پنجشنبه, ۲۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 13 February, 2025
شکل و محتوای توافق «ژنو»
![شکل و محتوای توافق «ژنو»](/web/imgs/16/119/ljhjk1.jpeg)
موافقتنامه ژنو میان ایران و کشورهای ۱+۵ مهمترین رویداد خبری جهان در هفته نخست آذرماه و یکی از مهمترین دستاوردها در دولت دکتر حسن روحانی در صد روز نخست زمامداریاش و از منظر استراتژیک یکی از مهمترین دستاوردهای ایران پس از ملیکردن صنعت نفت کشور تلقی میشود. ابعاد واقعی و پیامدهای وسیع این موافقتنامه مانند رویداد تاریخی ملیکردن صنعت نفت در دهههای آینده برای منافع ملی کشور بیشتر از دوره پرمناقشه کنونی آشکار خواهد شد.
واکنشهای شتابزده برخی از جریانهای اروپایی و پارهای از قدرتهای منطقه که در شکل مخالفت آشکار با پذیرش ایران بهعنوان کشور دارای توان هستهای مسالمتآمیز ظهور کرد و بیم و هراس آنان از تبدیل ایران به یک قدرت بلامنازع منطقهای، نشان از این واقعیت میداد که ایران در مسیر صحیح گام برداشته و کشورهای ۱+۵ ناگزیر از پذیرش واقعیتهای جدید شدند. یادمان نرود که برخی کشورها و جریانهای پرنفوذ منطقهای و اروپایی از زمان تشدید تحریمهای همهجانبه علیه کشورمان روی تسلیمشدن بیچونوچرای تهران به خواستهای غرب به سبک دوره قذافی یا پذیرش وضعیت نهایی مدل عراق در دوره پایانی زمامداری صدامحسین شرطبندی کرده بودند. اما ایران و رهبری حکیمانه آن یکبار دیگر نشان داد که مدل و سبک ابداعی خود را برای حلوفصل چالشهای ملی و منطقهای وضع میکند. همچنین نباید از این نکته غفلت کنیم که بسیاری از کشورهای عرب خلیجفارس و رژیمصهیونیستی طی چندسال اخیر روی فرضیه وقوع رویارویی نظامی میان ایران و کشورهای غربی بر سر پرونده هستهای چنان پافشاری کردند که میلیاردهادلار بودجه خود را به انباشت سلاحهای دفاعی و در نمونه اسراییل سلاحهای تهاجمی و دفاعی اختصاص دادند.
درواقع جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ رشته تدابیر سازگار با نیازهای مرحلهای، مجموعه کشورها و برخی قدرتهای منطقهای را غافلگیر کرد. (به اظهارات و عکسالعملهای خشمگینانه رهبران اسراییل، سفیر عربستانسعودی در ایالاتمتحدهآمریکا، سفر فرانسوا اولاند، رییسجمهور فرانسه به اسراییل در میان دو نشست دوم و سوم ژنو توجه کنید). از این مقدمه که بگذریم توافق ژنو از دو منظر فرم و محتوا قابل بررسی و ارزیابی است. در اینجا اصلا بحث بر سر ارزیابی نحوه ظهور و عملکرد دو هیات ارشد مذاکرهکننده قبلی و فعلی مطرح نیست، زیرا بیتردید هیات مذاکرهکننده قبلی مطابق با نقشه راه ابلاغی یا ابداعی خود آنچه را در چارچوب منافع ملی کشور و شیوه صحیح و درست میپنداشت به اجرا گذاشته و میگذاشت. شاید پایداریها و ایستادگیها و پافشاریهای تیم قبلی زمینههای مساعد را برای مانورهای نرمشی تیم بعدی فراهم کرده باشد. مطالعه و ارزیابی این نکته از آنرو اهمیت دارد که مراکز متکفل ارایه برآوردهای مرحلهای و استراتژیک در کشور باید همه ابعاد یک پدیده پیچیده نظیر پرونده هستهای را در همه فصلها و مراحلش بازخوانی کنند تا هنگام قضاوت و داوری قطعی، سهم هر یک از ایستگاههای مسیر طولانی پرونده هستهای از قلم نیفتد. از آنسو نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تیم مذاکرهکننده کنونی به لحاظ آشنایی و تسلط کمنظیرش روی جنبههای کاملا جانبی اما موثر و روی متدلوژی مذاکره غربیها با موضوعاتی از این قبیل مطالعه و سلطه غیرقابل انکار داشت.
و نقش بسیار تعیینکنندهای در سرعتبخشیدن به روند مذاکرات با هدف دستیابی به نتیجه مطابق با نقشه راه ابداعی یا ابلاغیاش ایفا کرد. وقتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان همراه با تیم قدرتمند مذاکرهکنندهاش با هماهنگی و ابتکارعمل خانم کاترین اشتون وزرای خارجه ۱+۵ را به نشست ژنو فرامیخواند و آنها به لحاظ اهمیت موضوع کارهای روتین خود را به حالت تعلیق درآورده و بهسرعت راهی ژنو میشوند، علاوه بر حساسیت پرونده هستهای، به جنبههای فرمال ماجرا نیز مطابق نقشه راه پیشنهادی ایران تن میدهند و اگر برخورد کاسبکارانه لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه در نشست دوم ژنو نبود، دستیابی به توافق در همان نشست ممکن میشد، اما ماشین دیپلماتیک ایران باوجود همه سر و صداهای برآمده از پایتختهای اسراییل و عربستان سعودی و کانادا دچار انفعال نشد و به تلاش خود برای اقناع طرفها و پافشاری روی این نکته که اگر بناست باب مخالفتهایی از این دست گشوده شود، تهران نیز در این زمینه بینصیب نخواهد ماند، ادامه داد و در نشست بعدی همان وزرای خارجه۱+۵ برای رسیدن به ژنو از یکدیگر سبقت گرفتند. به گفته یکی از تحلیلگران غربی این نخستین بار پس از جنگ دو کره بود که، وزرای خارجه قدرتهای جهانی برای دستیابی به اجماع پیرامون یک پرونده بحرانی به اهمیت و نقش یک کشور (ایران) پی میبرند. از اینرو از منظر فرم توافقنامه ژنو، ایران در یک سوی ماجرا و ۱+۵ که پنج عضو آن از اعضای دایمی شورای امنیت سازمانملل متحد به شمار میروند، در سوی دیگر ماجرا به مناقشه پیوسته و بیوقفه بر سر پرونده هستهای ایران به مذاکره پرداختند.
در محتوا البته موضوع اندکی تغییر میکند. این سوی ماجرا یعنی تهران خطقرمز خود را زیر عنوان حق ایرانیان برای غنیسازی اورانیوم در خاک خود با علامت و خط درشت کشیده بودند. در مورد میزان غنیسازی راه انعطاف تهران باز بود، اما تا مرز پنجدرصد. در آنسوی ماجرا، موضوع متفاوت بود. پارهای از کشورها با استناد به قطعنامههای شورای امنیت، ضرورت تعلیق همهجانبه غنیسازی اورانیوم را به مثابه خط قرمز خود ترسیم کرده بودند، اما این خط قرمز به دورهای تعلق داشت که ایران در فناوری هستهای بهویژه در ساخت و نصب هزاران سانتریفیوژ در مراحل ابتدایی قرار داشت. هنگامی که هیات بازرسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از تولید و ذخیره حدود یک تن اورانیوم غنیشده ۲۰درصدی اطمینان حاصل کرد و نمونههای آن را پس از آزمایشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مطابق با استانداردهای آژانس اعلام کرد، موضوع بهکلی دگرگون شد و موضع ایران در وضعیت بهتری قرار گرفت، اما ایران در همان زمان آمادگی خود را برای رفع نگرانی خانواده بینالمللی از طریق به امانتگذاری این مجموعه اورانیوم در یک کشور ثالث (ترکیه) اعلام کرد. از آن پس البته با اما و اگرها و شرط و شروطها احتمال پذیرش موضوع حق غنیسازی اورانیوم به میزان هزاردرصد در کریدورهای مذاکرات مطرح شد. ایران نیز این اصل را قابل مذاکره و رایزنی دانست و روی این موضوع متمرکز شد.
اینک و پس از توافق آخر ژنو دو دیدگاه در پارهای از پایتختها در موضوع محتوای توافق شکل گرفته است. پارهای از قدرتها نظیر اسراییل توافق ژنو را یک برد تاریخی برای ایران توصیف کرد. تلآویو همه تلاش خود را برای یافتن متحد منطقهای به منظور تنهانماندن در فضای «جنگ منفی توافق» متمرکز کرد و فرانسه و عربستان سعودی و برخی کشورهای کوچک حاشیه جنوبی خلیجفارس را به صف کشاند. اما این تلاش به دلیل غلبه کشورهای موافق توافق ناکام ماند. کشورهای ۱+۵ از این نگران بودند که اگر پرونده هستهای ایران با پرونده اتمی (البته با ۲۶۰ کلاهک اتمی شناخته شده) اسراییل سنجاق شود و هر گونه حل و فصل پرونده ایران را به حصول پیشرفت در شفافسازی توان هستهای اسراییل و انضمام تلآویو به معاهده منع تولید و گسترش سلاح کشتارجمعی مشروط کند، حل و فصل پرونده اتمی ایران تعلیق به محال خواهد شد. از اینرو هم صدای غربیها کوتاه شد و هم عربدهکشی و تهدیدات اسراییل رو به کاهش گذاشت.
در نتیجه معادله سادهای از دهها دور مذاکره فشرده میان ایران و ۱+۵ شکل گرفت که به صورت زیر مبنای موافقت قرار گرفت:
الف: کشورهای غربی به طور ضمنی حق ایران را برای غنیسازی اورانیوم مطابق مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی و زیرنظر پیوسته آن میپذیرند.
ب: ایران به همه شیوهها و تدابیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی به منظور رفع نگرانی خانواده بینالمللی مبنی بر عدم انحراف برنامه اتمیاش به جنبههای نظامی تمکین میکند.
باور و احساس ایرانیان و دولت این است که در این بازی بر پایه برد - برد حق بند الف را به دست آوردند و باور و احساس غربیها و دولتهای ۱+۵ این است که در این بازی بر پایه برد- برد به بند ب این فرمول دست یافتند. درواقع نه ایران و نه کشورهای ۱+۵ تمایل نداشتند که تیمهای مذاکرهکننده خود را بینتیجه یا با شکست به پایتختهای خود فرابخوانند. این اوج هوشمندی دو طرف برای بازیکردن بر پایه فرمول برد- برد شناخته میشود. صدای مخالفان تندرو در دو طرف ماجرا طی پروسه ششماه آینده به شرط التزام به مفاد توافق کمرنگ و احتمالا بیاثر خواهد شد، زیرا ابعاد بعدی توافق واقعیتهای جدیدی در مناسبات میان ایران و کشورهای ۱+۵ بهوجود خواهد آورد که قضاوتها و داوریها را به سوی آن سوق خواهد داد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست