دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
درباره فیلم «شبکه»
«شبکه» به عنوان آخرین خاطره سینمایی از زندهیاد ایرج قادری، بیش از همیشه متوجهمان میکند که چه سوژههایی دغدغه اصلی این کارگردان قدیمی و باتجربه بوده و چرا با اینکه همواره نسبت به این موضوعات حاد اجتماعی حساس بود، در این سالهای آخر عمر به عنوان فیلمساز نتوانست چندان موثر باشد.
دقت در موضوعات سه فیلم مهم یک دهه اخیر قادری میتواند مقدمهای باشد برای ورود به این بحث.
«آکواریوم» درباره مهاجرت و اعتیاد بود که در نگاه تلخ سازنده، فرجامی جز تباهی نداشت. «پاتو زمین نذار» هم درباره دلایل فروپاشی کانون خانواده است و هم درباره سوءاستفادههای اقتصادی.
در شبکه نیز مضمون اصلی درباره سایتهای اینترنتی و ناهنجاریهای مربوط به آن است. همچنان که میبینید، ایرج قادری در سالهای پایانی عمر خود نیز با درک درستی که از محیط پیرامونش داشت، با پیگیری وقایع روز، فیلمهایی میساخت که قصه آنها درباره مشکلات و کشمکشهای موجود بود.
اینک با فراگیر شدن شبکههای اجتماعی و حضور پررنگ جوانان در آنها و با در نظر گرفتن این واقعیت که رشد و گسترش و همهگیر شدن رسانهها، آفتها و آسیبهایی همچون به خطر افتادن حریم خصوصی افراد را نیز به دنبال دارد، شبکه میتوانست فیلمی تاثیرگذار برای خانوادهها باشد، اما آنچه این سیر را نیمهتمام میگذارد، دلبستگیهای مرحوم قادری به کلیشههای سینمایی است که از عمر تاثیرگذاری آن دههها میگذرد.
نکته عجیب درباره شخصیتپردازی شبکه در این است که آدمهای قصه به خوبها و بدها تقسیم شدهاند و از آغاز مشخص میشود که هر کدام از شخصیتها چه ماهیتی دارند و در این میان دیگر عنصری به نام تعلیق محلی از اعراب ندارد.
قصه درباره کلاهبرداری به روشهای تازه است. پژمان (نیما شاهرخشاهی) برای پیشبرد مقاصد شوم خود، سعی دارد برای دختری (ماهچهره خلیلی) پاپوش بدوزد که به عنوان حسابدار شرکت از این فساد مالی پرده برداشته است.
او از تعرضش به دختر فیلم میگیرد و آن را روی شبکههای اجتماعی میگذارد. شخصیت بدمن فیلم با این روش، دختر را از سر راه برمیدارد. این رویکرد در نقد شرایط اجتماعی روز، تنها به طرح صورت مساله بسنده میکند. انتظار بررسی موشکافانه انگیزههای جوانان از انجام چنین تبهکاریهای نوینی، در فیلم قادری انتظاری بیجاست.
در حقیقت قادری با مطالعه روزنامهها، نگاهی به حوادث روز و شنیدن اخباری سردستی با در نظر گرفتن اقبال عمومی به این نوع قصهها، در صدد ساختن فیلمی گیشهای بوده و در این راه از بازیگران چهره تلویزیونی و سینمایی نیز استفاده کرده است.
در فیلم شبکه علاوه بر اینکه کارگردان در ارائه تیپهای اجتماعی به کلیشههای تکرار شده و ظاهری روی میآورد، در پرداخت قصه نیز از همان لایه ظاهری و سطحی عمیقتر نمیرود.
بازیگران انتخابی او با آن گریمهای اغراقشده ایفاگر نقشهایی هستند که پیش از این، بارها در قالب این تیپها در سریالها و فیلمهای عامهپسند ظاهر شده بودند.
نیما شاهرخشاهی، بازیگر جوان سینما از وقتی در فیلم پرفروش «دایرهزنگی» بازی کرد، این نقش را در بیشتر کارهای نمایشیاش تکرار کرده و ماهچهره خلیلی همچنان ایفاگر نقش زنان فداکار و مظلوم است. ضعیفتر از همه، در کمال تعجب اکبر عبدی است.
او که در ارائه تیپهای ناهمگون اجتماعی در سنین مختلف و با گویشهای گوناگون استاد بود، این بار در نقش مردی با رفتاری زننده (چیزی شبیه آدمهایی با انحرافات جنسی) کاملا ناکام است.
یک دلیل عدم توفیق او، علاقهمندیاش در سالهای اخیر به ایفای نقشهای کوتاه است و چنین به نظر میرسد که نقش او در شبکه در فیلمنامه آنچنان پرداخت درستی نداشته و چهبسا در زمانی محدود ضمیمه فیلم شده است. حضور ایرج قادری هم دردی از فیلم درمان نمیکند.
او ایفاگر نقش وکیلی است که چندی قبل، دخترش را به دلیل خودکشی از دست داده و علت خودکشی دخترش نیز بیآبرو شدن در پی انتشار فیلمی خصوصی از او در اینترنت است. در این حین ، او باید وکالت پروندهای مشابه را به عهده بگیرد که ابتدا امتناع میکند ولی بعد میپذیرد.
به نظر میرسد باید نارساییها و کاستیهای اصلی شبکه را ابتدا متوجه فیلمنامه آن دانست. عبدالرضا منجزی، فیلمنامهنویس نهچندان شناختهشده این فیلم، با ارجاع به قصهها و شخصیتهای بسیار، خواسته درامی جذاب و سرگرمکننده بنویسد.
این کار زمانی میتوانست موثر و تعیینکننده باشد که اولا شخصیتها هویتی مشخص و مستقل داشته باشند و ثانیا قصههای فرعی، در حکم مکمل قصه اصلی عمل کنند، نه اینکه ساز خود را بزنند، بیمقدمه وارد شوند و بینتیجه به پایان برسند.
در فیلم شبکه اصلا قرار نیست شاهد درامی روانکاوانه و جدی باشیم. وقتی اثری را با هدف جذب تماشاگران عام تهیه میکنیم، جذابیتهای ظاهری عاملی به مراتب تعیینکنندهترند تا درونمایههای جدی و اثرگذار.
از این منظر به شبکه به مثابه اثری از ایرج قادری نگاه میکنیم که در سراسر کارنامه فیلمسازیاش همواره این نکته مشهود است؛ نکتهای مهم که فیلمهای خوب کارنامه او، از «بت» تا «میخواهم زنده بمانم» و «تاراج» تا خیل فیلمهای ضعیفش را در مجموع به عنوان اثری از ایرج قادری معرفی میکند.
در پرونده ۴۱ فیلم قادری، آنچه به عنوان یک کلیت خودنمایی میکند، توجه به جنبههای عامیانه است و پرهیز از عمیق شدن در مباحث اجتماعی. ایده مورد علاقه قادری طی سالهای فیلمسازیاش، بخصوص در چهار دهه گذشته، اعتیاد جوانان و فرجام تراژیک آن است.
این روند به طور جدی از فیلم «پشت و خنجر» با بازی خود او آغاز شد و تا شبکه ادامه پیدا کرد. در این فاصله، گاه اعتیاد با مافیا و قاچاق مواد مخدر پیوند خورد (تاراج)، به موضوع مهاجرت و امیدواری واهی جوانان به آن سوی مرزها رسید (آکواریوم) و سرانجام با در نظر داشتن نمونههای جدید اعتیاد، از نوع مصرف قرصهای روانگردان، شکل و شمایلی تازه پیدا کرد (شبکه).
در کنار این موضوع تکرارشونده، بحث حضور یا عدم حضور او به عنوان بازیگر همواره اهمیتی خبری داشته است. چه آن زمان که او بازی کند و چه بازی نکند (به هر دلیل)، نقشی که برای خود در نظر گرفته (با شرکت او یا با حضور بازیگری جایگزین مانند بهزاد جهانبخش در تاراج) همواره از اهمیتی خاص برخوردار است.
قادری به دلیل عشق به بازیگری یا نقشهای جذابی برای خود مینوشت یا نقشهای خاص نوشته شده را برای خود کنار میگذاشت سپس در جریان کارگردانی و بازی توامان، همواره شخصیتش به عنوان کارگردان، تحت تاثیر کاراکترش به عنوان بازیگر بود.
آنقدر که او به شمایل بازیگریاش توجه داشت، کمتر به کارگردانی اهمیت میداد و همین دلبستگی به نمایشگری در شکل سادهاش بود که هیچگاه نگذاشت کسی آثار ایرج قادری را به رغم فروش بالایشان و محبوبیت سازنده جدی بگیرد. قاعدهای که بدون استثنا تا شبکه، آخرین ساخته او نیز ادامه پیدا کرد و به پایان رسید.
از یک نگاه بیرونی و پدیدارشناسانه، شبکه به لحاظ جسارت در طرح موضوع اصلی و نیز نگرانی سازندهاش از جامعه جوان مستعد آسیبهای هولناک جدید، فیلمی است احترامبرانگیز، اما متاسفانه سینمایی که خودش را در طول نیم قرن جدی نگرفت، آنچنان که باید و شاید هم تاثیرگذار نبود و شاید فروش کمتر از حد انتظار شبکه دلیلی بر این نکته مهم باشد که «چگونه گفتن» همچنان از «چه گفتن» مهمتر است.
لیلا خراط
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست