یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شخصیت کلید ماجرا


شخصیت کلید ماجرا

چطور می شود ایده ای را باشخصیت پردازی به نتیجه رساند این سئوالی است که هر نویسنده فیلمنامه ای در ابتدای نگارش فیلمنامه اش از خود میپرسد

چطور می شود ایده ای را باشخصیت پردازی به نتیجه رساند؟ این سئوالی است که هر نویسنده فیلمنامه ای در ابتدای نگارش فیلمنامه اش از خود میپرسد.

شخصیت تنها نخ تسبیحی است که می تواند همه اجزای فیلمنامه را به یکدیگر پیوند دهد.اگر دقت کنید اکثر فیلمهای به یاد ماندنی دارای شخصیت های به یاد ماندنی هستند. هری کثیف/پدرخوانده/سرپیکو/راننده تاکسی و ... تنها چند نمونه از فیلمهایی هستند که بر اساس شخصیتهای ماندگار ساخته شده اند.

اگر از دوران ابتدایی سینمای هالیوود که بر مبنای موزیکالهای عاطفی و ملو درام ساخته شده اند به سرعت بگذریم در همه ادوار فیلمهای هالیوودی با این که داستانها پررنگ ت راز هر چیز دیده می شوند و جذابتر هستند اما در بطن داستانهای جذاب شخصیتها همچون خورشید می درخشند.بسیار از ژانرهای سینمایی بر اساس شخصیت های جذاب بوجود آمده اند: وسترن بر اساس یک گاوچران تنهای یکه سوار که در برابر بی عدالتی ها می ایستد و یا فیلم نوار که بر اساس یک شخصیت تنها در برابر بی عدالتی های اجتماعی و پلیس فاسد و یا ملودرام عاطفی و عشقی که بر اساس دو شخصیت عاشق یکدیگر در برابر دنیای مخالف این دو بوجود آمده اند.

خیلی از فیلمنامه نویسان از پرداختن به شخصیت طفره می روند. آنها برای خود دلیلی قانع کننده دارند: زمانی که داستان جذابی داریم چرا باید شخصیت پردازی کنیم؟ آنها تا حدی بر این اصل خود پافشاری م یکنند که گاهی کل فیلمنامه را بدون در نظر گرفتن شخصیت پردازی می نویسند و در انتها فیلمنامه ای بوجود می آورند که در آن همه شبیه به یکدیگرند و مثل هم حرف میزنند و به همین دلیل علی رغم جذابیت داستان، شخصیتهای کسالت باری دارند که در کل فیلمنامه توی ذوق میزنند.

اما اگر بدانیم که کلید همه این عیوب در چرخش به سوی شخصیت پردازی است شاید قبل از این که یک فیلمنامه دویست صفحه ای را بنویسیم فقط دو سه صفحه از شخصیتها بنویسیم.

برای ورود به این مبحث باید مثالی بزنم: همه ما آدمها با وجود این که در شکل و ظاهر یکسان هستیم ولی مانند چهره هایمان با یکدیگر فرقی اساسی داریم.این فرق اساسی در وجود تک تک ما است که به قول یکی از دیالوگهای فیلم هواشناس ما را واحد و از دیگران مجزا میکند. این فرق اساسی که در واقع خلقیات و درونیات مارا تشکیل می دهد باعث می شود تا ما در برابر اتفاقات روزمره و اطرافمان رفتاری متفاوت با دیگری از خود نشان دهیم.

در حقیقت محیط یکسان می تواند برای هریک از ما رفتاری متفاوت از دیگری به همراه داشته باشد و این اساس شخصیت پردازی است. به طور مثال هر کدام از ما در برابر اتومبیلی که ناگهان جلوی پای ما می ایستد و بوق ممتد میزند عکس العملی متفاوت داریم. این تفاوتها است که می توانیم از آنها به عنوان دستمایه شخصیت پردازی استفاده کنیم.

به عبارتی دیگر هر شخصیتی که ما قرار است آن را نعوذ بالله مانند خدا خلق کنیم باید متفاوت با دیگر شخصیت ما در فیلمنامه امان باشد. برای این کارنیاز داریم تا اندکی از علم روانشناسی را به دانشمان اضافه کنیم.کتابهایی مانند وضعیت آخر نوشته تامس هریس یا بعداز سلام چه میگویید نوشته اریک برن و امثال اینها از جمله کتابهایی هستند که می توانند شمارا در شناخت بیشتر از آدمی و وضعیتهای زندگی امروز او یاری دهند.

در حقیقت شخصیت را باید به خوبی بشناسیم تا در مواقع پیشبرد داستان فیلمنامه امان از عکس العمل و کنش درست و بجای این شخصیت استفاده کنیم. این گونه است که اگر فیلمنامه امان توسط شخص یا اشخاص متفاوتی خوانده شود همان برداشتی را از فیلمنامه خواهند داشت که ما میخواهیم.

به هرحال ما ملزم هستیم که وقتی شخصیتی را خلق می کنیم چند پارامتر مهم را در مورد او بدانیم:

۱) نام:

نام برای شخصیت ما خیلی مهم است . ممکن است که بگویید بابا اول شخصیت رو بنویس بعد یه اسمی براش بذار. اما نه اغلب اوقات خود اسم به ما ایده ای خاص می بخشد: نام واله در فیلم بایکوت محسن مخملباف نشان دهنده روحیات شیدایی و بی قراری شخصیت است.نام هری کثیف نیز در فیلم هری کثیف نیز نشان دهنده میزان سرسختی هری در برابر مبارزه با تبهکاران است.نام ئی تی نامی فرا زمینی است و به خودی خود - مثل شخصیت اصلی همین فیلم -عجیب و غریب به نظر می رسد و...

به هرحال انتخاب اسم برای شخصیت زمانی صورت می گیرد که شما میخواهید به طور جدی به این شخصیت نزدیک شوید.

۲) بیوگرافی:

این بخش شامل زندگینامه ای ابداعی است که برای شخصیت خلق می شود و البته مهمترین بخش شخصیت پردازی را شکل می دهد. بر اساس تحقیقات به عمل آمده از سوی روانشناسان ( که در کتاب وضعیت آخر نیزآمده است) بیشترین چیزهایی که هر بچه ای می تواند یاد بگیرد تا سن ۵ سالگی او در ذهنش حک می شود یعن یاز ۵ سالگی به بعد تقریبا چیزی نیست –از نظر مهارتهای اولیه زندگی- که کودک نداند و بعد از این سن جامعه است که بر روی او تاثیر می گذارد.

اگر شخصیت ما درکودکی یتیم شده است یا تحت آزار و اذیت خاصی قرار گرفته است( مانند شخصیت ژاندارک در فیلم ژاندارک از لوک بسن که مرگ خواهرش را در برابر چشمانش می بیند) ویا تحت تاثیر محیطی ویژه بوده است همه اینها می توانددر رفتارش در سنین بزرگسالی موثر باشد.اگر او در کودکی آموزشهای خاصی دیده است( مثلا مشق پیانو می کرده است) ویا دارای توانایی های خاصی باشد( شخصیت دیمین در سری فیلمهای طالع نحس) می تواند باعث بروز حوادثی در بزرگسالی برای دیگران شود.

اینهمه را من نویسنده می توانم با اندکی الهام از زندگی اطرافیانمان و البته از زندگی خودم به عنوان یک بیوگرافی خاص برای شخصیتم ایجاد کنم.در این بیوگرافی آن چه مهم است وجود یک عامل پیش برنده و خاص است که باید بر تمامی روحیات و روان شخصیت غلبه داشته باشد.

به طور مثال یتیم شدن شخصیت درکودکی باعث بروز عقده های عاطفی در سراسر زندگی شخصیت میتواند باشد. این شخصیت می تواند در سنین بزگسالی پدر خوبی برای فرزندانش باشد و یا در مورد کسانی که با پدر خود بدرفتاری میکنند واکنش منفی نشان بدهد.

شخصیتی که در کودکی مورد آزار و اذیت والدینش قرار گرفته می تواند در بزرگسالی قاتلی سنگدل و بیرحم باشد و یا برای آزار و اذیت رساندن به جامعه اطرافش دلیلی محکم داشته باشد.(شخصیت پنگوئندر فیلم بازگشت بتمن از تیم برتون) شخصیتی که در کودکی در خانواده ای پر جمعیت بدنیا آمده می خواهدبرای اثبات وجود خودش در بین تمامی بچه های خانواده تلاش کند و لذا در بزرگسالی با خودش مسابقه می گذارد تا خودش را به دیگران اثبات کند و.....

مادر و پدر و فرزندان دیگر هریک می توانند درشکل گیری شخصیت موثر باشند به طور مثال پدر پولدار می تواند درکودکی شخصیت ایجاد نوعی امنیت مالی نماید .امنیتی که در بزرگسالی به عنوان حسرت شخصیت می تواند قلمداد شود. پدری که زیاد حرف می زند و همه اش از خود تعریف می کند می تواند در فرزندش احساس بی اعتمادی و دروغگویی ایجاد کند(ماهی بزرگ از تیم برتون) و مادر سخت گیر باعث اختلال حواس و ایجاد عدم تعادل روحی در شخصیت می شود( ماما را از قطار پیاده کن) . یک دایی و یا عمو ی خوش فکر یا بد خلق یا خسیس می تواند منشائ اثری بزرگ در شخصیت شود و یک برادر میتواند به عنوان حامی برادر دیگر شود و...

مرتبه اجتماعی خانواده نیز یکی از عناصری است که در بیوگرافی بسیار مهم است: طبقه هنرمند یا مرفه ویا فقیر نمی توانند تصور طبقه دیگری در شخصیت فرزندانشان ایجاد کنند: مادر در فیلم کاغذ بی خط (ناصر تقوایی)نمی تواند تصور اشرافیت را با حرف و کلام در بچه های خود ایجاد کند.پدر مقتدر و توانا د رایجاد شخصیت جنگنده و پردل د رکودکانش موثر است(پدر خوانده از کاپولا) و ....

در ادامه محیط بیوگرافی نیز در تاثیرات شخصیت میتواند موثر باشد. جنگهای جهانی و یا منطقه ای ویا تحولات اجتماعی عظیم مانند انقلابها ویا تظاهرات آرام یا خشن و یا اتفاقات متنوع و مختلف مانند ۱۱ سپتامبر یا سیل و زلزله و یا ورود به هزاره سوم و یا گذار از موج اول( جامعه کشاورزی) به موج دوم( جامعه صنعتی ) و ....همه و همه میتوانند منشا تاثیرات خاصی در شخصیتها شوند.

(تاثیرات مستقیم وغیر مستقیمی که بر شخصیت کودک در فیلم سینما پارادیزو بوجود می آید و آینده اورا شکل میدهد). حتی در برخی مواقع اشیا نیز می توانند در تعیین سرنوشت یک شخص و پرداخت شخصیت او موثر باشند.( یک کشتی که در فیلم افسانه ۱۹۰۰ از تورناتوره حکم مادر و مامن و حتی کشور نوازنده پیانیست متولد شده در کشتی را دارد و یا محله ای پر از گنگستر خرده پا که جذابیتی برای کودکی شخصیت اول فیلم دوستان خوب از اسکورسیزی را به همراه دارد)

اینها مواردی است که شما در شخصیت پردازی می توانید با دقت و تامل همچون پازلی د رهم ریخته د رکناریکدیگر بچینید تا شخصیت اصلی و خمیر مایه او را بوجود بیاورید. یادتان باشد هرچه در این مرحله در ریزه کاریهای شخصیتی دقیق شوید و وقت صرف کنید بیشترمیتوانید در بوجود آوردن حوادث بر اساس کنش و عکس العمل قهرمان موفق باشید.

http://filmania.blogfa.com



همچنین مشاهده کنید