سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
آموزش فن و فن آوری,ابزار کار هنری
در ماه مِه ۱۹۹۸، جمعی از پژوهشگران و صاحبنظرانِ آموزش عالی اروپا و آمریكا ۱ در شهر گلیون سوئیس گرد آمدند تا دربارهی بحران آموزش در آستانهی قرن بیستویكم تبادل نظر كنند. مضمون پژوهشها و گفتوگوهای این همایش، جملگی دربارهی تحلیل بحران، بازنگری در هدف و نقش آموزش عالی و همچنین ضرورت دگرگونسازی ساختار آموزش عالی بود. آنها سرانجام در بیانیهی همایش، همرأی با یكدیگر ریشهی بحران را در فضاـ زمان درحالتغییر، ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات جهانی، پدیدهی جهانیشدن، پیشرفت بیسابقهی فنآوریهای اطلاعات (در حجمی كه آن را انقلاب در فنآوری اطلاعات مینامند)، دگرگونی مناسبات میان بازارـ دانش و هنر و همچنین شكاف میان آموختههای دانشگاهی و كار واقعی یافتند. مسئله این است كه توسعهی ارتباطات جهانی به تبادل انبوه اطلاعات (از طریق شبكههای جهانگستر ـ اینترنت) میان انسانها و فرهنگها انجامیده و شرایط ذهنی و فرهنگی دائماً متغیر و پویایی را پدید آورده است. در چنین شرایطی، مجموعهی ارزشها و باورها چه در فرد و چه در جامعهی معین و نیز جامعهی جهانی دستخوش نسبیت و دگرگونی دائمی است و مهمتر اینكه پیشبینی تغییر بعدی و راهبرد آن نیز ناممكن شده است. در این میان، نظام آموزشی، كه برای تعیین هدف و برنامه به حدودی از ثبات نیاز دارد، و همچنین دانشگاه كه همواره كانون اصیلترین تكاپوهای علمی و فرهنگی بوده و متعهد به حفظ اصول اخلاقی و علمی است، وضعی نابسامان یافته است؛ به این معنا كه دیگر توان و شتاب لازم در همسویی و سازگاری با ویژگیهای جهان دگرگونشده را در خود نمیبیند و سردرگم و محافظهكارانه از پسِ روندهای پیاپی و دائماً متغیر حركت میكند. واقعیت دیگر این است كه آموختههای دانشگاهی در قیاس با كار واقعی (در بازار كار) دیگر اعتباری ندارند؛ گواه این فرض شمار دانشآموختگانِ متخصصِ بیكار است. بااینهمه، آموزش عالی هنوز جویای نقش گمشدهای است كه بازگشتش شاید ناممكن باشد. وانگهی نقش «پیشتاز»، این میراث پرجذبهی مدرنیسم، ظاهراً در همهی عرصهها به پایان رسیده است؛ زیرا نوشوندگی و تغییر مداوم به سبب ارتباطات جهانی، عمر پیشتاز را به ماه و هفته میرساند. در این موقعیت، آموزش عالی ناگزیر است آرمانخواهیاش را تعدیل كند و آنچه باید به آن بیندیشد، نه رؤیای پیشتازبودن بلكه واقعیت انعطافپذیری و همترازی با وضع تازه است. چشماندازی كه فرهیختگان همایش گلیون ترسیم كردهاند ظاهراً همهی شاخههای آموزش را در بر میگیرد؛ اما میتوان تصور كرد كه این دشواری در شاخهی هنر بارها بیش از رشتههای دیگر باشد، زیرا شاخهی هنر به جز دوگانگی ذاتی، دچار پیچیدگیهایی است كه با خصوصیات هنر معاصر ارتباط دارد. آموزش هنر از دو دههی گذشته با دشواری روبهرو است، زیرا موضوع آموختنی (هنر معاصر) خود دچار هویتی بیثبات و چندگانه، خصلتی ناپایدار و تصادفی و نظریههایی نسبی و ناروشن است. هنگامی كه جهان هنر دربارهی تعریفناپذیری هنر، درونمایهی متغیر و بیانسجام زیباییشناسی و نسبیت و چندگانگی نقد هنری سخن میگوید و نشانههای هویت این هنر بسیار گوناگونتر از آن است كه در تعریف یا قواعد سبكی معین بگنجد، آموزش هنر باید هدف و برنامهاش را بر كدام پایه و زمینهای بنا نهد؟ اكنون كه نظریه و كُنش هنری موقعیتی وارونه یافتهاند و نظریه چیزی است پیرو آفریدهها و نیز روندهایی كه پیاپی و تصادفی شكفته میشوند، محتوای درس هنر را بر مبنای كدام هویت و اصلیت زیباییشناسی باید استوار كرد؟ اینك، كُنش هنری بیش از گذشته خود را از چارچوب نظریه و زبان ازپیشتعیینشده رها كرده و به گسترهی فراخ و مدامتغییریابندهی تجربهی فردی یا همسویی با سفارش و گرایش بازار روی آورده است. بیگمان، این گوناگونی بیقاعده و بیسبك، برنامهریزی برای آموزش را با مشكل روبهرو میسازد. دشواری دیگر، فراهم آوردن امكان تجربهی عملی در فنآوریهای متنوع تخصصی و لزوم تجهیز كارگاهی به انواع ابزار جدید است. بههرحال، همسویی با واقعیت جاری جهانِ هنر نیازمند تغییر و نوشدن دائمی برنامههای درسی در فاصلهی كوتاه دورههای آموزشی است. بااینهمه، نمیتوانیم بیاعتنا به موقعیت كنونی روند هنری، آموزش را به حال خود واگذاریم تا روش سنتیاش را ادامه دهد. در این صورت، دورههای دانشگاهی هنر چه حاصلی میتوانند داشته باشند؟ و آیا چنین روش و محتوایی نقش و هدف وجودی آموزش هنر را نفی نمیكند؟
اما در اساس، هدف آموزش هنر چیست؟ چه محتوایی باید داشته باشد و دوگانگی ماهویای كه به آن اشاره شد از كجا میآید؟ قرنها پیش از آنكه اصطلاح «آموزش هنر» به عنوان شاخهای از آموزش تخصصی رایج شود، تناقضی میان روش آموزش و ماهیت حرفهی هنری ( تخنه ـ techne ) نبود و تجربهاندوزی تدریجی در كارگاه استاد، اندكاندك شاگرد را به درجهای از مهارت فنی ـ هنری میرساند. چنین بود تا قرن ۱۶ (۱۵۶۲) كه شالودهی آموزش آكادمیك ۲ در شهر فلورانس توسط جُرجُو وازاری بنیان گذارده شد. سرانجام در عصر روشنگری، ژانـ ژاك روسو بود كه نخستین بار با نقد هدف و روش سنتی آموزشِ زمانهاش، امكان تجربهاندوزیهای آزاد و ذوقی را كه با سرشت انسانی سازگار است، در آموزش همگانی ابتدایی و متوسطه طرح كرد. نظریهپردازان آموزش در سراسر قرن نوزدهم در اروپا (بهویژه آلمان) و آمریكا كوشیدند تا اندیشههای روسو را به قالب روش و برنامههای عملی در آورند. در اواخر همین قرن نیز آموزش رشتههای هنری در دورههای دانشگاهی رواج یافت. اما پیش از اینها، دشواری در آموزش هنر هنگامی آغاز شده بود كه مرزی میان هنرهای زیبا و هنرهای كاربردی (صناعت هنری) گذاردند و این تمایز آشكارتر شد وقتی كه رمانتیكها و آرمانگرایان (در اواخر قرن هیجده تا اوائل قرن بیستم) واژههای «خلاقیت»، «خیال» و «بیان» را عناصر ماهوی هنر نامیدند. از آن پس، آموزش هنر كه اصطلاحی ساختهی عصر جدید (روشنگری به این سو) بود، عامل هویتی دوگانه و متناقض شد؛ از آن رو كه بنابر تعریفی ناگفته (ضمنی) میباید دو گونه فعالیت متمایز و گاه متقابل را با هم سازگار كند؛ یعنی به یاری روشِ شناختی ۳ (روش منطقی، نظمدار و علمی) به معرفی كُنشی بپردازد كه تجربههایش سیال و خیالگونه در ساحت آگاهی (معرفت شهودی) و معناآفرینی زیباییشناسانه روی میدهد. آشكار است كه این قلمرو و تجربههایی اینگونه آموختنی نیستند؛ به همین دلیل به نظر میرسد كه روش و موضوع آموختنی با هم سازگاری ندارند. بنابراین، كاركرد آموزش هنر چیست؟ و چه باید بیاموزد؟ در برابر این پرسشها، دو پاسخ یا دو گرایش متفاوت هنوز با هم در چالشاند؛ این در حالی است كه حدود یك قرن است دستهبندی هنرها به زیبا، كاربردی و تزئینی نفی میشود و نیز همگان باور دارند كه شكلبخشی هنری به تصویر ذهنی (اندیشهی هنری) بدون مهارت ناممكن است. بههرحال، گرایش نخست طرفدار آموزش آزاد، دلخواه، تجربهگرا و فردی است؛ درواقع میخواهد با ایجاد فضایی آزاد و پركشش، هنرجو را به تجربهاندوزی وادارد و دانش و مهارت هنری را انتقال دهد و یا خلاقیت احتمالی هنرجو را برانگیزاند. گرایش دوم، آموزش هنر را شاخهای از آموزشهای تخصصی میداند؛ فرآیندی هدفدار و روشمند كه دو هدف اصلی ۴ دارد:
۱. گسترش توانایی ذهنی و دانشاندوزی در زمینهای خاص و همچنین پرورش و پیشرفت مهارتهای فنی در همان زمینه؛ و
۲. توانایی برقراری ارتباط با موضوع آموختهشده و كاربست مؤثر آن پس از پایان دوره.
این دو هدف كاركرد اصلی و همگانی آموزش تخصصی را تعیین میكنند؛ ضمن اینكه مفاهیم كلیدی مانند توانایی ذهنی، دانشاندوزی، مهارتهای فنی و برقراری ارتباط در هر دوران و هر شاخهی مجزّا، درونمایهای خاص و مصداقی متفاوت دارند. آموزش، زیرمجموعهی فرهنگِ جامعه و فرهنگ جهانی است، به همین دلیل نمیتواند كاركردی پایدار داشته باشد. در هر دگرگونی دورانی(تاریخی ـ فرهنگی)، هدف، ساختار و روش آموزش نیز تغییر میكند، زیرا ناگزیر است هدفهای خُرد و كلان خود را با مختصات دورانش همسو كند.بیگمان، در جهان درحالتغییر، دانش و مهارت محتوایی ثابت ندارند، هرچند كه هنوز هدفهای غایی آموزش بر انتقال میراث علمی و فرهنگی، انتقال دانش روز و مهارتهای خاص استوارند. بههرحال، آموزش امروز راه مقابله با ایستایی را در انعطافپذیری روش و محتوای درسی و نیز «آموزش دائم ۵ » پس از پایان دورهی تخصصی و بهویژه فراگیری دانش عمومی، كه آن را «دانش شناختی» نامیدهاند، یافته است. منظور از دانش شناختی مجموعهای است از تواناییهای ذهنی مانند شیوهی تفكر، تفكر انتقادی، تفكر خلاق، انعطافپذیری و توانایی سازگاری با متغیرها، رقابتپذیری در بازار كار، توانایی برقراری ارتباط و تعامل دائمی با فنآوریهای روز در رشتهی تخصصی. این چنین دانشی معطوف است به آگاهیهای فلسفی، فرهنگی، اجتماعی و مهمتر، پرورش تواناییهای خلاق ذهن كه بتوان در شرایط متغیر به بهترین شكل از دانش و مهارت اندوخته بهره گرفت. دانشِ شناختی درواقع نوعی فرهنگآموزی است، با این هدف كه متخصصانی بافرهنگ، متفكر و مدبر پرورش دهد. اگر بخواهیم دو هدف اشارهشده را فشردهتر بیان كنیم، میگوییم هدف كلی و مشترك همهی شاخههای آموزش تخصصی بر سه پایه استوار است: ۱. آموزش فرهنگ، ۲. دانش روز و ۳. مهارتهای تخصصی. این سه وجه در همهی شاخهها از جمله آموزش هنر میتواند راهنمای تعیین هدفهای خُردتر و روش و برنامه باشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست