چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
اتنوگرافی
قاسم حسنی
اتنوگرافی به عنوان یک روش نوعاً به کار میدانی(مشخصا مشاهده مشارکتی)اطلاق میشودکه توسط یک پژوهشگر که در میدان فرهنگی زندگی میکند و آنهایی راکه مورد مطالعه قرار میدهد مطالعات خود را پی میگیرد(John van maane 1996). اتنوگرافی بهطور تحت لفظی یعنی تصویر کردن مردم است. اتنوگرافی توصیف نوشته شدهای از فرهنگ خاص، رسوم، عقاید و رفتار است که مبتنی بر اطلاعات جمعآوری شده از طریق کار میدانی است(ماروین هریس و اورنا جانسون 2000).
اتنوگرافی هنر و علم توصیف کردن گروه یا فرهنگ است. توصیف شاید از یک گروه قبیلهای کوچک در یک سرزمین دور باشد یا حتی یک گروهی در حومه شهری از طبقه متوسط باشد(دیوید فیتومن1998). اتنوگرافی یک روش تحقیق علم اجتماعی است که به شدت به تجربه شخصی، مشارکت تا جای ممکن و مشاهده به وسیله محققانی که در هنر اتنوگرافی آموزش دیدهاند متکی است. این مردمنگاران اغلب در گروههای میان رشتهای کار میکنند. نکته اصلی در مردمنگاری شامل یادگیری زبان و فرهنگ مورد تمرکز یک مردمنگار و مطالعه عمیق یک میدان و قلمرو واحد و یک آمیزهای از روشهای تاریخی، مشاهدهای و مصاحبه است. تحقیق اصلی اتنوگرافی سه نوع از مجموعه دادهها را بهکار میگیرد. که عبارتند از مصاحبه، مشاهده، اسناد. این خود دادههایی را تولید میکند که میتوان به دادههای تولید شدهی نقلقولها، تعریفها و توصیفها، و گلچینهایی از اسناد که در کل یک تولید به صورت توصیف روانی است اشاره کرد. این روایت اغلب با نمودارها، دیاگرامها و موارد اضافی همراه است که به محقق اتنوگراف کمک میکند تا داستان را بگوید(هاموسلی، 1990). روشهای اتنوگرافی میتواند به ساختها و پارادایمها و متغیرهای جدید و برای آزمون تجربی بیشتر در میدان یا از طریق روشهای علوم اجتماعی کیفی، سنتی شکل دهد.
ریشههای اتنوگرافی در انسانشناسی و بعد در جامعهشناسی شکل گرفت. اغلب مردم نگاران موضوعات مختلفی را مورد مطالعه قرار میدهند.
این موضوعات شامل آموزش و پرورش، سلامتی عمومی، توسعه شهری و روستایی، مصرفکنندگان و کالاهای مصرفی در هر عرصه فرهنگ بشری است. در حالیکه مطالعه انتوگرافی جزء به جزء است و نوعی تحقیق اکتشافی به شمار میرود، مردمنگاری دامنه گستردهای از هم روششناسیهای کیفی و کمی، حرکت از یادگیری تا آزمون را ترسیم میکند(Agar1995) با مطالعه اتنوگرافی مسائل تحقیق، دیدگاهها و تئوریها هم ظهور مییابند و هم تغییر میکنند.
روشهای اتنوگرافی ابزاری برای کشف نکات محلی دیدگاه و سرمایههای دانش اجتماع و خانواده نیز است(مول و گرینبرگ 1990) همچنین ابزاری برای شناسایی مقولههای معنایی تجربه بشری چه شخصی و چه غیرشخصی است. همچنین فرایند بررسی را غینی میکند. اتنوگرافی هم دیدگاههای از پایین به بالا و دیدگاههای سیاستگذاران قدرتمند را در بالا نشان میدهد. اتنوگرافی بینشهای تحلیلی جدید را از طریق مطالعه عمیق در حوزههای جذاب شباهت و تفاوت فرهنگ بشری بوجود میآورد. از طریق یافتهها مردمنگاران دیگران را از یافتههاشان آگاه می سازند. برای مثال در تصمیمگیری سیاسی یا نوآوریهای آموزشی از چنین تحلیلهای اتنوگرافی میتواند استفاده کرد.
گوناگونی در روشهای مشاهدهای
تحقیق از طریق مشاهده از روشهای اصلی اتنوگرافی است امّا باید گفت این روش یک چیز واحدی نیست. تصمیم برای بهکار بردن روشهای میدانی در جمعآوری دادهها و اطلاعات فقط مرحله اولیه در فرایند تصمیم است که شامل تعداد بزرگی از انتخابها و امکانات است. انتخاب برای به کار بردن روش میدانی شامل الزام برای نزدیک شدن به موضوع مورد مشاهده در محیط طبیعیاش است. از طرفی همین الزام منجر میشود که چیز مورد مشاهده شده واقعی و توصیفی به صورت کامل باشد.
مشارکت یا تماشاگر؟
تمایز اصلی و بنیادی در میان استراتژیهای مشاهدهای توجه گسترده به این است که مشاهدهگر یک مشارکتکنندهای در فعالیتهای برنامهای که مورد مطالعه قرار میدهد است. این واقعاً یک انتخاب ساده میان مشارکت و غیرمشارکت نیست. تا اندازه گسترده مشارکت پیوستاری است که از غوطهور شدن کامل درواقعیت به عنوان یک مشارکت کننده کامل تا جدایی کامل از فعالیتهای مورد مشاهده به عنوان یک تماشاگر را دربرمیگیرد. مقدار زیادی از تغییر در پیوستار این در حاشیه وجود دارد. مشاهده مشارکتی یک استراتژی میدانی عام است که به طور همزمان ترکیبی از تحلیل اسناد، مصاحبه پاسخگویان و اطلاعرسانها، مشارکت مستقیم و مشاهده و دروننگری است. در مشاهده مشارکتی محقق صمیمانه تا جایی که ممکن است در زندگی و فعالیتهای مردم در محیط مورد مشاهده سهیم میشود. هدف چنین مشارکتی دستیابی به دیدگاه درونی آنچه که در حال اتفاق افتادن است میباشد. این بدین معنی است که محقق فقط آنچه که در حال اتفاق است را نمیبیند بلکه احساس میکند آنچه که قسمتی از گروه مورد مشاهده است را در نظر دارد. در فرایند مشارکتی، تجربه محیط به عنوان یک امر خودی برای محقق امری ضروری است. از طرفی در همان زمان محقق باید به عنوان مشاهدهگر از بیرون به مورد مشاهده بپردازد. چالشی که رخ میدهد ترکیب مشارکت و مشاهده است. تا محقق بتواند فهمی از تجربهای که به عنوان خودی در حالی که به توصیف تجربه برای بیرونیها انجام میدهد فائق آید.
بهطور کلی محقق تا جایی که ممکن است باید در یک تجربهای تا اندازهای به ماهیت محیط مورد مشاهده مشارکتکننده فعال باشد.البته همیشه این اتفاق نمی افتد و محقق باید در ماهیتی که از نقش خود می گیرد تغییری ایجاد کند برای مثال در محیطهایی مانند مراکز خدمات انسانی یا برنامههای آموزشی که برای دانش آموزان در نظر گرفته میشود برای محقق امکان ندارد به عنوان یک دانشجو یا دانشآموز باشد. بنابراین تجربه دانش آموزان شدن برای محقق سخت است، امّا به عنوان یک داوطلب یا والدین یا شخص پرسنل کارمند در چنین محیطی امکانپذیر است. محقق از آن طریق دیدگاه یک خودی را از طریق نقشی که به عنوان والدین میگیرد میتواند توسعه دهد. در ضمن باید توجه داشت بسیاری از محققان امروزی اتنوگرافی معتقدند که برای درک موضوعات مورد بررسی حتی نیاز نیست که عضو کامل گروه شوید. این محققین معتقدند که مردمنگار بایستی بیشتر تلاش کند تا هم به عنوان فرد خودی و هم فردی از بیرون باشد تا بتواند از حاشیه گروه را هم از نظر اجتماعی و هم از نظر ذهنی مطالعه کند. این رویکرد همان چیزی است که هم دیدگاه درون و دیدگاه از برون را ضروری میداند.
اصول روششناختی
در زیر سه اصل روششناختی وجود دارد که منطق خاصی را برای ویژگیهای خاص روش اتنوگرافی فراهم میکند. آنها همچنین مبتنی بر انتقادی از تحقیق کمی است که در بررسی ماهیت حقیقی رفتار اجتماعی بشری ناکام میماند. به خاطر اینکه روشهای کمی به مطالعه محیط مصنوعی و یا به مطالعه آنچه که مردم میگویند بیآنکه آنها انجام میدهند متکی است. روش کمی به خاطر اینکه به تحلیلهای آماری و تعریف شده متکی است و همچنین به این دلیل که پدیدههای اجتماعی را به صورت محصولات مکانیکی تبدیل میکند مورد نقد است(هاموسلی، 1990). سه اصل تحت عنوان زیر هستند که عبارتند از:
1. طبیعت گرایی: طبیعتگرایی یکی از حوزههای روششناختی است که سعی دارد به آنچه به صورت طبیعی در حوزه رفتار بشری رخ میدهد، بپردازد. معمولاً دادههای دست اول در این حوزه اهمیت دارد. در طبیعتگرایی استنتاجها از آنچه که مردم در محیطهای مصنوعی مانند محیطهای آزمایشی انجام میدهند یا از آنچه که مردم در مصاحبهها درباره آنچه که آنها در جای دیگر انجام دادند و درباره آن صحبت میکند چندان اعتمادی ندارد. به همین دلیل است که مردمنگاران تحقیقاتشان را در میحطهای طبیعی انجام میدهند. محیطهایی که به طور مستقل از فرایند تحقیق وجود دارند. در واقع این محیطها به طور خاص برای هدف تحقیق تنظیم نمیشوند بلکه از نظر فرهنگی- اجتماعی یک فرایند مستقل خودتنظیمی دارند و محقق به دنبال کشف این واقعیتهای فرهنگی است. یکی از اهمیتهای عمدهی و دلالتهای مهم طبیعتگرایی این است که در مطالعه محیطهای طبیعی محقق باید تلاش کند، اثرات خود را در رفتار مردم مورد مطالعه به حداقل برساند. هدف این کار آن است که این شانس را بتوان افزایش داد که آنچه در محیط مورد بررسی کشف میشود به محیطهای مشابه دیگری که توسط محقق و مردمنگاری مورد بررسی قرار گرفته است قابل تعمیم باشد. سرانجام مفهوم طبیعتگرایی دلالت بر این دارد که حوادث و فرایندهای اجتماعی بایستی برحسب روابطشان بنا به زمینهای که آنها در آن متن رخ میدهد توضیح داده شوند.
2. فهم/ تفهم
تلقی اصلی در این اصل آن است که کنشهای بشری از رفتار موضوعات فیزیکی متفاوت است. این تفاوت حتی از رفتار حیوانات دیگر هم دیده میشود. در واقع کنشها در جوامع انسانی، شامل ساده بودن پاسخهای ثابت یا حتی پاسخهای یادگرفته شده محرکها نیست. بلکه تفسیرهایی است کنشها در برابر آن دارند و ساختارهایی است که به آن پاسخها داده میشود. در واقع بر ساخته شدن کنشها به محرکها در جوامع انسانی همواره دیده میشود گهگاهی این تلقی مفهوم علیت را در جهان اجتماعی رد میکند و به مشخصه ساخته شدن آزادانه رفتارها و کنشهای بشری و نهادها پافشاری میکند. تلقی دیگر در این اصل به روابط علی در جهان اجتماعی اعتقاد دارد که یافت میشود امّا آنها از علیت مکانیکی که در پدیدههای فیزیکی وجود دارند فرق میکند. از این نقطهنظر اگر ما قادر باشیم نقشهای انسانی را به طور مؤثر توضیح دهیم بایستی فهمی از دیدگاههای فرهنگی که آنها بر اساس آن مبتنی هستند دست بیابیم. ضروری است که هنگامی در حال مطالعه یک جامعه هستیم آن جامعه برای ما بیگانه است، از اینرو ما بایستی بدانیم که بیشتر از آنچه که میبینیم یا میشنویم معماهایی وجود دارد. امّا مردمنگاران معتقدند که این پیچیدگی در جوامع آشناتر بیشتر دیده میشود. در واقع محیطی که آشنا نباشد خطر بدفهمی بالاتر میرود. یک تلقی وجود داشت مبنی بر این که ما نمیتوانیم فرض کنیم که ما قبلاً دیدگاههای دیگران را حتی در جامعه خودمان میشناختیم چون گروههای خاص و افراد دیدگاههای متمایزی را بوجود میآوردند. این بخصوص حقیقتی در جوامع پیچیده است. گروههای قومی، شغلی و گروههای غیر رسمی کوچک(حتی خانوادهها یا مدارس) شیوههای متمایز را از جهتگیری به جهان گسترش میدهند که ما نیاز به این داریم تا رفتارشان را بفهمیم. مردمنگاران معتقدند که یادگیری فرهنگ یک گروه مورد مطالعه که میتواند تعریفهای بیشتری برای رفتار اعضایش تولید کند ضروری است. این دلیلی برای مرکزیت مشاهده مشارکتی و مصاحبه غیرساختارمند در روش اتنوگرافیک است.
3. کشف
ویژگی دیگر تفکر اتنوگرافی مفهوم تحقیق که مبتنی بر کشف و قیاس است میباشد. این اتنوگرافی خود را محدود به آزمون فرضیه آشکار نمیکند. این نظر وجود دارد که اگر کسی یک پدیده را با مجموعهای از فرضیات در نظر بگیرد، محقق در کشف ماهیت حقیقی آن پدیده ناکام میشود. همچنین آن مفروضاتی که در داخل آن فرضیات ساخته میشود میتواند دید عمیق و کشف آن واقعیت را جلوگیری میکند. در واقع آنها یک علاقه کلی در برخی از نمونههای پدیده اجتماعی و یا در برخی مسائل تئوریکی و مسأله عملی دارند. بنابراین تمرکز تحقیق بر این اساس محدود میشود و شاید حتی اساساً تغییر کند.به طور مشابه ایدههای نظری که طرحریزی میکند توصیفات و توضیحات از آنچه که مشاهده میشود را بر روی مسیر تحقیق گسترش مییابد. چنین ایدههایی به عنوان حاصل ارزشمند تحقیق مورد توجه قرار میگیرد.
اتنوگرافی به عنوان یک روش
در اصطلاح روشی اتنوگرافی عموماً به تحقیق اجتماعی اطلاق میشود که ویژگیهای زیر را دارد(هاموسلی، 1995)
1-رفتار مردم در متنها و زندگی روزمره مورد مطالعه قرار میگیرد. بهجای اینکه تحت شرایط تجربی که توسط محقق بوجود میآید.
2-دادهها از حیطه منابع جمعآوری میشود امّا مشاهده و مکالمات غیررسمی واقعیت منبع اصلی تحقیق بشمار میرود.
3- جمعآوری دادهها به صورت غیرساختارمند صورت میگیرد یعنی طی برنامه جزییشدهای که در آغاز تنظیم شود نیست. مقولات و متغیرهایی برای تفسیر آنچه که مردم میگویند و انجام میدهند از قبل داده نمیشود یا ثابت فرض نمیشود. این به معنای غیر سیستماتیک بودن تحقیقی نیست. به طور ساده در ابتدا دادهها به صورت خام از یک شکل جمع آوری میشود.
4-تمرکز معمولاً به یک گروه یا محیط واحد یا نسبتاً با دامنه کوچک است. یا حتی در روشی به عنوان تحقیق تاریخ زندگی به فرد واحد هم باشد.
5-تحلیل دادهها شامل تفسیر معانی و کارکردهای کنشهای انسانی و اساساً شکلی از توصیفات و توضیحات شفاهی را دربرمیگیرد. البته تحلیل آماری و کمیتپذیر استفاده میشود امّا نقش فرعی را بیشتر دارد.
6-به عنوان مجموعهای از روشها، اتنوگرافی آن نوع از رویکردی که ما همه در زندگی روزمرهمان استفاده میکنیم تا معنایی برای محیطمان بسیازیم، جدا و منفک نیست اتنوگرافی نسبت به رویکردهای دیگر مانند سورویهای اجتماعی یا تجربی کمتر تخصصی و پیچیده است. بهرحال، همه روشهای تحقیق اجتماعی خاستگاههای منشاءهای تاریخی خودشان را در شیوههایی که در آن افراد اطلاعاتی درباره جهانشان در زندگی روزمره بدست میآورند دارند.
خلاصهای درباره راهنمایی برای کار میدانی
فراهم کردن مجموعه دقیق از قواعد و رویهها برای هدایت کار میدانی مشکل است. در واقع آنچه که در اتنوگرافی انجام میشود وابسته به محیط و موقعیت، هدف مطالعه، ماهیت محیط و مهارتها، علایق، نیازها و دیدگاهها مشاهده کننده است. برخی از راهنماییها برای هدایت کار میدانی ذکر میشود.
1. در یادداشتبرداری میدان توصیفی باشید.
2. تنوعی از اطلاعات را از دیدگاههای متفاوت جمعآوری کنیم.
3. جمعآوری دادهها را از طریق ابزارهایی چون مشاهدات، مصاحبهها، ارائه اسناد و مدارک، ثبت و ضبط، عکس و تصاویر، معتبر و چندوجهی کنید.
4. از نقل قولها استفاده کنید؛ برنامههای مشارکت در دوره زمانی تحقیق را بیان کنیم. دیدگاههای مشارکتکننده در کار تحقیق را با توجه به تجربه خودشان بر حسب کلمات و عبارتهای شان ثبت کنیم.
5. اطلاعرسانهای اصلی را عاقلانه انتخاب کنید و از آنها به دقت استفاده کنیم. دانش از دیدگاههای مبتنی بر اطلاعشان ترسیم کنیم امّا توجه داشته باشید که اطلاعاتشان و دیدگاههایشان محدود است.
6. از مراحل مختلف کار میدانی حساس و آگاه باشید
a. توافق و اعتمادی در مرحله ورود تحقیق به میدان ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید که خود مشاهده کننده محقق مشاهده میشود و مورد ارزیابی قرار میگیرد.
b. در طی مراحل کاری و جریان تحقیق در کار میدانی و منظم از نظر علمی باقی بمانید.
c. در یادداشت برداری جزییات کار میدانی در همه مراحل منظم و وظیفهشناس باشید.
d. در تجربه محیط قابل مشاهده تا جایی که ممکن است درگیر شوید و در عین حال دیدگاه تحلیلیشان را با توجه هدفی که در کار میدانی دارید حفظ کنید تا ازآن طریق تحقیقتان هدایت شود.
f. به روشنی توصیف را از تفسیر و قضاوت نظری جدا کنید.
g. باز خورد سازنده و مشتقشدهای به عنوان قسمتی از فرایند تحقیق کار میدانی فراهم کنید. بازخورد را به دقت معین کنید. اثر اتش را مشاهده کنیم.
h. در یادداشتهای میدانی و گزارشهای مشاهدات، برای تجربهها، اندیشهها و احساسات خودتان جایی باز کنید. اینها هم جزیی از دادههای میدانی به شمار میروند.
کار میدانی اساساً تجربه شخصی است. در هم آمیختن محقق اتنوگرافی با رویهها و روندهای کار میدانی با توجه به امکانات فرد و دگرگونیهای موجود در موقعیتهای میدانی چیزهایی هستند که کار میدانی را به طور گستردهای تجربه شخصی میسازد. اعتبار و معناداری نتایج بدست آمده مستقیماً به مهارت مشاهده کننده، علم و دیدگاه محقق وابسته است. این میتواند هم یک نقطه فوت و هم نقطه ضعف روشهای مشاهدهای باشد.
خلاصهای از راهنمایی برای مصاحبه
هیچ شیوه مشخصی یا فرمت صحیح واحد در مصاحبه که برای همه موقعیتها مناسب باشد وجود ندارد. در ضمن هیچ شیوه منحصربه فردی برای عبارتسازی سوالات که همیشه بتوان در کارهای تحقیق از آن استفاده کرد وجود ندارد. و فعلیت ارزیابی خاص، نیازهای مصاحبه شونده و سبکهای شخصی مصاحبهکننده همگی موقعیت منحصربه فردی برای هر مصاحبه بوجود میآورد. هیچ دستورالعملی برای مصاحبه مؤثر وجود ندارد. امّا برخی راهنمایی وجود دارد که میتواند قابل توجه باشد. این راهنمایی عبارتند از (Patton 1987).
1. در سرتاسرتحقیق همه عبارتهای مصاحبهها، از برنامهریزی برای جمعآوری دادهها تا تحلیل، مرکزیت هدف تحقیق را حفظ کنیم.
2. اصول بنیادی مصاحبه کیفی فراهم کردن چارچوبی در داخل آن مصاحبه است که جوابگویان بتوانند فهم خودشان را با توجه اصطلاح خودشان بیان کنیم.
3. نقاط قوت و ضعف الگوهای متفاوت مصاحبهها را درک کنید مثلاً در مصاحبههای مکالمهای غیررسمی، مصاحبههایی با رویکرد راهنما و مصاحبههای استاندارد شده باز درک این نقاط قوت و ضعف مهم است.
4. نمونهای از مصاحبه یا ترکیبی از نمونهها را انتخاب کنید که بیشترین مناسبت را باهدف کوشش تحقیق دارد.
5. انواع متفاوتی از اطلاعات را که میتواند از طریق مصاحبهها جمعآوری شود درکی داشته باشید مثلاً دادههای رفتاری، عقاید، احساسات، دانش، دادههای حسی، اطلاعات پسزمینه جزیی از انواع اطلاعات است.
6. درباره اینکه چگونه انواع مختلف سوالات میتواند به صورت یک ترتیبی یا توالی به طور مناسبی طرح شود در هر موضوع مصاحبه توجه کنید. مثلاً اگر سوالاتی از نظر زمانی طراحی میشود ترتیب گذشته، حال و آینده را در نظر بگیرید.
7. بدرستی از سوالات باز استفاده کنید.
8. در مصاحبه از سوالات روش و همچنین از زبان مناسب و قابل فهم در مصاحبه استفاده کنیم.
9. هر سوال در قالب زمانی مشخص استفاده شود. در واقع ارتباط منطقی سوال و زمان ضروری است.
10. از سوالات پیگیر follow-up استفاده کنید تا جزییات و عمق مسائل را بیرون بکشید.
11. اندیشه کنید که چه اطلاعاتی مطلوب است، چرا آن اطلاعات مهم است، و اجازه بدهید تا مصاحبه شونده از چگونگی پیشرفت کار مصاحبه بداند.
12. با توجه فراوان گوش بدهید و به طور مناسب پاسخ بدهید. در ضمن اجازه بدهید که شخص بداند که او شنیده میشود.
13. تفاوت میان مصاحبه عمیق را با بازجویی تشخیص دهید. پژوهشگران سیاسی و مأموران رسیدگی مالیات به نوعی هدایتکننده بازجوییها می کنند که شما متفاوت از آنها هستید.
14. توافق شخصی و حسی از علاقه دو طرفه را شکل دهید.
15. بیطرفی در محتوی خاص پاسخها را در خود حفظ کنید. در واقع شما آنجایید تا دادههایی را جمعآوری کنید نه اینکه درباره فرهنگ یا اشخاص قضاوت کنید.
16. در حالی که در مصاحبه هستید مشاهده هم کنید. از اینکه چگونه فرد مصاحبه شونده تحت تأثیر سوالات مختلف قرار میگیرد و پاسخهایی به سوالات مختلف میدهد آگاه و حساس باشید.
17. کنترل مصاحبه را حفظ کنید.
18. هرجایی و هروقتی که ممکن است کل نقل قولها را برای تحلیل و گزارش بعدی آثار خودتان ضبط و ثبت کنید.
19. یادداشتبرداری کردن و برجسته کردن نکات عمده در فرایند مصاحبه ضروری است.
20. تا جایی که ممکن است بزودی بعد از مصاحبه، چیزهای ثبت شده را چک و بازبینی کنید. یادداشتها را به روشنی مرور کنید و تا جایی که ضروری است به دقت شرح دهید مشاهدات را ثبت کنید.
21. هر آنچه که برای جمعآوری اطلاعات قابل اعتماد و معتبرو مناسب و ضروری است فعال سازید
22. با فرد مصاحبهشونده با احترام رفتار کنید.
23. مصاحبهکردن را تمرین کنید تا مهارتتان افزایش یابد.
24. از مصاحبه لذت ببرید زمانی طولانی برای آن صرف کنید، بایستید و گوش کنید.
اسناد میدانی
علاوه بر روشهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه در اتنوگرافی از اسناد گوناگونی برای پاسخ به سوالات راهنما استفاده میشود اگر این اسناد معتبر باشد و سنجیده انتخاب شوند و همچنین قابل دسترسی باشند، میتوانند اطلاعات و نظرگاه اضافی و مفید به پروژههای تحقیقاتی ارائه دهند. البته باید توجه داشت که در همه جوامع و میدانهای مورد بررسی و یا در همه پروژههای تحقیقاتی اسناد میدانی قابل دسترسی نیستند همچنین ممکن است که حتی تحقیق در میان یک جامعه شهری یا جامعهای از گروه اجتماعی اسناد میدانی مربوط به موضوع برای بررسی وجود نداشته باشد. این گوناگونی استفاده از اسناد به تمرکز اصلی موضوع یا خود تحقیق برمیگردد. درباره مشارکتکنندگان به دقت باید یک محقق اتنوگراف حساس باشد. مردمنگار باید بداند چه نوع اسنادی قابل دسترس است.
اسناد شامل: بودجهها، تبلیغات، گزارشات کاری، گزارشات سالانه، جزوههای با محتوی اطلاعات خاص، مواد آموزشی، خبرنامهها، و پاکتهای راهنما و یا استخدامی، قراردادها، پوسترها، بروشورها، صورت جلسات، فهرستها، و بسیاری از اسناد نوشته شده که میتواند در میدان مورد بررسی وجود داشته باشد.
توصیف کیفی و گزارش یافتهها
گزارشهای مبتنی بر روشهای کیفی شامل مقدار زیادی از توصیف خالص و برنامه یا تجربههای از مردم در محیط تحقیق است. هدف این تحقیق آن است که به خواننده اجازه میدهد که بداند چه اتفاقی در محیط تحت مشاهده افتاده است یا اینکه خواننده میتواند درک کند که چه حوادث خاص یا فعالیتهای خاصی در محیط وجود داشت پی ببرد. از طریق خواندن یادداشتهای میدانی و مصاحبهها محقق قسمتهایی از دادهها را جستجو میکند که آنها را برای ارائه بعنوان توصیف خالص و ناب در گزارش تحقیق آرایش دهد.
آنچه که برای شیوه توصیف را دربرمیگیرد وابسته به آن سوالاتی است که به صورت جزیی و عمیق گزارش خواهد شد و دلیل آن این است که یک تجربهو نمونهای را بازنما میکند. این توصیفات در شکل روایی و داستانوار نوشته میشود. زیرا این شکل از توصیفات تصویر کلیای از آنچه که در فعالیت و حوادث گزارش شده اتفاق افتاده است را فراهم میکند.
مضمون واقعی و فورمت اصلی گزارش کیفی وابسته به ضرورت اطلاعات اولیه و هدف تحقیق است. حتی در گزارش جامع و نهایی مقدار زیادی از دادههایی که توسط محقق جمعآوری شده است حذف میشود. تمرکز در این مسیر ضروری است.
بالانس و تعادل میان توصیف و تحلیل
توصیف جزیی و نقل قولهای در عمق کیفیتهای ضروری گزارشهای کیفی هستند. توصیف کافی و نقلهای مستقیم باید طوری دربرگیرنده باشد که خواننده بتواند درکی کامل از محیط تحقیق و اندیشهها و ذهنیات مردمی که در روایت از آنها ارائه میشود را نشان دهد. توصیف باید کوتاه باشد امّا باید توجه شود که سطحی و نامفهوم نباشد. در ضمن خواننده مجبور نیست هر چیزی را مطلقاً گفته شده یا انجام شد بداند. امّا باز تأکید میشود تمرکز در ارائه مطالب با توجه به موضوعیت مطالعهای که محقق انجام میدهد نباید فراموش شود.
توصیف بوسیله تحلیل و تفسیر تعادل پیدا میکند. توصیفی که بیحد باشد گیجکننده میشود. هدف تحلیل سازمان دادن توصیف به شیوهای است که دادهها را از طریق آن قابل کنترل میکند. توصیف توسط تحلیل به توازن میرسد و در داخل تفسیر ساخت میگیرد. گزارش نهایی جالب و قابل خواندن توصیف کافیای را فراهم میکند که به خواننده اجازه میدهد تا بتواند تفاسیر و توضیحات ارائه شده را درک کند.
تحلیل و تفسیر
به خاطر داشته باشید که محقق گارگاهی است که الگوهایی را جستجو میکند که در میان گروههای مختلف یا در بین افراد رخ میدهد(Krueger 1994). فرایند تحلیل و تفسیر شامل آزمون و بررسی علمی، نظرگاه خلاق و توجه دقیق به فرایند تحقیق مطالعه است. تحلیل و تفسیر از نظر مفهومی فرایند جداگانهای است. فرایند تحلیل با گردآمدن مواد خام و تبدیل آن به تصویر کلی و اجمالی از آن فرایند کامل است. نقش محقق در تحلیل هم گذاری یا روی هم گذاشتن دادههای خام در قالب یک توضیح تفسیری و نهایی است. تحلیل فرایند به نظم درآوردن دادههاست. در واقع سازمان دادن دادهها در قالب الگوها، مقولات و واحدهای توصیفی اساسی است. فرایند تحلیل شامل ملاحضات روی کلمات، لحن و بیان موضوع، متن، سازگاری و هماهنگی درونی، فراوانی، وسعت، اختصاصی بودن پاسخها و ایدههای بزرگ است. استراتژی کاستن دادهها در تحلیل ضروری است(Krueger 1994).
تفسیر شامل ضمیمه کردن معنا و مفهوم به تحلیل است. در واقع در تفسیر، الگوهای توصیفی تشریح میشود و روابط و به هم پیوستگی در میان ابعاد توصیفی جستجو میشود. زمانی که این فرایندها کامل شدهاند محقق بایستی تفسیرها و نتایج خود را گزارش کند.
رشتههای دیگری که استفاده میکنند
روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی از اتنوگرافی استفاه میکنند. جامعهشناسی شهری و مکتب شیکاگو در صورت خاص به تحقیق اتنوگرافی مرتبط است. اکرچه برخی از معروفترین مثالها(جامعه گوشهنشین خیابان توسط ویلیام فوت رایت و کلان شهر سیاه توسط St Clair Drake و Horace R Caton) از انسانشناس تحت تأثیر بودند. غیر از آن مکتب کنش متقابل نمادین نیز از کارهای اتنوگرافی استفاده میکرد که در این میان میتوان به تحلیل مشترک اثر گری آلن واین که تاریخ اولیه بازی نقش خیالی را بررسی کرد. امّا حتی اگرچه بسیاری از خردرشتهها و دیدگاههای تئوریکی در داخل جامعهشناسی از روشهای اتنوگرافی استفاه میکرد شرط اصلی مثل آنچه که در انسانشناسی فرهنگی از اتنو گراف ی انتظار می رود نیست.
رشتههای دیگری چون آموزش و پرورش، اتنوموزیکولوژی، مطالعه عملکردها، فولکور و زبانشناسی از اتنوگرافی استفاده میکنند. انسانشناس آمریکایی جرج Spindler پیشگام کاربرد اتنوگرافی و روششناسی در کلاس بود. جیمز اسپردلی مردمنگار معروف دیگری است که بخصوص در کتاباش تحت عنوان مصاحبه مردمنگاری که در سال 1979 انتشار داده بود اتنوگرافی را مورد تأکید قرار داد.
روشهای اتنوگرافی برای مطالعه محیطهای تجاری نیز استفاده میشود گروههای کارگران، مدیران و غیره مقولههای اجتماعی مختلفی هستند که در سیستمهای اجتماعی عام مشارکت میکنند. هر گروه نگرشهای مشخص متفاوتی را و الگوهای رفتاری و ارزشهای معینی را به نمایش میگذارند.
انسانشناسانی چون دانیل میلر و ماری واگلاس دادهای اتنوگرافی را برای پاسخ به سوالات علمی درباره مصرفکنندگان و مصرف استفاده کردهاند. در بحثهای مردمنگاران دریافتند که چگونه مردم تولید و خدمات استفاده میکنند. اتنوگرافی برای توسعه و رشد تولید نیز استفاده میشود(که گهگاهی اتنوگرافی Design نامیده میشود).رویکرد کلگرا و سیستماتیک اتنوگرافی برای تجربه زندگی واقعی میتواند برای توسعهدهندگان تولید ارزشمند باشد.اتنوگرافی آنچه را که مردم میگویند تا آنچه را که آنها واقعاً انجام میدهند را پیوند میدهد.
تکنیکها
1. مشاهده مستقیم و دست اول رفتار روزانه. میتواند شامل مشاهده مشارکتی باشد
2. مکالمه با سطوح مختلفی از تشریفات. میتواند شامل مبحث کوتاه تا مصاحبههای طولانی باشد.
3. روش شجره شناختی. مجموعهای از رویههای مردمنگاری خویشاوندی، تبار، دیاگرامهای استفاده شده حاصل از ازدواج
4. کارهای دقیق و جزء به جزء بااطلاع رسان های کلیدی درباره حوزههای خاصی از زندگی اجتماعی مورد بررسی
5. مصاحبههای عمیق
6. کشف اعتقادات و ادراکات محلی
7. تحقیق با جهتگیری مسئله
8. تحقیق گروهی و تیمی
9. مطالعات موردی
البته باید توجه داشت همه ایت روشها به طور هم زمان توسط اتنوگرافها استفاده نمیشود بلکه مصاحبهها و مشاهده مشارکتی در اتنوگرافی از اهمیت گسترده و عمدهای برخوردار است و دیگر روشهای جمع آوری مواد اتنوگرافی با توجه به رویکرد روش شناختی و تشخیص مردم نگار قابل کاربرد است.
اصول اخلاقی در تحقیق اتنوگرافی
از آنجایی که تحقیق اتنوگرافی در میان محیط انسان واقعی اتفاق میافتد تعدادی از مسائل اخلاقی خاص وجود دارد که محقق باید در آغاز تحقیق آگاه باشد. به طور خلاصه محققان بایستی اهداف تحقیقاتشان را برای اعضای اجتماعی که آنها را مورد بررسی قرار میدهند روشن سازند. در تحقیقات اتنوگرافی توجه به رضایت افراد مورد مطالعه ضروری است. محققان باید نسبت به تحقیقی که انجام میدهند قبل از تحقیق باید اجازه اعضاء تحقیق را برای کار تحقیق بدست آورند. در ضمن یکی از نکاتی که مهم است این است که آیا گروه تمایل دارند در گزارش نوشته شده نامشان ذکر شود و یا برای آنها اسم مستعار ذکر شود. بیشتر از همه محققان بایستی مطمئن باشند که تحقیق آسیبی به آنها نمیرساند یا هیچ استثماری از آنها صورت نمیگیرد.
(منابع در سایت محفوظ است)
اتنوگرافی هنر و علم توصیف کردن گروه یا فرهنگ است. توصیف شاید از یک گروه قبیلهای کوچک در یک سرزمین دور باشد یا حتی یک گروهی در حومه شهری از طبقه متوسط باشد(دیوید فیتومن1998). اتنوگرافی یک روش تحقیق علم اجتماعی است که به شدت به تجربه شخصی، مشارکت تا جای ممکن و مشاهده به وسیله محققانی که در هنر اتنوگرافی آموزش دیدهاند متکی است. این مردمنگاران اغلب در گروههای میان رشتهای کار میکنند. نکته اصلی در مردمنگاری شامل یادگیری زبان و فرهنگ مورد تمرکز یک مردمنگار و مطالعه عمیق یک میدان و قلمرو واحد و یک آمیزهای از روشهای تاریخی، مشاهدهای و مصاحبه است. تحقیق اصلی اتنوگرافی سه نوع از مجموعه دادهها را بهکار میگیرد. که عبارتند از مصاحبه، مشاهده، اسناد. این خود دادههایی را تولید میکند که میتوان به دادههای تولید شدهی نقلقولها، تعریفها و توصیفها، و گلچینهایی از اسناد که در کل یک تولید به صورت توصیف روانی است اشاره کرد. این روایت اغلب با نمودارها، دیاگرامها و موارد اضافی همراه است که به محقق اتنوگراف کمک میکند تا داستان را بگوید(هاموسلی، 1990). روشهای اتنوگرافی میتواند به ساختها و پارادایمها و متغیرهای جدید و برای آزمون تجربی بیشتر در میدان یا از طریق روشهای علوم اجتماعی کیفی، سنتی شکل دهد.
ریشههای اتنوگرافی در انسانشناسی و بعد در جامعهشناسی شکل گرفت. اغلب مردم نگاران موضوعات مختلفی را مورد مطالعه قرار میدهند.
این موضوعات شامل آموزش و پرورش، سلامتی عمومی، توسعه شهری و روستایی، مصرفکنندگان و کالاهای مصرفی در هر عرصه فرهنگ بشری است. در حالیکه مطالعه انتوگرافی جزء به جزء است و نوعی تحقیق اکتشافی به شمار میرود، مردمنگاری دامنه گستردهای از هم روششناسیهای کیفی و کمی، حرکت از یادگیری تا آزمون را ترسیم میکند(Agar1995) با مطالعه اتنوگرافی مسائل تحقیق، دیدگاهها و تئوریها هم ظهور مییابند و هم تغییر میکنند.
روشهای اتنوگرافی ابزاری برای کشف نکات محلی دیدگاه و سرمایههای دانش اجتماع و خانواده نیز است(مول و گرینبرگ 1990) همچنین ابزاری برای شناسایی مقولههای معنایی تجربه بشری چه شخصی و چه غیرشخصی است. همچنین فرایند بررسی را غینی میکند. اتنوگرافی هم دیدگاههای از پایین به بالا و دیدگاههای سیاستگذاران قدرتمند را در بالا نشان میدهد. اتنوگرافی بینشهای تحلیلی جدید را از طریق مطالعه عمیق در حوزههای جذاب شباهت و تفاوت فرهنگ بشری بوجود میآورد. از طریق یافتهها مردمنگاران دیگران را از یافتههاشان آگاه می سازند. برای مثال در تصمیمگیری سیاسی یا نوآوریهای آموزشی از چنین تحلیلهای اتنوگرافی میتواند استفاده کرد.
گوناگونی در روشهای مشاهدهای
تحقیق از طریق مشاهده از روشهای اصلی اتنوگرافی است امّا باید گفت این روش یک چیز واحدی نیست. تصمیم برای بهکار بردن روشهای میدانی در جمعآوری دادهها و اطلاعات فقط مرحله اولیه در فرایند تصمیم است که شامل تعداد بزرگی از انتخابها و امکانات است. انتخاب برای به کار بردن روش میدانی شامل الزام برای نزدیک شدن به موضوع مورد مشاهده در محیط طبیعیاش است. از طرفی همین الزام منجر میشود که چیز مورد مشاهده شده واقعی و توصیفی به صورت کامل باشد.
مشارکت یا تماشاگر؟
تمایز اصلی و بنیادی در میان استراتژیهای مشاهدهای توجه گسترده به این است که مشاهدهگر یک مشارکتکنندهای در فعالیتهای برنامهای که مورد مطالعه قرار میدهد است. این واقعاً یک انتخاب ساده میان مشارکت و غیرمشارکت نیست. تا اندازه گسترده مشارکت پیوستاری است که از غوطهور شدن کامل درواقعیت به عنوان یک مشارکت کننده کامل تا جدایی کامل از فعالیتهای مورد مشاهده به عنوان یک تماشاگر را دربرمیگیرد. مقدار زیادی از تغییر در پیوستار این در حاشیه وجود دارد. مشاهده مشارکتی یک استراتژی میدانی عام است که به طور همزمان ترکیبی از تحلیل اسناد، مصاحبه پاسخگویان و اطلاعرسانها، مشارکت مستقیم و مشاهده و دروننگری است. در مشاهده مشارکتی محقق صمیمانه تا جایی که ممکن است در زندگی و فعالیتهای مردم در محیط مورد مشاهده سهیم میشود. هدف چنین مشارکتی دستیابی به دیدگاه درونی آنچه که در حال اتفاق افتادن است میباشد. این بدین معنی است که محقق فقط آنچه که در حال اتفاق است را نمیبیند بلکه احساس میکند آنچه که قسمتی از گروه مورد مشاهده است را در نظر دارد. در فرایند مشارکتی، تجربه محیط به عنوان یک امر خودی برای محقق امری ضروری است. از طرفی در همان زمان محقق باید به عنوان مشاهدهگر از بیرون به مورد مشاهده بپردازد. چالشی که رخ میدهد ترکیب مشارکت و مشاهده است. تا محقق بتواند فهمی از تجربهای که به عنوان خودی در حالی که به توصیف تجربه برای بیرونیها انجام میدهد فائق آید.
بهطور کلی محقق تا جایی که ممکن است باید در یک تجربهای تا اندازهای به ماهیت محیط مورد مشاهده مشارکتکننده فعال باشد.البته همیشه این اتفاق نمی افتد و محقق باید در ماهیتی که از نقش خود می گیرد تغییری ایجاد کند برای مثال در محیطهایی مانند مراکز خدمات انسانی یا برنامههای آموزشی که برای دانش آموزان در نظر گرفته میشود برای محقق امکان ندارد به عنوان یک دانشجو یا دانشآموز باشد. بنابراین تجربه دانش آموزان شدن برای محقق سخت است، امّا به عنوان یک داوطلب یا والدین یا شخص پرسنل کارمند در چنین محیطی امکانپذیر است. محقق از آن طریق دیدگاه یک خودی را از طریق نقشی که به عنوان والدین میگیرد میتواند توسعه دهد. در ضمن باید توجه داشت بسیاری از محققان امروزی اتنوگرافی معتقدند که برای درک موضوعات مورد بررسی حتی نیاز نیست که عضو کامل گروه شوید. این محققین معتقدند که مردمنگار بایستی بیشتر تلاش کند تا هم به عنوان فرد خودی و هم فردی از بیرون باشد تا بتواند از حاشیه گروه را هم از نظر اجتماعی و هم از نظر ذهنی مطالعه کند. این رویکرد همان چیزی است که هم دیدگاه درون و دیدگاه از برون را ضروری میداند.
اصول روششناختی
در زیر سه اصل روششناختی وجود دارد که منطق خاصی را برای ویژگیهای خاص روش اتنوگرافی فراهم میکند. آنها همچنین مبتنی بر انتقادی از تحقیق کمی است که در بررسی ماهیت حقیقی رفتار اجتماعی بشری ناکام میماند. به خاطر اینکه روشهای کمی به مطالعه محیط مصنوعی و یا به مطالعه آنچه که مردم میگویند بیآنکه آنها انجام میدهند متکی است. روش کمی به خاطر اینکه به تحلیلهای آماری و تعریف شده متکی است و همچنین به این دلیل که پدیدههای اجتماعی را به صورت محصولات مکانیکی تبدیل میکند مورد نقد است(هاموسلی، 1990). سه اصل تحت عنوان زیر هستند که عبارتند از:
1. طبیعت گرایی: طبیعتگرایی یکی از حوزههای روششناختی است که سعی دارد به آنچه به صورت طبیعی در حوزه رفتار بشری رخ میدهد، بپردازد. معمولاً دادههای دست اول در این حوزه اهمیت دارد. در طبیعتگرایی استنتاجها از آنچه که مردم در محیطهای مصنوعی مانند محیطهای آزمایشی انجام میدهند یا از آنچه که مردم در مصاحبهها درباره آنچه که آنها در جای دیگر انجام دادند و درباره آن صحبت میکند چندان اعتمادی ندارد. به همین دلیل است که مردمنگاران تحقیقاتشان را در میحطهای طبیعی انجام میدهند. محیطهایی که به طور مستقل از فرایند تحقیق وجود دارند. در واقع این محیطها به طور خاص برای هدف تحقیق تنظیم نمیشوند بلکه از نظر فرهنگی- اجتماعی یک فرایند مستقل خودتنظیمی دارند و محقق به دنبال کشف این واقعیتهای فرهنگی است. یکی از اهمیتهای عمدهی و دلالتهای مهم طبیعتگرایی این است که در مطالعه محیطهای طبیعی محقق باید تلاش کند، اثرات خود را در رفتار مردم مورد مطالعه به حداقل برساند. هدف این کار آن است که این شانس را بتوان افزایش داد که آنچه در محیط مورد بررسی کشف میشود به محیطهای مشابه دیگری که توسط محقق و مردمنگاری مورد بررسی قرار گرفته است قابل تعمیم باشد. سرانجام مفهوم طبیعتگرایی دلالت بر این دارد که حوادث و فرایندهای اجتماعی بایستی برحسب روابطشان بنا به زمینهای که آنها در آن متن رخ میدهد توضیح داده شوند.
2. فهم/ تفهم
تلقی اصلی در این اصل آن است که کنشهای بشری از رفتار موضوعات فیزیکی متفاوت است. این تفاوت حتی از رفتار حیوانات دیگر هم دیده میشود. در واقع کنشها در جوامع انسانی، شامل ساده بودن پاسخهای ثابت یا حتی پاسخهای یادگرفته شده محرکها نیست. بلکه تفسیرهایی است کنشها در برابر آن دارند و ساختارهایی است که به آن پاسخها داده میشود. در واقع بر ساخته شدن کنشها به محرکها در جوامع انسانی همواره دیده میشود گهگاهی این تلقی مفهوم علیت را در جهان اجتماعی رد میکند و به مشخصه ساخته شدن آزادانه رفتارها و کنشهای بشری و نهادها پافشاری میکند. تلقی دیگر در این اصل به روابط علی در جهان اجتماعی اعتقاد دارد که یافت میشود امّا آنها از علیت مکانیکی که در پدیدههای فیزیکی وجود دارند فرق میکند. از این نقطهنظر اگر ما قادر باشیم نقشهای انسانی را به طور مؤثر توضیح دهیم بایستی فهمی از دیدگاههای فرهنگی که آنها بر اساس آن مبتنی هستند دست بیابیم. ضروری است که هنگامی در حال مطالعه یک جامعه هستیم آن جامعه برای ما بیگانه است، از اینرو ما بایستی بدانیم که بیشتر از آنچه که میبینیم یا میشنویم معماهایی وجود دارد. امّا مردمنگاران معتقدند که این پیچیدگی در جوامع آشناتر بیشتر دیده میشود. در واقع محیطی که آشنا نباشد خطر بدفهمی بالاتر میرود. یک تلقی وجود داشت مبنی بر این که ما نمیتوانیم فرض کنیم که ما قبلاً دیدگاههای دیگران را حتی در جامعه خودمان میشناختیم چون گروههای خاص و افراد دیدگاههای متمایزی را بوجود میآوردند. این بخصوص حقیقتی در جوامع پیچیده است. گروههای قومی، شغلی و گروههای غیر رسمی کوچک(حتی خانوادهها یا مدارس) شیوههای متمایز را از جهتگیری به جهان گسترش میدهند که ما نیاز به این داریم تا رفتارشان را بفهمیم. مردمنگاران معتقدند که یادگیری فرهنگ یک گروه مورد مطالعه که میتواند تعریفهای بیشتری برای رفتار اعضایش تولید کند ضروری است. این دلیلی برای مرکزیت مشاهده مشارکتی و مصاحبه غیرساختارمند در روش اتنوگرافیک است.
3. کشف
ویژگی دیگر تفکر اتنوگرافی مفهوم تحقیق که مبتنی بر کشف و قیاس است میباشد. این اتنوگرافی خود را محدود به آزمون فرضیه آشکار نمیکند. این نظر وجود دارد که اگر کسی یک پدیده را با مجموعهای از فرضیات در نظر بگیرد، محقق در کشف ماهیت حقیقی آن پدیده ناکام میشود. همچنین آن مفروضاتی که در داخل آن فرضیات ساخته میشود میتواند دید عمیق و کشف آن واقعیت را جلوگیری میکند. در واقع آنها یک علاقه کلی در برخی از نمونههای پدیده اجتماعی و یا در برخی مسائل تئوریکی و مسأله عملی دارند. بنابراین تمرکز تحقیق بر این اساس محدود میشود و شاید حتی اساساً تغییر کند.به طور مشابه ایدههای نظری که طرحریزی میکند توصیفات و توضیحات از آنچه که مشاهده میشود را بر روی مسیر تحقیق گسترش مییابد. چنین ایدههایی به عنوان حاصل ارزشمند تحقیق مورد توجه قرار میگیرد.
اتنوگرافی به عنوان یک روش
در اصطلاح روشی اتنوگرافی عموماً به تحقیق اجتماعی اطلاق میشود که ویژگیهای زیر را دارد(هاموسلی، 1995)
1-رفتار مردم در متنها و زندگی روزمره مورد مطالعه قرار میگیرد. بهجای اینکه تحت شرایط تجربی که توسط محقق بوجود میآید.
2-دادهها از حیطه منابع جمعآوری میشود امّا مشاهده و مکالمات غیررسمی واقعیت منبع اصلی تحقیق بشمار میرود.
3- جمعآوری دادهها به صورت غیرساختارمند صورت میگیرد یعنی طی برنامه جزییشدهای که در آغاز تنظیم شود نیست. مقولات و متغیرهایی برای تفسیر آنچه که مردم میگویند و انجام میدهند از قبل داده نمیشود یا ثابت فرض نمیشود. این به معنای غیر سیستماتیک بودن تحقیقی نیست. به طور ساده در ابتدا دادهها به صورت خام از یک شکل جمع آوری میشود.
4-تمرکز معمولاً به یک گروه یا محیط واحد یا نسبتاً با دامنه کوچک است. یا حتی در روشی به عنوان تحقیق تاریخ زندگی به فرد واحد هم باشد.
5-تحلیل دادهها شامل تفسیر معانی و کارکردهای کنشهای انسانی و اساساً شکلی از توصیفات و توضیحات شفاهی را دربرمیگیرد. البته تحلیل آماری و کمیتپذیر استفاده میشود امّا نقش فرعی را بیشتر دارد.
6-به عنوان مجموعهای از روشها، اتنوگرافی آن نوع از رویکردی که ما همه در زندگی روزمرهمان استفاده میکنیم تا معنایی برای محیطمان بسیازیم، جدا و منفک نیست اتنوگرافی نسبت به رویکردهای دیگر مانند سورویهای اجتماعی یا تجربی کمتر تخصصی و پیچیده است. بهرحال، همه روشهای تحقیق اجتماعی خاستگاههای منشاءهای تاریخی خودشان را در شیوههایی که در آن افراد اطلاعاتی درباره جهانشان در زندگی روزمره بدست میآورند دارند.
خلاصهای درباره راهنمایی برای کار میدانی
فراهم کردن مجموعه دقیق از قواعد و رویهها برای هدایت کار میدانی مشکل است. در واقع آنچه که در اتنوگرافی انجام میشود وابسته به محیط و موقعیت، هدف مطالعه، ماهیت محیط و مهارتها، علایق، نیازها و دیدگاهها مشاهده کننده است. برخی از راهنماییها برای هدایت کار میدانی ذکر میشود.
1. در یادداشتبرداری میدان توصیفی باشید.
2. تنوعی از اطلاعات را از دیدگاههای متفاوت جمعآوری کنیم.
3. جمعآوری دادهها را از طریق ابزارهایی چون مشاهدات، مصاحبهها، ارائه اسناد و مدارک، ثبت و ضبط، عکس و تصاویر، معتبر و چندوجهی کنید.
4. از نقل قولها استفاده کنید؛ برنامههای مشارکت در دوره زمانی تحقیق را بیان کنیم. دیدگاههای مشارکتکننده در کار تحقیق را با توجه به تجربه خودشان بر حسب کلمات و عبارتهای شان ثبت کنیم.
5. اطلاعرسانهای اصلی را عاقلانه انتخاب کنید و از آنها به دقت استفاده کنیم. دانش از دیدگاههای مبتنی بر اطلاعشان ترسیم کنیم امّا توجه داشته باشید که اطلاعاتشان و دیدگاههایشان محدود است.
6. از مراحل مختلف کار میدانی حساس و آگاه باشید
a. توافق و اعتمادی در مرحله ورود تحقیق به میدان ایجاد کنید. به خاطر داشته باشید که خود مشاهده کننده محقق مشاهده میشود و مورد ارزیابی قرار میگیرد.
b. در طی مراحل کاری و جریان تحقیق در کار میدانی و منظم از نظر علمی باقی بمانید.
c. در یادداشت برداری جزییات کار میدانی در همه مراحل منظم و وظیفهشناس باشید.
d. در تجربه محیط قابل مشاهده تا جایی که ممکن است درگیر شوید و در عین حال دیدگاه تحلیلیشان را با توجه هدفی که در کار میدانی دارید حفظ کنید تا ازآن طریق تحقیقتان هدایت شود.
f. به روشنی توصیف را از تفسیر و قضاوت نظری جدا کنید.
g. باز خورد سازنده و مشتقشدهای به عنوان قسمتی از فرایند تحقیق کار میدانی فراهم کنید. بازخورد را به دقت معین کنید. اثر اتش را مشاهده کنیم.
h. در یادداشتهای میدانی و گزارشهای مشاهدات، برای تجربهها، اندیشهها و احساسات خودتان جایی باز کنید. اینها هم جزیی از دادههای میدانی به شمار میروند.
کار میدانی اساساً تجربه شخصی است. در هم آمیختن محقق اتنوگرافی با رویهها و روندهای کار میدانی با توجه به امکانات فرد و دگرگونیهای موجود در موقعیتهای میدانی چیزهایی هستند که کار میدانی را به طور گستردهای تجربه شخصی میسازد. اعتبار و معناداری نتایج بدست آمده مستقیماً به مهارت مشاهده کننده، علم و دیدگاه محقق وابسته است. این میتواند هم یک نقطه فوت و هم نقطه ضعف روشهای مشاهدهای باشد.
خلاصهای از راهنمایی برای مصاحبه
هیچ شیوه مشخصی یا فرمت صحیح واحد در مصاحبه که برای همه موقعیتها مناسب باشد وجود ندارد. در ضمن هیچ شیوه منحصربه فردی برای عبارتسازی سوالات که همیشه بتوان در کارهای تحقیق از آن استفاده کرد وجود ندارد. و فعلیت ارزیابی خاص، نیازهای مصاحبه شونده و سبکهای شخصی مصاحبهکننده همگی موقعیت منحصربه فردی برای هر مصاحبه بوجود میآورد. هیچ دستورالعملی برای مصاحبه مؤثر وجود ندارد. امّا برخی راهنمایی وجود دارد که میتواند قابل توجه باشد. این راهنمایی عبارتند از (Patton 1987).
1. در سرتاسرتحقیق همه عبارتهای مصاحبهها، از برنامهریزی برای جمعآوری دادهها تا تحلیل، مرکزیت هدف تحقیق را حفظ کنیم.
2. اصول بنیادی مصاحبه کیفی فراهم کردن چارچوبی در داخل آن مصاحبه است که جوابگویان بتوانند فهم خودشان را با توجه اصطلاح خودشان بیان کنیم.
3. نقاط قوت و ضعف الگوهای متفاوت مصاحبهها را درک کنید مثلاً در مصاحبههای مکالمهای غیررسمی، مصاحبههایی با رویکرد راهنما و مصاحبههای استاندارد شده باز درک این نقاط قوت و ضعف مهم است.
4. نمونهای از مصاحبه یا ترکیبی از نمونهها را انتخاب کنید که بیشترین مناسبت را باهدف کوشش تحقیق دارد.
5. انواع متفاوتی از اطلاعات را که میتواند از طریق مصاحبهها جمعآوری شود درکی داشته باشید مثلاً دادههای رفتاری، عقاید، احساسات، دانش، دادههای حسی، اطلاعات پسزمینه جزیی از انواع اطلاعات است.
6. درباره اینکه چگونه انواع مختلف سوالات میتواند به صورت یک ترتیبی یا توالی به طور مناسبی طرح شود در هر موضوع مصاحبه توجه کنید. مثلاً اگر سوالاتی از نظر زمانی طراحی میشود ترتیب گذشته، حال و آینده را در نظر بگیرید.
7. بدرستی از سوالات باز استفاده کنید.
8. در مصاحبه از سوالات روش و همچنین از زبان مناسب و قابل فهم در مصاحبه استفاده کنیم.
9. هر سوال در قالب زمانی مشخص استفاده شود. در واقع ارتباط منطقی سوال و زمان ضروری است.
10. از سوالات پیگیر follow-up استفاده کنید تا جزییات و عمق مسائل را بیرون بکشید.
11. اندیشه کنید که چه اطلاعاتی مطلوب است، چرا آن اطلاعات مهم است، و اجازه بدهید تا مصاحبه شونده از چگونگی پیشرفت کار مصاحبه بداند.
12. با توجه فراوان گوش بدهید و به طور مناسب پاسخ بدهید. در ضمن اجازه بدهید که شخص بداند که او شنیده میشود.
13. تفاوت میان مصاحبه عمیق را با بازجویی تشخیص دهید. پژوهشگران سیاسی و مأموران رسیدگی مالیات به نوعی هدایتکننده بازجوییها می کنند که شما متفاوت از آنها هستید.
14. توافق شخصی و حسی از علاقه دو طرفه را شکل دهید.
15. بیطرفی در محتوی خاص پاسخها را در خود حفظ کنید. در واقع شما آنجایید تا دادههایی را جمعآوری کنید نه اینکه درباره فرهنگ یا اشخاص قضاوت کنید.
16. در حالی که در مصاحبه هستید مشاهده هم کنید. از اینکه چگونه فرد مصاحبه شونده تحت تأثیر سوالات مختلف قرار میگیرد و پاسخهایی به سوالات مختلف میدهد آگاه و حساس باشید.
17. کنترل مصاحبه را حفظ کنید.
18. هرجایی و هروقتی که ممکن است کل نقل قولها را برای تحلیل و گزارش بعدی آثار خودتان ضبط و ثبت کنید.
19. یادداشتبرداری کردن و برجسته کردن نکات عمده در فرایند مصاحبه ضروری است.
20. تا جایی که ممکن است بزودی بعد از مصاحبه، چیزهای ثبت شده را چک و بازبینی کنید. یادداشتها را به روشنی مرور کنید و تا جایی که ضروری است به دقت شرح دهید مشاهدات را ثبت کنید.
21. هر آنچه که برای جمعآوری اطلاعات قابل اعتماد و معتبرو مناسب و ضروری است فعال سازید
22. با فرد مصاحبهشونده با احترام رفتار کنید.
23. مصاحبهکردن را تمرین کنید تا مهارتتان افزایش یابد.
24. از مصاحبه لذت ببرید زمانی طولانی برای آن صرف کنید، بایستید و گوش کنید.
اسناد میدانی
علاوه بر روشهای مشاهده مشارکتی و مصاحبه در اتنوگرافی از اسناد گوناگونی برای پاسخ به سوالات راهنما استفاده میشود اگر این اسناد معتبر باشد و سنجیده انتخاب شوند و همچنین قابل دسترسی باشند، میتوانند اطلاعات و نظرگاه اضافی و مفید به پروژههای تحقیقاتی ارائه دهند. البته باید توجه داشت که در همه جوامع و میدانهای مورد بررسی و یا در همه پروژههای تحقیقاتی اسناد میدانی قابل دسترسی نیستند همچنین ممکن است که حتی تحقیق در میان یک جامعه شهری یا جامعهای از گروه اجتماعی اسناد میدانی مربوط به موضوع برای بررسی وجود نداشته باشد. این گوناگونی استفاده از اسناد به تمرکز اصلی موضوع یا خود تحقیق برمیگردد. درباره مشارکتکنندگان به دقت باید یک محقق اتنوگراف حساس باشد. مردمنگار باید بداند چه نوع اسنادی قابل دسترس است.
اسناد شامل: بودجهها، تبلیغات، گزارشات کاری، گزارشات سالانه، جزوههای با محتوی اطلاعات خاص، مواد آموزشی، خبرنامهها، و پاکتهای راهنما و یا استخدامی، قراردادها، پوسترها، بروشورها، صورت جلسات، فهرستها، و بسیاری از اسناد نوشته شده که میتواند در میدان مورد بررسی وجود داشته باشد.
توصیف کیفی و گزارش یافتهها
گزارشهای مبتنی بر روشهای کیفی شامل مقدار زیادی از توصیف خالص و برنامه یا تجربههای از مردم در محیط تحقیق است. هدف این تحقیق آن است که به خواننده اجازه میدهد که بداند چه اتفاقی در محیط تحت مشاهده افتاده است یا اینکه خواننده میتواند درک کند که چه حوادث خاص یا فعالیتهای خاصی در محیط وجود داشت پی ببرد. از طریق خواندن یادداشتهای میدانی و مصاحبهها محقق قسمتهایی از دادهها را جستجو میکند که آنها را برای ارائه بعنوان توصیف خالص و ناب در گزارش تحقیق آرایش دهد.
آنچه که برای شیوه توصیف را دربرمیگیرد وابسته به آن سوالاتی است که به صورت جزیی و عمیق گزارش خواهد شد و دلیل آن این است که یک تجربهو نمونهای را بازنما میکند. این توصیفات در شکل روایی و داستانوار نوشته میشود. زیرا این شکل از توصیفات تصویر کلیای از آنچه که در فعالیت و حوادث گزارش شده اتفاق افتاده است را فراهم میکند.
مضمون واقعی و فورمت اصلی گزارش کیفی وابسته به ضرورت اطلاعات اولیه و هدف تحقیق است. حتی در گزارش جامع و نهایی مقدار زیادی از دادههایی که توسط محقق جمعآوری شده است حذف میشود. تمرکز در این مسیر ضروری است.
بالانس و تعادل میان توصیف و تحلیل
توصیف جزیی و نقل قولهای در عمق کیفیتهای ضروری گزارشهای کیفی هستند. توصیف کافی و نقلهای مستقیم باید طوری دربرگیرنده باشد که خواننده بتواند درکی کامل از محیط تحقیق و اندیشهها و ذهنیات مردمی که در روایت از آنها ارائه میشود را نشان دهد. توصیف باید کوتاه باشد امّا باید توجه شود که سطحی و نامفهوم نباشد. در ضمن خواننده مجبور نیست هر چیزی را مطلقاً گفته شده یا انجام شد بداند. امّا باز تأکید میشود تمرکز در ارائه مطالب با توجه به موضوعیت مطالعهای که محقق انجام میدهد نباید فراموش شود.
توصیف بوسیله تحلیل و تفسیر تعادل پیدا میکند. توصیفی که بیحد باشد گیجکننده میشود. هدف تحلیل سازمان دادن توصیف به شیوهای است که دادهها را از طریق آن قابل کنترل میکند. توصیف توسط تحلیل به توازن میرسد و در داخل تفسیر ساخت میگیرد. گزارش نهایی جالب و قابل خواندن توصیف کافیای را فراهم میکند که به خواننده اجازه میدهد تا بتواند تفاسیر و توضیحات ارائه شده را درک کند.
تحلیل و تفسیر
به خاطر داشته باشید که محقق گارگاهی است که الگوهایی را جستجو میکند که در میان گروههای مختلف یا در بین افراد رخ میدهد(Krueger 1994). فرایند تحلیل و تفسیر شامل آزمون و بررسی علمی، نظرگاه خلاق و توجه دقیق به فرایند تحقیق مطالعه است. تحلیل و تفسیر از نظر مفهومی فرایند جداگانهای است. فرایند تحلیل با گردآمدن مواد خام و تبدیل آن به تصویر کلی و اجمالی از آن فرایند کامل است. نقش محقق در تحلیل هم گذاری یا روی هم گذاشتن دادههای خام در قالب یک توضیح تفسیری و نهایی است. تحلیل فرایند به نظم درآوردن دادههاست. در واقع سازمان دادن دادهها در قالب الگوها، مقولات و واحدهای توصیفی اساسی است. فرایند تحلیل شامل ملاحضات روی کلمات، لحن و بیان موضوع، متن، سازگاری و هماهنگی درونی، فراوانی، وسعت، اختصاصی بودن پاسخها و ایدههای بزرگ است. استراتژی کاستن دادهها در تحلیل ضروری است(Krueger 1994).
تفسیر شامل ضمیمه کردن معنا و مفهوم به تحلیل است. در واقع در تفسیر، الگوهای توصیفی تشریح میشود و روابط و به هم پیوستگی در میان ابعاد توصیفی جستجو میشود. زمانی که این فرایندها کامل شدهاند محقق بایستی تفسیرها و نتایج خود را گزارش کند.
رشتههای دیگری که استفاده میکنند
روانشناسی، اقتصاد، جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی از اتنوگرافی استفاه میکنند. جامعهشناسی شهری و مکتب شیکاگو در صورت خاص به تحقیق اتنوگرافی مرتبط است. اکرچه برخی از معروفترین مثالها(جامعه گوشهنشین خیابان توسط ویلیام فوت رایت و کلان شهر سیاه توسط St Clair Drake و Horace R Caton) از انسانشناس تحت تأثیر بودند. غیر از آن مکتب کنش متقابل نمادین نیز از کارهای اتنوگرافی استفاده میکرد که در این میان میتوان به تحلیل مشترک اثر گری آلن واین که تاریخ اولیه بازی نقش خیالی را بررسی کرد. امّا حتی اگرچه بسیاری از خردرشتهها و دیدگاههای تئوریکی در داخل جامعهشناسی از روشهای اتنوگرافی استفاه میکرد شرط اصلی مثل آنچه که در انسانشناسی فرهنگی از اتنو گراف ی انتظار می رود نیست.
رشتههای دیگری چون آموزش و پرورش، اتنوموزیکولوژی، مطالعه عملکردها، فولکور و زبانشناسی از اتنوگرافی استفاده میکنند. انسانشناس آمریکایی جرج Spindler پیشگام کاربرد اتنوگرافی و روششناسی در کلاس بود. جیمز اسپردلی مردمنگار معروف دیگری است که بخصوص در کتاباش تحت عنوان مصاحبه مردمنگاری که در سال 1979 انتشار داده بود اتنوگرافی را مورد تأکید قرار داد.
روشهای اتنوگرافی برای مطالعه محیطهای تجاری نیز استفاده میشود گروههای کارگران، مدیران و غیره مقولههای اجتماعی مختلفی هستند که در سیستمهای اجتماعی عام مشارکت میکنند. هر گروه نگرشهای مشخص متفاوتی را و الگوهای رفتاری و ارزشهای معینی را به نمایش میگذارند.
انسانشناسانی چون دانیل میلر و ماری واگلاس دادهای اتنوگرافی را برای پاسخ به سوالات علمی درباره مصرفکنندگان و مصرف استفاده کردهاند. در بحثهای مردمنگاران دریافتند که چگونه مردم تولید و خدمات استفاده میکنند. اتنوگرافی برای توسعه و رشد تولید نیز استفاده میشود(که گهگاهی اتنوگرافی Design نامیده میشود).رویکرد کلگرا و سیستماتیک اتنوگرافی برای تجربه زندگی واقعی میتواند برای توسعهدهندگان تولید ارزشمند باشد.اتنوگرافی آنچه را که مردم میگویند تا آنچه را که آنها واقعاً انجام میدهند را پیوند میدهد.
تکنیکها
1. مشاهده مستقیم و دست اول رفتار روزانه. میتواند شامل مشاهده مشارکتی باشد
2. مکالمه با سطوح مختلفی از تشریفات. میتواند شامل مبحث کوتاه تا مصاحبههای طولانی باشد.
3. روش شجره شناختی. مجموعهای از رویههای مردمنگاری خویشاوندی، تبار، دیاگرامهای استفاده شده حاصل از ازدواج
4. کارهای دقیق و جزء به جزء بااطلاع رسان های کلیدی درباره حوزههای خاصی از زندگی اجتماعی مورد بررسی
5. مصاحبههای عمیق
6. کشف اعتقادات و ادراکات محلی
7. تحقیق با جهتگیری مسئله
8. تحقیق گروهی و تیمی
9. مطالعات موردی
البته باید توجه داشت همه ایت روشها به طور هم زمان توسط اتنوگرافها استفاده نمیشود بلکه مصاحبهها و مشاهده مشارکتی در اتنوگرافی از اهمیت گسترده و عمدهای برخوردار است و دیگر روشهای جمع آوری مواد اتنوگرافی با توجه به رویکرد روش شناختی و تشخیص مردم نگار قابل کاربرد است.
اصول اخلاقی در تحقیق اتنوگرافی
از آنجایی که تحقیق اتنوگرافی در میان محیط انسان واقعی اتفاق میافتد تعدادی از مسائل اخلاقی خاص وجود دارد که محقق باید در آغاز تحقیق آگاه باشد. به طور خلاصه محققان بایستی اهداف تحقیقاتشان را برای اعضای اجتماعی که آنها را مورد بررسی قرار میدهند روشن سازند. در تحقیقات اتنوگرافی توجه به رضایت افراد مورد مطالعه ضروری است. محققان باید نسبت به تحقیقی که انجام میدهند قبل از تحقیق باید اجازه اعضاء تحقیق را برای کار تحقیق بدست آورند. در ضمن یکی از نکاتی که مهم است این است که آیا گروه تمایل دارند در گزارش نوشته شده نامشان ذکر شود و یا برای آنها اسم مستعار ذکر شود. بیشتر از همه محققان بایستی مطمئن باشند که تحقیق آسیبی به آنها نمیرساند یا هیچ استثماری از آنها صورت نمیگیرد.
(منابع در سایت محفوظ است)
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست