سه شنبه, ۲ مرداد, ۱۴۰۳ / 23 July, 2024
سفرهای من خوشمزه است
![سفرهای من خوشمزه است](/web/imgs/16/151/lksm41.jpeg)
من در اهواز به دنیا آمدهام و تا دو سال بعد از جنگ هم در اهواز زندگی میکردم. از آن سالها تاکنون اگرچه سفرهای زیادی در داخل کشور داشتم، ولی یک بار برای سمیناری به اهواز رفتم که فرصت شد آن فضای نوستالژیک کودکیهایم را با فراغ بال ببینم. بیش از هر چیز دیدن دبستانم برایم جالب بود؛ دبستان دکتر هوشیار که تا اندازهای نمای بیرونی آن حفظ شده بود. اگرچه تغییراتی هم داشت. چیز غمانگیزی که آنجا دیدم، خراب شدن بسیاری از آثار قدیمی و تخریب محلههای قدیمی بود. شاید بگوییم در خوزستان جنگ بوده و این خرابیها متاثر از آن است. ولی مساله اینجاست که در دیگر مناطق کشورمان هم شاهد چنین صحنههایی هستیم. در حالی که ما باید محلههای قدیمیمان را برای نسلهای بعد حفظ کنیم.
خوزستان دیدنیهای بسیار زیادی دارد. چغازنبیل یکی از دیدنیهای آن است که هنوز خیلیها آرزوی دیدنش را دارند و فرصت این سفر برایشان فراهم نشده است. شوشتر هم واقعا جای عالی و زیبایی بود. اگرچه بسیاری از بناهایش را در جنگ از دست داده است. هفتتپه فوقالعاده دیدنی است. البته من در این سالها دیگر به هفتتپه نرفتهام. شاید اینجا هم مثل خیلی از جاهای دیگر تغییر کرده باشد. یکی از جالبترین خاطرات من پنجشنبه و جمعههایی است که به دیدن فامیلهایمان به آبادان میرفتیم و در این مهمانیها و حتی در زندگی روزمرهمان غذاهای بسیار خوشمزهای میخوردیم. راستش خوزستان است و غذاهای دریایی و فلافلهای خوشمزه و سمبوسههای عالی با سس انبه، قلیه ماهی، ماهی صبور، ماهی زبیدی و خیلیهای دیگر. البته آن آبمیوهها و کوکاهایی که در حجم زیادی یخ میریختند هم هنوز از ذهنم پاک نشده است.
چیزی که ما باید برای آن ارزش زیادی قائل شویم، میراث فرهنگی است. میراث فرهنگی هم فقط ۳۳ پل و تختجمشید نیست. بلکه لباسها، غذاها، صنایع دستی، آدمها و کشاورزی و حتی جنگلهای کشورمان همه جزو میراث فرهنگی هستند. به عبارت دیگر هر چیزی که متعلق به عموم مردم است، جزو میراث فرهنگی است.
ما حق نداریم خانه مادربزرگمان را که ۴۰۰ سال قدمت دارد براحتی خراب کنیم و جای آن برج بسازیم برای کسب مال بیشتر. این خانه برای همه هموطنان ماست و از آن گردشگرانی است که به کشور ما میآیند و اینجا هزینه میکنند.
من بسیار زیاد اهل سفر هستم. هم به کشورهای خارجی زیاد رفتهام و هم مناطق مختلف کشور خودم را دیدهام. سفرهای ایرانم را بسیار دوست دارم و در آنها به صورت هدفمند از غذاهای قدیمی که در حال فراموشی هستند، یادداشتبرداری میکنم تا در اندازه خودم بتوانم سهمی در ثبت این غذاهای اصیل ایرانی داشته باشم. همیشه در ثبتهای ملی و جهانی، صحبت از چوگان و تار و سهتار نیست. باورتان میشود که در جنوب تعدادی از غذاهای اصیل جنوب ایرانی را عربها به نام خودشان زدهاند و در شمال، غذاهای ایرانی را روسها به نام خودشان کردهاند و ترکیه هم بسیاری از غذاهای ما را براحتی به نام خودش کرده است؟! مثلا یک پیشغذا در شمال ایران تهیه میشود که ترکیبی از بادمجان و سیر و ماست است. این غذا را ترکها به نام خودشان کردهاند.
شیوه سفرهایم برای یادگیری غذاهای مختلف به این گونه است که هر جا میروم، آدمهای مسن آن منطقه را پیدا میکنم، در خانهشان را میزنم، خودم را معرفی میکنم و از آنها میخواهم که به من یک غذای قدیمی را یاد بدهند. همان موقع هم دستور پختش را یادداشت میکنم. جالب است بدانید من بیش از هزاران معلم و استاد برای آشپزی دارم که تعداد زیادی از آنها همین زنان و مردان پیر کشورمان هستند که اتفاقا علاقه زیادی به حفظ غذاهای اصیل در برابر پیتزا و انواع ساندویچ دارند، از پیرزنی که در یکی از روستاهای خوزستان به من پخت نوع خاصی آش را یاد داد تا مرد دهقانی که همین چند وقت پیش به من نوعی ماهی کبابی شمالی یاد داد که من وقتی طعم آن را چشیدم از خودم متحیر شدم که چطور تاکنون چنین دستور پختی را برای ماهی نمیدانستم.
مثلا در ابیانه خانمی یک نوع عدس گرد مثل توپ را به من معرفی کرد و اتفاقا یک شیشه از همان عدس را هم به من داد. او می گفت زمانی ما عدسیها و عدس پلوهایمان را با این نوع عدس میپختیم. ولی الان کم است یا در کاشان غذایی به نام برنجک پیدا کردم و همچنین شامی هویج. کاشانیها استاد پخت شامی هویج هستند.
سفرهای من خوشمزه هستند. در همه این سفرها خانوادهام هم همراهیام میکنند و ما با هم به تجزیه و تحلیل دیدنیها میپردازیم. من فرزند سه سالهام را به جای آن که پای کامپیوتر و بازیهای مختلف بزرگ کنم به سفر میبرم و معتقدم که بچهها باید گوسفند را لمس کنند و خودشان مرغ و اردک را دنبال کنند و از نزدیک ببینند که چگونه کشاورز با زحمت و سختی گندم را درو میکند.
برای سفرهایم اصلا سخت نمیگیرم که البته بخشی از آن را از همسرم یاد گرفتهام. بعضیها میگویند مگر میشود با بچه کوچک سفر کرد؟ من میگویم بله میشود و بارها در مناطق مختلف این شیوه را امتحان کردهام. من یک کولهپشتی مخصوص کودک دارم که حتی بچهام را در آن گذاشتهام و به بالای کوه رفتهام. برای اقامتم هم هیچ محدودیت خاصی ندارم. فقط آرامش برایم مهم است. یک بار در هتل میخوابم و یک بار هم روی زمین. معتقدم فرزندم هم باید همین سختیها را ببیند و بچشد و در سفر یاد بگیرد که ایمان، عشق، گذشت، محبت و خدا در زندگی اهمیت زیادی دارند.
تعمیرکار درب برقی وجک پارکینگ
دورههای مدیریتی دانشگاه تهران
فروش انواع ژنراتور دیزلی با ضمانت نامه معتبر
ویدیوهای آموزشی هفتم
مسعود پزشکیان ایران دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم دولت رهبر انقلاب مجلس محمدجواد ظریف مجلس دوازدهم انتخابات
هواشناسی قتل شهرداری تهران تهران سازمان هواشناسی پلیس شورای شهر تهران علیرضا زاکانی تب دنگی سیاست اربعین پشه آئدس
قیمت خودرو خودرو بازار سرمایه حقوق بازنشستگان قیمت دلار واردات خودرو بازار خودرو ایران خودرو سایپا قیمت طلا برق مالیات
سعید راد سینمای ایران سینما درگذشت دفاع مقدس عاشورا بازیگر فضای مجازی تلویزیون کربلا
دانشگاه فناوری دانش بنیان شرکت دانش بنیان حوزه علمیه دانشگاه تهران سازمان امور دانشجویان
رژیم صهیونیستی کامالا هریس جو بایدن غزه دونالد ترامپ فلسطین اسرائیل یمن آمریکا روسیه چین ترامپ
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات لیگ برتر المپیک 2024 پاریس سپاهان لیگ برتر ایران باشگاه استقلال المپیک
فیلترینگ همستر کامبت ایلان ماسک سامسونگ سرعت اینترنت شرکت های دانش بنیان مایکروسافت گوگل تلفن همراه
سرطان دیابت فشار خون آلزایمر چاقی رژیم غذایی بارداری ویتامین مغز استرس افسردگی