چهارشنبه, ۱۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 5 March, 2025
مجله ویستا

سرگردانی به نام گردشگر روستایی


سرگردانی به نام گردشگر روستایی

مدت هاست که رویای ورود ۲۰ میلیون گردشگر از سر مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفته است

مدت هاست که رویای ورود ۲۰ میلیون گردشگر از سر مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری رفته است. مدت هاست که دیگر کمتر رسانه یی از قول مسوولان این سازمان نوید می دهد «قرار است تا پایان سال ۱۴۰۰ بیش از ۲۰ میلیون گردشگر به ایران سرازیر شود.»

شاید گذشت زمان نیز این نکته را به آنها یادآوری کرده که با شعار و وعده نمی توان ۲۰ میلیون گردشگر را در این کشور آواره کرد. پس از کشف این واقعیت، سیاست مدیران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری به توسعه در روستاهای ویژه ایران، معطوف شد. از آن پس بود که در کنار یکی، دو روستا، همچون ماسوله و بعد از آن ابیانه، روستاهای دیگری به این گردونه وارد شدند، بدون اینکه زیرساخت های لازم گردشگری و حتی آموزش چگونگی درک و پذیرش گردشگر در این روستاها ارائه شود.

از منظر بسیاری از ما، هر منطقه زیبا و مفرح با جاذبه های هیجان انگیزی می تواند عنوان منطقه گردشگری را دریافت کند، اما گذری کوتاه و اقامتی کوتاه تر در این روستاها نشان می دهد که تا چه اندازه در هدایت این روستا ها برای تبدیل شدن به کانون گردشگری، عجله شده است. اگرچه بسیاری از کارشناسان امور گردشگری بر این باورند که منطقه جغرافیایی به نحوی در آداب و رسوم و خصوصیات اخلاقی ساکنان منطقه، برای پذیرش گردشگر، بسیار حائز اهمیت است و می تواند در گسترش گردشگری و توسعه اقتصاد منطقه تاثیر گذار باشد. شاید به همین علت است که به سادگی می توان انتظار داشت بنا به خصوصیات اخلاقی اهالی یک شهر یا روستا در منطقه کویری با یک منطقه کوهستانی و حتی حاشیه دریا یا رودخانه، وضعیت گردشگری و توریسم پذیری متفاوت باشد. مهمان پذیری و گردشگر پذیری منطقه یی در کویر و حتی حاشیه دریا، بنا به آداب و رسوم و فرهنگی که در منطقه جا افتاده، متفاوت است و با توجه به پیشینه اجتماعی و اقتصادی می تواند قابلیت های توسعه گردشگری خود را تعریف کند. تجارت و وجود بازارهای قدیمی و رفت و آمد در این مناطق، آداب و رسوم مهمانداری را به ساکنان این مناطق آموخته است، به گونه یی که می توان گفت ، گویی اهالی این مناطق از سال ها پیش آزمون گردشگرپذیری را با نمره قبولی گذرانده اند.

شاید به همین علت می توان انتظار داشت در هدف شدن روستاهای گردشگری، بسیاری از این آداب و رسوم قابل تامل بوده و لازم است در نحوه سیاستگذاری و برنامه ریزی ها لحاظ شود.

طبق اطلاعات موجود در سال ۱۳۸۵ ، ۴۰ روستا و در سال ۱۳۸۶ ، ۵۰ روستا برای تبدیل به منطقه گردشگری مورد مطالعه قرار گرفتند. به گفته مسوولان گردشگری روستایی، از جمله کارهایی که در جذب گردشگر برای روستا نقش داشته اند، برگزاری جشنواره برداشت محصولات کشاورزی و آیینی است.

با وجود همه برنامه ریزی هایی که برای رونق گردشگری در روستاهای هدف انجام می شود اما همچنان روستاها از قابلیت های لازم برای پاسخگویی به نیاز گردشگران برخوردار نیستند. نبود ظرفیت های صنایع دستی بومی و ارائه آن به دستان گردشگران از نکات بسیار حائز اهمیت است. گردشگری که کیلومترها راه را طی می کند تا علاوه بر گذران اوقات فراغت، با بخشی از تاریخ و با مناظر طبیعی و روستاهای تاریخی و گردشگری آشنا شود، دوست دارد دست پر به خانه خود برگردد. این دست پر بودن فقط به معنای افزایش داده های گردشگران از منطقه مورد بازدید نیست. سوغات، صنایع دستی و خوراکی های خاص منطقه فقط بخشی از نیازهای گردشگران را تشکیل می دهد.

اما این فقط کاستی روستاهای گردشگری ایران نیست. هرچند که بازارهای این روستا ها - از جمله بازار ماسوله- این روز ها به بازارهای صنایع دستی گردشگری کشور چین تبدیل شده اند. در کنار این روستاها که بنا به شرایط جغرافیایی از شانس بیشتری برای پذیرش گردشگر مواجه هستند، فقط تنوع رستوران برای خوردن، تنوع اماکن دیدنی برای گشتن و تنوع بازار برای خرید، همه الزاماتی نیستند که بتواند یک روستا را به عنوان منطقه گردشگری معرفی کند.

جذابیت، تازگی و متفاوت بودن حتی برای خوردن و آشامیدن، لباس پوشیدن و تغییر شیوه زندگی حتی برای چند ساعت و تجربه فعالیتی متفاوت همچون میوه چینی، فرش بافی، پخت نان، نحوه برخورد با حیوانات و شاید همراهی چند ساعته گردشگران با دامداران و خوابیدن در زیر سقفی که شبیه خانه های تکراری شهرنشینی نیست، بتواند آنقدر برای گردشگران جذابیت به همراه داشته باشد که دیگر نیاز نباشد برای سرگرم کردن گردشگر به واردات صنایع دستی چین رونق داده و بازارهای روستایی خود را با این زیور آلات پلاستیکی و بدلی جات چینی پر کنیم.

آنچه واضح است، روستا گردی در ایران هنوز تعریف مشخص و قابل اتکایی ندارد.

اگر از همه گردشگرانی که به روستای ابیانه در استان اصفهان رفته اند پرسیده شود نظرشان درباره قبرستان متفاوت و قابل توجه ابیانه چیست، شاید بسیاری از آنها نزدیک به ۹۰درصد گردشگران را تشکیل می دهند، حتی با تعجب با پرسش شما برخورد کنند. چرا که از منظر آنها قبرستان تاریخی یک روستا نمی تواند بخشی از برنامه گردشگری آنها را تشکیل دهد. یا اگر از سه میلیون گردشگری که سالانه از روستای تاریخی ماسوله بازدید می کنند پرسیده شود نظرشان را درباره آیینه هایی که روی دیوار های برخی از خانه های ماسوله وجود دارد بازگو کنند با همان تعجب به شما نگاه خواهند کرد. زیرا آنها حتی نمی دانند روی برخی از دیوارهای این روستا هنوز نشانه هایی از تاریخ باقی مانده است.

طبیعی است که نمی توان گردشگر را در این مبحث زیر سوال برد. او در این دنیای پر شده از ماشین و بوق و دیوار، وقت و پول می گذارد تا برای اوقات فراغت خود برنامه یی فراهم کند. اما واقعیت مهم تری وجود دارد. برنامه یی برای گردشگر روستایی یا روستاگردی نداریم. ما فقط وقت گردشگران را پر می کنیم تا تصور کنند که گردش کرده اند.

ظفر مرادی