جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

نیاز تلویزیون به نقد سازنده


نیاز تلویزیون به نقد سازنده

به دنبال کلمه مرکب «نقدپرانی» در هیچ فرهنگ لغاتی نباشید, چرا که وجود ندارد این صرفا ترکیبی خودساخته است در جهت تبیین حالتی که در حوزه نقد در کشور وجود دارد

به دنبال کلمه مرکب «نقدپرانی» در هیچ فرهنگ لغاتی نباشید، چرا که وجود ندارد؛ این صرفا ترکیبی خودساخته است در جهت تبیین حالتی که در حوزه نقد در کشور وجود دارد.

برای بسیاری «نقد» هدف نهایی است بدون آن‌که جهت مشخصی برای آن وجود داشته باشد. در واقع کسب و کار

این عده، نقد کردن است. وقتی نقد بدون منطق و بی‌اساس باشد، تبدیل به یکسری حرف‌های کلی و تعمیم‌های خودساخته می‌شود که منجر به نتیجه‌گیری‌های شتابزده شده و در نهایت به تصدیق منویات فرد منتقد می‌انجامد. این وضعی است که نویسنده این مطلب از آن به عنوان نقدپرانی یاد می‌کند.

نقد پران‌ها منتقدانی هستند که نه مسیر و منطق بحث‌ خود را مشخص و نه به متن و محتوای اثر بخوبی توجه می‌کنند (نه تصویر کلان را درست می‌بینند و نه اجزا را مورد توجه قرار می‌دهند) و تنها بر اساس نتیجه‌گیری ذهنی تعدادی شاهد و گواه فراهم می‌آورند و سپس شروع به بنا گذاشتن تک‌تک تعمیم‌هایش بر اساس تعمیم نخستش می‌کنند. در مواجهه با این نقدها فقط چند خط محدود اطلاعات درست دیده می‌شود که البته در چینشی نادرست قرار گرفته‌اند و بعد از آن صفحاتی از برداشت‌ها و تعمیم‌ها و نتیجه‌گیری‌هایی که ربط چندانی به خطوط اولیه ندارند؛ این وضع نقدپرانی است.

اگر نقد را تمیز دادن خوب از بد و تعیین اعتبار یک اثر بدانیم، فرد منتقد ابتدا باید تعریف کند که خوب چیست و بد کدام است؟ معیار و شاخص تشخیص خوب از بد (درست از نادرست) چیست؟ اجزا و عناصر شاخص مورد نظر چیست و چه کیفیت‌هایی دارد؛ البته قبل از همه اینها، شاخص را باید بخوبی روشن و استدلال کند که چرا این شاخص را مورد استفاده قرار داده است.

سپس منتقد باید با توجه به اجزا و عناصر شاخص، اثر را مورد بررسی قرار دهد و تعیین کند که اثر مورد نظر با توجه به شاخص تعیین شده در هر جزء چه وضعی دارد و در نهایت بر اساس تحلیل انجام گرفته در خصوص کل اثر نتیجه‌گیری کند.

اگر نقد به این‌گونه انجام شود بهتر از هر چیزی دیگری به غنای اثر کمک خواهد کرد. چنین نقدی و چنین منتقدی شایسته احترام است و شأنی همسنگ صاحب اثر و چه بسا بیشتر دارد.

در فضای رسانه‌ای کشور، نقدپراکنی درخصوص برنامه‌های تلویزیون مانند بسیاری از موضوعات اجتماعی و سیاسی رواج گسترده‌ای دارد. بدیهی است که برنامه‌های تلویزیون به زعم همه برنامه‌سازان و تصمیم‌گیرندگان تلویزیون خالی از ایراد و اشکال نیست؛ اما کمتر بین خطوط این نقدها اثری از نقد سازنده آن‌گونه که در بالا ذکر شد

به​چشم می‌خورد.

مثلا هنوز یک‌چهارم از سریالی پخش نشده، نقدی بر آن نوشته می‌شود که این اثر نگاهی اشتباه به بحث دعا دارد! در این نقد معمولا از جملاتی مانند: «این اثر دعا را به گونه‌ای ساده‌لوحانه نشان داده است و استدلال فیلم در این مورد به گونه‌ای است که امکان دارد فرد مسلمان در صورت استجابت نشدن بموقع دعایش از درگاه خداوند ناامید شود.» در جایی دیگر بیان شده است: «بهتر است سیما از سریال‌های ۲۴ و فرار از زندان یاد بگیرد چگونه روایتی جذاب دارند و می‌توانند مخاطب را میخکوب کنند، اما سریال‌های سیما به گونه‌ای است که فرد در حین تماشای فیلم ممکن است به خواب برود.» ۲۴ و فرار از زندان ممکن است سریال‌های پربیننده‌ای باشند، اما آیا با شاخص‌های کشور ما همخوانی دارند؟

برنامه‌سازان تلویزیون به خاطر پاره‌ای از ارزش‌ها که دستاورد مجاهدت هزاران شهید و دغدغه ملت بزرگ ایران است، اجازه ندارند به برخی حوزه‌ها وارد شوند. اصولا دو سوژه جذاب در حوزه تولیدات نمایشی در غرب بیشترین قدرت را در جذب مخاطب دارد؛ بهره‌گیری از روابط نامشروع جنسی و خشونت. تاریخ ۳۰ ساله انقلاب نشان داده هر فرد و گروهی که گرایش ورود غیرمستقیم به این موضوعات را داشته باشد در زمانی کوتاه، از مردم طرد و از صحنه هنر این مرز و بوم پاک می‌شود.

امروزه اگر چه صدا و سیما باید به دنبال جذب مخاطب باشد و در واقع بتواند ذائقه‌های مختلف را پاسخ دهد، اما این تنها معیار نیست و زمانی که برنامه‌سازان تلویزیون در تنگناهای تصمیم‌‌گیری قرار می‌گیرند، ارزش‌ها دارای اولویت می‌شوند. معاونت سیما در سال‌های اخیر بیش از پیش دست نیاز خود را به سوی مراجع معظم تقلید که مرجع اصلی تبیین و تفسیر دین هستند، دراز کرده است. اکنون در بسیاری از برنامه‌ها، کارشناسان مذهبی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

همچنین اتاق‌های فکر نیز به عنوان پشتیبان برنامه‌سازی مورد توجه است، اما باید در نظر داشت که برنامه‌سازی بخصوص در حوزه تبلیغ و ترویج دین نیاز به ظرافت‌های زیادی دارد.

بی‌شک در عمل مشکلاتی وجود دارد و خواهد داشت، همان‌طور که در بیان برخی از منتقدان دیده می‌شود؛ اما برای رفع این مسائل و مشکلات لازم است منتقدان با ارائه نقدهای صحیح و دقیق نه‌تنها تاثیری بمراتب بیشتر بر برنامه‌ها، برنامه‌سازان و تصمیم‌سازان می‌توانند داشته باشند، بلکه در نگاهی کلان‌تر تاثیر بیشتری بر ارتقای هنر مسئول در برابر انسان و ارزش‌های والای انسانی خواهند داشت.

سید حمزه نژاد‌حسین