دوشنبه, ۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 27 May, 2024
مجله ویستا

چه میزان با «انتقاد» همنشین می‌شوید؟


چه میزان با «انتقاد» همنشین می‌شوید؟

شاید دفعات زیادی شاهد افرادی بوده‌اید که در زمان پاسخگویی به انتقاد دیگران عرصه را بر خود تنگاتنگ تصور می‌کنند و با پرخاشگری و عدم پاسخگویی درست و منطقی به سؤالات سعی بر گشاد …

شاید دفعات زیادی شاهد افرادی بوده‌اید که در زمان پاسخگویی به انتقاد دیگران عرصه را بر خود تنگاتنگ تصور می‌کنند و با پرخاشگری و عدم پاسخگویی درست و منطقی به سؤالات سعی بر گشاد کردن عرصه دارند.‏

تا به حال با انتقادی که دیگران در مورد شما کرده‌اند، خلوت کرده‌اید؟ به انتقاد از چه زاویه‌ای می‌نگرید؟ نابود‌کننده یا سازنده؟ از آن می‌هراسید یا با آغوش باز پذیرای آن هستید؟ تا به حال حق را به انتقادگر داده‌اید یا با چوب و چماق دنبال او گذاشته‌اید؟ از انتقاد به عنوان بالی برای رسیدن به اوج استفاده می‌کنید یا آن را ابزاری مزاحم می‌دانید؟ ‏

در این جا به برداشت ذهنی دو دسته از افراد: مثبت گرا و منفی گرا نسبت به انتقاد دیگران نگاهی می‌کنیم، امیدوارم با تحلیل اجمالی این دو، به خوبی روشن شود که انتقاد پله‌ای است طلایی برای رسیدن به اهداف با معنای واقعی. ‏

اصولاً افراد مثبت‌گرا به واسطه داشتن احساس خوشایند و دید خوش بینانه نسبت به زندگی و آفریده‌های آن، دارای اعتماد به نفسی منطقی هستند که آن‌ها را از باور اظهار نظرات منفی و بازدارنده دیگران به دور می‌دارد و تنها نکات سازنده و واقعی انتقادات است که در آن‌ها اثر می‌گذارد و تغییرشان می‌دهد.‏این افراد در هر زمان از انجام اهداف و برنامه‌های خود، مشتاقانه جویای شنیدن اظهارنظر و انتقاد اطرافیان هستند. آن‌ها معتقدند که دیگران با مطرح کردن نظرات و پیشنهادها یا هرگونه انتقاد خود سعی بر بهتر کردن برنامه‌ها دارند.

این افراد انتقادکنندگان را دوستانی مهربان می‌دانند که با اشاره به خطاها و اشتباهات، باعث پیشرفت و موفقیت خواهند شد. آن‌ها به راحتی به انتقادات دیگران گوش فرا می‌دهند، جلسه پرسش و پاسخ را در کمال متانت و آرامش به کنترل می‌گیرند، با روی خوش به سؤالات و ابهامات پاسخ می‌دهند و سوء تفاهم‌ها را به راحتی از میان برمی‌دارند.

آن‌ها درخلوت خود ساعت‌ها در انتقادات غرق می‌شوند، تمام وجوه آن‌ها را در نظر می‌گیرند و در آخر از آن استفاده‌ای کاملاً بهینه می‌کنند، هدف آن‌ها رسیدن به معنای واقعی موفقیت است، نه انجام ظاهری کار.‏

افراد انتقادپذیر هر انتقادی را به نفع خود می‌پذیرند، ولو از یک کودک کم سن و سال باشد. آن‌ها در نظر دیگران افرادی منطقی، باشخصیت و باظرفیت هستند که توانایی حل مشکلات را به خوبی دارند.ما افراد منفی گرا از زمین و زمان گله دارند، به هر چیز شکاکند و همه کس را دشمن خود می‌دانند.‏

به هر اتفاقی بدبینند و باورهای منفی خود را به اندازه چندین برابر به تصویر می‌کشند. آنها به شدت از انتقاد و انتقادگر فراریند. معتقدند که موقعیت فعلی آن‌ها نشان دهنده این است که هیچ وقت در تصمیماتشان اشتباه نمی‌کنند و هر کاری را که انجام داده‌اند درست‌ترین و بهترین بوده است. افراد بدبین تحمل شنیدن انتقاد دیگران را ندارند و معمولاً جلسات پرسش و پاسخ را به چالش و درگیری می‌کشانند که این امر خود عامل کاهنده‌ای درخصوص اعتبار و شخصیت فرد در نظر مخاطبان است. شخص بدبین بی‌توجه به آن علیرغم این که نتوانسته نظر دیگران (هرچند اشتباه) را در مورد عملکرد خود مساعد سازد، با پرخاش و درگیری باعث تضعیف افکار عمومی در رابطه با شخصیت و رفتار خود هم می‌شود.‏

این افراد هیچ وقت از انتقاد و مشاوره دیگران به نفع خود استفاده نمی‌کنند و اعتماد به نفس کاذب آنها باعث عدم رسیدن به آن چه واقعاً می‌توانستند باشند می‌شود، آن‌ها انتقاد را ابزاری می‌دانند که افراد کم بین و حسود برای خراب کردن موقعیت وی به کار می‌برند و مدعی‌ هستند که هیچ یک از منتقدین نمی‌توانند موقعیت و شرایطی را که او برای انجام کار دارد به درستی درک کنند و به قول معروف از بیرون گود شعار می‌دهند.‏

این افراد در نظر دیگران اشخاصی بی‌ظرفیت، پرخاشگر و غیرمنطقی هستند که نه توانایی انجام کار را به خوبی دارند و نه اینکه می‌توانند مشکلات را بدون چالش از بین ببرند.‏

‏ امیر دشتکیان