هاست زیرا امروز یارانه ها بیشتر به مصرف اقشار مرفه جامعه می رسد و آنها به علت تمکن مالی از کالاها به قیمت یارانه ای بیشتر استفاده می کنند. هدف دیگر طرح، مدیریت مصرف است. مصرف لجام گسیخته شرکت های دولتی و بنگاه های اقتصادی و تولیدی که امروز چندین برابر استانداردهای جهانی است و مثل خوره به جان درآمدهای ملی افتاده است و آنها را نابود کرده است باید مهار شود و این طرح برای تعدیل مصارف عمومی، دولتی و سازمانی است و هدف دیگر این طرح ارتقاء بهره وری است زیرا دولت هزینه یارانه ها را با نگاه تولید محور صرف نوسازی صنایع و مدیریت دانش و ارتقاء فن آوری و تکنولوژی خواهد کرد و یک حرکت پرشتابی در ارتقاء بهره وری و در نتیجه کنترل تورم بوجود خواهد آورد. بعلاوه سرمایه های سرگردان که چون امواج سرکش بر ساحل اقتصادی کوبیده می شود در مجرائی که کارگزاران ایجاد می نمایند قرار گرفته و در خدمت تولید قرار می گیرند.

۳) تبدیل نگاه مصرفی به منابع و درآمدهای ملی به نگاه سرمایه گذاری

جهت گیری اقتصاد ما امروز، مصرف منابع و درآمدها است و نه سرمایه گذاری آنها.طرح تحول اقتصادی دولت و خصوصا محور هفتم آن یعنی هدفمند کردن یارانه ها، در راستای تبدیل جهت گیری اقتصاد از مصرف درآمدها به سرمایه گذاری درآمدهاست و به عبارت دیگر تبدیل درآمد از یک سرمایه زیرزمینی به یک سرمایه روزمینی است تا اقتصاد بیمار این جامعه به یک اقتصاد سالم، چابک و پراشتغال برای نسل کنونی و نسل های آینده تبدیل شود و ملت بجای آن که از سرمایه ارتزاق نماید از سود و بازده سرمایه ارتزاق نماید تا سرمایه حفظ و توسعه یابد و این امر اشتغال و رفع بیکاری و رفاه اجتماعی را توسعه خواهد بخشید. تا سال ۱۴۰۴ با فرض هر بشکه ۳۰ دلار، ۱۰۰۰ میلیارد دلار برای یارانه بنزین باید هزینه شود اما با این طرح، این مبلغ صرف ساخت وساز، تولید و ایجاد اشتغال خواهد شد.

۴) قدمی اساسی برای قطع وابستگی به درآمد نفت

پایین بودن قیمت یارانه ای سوخت و کالاهای اساسی و خدمات و سایر اقلام تحت پوشش یارانه ها اولا مصرف بی رویه را بالا برده است، ثانیا فرصت سرمایه گذاری نسبت به آن را از کف ما ربوده است، ثالثا ما را از خلاقیت و نوآوری و توجه به قطع وابستگی اقتصاد به درآمد نفتی غافل نموده است.

بعنوان مثال ایران نسبت به انرژی های خورشیدی و بادی غنی است اما به علت پایین بودن انرژی فسیلی، از این انرژی ها غافل شده ایم. همینطور درآمد بادآورده نفتی و مصرف آن، ما را از روی آوردن به منابع دیگر برای درآمد غافل ساخته و همین امر سبب شده است تا روحیه خلاقیت، نوآوری و اصلاح الگوی مصرف در جامعه پایین باشد.

۵) کاهش مصرف وجهش در تولید ناخالص ملی

نخستین تاثیر هدفمند کردن یارانه ها کاهش ۲۰درصدی مصرف انرژی است که معادل بودجه عمرانی کشور و معادل ایجاد شغل برای یک میلیون نفر است. میزان مصرف انرژی درسال ۸۵، ۶۵ میلیارد دلار و تولید ناخالص ۱۹۶ میلیارد دلار یعنی به ازای هر یک دلار نفت، گاز و انرژی ۳ دلار بدست می آوریم درحالی که در دانمارک ۳۷ دلار، انگلیس ۲۴ دلار، ژاپن ۲۱ دلار و ترکیه ۱۰ دلار است. قهرا با این طرح جهش در تولید ناخالص ملی و بازده اقتصادی ایجاد خواهد شد.

● نقش تعیین کننده مردم در اجرای طرح هدفمندی یارانه ها

انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران در گذر از شرایط سخت و گردنه های صعب العبور، مرهون ایفای نقش تعیین کننده مردم و رهبری بوده است. طرح هدفمند کردن یارانه ها نیز یکی از گردنه هایی است که نظام برای تحول اقتصادی باید از آن عبور کند و مردم در این حرکت نیز مانند جنگ تحمیلی، تحریم، جنگ های قومیتی و گروهکی، فتنه سبز و ... نقش تعیین کننده دارند. بر این اساس ملت سلحشور ایران با توجه به محورهای ذیل باید ایفای نقش نماید:

۱) بصیرت و هوشیاری

دشمنان خارجی و داخلی دریافته اند که با این طرح، اقتصاد مبتلا به غده سرطانی یارانه های غیرهدفمند، معالجه می شود و برای مردم تحول اقتصادی، رفاه، عدالت اجتماعی و ارتقاء بهره وری را به دنبال خواهد آورد و در نتیجه همبستگی و وحدت ملی و رابطه دولت و ملت مستحکم تر شده و امید دشمنان برای تضعیف وحدت ملی و مخدوش نمودن رابطه دولت و ملت به یاس تبدیل خواهد شد، براین اساس با هجمه رسانه ای درصدد هستند تا با مطرح نمودن اکاذیب و مطالب بی اساس در مورد طرح از جمله افزایش تورم و گرانی و عدم موفقیت آن و القاء شورش مردمی و...، روحیه مردم و در نتیجه پشتوانه مردمی آن را تضعیف نمایند. بنابراین مردم مانند همه مراحل انقلاب باید با بصیرت و هوشیاری توطئه های تبلیغاتی دشمنان را با اعتماد به دولتمردان و تبعیت از رهبری خنثی نمایند.

۲) استقامت و پایداری

در این حقیقت تردیدی نیست، ملتی که علیرغم خواست استکبار جهانی قله های عزت، افتخار و قدرت را طی می کند در سر راه خود با سختی ها، مشکلات و موانعی مواجه است که باید با قدرت و استقامت این مشکلات را در نوردد و کنار بزند. ملت سلحشور و مقاوم ایران اسلامی قله های امنیت، شکوفایی علمی و فن آوری و پیروزی در ۸سال دفاع مقدس، خودکفایی، ایجاد نهضت بیداری در جهان و صدور انقلاب اسلامی، پیروزی در جنگ نرم، پیروزی در میدان تحریم ها و تبدیل تهدیدها به فرصت ها و... را در سایه صبر، مقاومت و ایستادگی طی نموده و در این راه هزاران شهید، آزاده و جانباز به اسلام هدیه کرده و هزینه های زیادی را پرداخته است، به نحوی که می توان گفت بخش عمده ای از مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این ملت هزینه های این مقاومت و پایداری است.

طرح هدفمند کردن یارانه ها گردنه ای است برای دستیابی به قله تحول اقتصادی، عدالت اجتماعی و رفاه و بهره وری و قهرا دارای موانع و مشکلاتی است که ملت مانند گذشته با قدرت و استقامت آنها را پشت سر خواهند نهاد.

۳) مدیریت صحیح زندگی و صرفه جویی

گذار از زندگی یارانه ای به زندگی تولیدی و مولد و به عبارت دیگر گذار از ارتزاق از سرمایه های ملی به ارتزاق از بازده های سرمایه گذاری سرمایه های ملی امری است که بدون آن اقتصادی مطابق با شان اسلام و نظام اسلامی حاصل نمی شود و این گذار نیاز به یک مدیریت جدید زندگی و صرفه جویی از طرف آحاد ملت دارد. ترک عادت به زندگی توام با اسراف و عدم وجود الگوی صحیح مصرف مستلزم آن است که الگوی مصرف خود را تصحیح و با صرفه جویی و برنامه ریزی دخل و خرج خود را براساس شرایط جدید قیمتها تنظیم نموده و دیدگاه مصرف گرایانه به سرمایه ملی را به دیدگاه تولیدی و مولد تغییر دهیم.

۴) نظارت سازنده بر اجرای طرح از ناحیه مردم

ملت شریف ایران نباید نسبت به طرح، نگاه منفعلانه داشته باشد بلکه باید با نظارت و نقد سازنده و بدون تاثیرپذیری از جنگ روانی دشمن، مشارکت و نقش فعالی در اجرای این طرح ایفا نماید. مردم باید بدانند اگرچه دولت موظف است با مدیریت دقیق و صحیح، طرح را بنحو احسن اجرا نماید اما مشارکت عمومی و نقد سازنده مردم دارای جایگاه مهمی درتحقق اهداف طرح می باشد. آرزوی موفقیت برای دولت در اجرای این طرح داریم.

حجت الاسلام احمد امید

منابع مورد استفاده: مقالات اینترنتی