جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۱۶ فوریه ۱۹۵۹ ـ سالروز رئیس دولت شدن فیدل کاسترو، مروری بر تحولات کوبا، آمریکای لاتین، پیروزی چاوس و نگرانی دولت واشنگتن


شانزدهم فوریه ۱۹۵۹ و ۴۷ روز پس از فرار باتیستا [که ۷ سال دیکتاتور کوبا بود] و پیروزی انقلاب مسلحانه کوبا، فیدل کاسترو سمت نخست وزیری کوبا را پذیرفت زیرا که خوزه میرو کوردوبا …

شانزدهم فوریه ۱۹۵۹ و ۴۷ روز پس از فرار باتیستا [که ۷ سال دیکتاتور کوبا بود] و پیروزی انقلاب مسلحانه کوبا، فیدل کاسترو سمت نخست وزیری کوبا را پذیرفت زیرا که خوزه میرو کوردوبا از نخست وزیری کوبا کناره گیری کرده بود. فیدل در آن روز به جزئیات برنامه هایش اشاره نکرد و تنها گفت که برنامه هایی دارد و نخستین هدف او ارتقاء کیفیت زندگی کوبایی ها و قطع استثمار و نابرابری است.

کاسترو گفته بود که علاقه به میز و مقام ندارد، هدف او خدمت است. فیدل سه ماه بعد پس از یافتن فرد واجد شرایط برای نخست وزیری تصمیم به کناره گیری از این سمت گرفت که شورای وزیران نپذیرفت،مردم به خیابانها ریختند و اورا مجبور به انصراف ازکناره گیری کردند. تنها پس از تصویب قانون اساسی کوبا در ۱۵ فوریه ۱۹۷۶ بود که فیدل کاسترو را رسما رئیس جمهور کوبا خطاب کردند. ۱۵ فوریه همچنین یادآور رویداد دیگری است که جهان هنوز از تاثیر آن رها نشده است. در ۱۵ فوریه ۱۸۹۸ انفجاری مرموز در زره دار آمریکایی «مین» که در ساحل هاوانا لنگر انداخته بود روی داد که ضمن آن ۲۶۰ نظامی آمریکایی کشته شدند. این رویداد به دولت واشنگتن فرصت داد تا به اسپانیا (اختیاردار کوبا از سال ۱۴۹۲) اعلان جنگ دهد و قدم به دورانی بگذارد که مورخان آمریکایی ـ خودشان ـ آن را ظهور امپریالیسم آمریکا نوشته اند و با توجه به تحولات جهانی دهه جاری، ختم آن را قبل از پایان سال ۲۰۱۰ پیش بینی کرده اند. پتر کبیر ـ نیرومندترین رزمناو جهان ـ با همراهان در نوامبر و دسامبر ۲۰۰۸ درهمان محلی که ۱۱۰ سال پیش از آن «مین» منفجر شده بود لنگر انداخت که تامل برانگیز است.

فیدل که دولت واشنگتن گمان نمی برد یک سوسیالیست باشد از هفتم آگوست ۱۹۶۰ با ملی کردن مراکز تولید در کوبا و ازجمله تاسیسات متعلق به آمریکاییان خشم و عناد آن دولت را برانگیخت. دولت واشنگتن پس از آنکه کاملا اطمینان یافت فیدل کاسترو یک سوسیالیست تمام عیار است از سوم ژانویه ۱۹۶۱ با کوبا قطع رابطه کرد و ترتیب حمله نظامی به کوبا (تعرض خلیج خوک ها) را داد که این تعرض ۱۷ آوریل ۱۹۶۱ آغاز و همان روز شکست خورد [تعرض کماندوهای آمریکایی به خاک ایران نیز در آوریل ۱۹۷۹ انجام شد که در صحرای طبس با شکست رو به رو شد]. در تعرض خلیج خوک ها، فراریان و خود ـ تبعیدی های کوبایی که توسط «سی. آی. ا.» آموزش دیده و مسلح شده بودند شرکت کرده بودند و همه به اسارت درآمدند که بعدا فیدل هر کدام از آنان را با یک تراکتور معاوضه و آزاد کرد که تحقیر دولت واشنگتن بشمار آورده شد و از همان زمان کوبا را تحریم و محاصره اقتصادی کرده است که ۴۸ است ادامه دارد. فیدل کاسترو که تحت تحریم قرار گرفته بود متحد مسکو شد و اجازه استقرار موشک اتمی به دولت شوروی داد. این وضعیت بود

که در سال ۱۹۶۲ دو ابرقدرت وقت را در یک قدمی جنگ اتمی قرارداده بود . در پی فروپاشی شوروی و قطع کمک های آن به کوبا وضعیت اقتصادی این جزیره دچار ضعف بیشتری شد که درگیری دولت واشنگتن در افغانستان و عراق سبب روی کار آمدن چپ ها، سوسیالیست ها و بومیان (سرخپوستان) در آمریکا لاتین شد و فیدل کاسترو به صورت یک مرشد و مراد بزرگ درآمد و با اینکه از ژوئیه ۲۰۰۶ بیمار و از فوریه ۲۰۰۸ از امور دولتی کناره گیری کرده و مقاله نگار شده است سران لاتین پی در پی برای دیدار او و گرفتن اندرز به هاوانا می شنابند و آخرین آنان بانو دکتر میچلت رئیس جمهور سوسیالیست شیلی بود که ۱۳ فوریه (سه روز پیش) در هاوانا از او دیدار کرد. عکسی که از این دیدار برداشته شده و دیروز در رسانه ها انتشار یافت وی را سرحال نشان می دهد. پاییز ۲۰۰۸ سران چین و روسیه نیز در هاوانا با کاسترو دیدار و تعهد کمک مالی و همکاری در همه زمینه ها دادند که متعاقب آن رائول کاسترو به مسکو رفت و با روسیه تجدید پیمان دوستی کرد و قرارداد اکتشاف و استخراج نفت از خلیج مکزیک میان دو کشور امضا شد، همچنین تولید نیکل. کاسترو چند ساعت پیش از انجام رفراندم ونزوئلا به طور غیر مستقیم از چاوس حمایت کرد. از اشاره حمایت کاسترو چنین بر می آمد که شکست چاوس در رفراندم ۱۵ فوریه مساوی است با ناکامی نه تنها لاتین های آمریکا، بلکه امیدواران به برقراری عدالت در جهان و نیز مبارزان با سلطه و استثمار[که ایرانیان در میان این دو دسته قراردارند]. نتایج رفراندم ونزوئلا، پیروزی چاوس را اعلام کرد و به این ترتیب دو پرچمدار جنبش تغییر وضعیتی که پس از فروپاشی شوروی در جهان برقرار شده است ـ پوتین و چاوس ـ تا پس از دهه دوم قرن ۲۱ در قدرت باقی خواهند ماند و لاتین ها موفق به استعمار زدایی از آفریقای سیاه و اوراسیایی ها [شامل ایران] به بیرون راندن سلطه غرب از آسیای غربی [اعراب صاحب نفت و پول] خواهند شد. یکی از نگرانی های دولت واشنگتن این است که با روی کارآمدن بومیان در آمریکای لاتین [که چاوس یکی از آنان است] سه میلیون سرخپوست آن کشور هم پس از یک قرن خمود و سکوت و آلوده بودن [تعمدی] به الکل و قمار دعاوی قرون ۱۸ و ۱۹ را از سربگیرند و هزاران القاعده داخلی شوند.