دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

جای خالی مطالعات فرهنگی در نقد فیلم


جای خالی مطالعات فرهنگی در نقد فیلم

نقد فیلم به عنوان یکی از شاخه های مهم و اثر گذار نقد هنری بی تاثیر از مکاتب و رویکردهای انتقادی نیست و فیلم را به مثابه یک متن هنری می توان از منظر این نحله های متفاوت ، تاویل کرد. …

نقد فیلم به عنوان یکی از شاخه های مهم و اثر گذار نقد هنری بی تاثیر از مکاتب و رویکردهای انتقادی نیست و فیلم را به مثابه یک متن هنری می توان از منظر این نحله های متفاوت ، تاویل کرد. امروزه مطالعات فرهنگی ، هم به عنوان یک رشته دانشگاهی و هم یک پارادایم غالب در علوم انسانی در کانون توجه اهالی فرهنگ و هنر جهان قرار گرفته است و هر روز دامنه و نفوذ خود را در ساحت دانش و آگاهی ، گسترده تر می کند . فیلم و نقد و تحلیل آن از منظر مطالعات فرهنگی امروزه در علوم اجتماعی و مطالعات سینمایی جایگاه رفیع تری یافته و علاقمندان بیشتری را به خود جذب می کند .

از بنیامین و آدرنو و دلوز و لیوتار و بودریار که بگذریم امروز فیلسوفی مثل اسلاوی ژیژک درباره مطالعات فرهنگی سینما ، مباحث و ایده های جذابی را مطرح کرده و در بستر این رویکرد ، فیلم و سینما تا جایگاه یک ابژه فلسفی پیش رفته است. در مطالعات فرهنگی سینما ، لایه ها و سطوحی از یک فیلم و متن بصری تاویل و نشانه شناسی می شود که در مکاتب متداول نقد نویسی به سادگی از کنار آن عبور می شود .مطالعات فرهنگی با بهره گیری از دانش و علومی مثل جامعه شناسی ، روانکاوی ، نشانه شناسی ، نقد ادبی و حتی تجربه های زیسته و روزمره زندگی، فیلم را در مرکز نقادی خود قرار می دهد و نگاه همه جانبه ای به اثر سینمایی دارد . اما در ادبیات سینمایی ایران و حوزه نقد فیلم مطالعات فرهنگی بسیار غریب است و البته کلیت این رشته در جامعه علمی ما ناآشناست و حتی گاه موجودیت ان در دانشکده های علوم اجتماعی و انسانی به رسمیت شناخته نمی شود. شاید بخشی از این مساله علاوه بر دلایل تاریخی و سیاسی به خاستگاه هویتی و ماهیتی مطالعات فرهنگی برمی گردد که سویه روشنفکرانه و انتقادیش با دیسیپلین نظام آموزشی و ساختار دانشگاهی در تضاد است و تسلیم کلیشه ها و برنامه های درسی آکادمیک نمی شود و خود را به هیچ نظم از پیش تعیین شده ای متعهد نمی داند .

اما دلیل دیگری که موجب شده تا مطالعات فرهنگی نقد فیلم در ایران مهجور بماند زبان پیچیده و فلسفی این دانش است که درک آن نه فقط برای مخاطبان عام که برای اهل قلم و نویسندگان سینمایی هم دشوار است . در مطالعات فرهنگی فیلم نه فقط در محتوایی درونی و ساختار دراماتیکش بلکه در نسبت با عناصر فرامتنی و جامعه شناختی سینما نیز مورد توجه قرار می گیرد . در مطالعات فرهنگی نه فقط فیلم به عنوان ابژه شناخت بلکه حاشیه های آن و نسبت مخاطب با فیلم و به طور کلی سوژه های برساخته فیلم نیز واکاوی می شود . حاشیه هایی که نه واقعیت پیش پا افتاده که گاهی در مقام "حاد واقعیت" فربه تر از متن اصلی می شود و در تاویل آن تاثیر می گذارد . مطالعات فرهنگی نگاه ما را متوجه عناصر و مفاهیمی از فیلم می کند که کمتر به آن توجه شده است . جای خالی مطالعات فرهنگی در نقد فیلم در ایران به شدت احساس می شود و سینمای ایران به ویژه در شرایط امروز به این دانش روشنگرانه و رهایی بخش محتاج است

توسط سیدرضاصائمی

http://ssaemi.blogfa.com