پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
فرهنگ, خودآگاهی و اینترنت
![فرهنگ, خودآگاهی و اینترنت](/web/imgs/16/162/lk88b1.jpeg)
روانشناسان فرهنگی برای مدتی به دلیل طرح این مسأله مشهور بودند که خودآگاهی یا شناخت خود تا حد زیادی تحت تأثیر مرزهای فرهنگی و ساختارهایی همچون جغرافیا قرار میگیرد: به عنوان مثال،فرهنگ کشاورزی و مبتنی بر نظام اشتراکی در قیاس با فرهنگهای به اصطلاح غربی یا فردگرا مستقلترند.فناوریهای ارتباطی مدرنی همچون اینترنت تمایرات بین فرهنگها را کمرنگ کرده است.مرزهای جغرافیایی را از میان میبرند و مسایل جدیدی را درخصوص مفاهیم روانشناسی خود(۲) پدید میآورند. در مقاله حاضر مفاهیم (معانی) روانشناختی این شبکه جهانی به مثابه بافتی فرهنگی را بررسی میکنیم.همچنین به این سؤال نیز میپردازیم که آیا اینترنت مفهوم مستقل و انفرادی (فردی) خود را تقویت میکند؟
مسلماً فناوریهای ارتباطی همچون اینترنت قادرند مرزهای جغرافیایی را برداشته و تمایزات میان آنچه فرهنگهای سنتی خوانده میشود را از میان ببرند.بنابراین،این فرهنگها و افراد موجود در آنها چه معنایی دارند؟معنای روانشناسی خود چیست؟در این مقاله برآنم تا معانی روانشناختی این شبکه را به مثابه بافتی فرهنگی بررسی کنم همچنین به این سؤال هم پاسخ خواهم گفت که آیا اینترنت مفهوم مستقل و فردی خود را تقویت میکند؟این مقاله کوششی است در جهت دستهبندی برخی آرایی که خود مقدمهایاند برای مطالعه تجربی رابطه بین خودآگاهی،فرهنگ و کاربرد اینترنت.در ابتدا نگاهی گذرا داریم به وضعیت استفاده از اینترنت و آنچه روانشناسان تاکنون در باب تأثیر [آن] بر افراد بیان کردهاند.هسته اصلی این پژوهش برخاسته از یک رویکرد فرهنگی به روانشناسی است که میکوشد تا تجربه انسان و مفهوم خود را درارتباط با فرهنگ که برای بررسی فرهنگ اینترنت وتأثیر آن برکاربرانش ضروری است،بافتی کند.
● زندگی آنلاین
بنابر آمار ۶۶میلیون آمریکایی در سال ۱۹۹۸ آنلاین بودند،این رقم در سال ۱۹۹۹ ،۸۳ میلیون(۳) و اکنون بیش از نیمی از جمعیت ایالات متحده آنلاین هستند.(۴) مردم آمریکا در کل درخصوص استفاده از اینترنت و افزایش دسترسی به آن نظر مساعدی دارند(خوشبیناند).(۵)ما شاهد اشتیاقی مهار ناشدنی به اینترنت هستیم.طبق نظرسنجی اخیر موسسه گالوپ(۶) مردم برخی امور خود از جمله کسب اطلاعات(۹۵% کاربران)،ایمیل (۸۹%کاربران)،چت (۲۱% کاربران) و خرید (۴۵% کاربران) را به صورت آنلاین انجام میدهند. شاید مهمترین نکته این باشد که بیش از نیمی از آمریکاییها در خانه خود به اینترنت و ایمیل دسترسی دارند.(۷)
به رغم دغدغه های اخیر در خصوص ایمنی آنلاین،انگیزه مردم از استفاده از اینترنت برای مقاصد تجاری همچنان مشخص نیست.نظرسنجیهای اخیر نشان میدهد که مردم درخصوص کامپیوتر و اینترنت نظر بسیار مساعدی دارند. از میان کسانی که از اینترنت استفاده میکنند،۷۲% از کاربران آمریکایی معتقدند که این وسیله زندگی آنها را بهبود بخشیده است.(۸) در نظرسنجی مشترکی که توسط رادیو سراسری ملی،بنیاد خانواده کایزر(۹) و مدرسه دولتی کندی دانشگاه هاروارد انجام شد،نتایج تقریباً یکسان بود.(۱۰) جای تعجب نیست که این نظرسنجی نشان داد که کودکان در قیاس با والدین خود نسبت به اینترنت خوشبینترند.اما این نتایج با دغهدغههای مربوط به تأثیر شخصی فناوری بر روابط اجتماعی و زمان کمتری را با خانواده سپری کردن تناسب دارد.
محققان اخیراً سرگرم بررسی این مسأله هستند که چگونه رشد استفاده از فناوری اطلاعات،بر افراد و جامعه در سطح گستردهتر تأثیر میگذارد.
● استفاده از اینترنت و انزوای اجتماعی
مطالعات اخیر مسایلی را درخصوص تأثیرات منفی بالقوه رسانههای جدید پدید آورده است.
دانشمندان علوم اجتماعی هر روز بیش از پیش درخصوص تأثیرات شناختی و عاطفی شبکه بر کاربرانی بحث میکنند که توجه ویژه آنها به پتانسیل موجود در ارتباطات نوشتاری اینترنت به مثابه ابزاری در جهت ایجاد ارتباطات اجتماعی است.خاصه در میان روانشناسان، مجموعهای از اسناد در حال شکلگیری است که به برخی تناقضات شگفتانگیز و قابل توجهی اشاره دارند.در ظاهر امر،به نظر میرسد فناوری،روابط اجتماعی را تقویت میکند در عین حال روان شناسان در پی اثبات خلاف این قضیه در مورد کاربران هستند.روانشانسان دانشگاه کارنگی ملون در این خصوص پژوهش مفصلی را انجام دادهاند.(این پژوهش را هنرمندان (بازیگران) برجسته رسانههای جدید به لحاظ مالی بسیار حمایت کردند).(۱۱)محققان(۱۲) نحوه تأثیر ارتباطات بر متغیرهای سازگاری اجتماعی را بررسی کردهاند.آنچه یافتند عبارت بود از رابطه ای به ظاهر متناقص میان افزایش ارتباطات و افزایش انزوای اجتماعی.اینترنت افزایش بالقوهای در شماری از روابط اجتماعی ایجاد میکند در عین حال،در بسیاری از موارد،آن روابط به نحو آشکاری باروابط آفلاین افرادمتفاوت است.افرادآنلاین تمایل دارند بهترین چهره را از خود عرضه کنند تا در واقع خود ایدهآل خود را عرضه کنند. (۱۳) این مسأله تفاوتی با آنچه ما در دنیای آفلاین انجام میدهیم ندارد اما فضای ساختگی ارتباط آنلاین، بسیاری از اطلاعات موجود در ارتباط آفلاین را از میان میبرد. بسیاری ازکاربران شبکه تنهابمنظور اینکه دریابندشخصی که آنها بطور آنلاین او را میشناسند،دقیقاً همان شخصی نیست که بطور آفلاین در نظر دارند،ارتباطات آنلاین خود را افزایش میدهند.(۱۴)من در اینجا قصد بزرگ کردن داستانهای مردان ۵۰ سالهای که خود را به شکل دخترهای نوجوان درمیآورند ندارم،اما در مصاحبهای که با مردم داشتم،اغلب آنها معتقد بودند در بیان هویت خود صادقاند و احساس میکنند که مخاطب آنها نیز در اینترنت صادق است.آنها همچنین ابراز می نمودند که چگونه در ارتباط حضوری با افراد،تقریباً با عکسی مواجه نشدند که برایشان بیگانه باشد.(۱۵) برخی جایگاههای ارتباط آنلاین،بحثهای خارج از موضوعات تعریف شده در فهرست ایمیل،تابلوی اعلانات یا اتاق چت را تشویق میکنند.نکته جالب اینکه سندی بیاعتبار میگویدهمجنس بازان زن و مرد در انتقال روابط از آنلاین به آفلاین موفقترند.(۱۶)از دیگر فاکتورهای مؤثر آنست که گفتمان آنلاین در قیاس با ارتباط آف لاین آهستهتر و زمانبرتر است.بنابراین یکی دیگر از شرایط، شرایطی است که افراد در آن،زمان را به طور آفلاین و دور از شبکه سر میکنند و کمتر به ارتباطات اجتماعی آنلاین میپردازند.
پژوهش دانشگاه کارنگن ملون نشان میدهد زمانیکه صرف ارتباط اجتماعی رودررو میشود، بر سازگاری، انزوا و رفتار اجتماعی تأثیر میگذارد(۱۷) و این یافتهها در شرایط دیگر نیز عیناً اجرا شدهاند.شرکتکنندگان پژوهش دانشگاه استنفورد نشان دادند که آنها زمانی را که صرف ارتباطات آنلاین میکنند به قیمت از دست دادن زمان برای سایر فعالیتهای اجتماعی است.(۱۸)پژوهشی که به طور مستقیم به رابطه بین استفاده از اینترنت و انزوای اجتماعی پرداخته بود نشان داد که بین تعداد ساعاتی که صرف اعتبار آنلاین؛ انزوای اجتماعی و عاطفی میشود رابطه آشکاری وجود دارد.(۱۹) در پژوهشی که اخیراً در مورد ۱۳۰۰ دانشجو در ۸ مؤسسه انجام گرفته است، ۱۰% از شرکتکنندگان در این پژوهش،از اینترنت برای سنجش میزان تأثیر آن در مطالعاتشان استفاده کردند.(۲۰) این یافتهها واکنشهایی را در پی داشته است.در عین حال،تنها در جاهایی که کانالهای ارتباطی آفلاین و نیز آفلاین وجود داشتهاند،نتایج متضاد بدست آمده است.به عنوان مثال در اثر اخیری از پروژه اینترنتی پیو،(۲۱) مشخص شد که زنان،اینترنت را فرصتی برای گسترش ارتباطات اجتماعی نهادینه شده،ارتباط با دوستان و خانواده دانستهاند ومعتقد بودند که اینترنت سبب میشود احساس وابستگی و تعلق بیشتری کنند و این وسیله به لحاظ عاطفی آنها را تقویت میکند.بنابر پژوهشهای روانشناختی انجام شده درخصوص تأثیر رسانههای جدید بر جامعه، پیشکشیدن کابوس اعتیاد به اینترنت یا بحث درباره ی اینکه آیا کامپیوترها اذهان ما را مختل می کنند،بیهوده است.آنچه از همه جالبتوجهتر است، عدم موفقیت در بافتی کردن تجربه فردی کاربر اینترنت در یک بافت اجتماعی وسیعتر است.اینگونه مطالعات صرفاً بر متغیرهای شخصیت تأکید دارند و به بافت فرهنگی تجربه انسانی کاری ندارند.مطمئناً بسیاری خواهند گفت که این بررسیها خارج از حوزه روانشناختی است.اما سنتی دیرپا در روانشناسی وجود دارد تحت عنوان روانشاسی فرهنگی و میان فرهنگی که ویلهم وونت،(۲۲) پدر روانشناسی مدرن ـ اگر نگوییم مؤسس آن ـ دست کم پیش قراول آن بود.(۲۳)
● فرهنگ و روانشناسی:
▪ خودآگاهی
چشمانداز میان فرهنگی سنتی در روانشناسی،درحمایت از ارزشهای فرد محور در مقابل ارزشهای خانوادگی و ملی به نحوه ی تفاوت غرب فردگرا و شرق جمعگرا اشاره میکند.در عین حال،این چشمانداز،میکروسکوپی انسانشناختی در دست نمیگیرد تا ببیند که بسیاری از ارزشهای جمعگرا در غرب نیز ارزش محسوب میشوند(نظیر میهندوستی) و غربیها همچنان پایبند قوانین قشربندی اجتماعی ـ اقتصادی هستند.به عنوان مثال،آمریکاییها ممکنست از موفقیت آزادی سخن بگویند اما آزادی،در بطن شرایطی از قوانین و لوازم «فرهنگی شده» یا «اشتراکی شده»ای است که این گروه آن را تأیید کردهاند. تمایزات عمدتاً ناشی از مسایل مربوط به ارجاعات بین فردگراها وجمعگراها است اما به اعتقاد من اینها در واقع،بیشتر پدیدههای زبانی و معناشناختیاند تا پدیده های خارجی و عینی.به عنوان مثال،اثر تکراری تریندیز،ام سی کاسکر،و هوی(۲۴) حاکی از تقابل میان دانشجویان آمریکای شمالی و چینی دارد.در این اثر دانشجویان آمریکایی عمدتاً توصیفهای شخصیای را برمیگزینند که اصطلاح محور هستند(و منعکس کنده ویژگیهای شخصیاند تا اهداف گروهی).یک دانشجوی آمریکای شمالی ممکنست این جمله را بگویدکه«من باهوش هستم»اما میتوان گفت که او نیز (همانند جمعگرایان) طرفدار اهداف یا استانداردهای گروهی و جمعی است.در واقع،او درحال یکی شدن بافرهنگ گستردهترافراد باهوش وجایگزین کردن خود(مذکریا مؤنث) با ساختار آن گروه است.تا دهه ۱۹۹۰ زمانی که روانشناسان تفاوت فرهنگی را بررسی میکردند،بر اساس هویتهای فردگرا و جمعگرا و جوامع میاندیشیدند و شاید چنین تفکری درخصوص رشتههای دیگر نیز وجود داشته باشد.روانشناسان فرهنگی، مقارن با تغییر در روابط بین شرق و غرب،به انحاء مختلف به تفاوتها توجه بیشتری کردند و متغیرهای معنادارتر را در ارتباط با فرهنگ و هویت، مدنظر قرار دادند. خاصه،مارکوس و کیتایاما(۲۵) وسینگلیز(۲۶) چارچوبی نظری (مفهومی) تهیه کردند که خودآگاهی فردی یا به عبارت دقیقتر خودشناسی را در ارتباط با هویت فرهنگی بررسی میکرد.آنها این ساختار را به دو متغیر تقسیم کردند:متغیرهای مستقل و غیرمستقل و ابراز نمودند که این متغیرها دو به دو ناسازگار یا قائم نیستند بلکه در شخص به صورت رشتههایی،با هم همزیستی دارند و توسط عوامل (تعیینکنندههایی) فرهنگی تقویت یاسرکوب میشوند.(۲۷)خودآگاهی مستقل، واحد و ثابت است که تأکید بر تواناییها، افکار، احساسات درونی و توجه به منحصربه فرد بودن و تقویت، اهداف شخصی آن را تعدیل میکند.خودآگاهی وابسته به هم،انعطافپذیر و متغیر است که بر نقش و روابط مردم و جایگزینی مناسب افراد تأکید میکند.امتیاز استفاده از خودآگاهی به مثابه مدلی برای توصیف فرد در ارتباط با جامعه آن است که خودآگاهی درجات مختلف مفاهیم مستقل و وابسته به هم را در ارتباط با فرهنگ توضیح میدهد.جای تعجب نیست که یکایک این متغیرها بامفاهیم سنتیتر فردگرایی و جمعگرایی کاملاً در ارتباطند.(۲۸) درعین حال، خودآگاهی یاخودشناسی تاحد زیادی تحت تأثیرمرزها وساختارهای فرهنگی نظیر جغرافیا قرار میگیرد: به عنوان مثال فرهنگهای جمعگرا و روستایی،به هم وابستهتر هستند(۲۹) تا فرهنگهای به اصطلاح فردگرای شهری.(۳۰)
نظر به همپوشانی بالقوه میان متغیرهای مستقل و وابسته به هم،به عنوان مثال میتوان ملاحظه کرد که چگونه جوانب فرهنگی جمعگرا را میتوان در جوامع فردگرا یافت.افراد واقع در فرهنگهای غربی،عمدتاً خودآگاهیهایی دارند که در تمام شرایط ثابتاند یا دست کم افرادی که از پیش زمینه ای فردگرایانه برخوردارند خود را چنین میپندارند.افراد فرهنگهای جمعگرا بر شباهتهای مشترک خود با یک گروه قابل تشخیص،تأکید دارنداما این مسأله را شاید بتوان درخصوص غربیها نیز عنوان نمود.من بین آنچه آْن را ارزش میخوانیم و آنچه واقعیت است تمایز قائل میشوم.به اعتقاد من میان این دو فاصله و تمایز وجود دارد.توضیح اینکه، فرهنگ ممکنست بمعنای هر اجتماعی باشدکه خصیصه ای وحدتبخش داشته باشد: دینی (مسیحی یا یهودی)، جغرافیایی (آسیایی یا آفریقایی)، موقتی(۳۱)، پزشکی (افرادی که با ایدز یاسرطان دست و پنجه نرم میکنند)،روانی (خبرن،اسکیزوفرنی)،شخصیتی (افراد شبزندهدار،افراد سحرخیز،افراد درونگرا و برون گرا) یا حتی موقتی باشد- مثلاً ممکنست من برای مدتی به فرهنگ کسانی درآیم که از روزگار بدی برخوردارند.من در تمام فرهنگها خود را در حال ساختن خودآگاهی خود مییابم.امکان دارد که بخواهم در تمام شرایط و قلمروهای مختلف وجودم ثابت بماند،اما این مسأله در عمل تجربهام را از خودم محدود میکند.نظر به مثالهایی که زده شد میتوان دریافت که انسان بخشی از فرهنگهای بسیاری است و امکان ندارد که با یکی صرفاً،یکسان گردد.انجام چنین کاری تمرینی است برای محدود کردن خودآگاهی. (۳۲) اما احتمالاً ممکن است فرهنگی برای افرادی که به لحاظ فرهنگی محدود هستند وجود داشته باشد.ساخت خودآگاهی از همان آغاز، انبوهی از آثار علمی را در حوزه فرهنگ،هویت و کارکرد اقتباسی پدید آورده است.کراس و مدسان(۳۳) در بررسی تفاوتهای جنسی دریافتند که مردان درک مستقلتری نسبت به خود دارند.حال آنکه زنان از خودآگاهیهای به هم وابستهتری برخوردارند.جالب آنکه به نظر میرسد خودآگاهی نه تنها تحت تأثیر جنس یا سیاست قرار میگیرد بلکه موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی نیز میتواند آن را تغییر دهد.در فرهنگهای وابسته به هم،آنها که ازموقعیت اقتصادی ـ اجتماعی بالاتری برخوردارند،بیشتر میل به انفرادی کردن جایگاه خود در آن فرهنگ داشته اند.(۳۴) سن و سال نیز ظاهراً تأثیر مشابهی دارد.دست کم درجوامع آسیایی،هرچه افرادمسنتر باشند خودآگاهی آنها نیز مستقلتر است.(۳۵) شواهد نشان میدهد که خودآگاهی مستقل با رقابت درارتباط است.(۳۶)بعلاوه مشکلات روانشناختی نظیر افسردگی ظاهراًهنگامی بروز میکنندکه خودآگاهی فرد با ساختارهای عمده اجتماعی که فرد در آنها زندگی و کار میکند سازگار نباشد،(۳۷) این همان چیزی است که به لحاظ گفتاری به شوک فرهنگی معروف است و سرانجام درخصوص رسانهها تمایل شخصی به تبلیغات نیز تا اندازهای تحت تأثیر خودآگاهی است.به عنوان مثال، تبلیغاتی که پیوستگی یا اشتراک رانشان میدهند،عمدتاً برای افراد بهم وابستهاند حال آنکه تبلیغاتی که ازرفتار خودمختارانه حمایت میکنند به افراد مستقل تعلق دارند.با این همه، به رغم این عمق کار، در ادبیات روانشناسی هیچ چیز وجود ندارد که نشانگر رابطه خودآگاهی با هر رسانه دیگر،خاصه رسانههای جدید باشد.
● اینترنت به مثابه فرهنگ
مشخص نیست که اینترنت بر روانشناسی خود چه تأثیری خواهد گذاشت خاصه از آن رو که این وسیله روز به روز جهانیتر شده، راه خود را در درون فرهنگهای روستایی و سنتی به هم وابسته باز میکند.میتوان توصیفی افراطی در خصوص دیدگاههای به هم وابسته از خود در ارتباط با جامعه ارایه نمود.به نظر میرسد که اینترنت به جوانب فرهنگهای مختلف(فردگرا و جمعگرا) امکان میدهد تا دریکدیگر نفوذ کنند.نظر به میلیونها کاربر شبکه و علایق مختلف آنها،اینترنت چه فرهنگی را میسازد؟آیا اینترنت فرهنگی عمدتاً فردگراست یا جمعگرا؟ آیا اینترنت فضاهای شخصی را در زندگی شهری کوچک ایجاد میکند یا گمنامی زندگی شهرنشینی را تقویت میکند؟ یا اینترنت محلی است که خلوت ندارد تا افراد در آن بتوانند به حیاط پشتی خود نظر افکنده و هر کس در آن وظیفه خود را بداند یا محلی دوستانهتر باشد که همه اسم یکدیگر را بدانند؟ آیا فضای مجازی، محلی دوستانه است؟ آیا ما واقعاً راجع به دهکده جهانی یا نوعی جنگل شهری صحبت میکنیم؟نظر به خودآگاهی، بررسی اینکه آیا ما خاصه در تعیین وابستگیهای سالم بومشناختی در ارتباط با وابستگیهایی که آسیب شناختی یا عمل غیر عادی هستند، هر ارزشی را به یک فرهنگ و نه فرهنگهای دیگر نسبت میدهیم،دشوار است.من به عنوان یک انترن بالینی معتقدم که آن ارزش،به وابستگیهایی منسوب میشود که رضایت بخش و به لحاظ عاطفی تقویتکننده هستند و به لحاظ شناختی،وابستگیهایی هستند که رشد را افزایش میدهند.بنابراین،وابستگیهای کامپیوتری، در فرهنگی شبکه چگونهاند؟شبکه ظاهراً مجالی است که در آن وابستگیهای بی شمارند یا دست کم بیش از زندگی عادی هستند.اما آیا میتوان گفت که این وابستگیها رشد را تقویت میکنند؟الن آلمن(۳۸) در مقاله کوتاهی در نشریه هارپر به نیکی جوهر این مسایل را یافته است. او با چند جنبه اساسی رسانههای جدید مواجه میشود و بسیار هوشمندانه میگوید اینترنتی که روز به روز تجاری میشود به یک خودشیفتگی بسیار بچهگانه،و یک خودپرستی، متمایل میشود.او حسن تعبیرهای رسانههای جدید را توصیف میکند: "کامپیوتر من،یاهوی من". رسانه ها سبکی از شخصیت و وجود را به ما تحمیل می کنند. برای مثال من در منزل کامپیوترم را با همسرم شریک می شوم و هر دوی ما بلافاصله با یک نرمافزار و صور آنلاینی مواجه میشویم که ما را مجبور میکند که خودمان را به صورت فردی درآوریم، معرفیمان از خودمان در دنیای کامپیوتر مانند جزیره جدا شده میشود. جفت بودن یا گروهی بودن در دنیای آنلاین بسیار دشوار است.آیا تاکنون سعی کردهاید با دوست خود یا شخص دیگری در شبکه سیر کنید؟کاربر اینترنت با این وسیله میتواند تجربهاش را بگونهای بسازد که با سایر رسانهها مثل تلویزیون،رادیو و چاپ بسیار متفاوت است.سایتهای پورتال، رادیونت، پیشنویس تقسیم فایلها بین کاربران و سرویسهای خبری رایج،روند خرید را فردی کردهاند(۳۹) این ابزار و صدها ابزار دیگر تجربه ای بسیار فردی شده را به افراد ارایه میکنند.همه این ابزار آلات شخصیکننده راه افراط را پیمودهاند و من فکر میکنم آنها به نوعی از بینش فردگرایی منتهی می شوند که چنانچه مورد توجه قرار نگیرد،روابط اجتماعی و مهمتر مسوولیت اجتماعی را کاهش میدهد.اینترنت تجربهای مجازی را صرفنظر از فرهنگ زندگی آفلاین در اختیار ما مینهد: خرید،سفر و کار، همگی در خانه انجام میشود،حتی می توانید درمان شناس خود را نیز در خانه بینید.این امر به قول آلمن،"غایت به حاشیه راندن هستی است".عجیب آنکه،برخی ترسیدهاندکه فناوریهای اطلاعات ممکنست فضای شهری را متروکه کند،(۴۰) هرچند این روند ممکن است بیشتر جایگزین حومه شهر شود.کن گرگن(۴۱) سال گذشته در کنفرانس «فناوری و هویت» که در دانشگاه کرنل برگزار شد،درخصوص پدیده سیلوهای ایدئولوژیکی که در اینترنت بوجود آمده است سخن گفت که این سیلوها به افراد منزوی فرصتی میدهند تا زبان و آراء مشترک بیابند و آراءشان را حتی بدون کمک فرهنگهای دیگر تثبیت کنند.مسلماً،این امر بسته به اینکه آیا شمابرای دیدگاههای افراد دیگر گروه ارزش قایل هستید یاخیر،میتواند هم خوب وهم بد باشد.
اما آنچه شبکه تاکنون فراهم نکرده،فضاهای عمومی مجازیای است،مانند فضاهای عمومی زندگی آفلاین،که ما در آن مجبور میشویم با کسانی که دیدگاههای متفاوت دارند صحبت کنیم.اندرو شاپیرو(۴۲) مدیر نهاد سیاستگزاری اینترنتی آسپن نیز مسأله شخصیسازی را مورد بررسی قرار داده است.او میگوید"تمایل به شخصیسازی بسیار است.اما... سفارشی کردن کامل زندگی،ارتباط جوامع محلی را که بسیاری از آنها پیشتر به نحو تأسفباری ضعیف شدهاند،ضعیف میکند".این بدان معنا نیست که زندگی همراه با شبکه فرصتی برای تجربیات مشترک فراهم نمیکند،بلکه باید پرسید که این وسیله چه مواقعی با زندگی بومی کاربر پیوند میخورد و خاصه اینکه جوامع آنلاین دیرپا و یکپارچه(به هم پیوسته)،جوامعی هستند که اعضای آنها درابتدا یکدیگر را درفضای آفلاین ملاقات کردهاند و تقریباً روابط نزدیکی در زندگی با هم داشتهاند.نظر به تأثیرات بالقوه شخصیسازی و بینش فردگرایی،آیا وب را میتوان فرهنگی متحد شده در نظر گرفت یا آیا میتوان آن را مجموعهای از وابستگیهای یک بعدی توصیف نمود؟من بعنوان یک محقق مایلم بدانم که آیا افراد میتوانند با زندگی همراه با شبکه خود را تطبیق دهند و همچنان در زندگی آف لاین نیز مؤثر و کارآمد باشند؟خودآگاهی،انعطافپذیر است و میتوان آن را در اولویت قرار داد یا توصیف نمود،(۴۳) بنابراین به نظر میرسد که این مسأله امکان پذیر است.نیز امکان دارد که ما به منظور عمل کردن در جهانی سیمی نیازمند دو فرهنگیتر شدن باشیم(هم فرهنگ مستقل و هم به هم وابسته).در اختیار داشتن هر دوی این فرهنگها ظاهراً برای برقراری ارتباط وعمل کردن در فضایی چندفرهنگی ضروری است.(۴۴) تازمانیکه درخصوص این سؤالها تحقیق شود،همه،صرفاً بحرانسازند.همانگونه که درآغاز مقاله گفتم،این تأملات ابزاری برای طبقهبندی افکارم با هدف انجام تحقیقی تجربی درخصوص این پدیدهها بوده اند.بدین منظورتصمیم گرفتهام پژوهشی درخصوص خودآگاهی آغاز کنم و تأثیرات موقعیت جغرافیایی،وسعت و بعد جامعه و زبان را در آن (خودآگاهی) و ارتباط آن با استفاده از اینترنت و انزوای اجتماعی را بررسی کنم.
● نتیجه گیری
نیل پستمن(۴۵) درسخنرانی خود درجلسه افتتاحیه انجمن محیط زیست ورسانه از ماخواست تا اخلاق را در رابطه با فناوری وشیوههای برقراری ارتباط درنظر بگیریم.بعنوان بخشی از این درخواست،به ما یادآوری شد که بررسی کنیم که چگونه فناوری،کاربرد خود را شکل میدهد.یعنی چگونه هر نوع فناوری روش استفاده از آن را دیکته میکند؟
این همان نکتهای است که مرا از نظام روانشناسی به اکولوژی رسانهها برد و البته از طریق مطالعه آثار اندیشمندانی چون والتر آنگ،ایلیش و ساندرز و مارشال ام سی لوهان.(۴۶) به اعتقاد من ما نه تنها باید این پدیدهها را بررسی کنیم بلکه باید عمل کنیم و من نمیتوانم فوراً یک نسخه تجویز کنم ـ این مسایل پیچیدهاند و مطالعه بیشتری را میطلبند،اما دست کم میتوانیم درباره نحوه ایجاد یک رسانه جدید،یک رسانه مدنی و نه صرفاً یک رسانه شخصی بیندیشیم.
نویسنده: استفان بیگز
مترجم: کامبیز پارتازیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست