یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

امام رضا ع و تشیع ایران


امام رضا ع و تشیع ایران

پس از آنكه مأمون بر برادرش امین, پیروز شد, در حقیقت, حكومت عباسیان را كه در اصل تكیه بر خراسانیان داشت, بیشتر از پیش, خراسانی كرد

پس از آنكه مأمون بر برادرش امین، پیروز شد، در حقیقت، حكومت عباسیان را كه در اصل تكیه بر خراسانیان داشت، بیشتر از پیش، خراسانی كرد. حكومت امین، تكیه بر عناصر عربی و خاندان عباسیان داشت، اما حكومت مأمون از این دو جهت، ضعیف بود. لذا وی سعی كرد تا پایگاه دیگری بدست آورد. برای ایجاد این پایگاه، می‌توانست حمایت مردم را كه علاقه به علویان داشتند، جذب نموده از آن ابزاری برای سركوبی قیامهایی بسازد كه بنام علویان صورت می‌گرفت. ابن خلدون فراوانی شیعیان را سبب چنین دعوتی از سوی مأمون برای ولایتعهدی امام رضا _ علیه السلام _ می‌داند. در نظر عامه مردم آمدن امام و پذیرش دعوت مأمون برای گرفتن خلافت و یا ولایتعهدی، مهر تأییدی برای مأمون بود، این یكی از اهداف مهم این اقدام بود.

امام ابتدا دعوت مأمون را نپذیرفت. بدنبال آن اصرارهای مأمون به تهدید تبدیل شد و بالاخره پس از تهدیدهای فراوان امام مجبور شد تا به مرو بیاید و ولایتعهدی را بپذیرد. امام این ولایتعهدی را تحت شرائطی قبول كرد؛ مهمترین شرط آن بود كه مسئولیتی در قبال كارها نداشته باشد. از جمله امام فرمود: انی داخل فی ولایه العهد علی ان لا آمر و لاانهی ولاافتی و لااقضی و لااولی و لااعزل ولاأغیر شیئا مما هو قائم و تعفین من ذلك كله. من ولایتعهدی را می‌پذیرم به شرط آنكه هیچ امر و نهی نكرده و فتوا و قضاوتی ننمایم. همچنین نقشی در عزل و نصب و تغییر وضعی كه حاكم است، نخواهم داشت و از همه اینها معاف خواهم بود. همین موضع امام سبب شد تا شورشهای علوی، همچنان برپا باشد و لذا به قول برخی این ولایتعهدی نیز در فروكش كردن شورش‌های علوی سودی نبخشید.

مأمون برای اینكه امام در مسیر خود به شهرهای شیعی برخورد نكند، دستور داده بود تا او از بصره به طرف اهواز، از آنجا به فارس و بعد به خراسان آورده شود. رجاءبن ابی الضحاك، چنین دستور یافته بود ه امام را جز از این طریق، از راه كوفه نیاورد. در بعضی از مصادر آمده است كه امام از طریق قم، آورده شده است. اما این مطلب صحیح نیست چرا كه در كتاب عیون اخبار الرضا، تصریح شده كه مأمون به رجاء نوشته بود لا تأخذ علی طریق الكوفه و قم راه كوفه و قم را در پیش مگیر.

در مسیری كه امام به مرو آورده شد ارتباط امام با كسانی كه از دوستان اهل بیت _ علیه السلام _ بودند برقرار گردید. در نیشابور یكی از پرجمعیت‌ترین اجتماعات برای استقبال از امام برپا شد. در میان استقبال كنندگان گروهی از علمای اهل سنت همچون ابی زرعه رازی از آن حضرت خواستند تا حدیثی برای آنها نقل كند. در ینابیع الموده نقل شده كه امام چند روز در نیشابور ماند. پس از آن، هنگامی كه خواست به مرو شاهجان برود، ابو زرعه رازی، محمدبن اسلم طوسی و شمار كثیری از طلاب آنها، سر راه امام آمدند تا او را زیارت كنند، پس از آن از او خواستند تا حدیثی از آباء گرامش، نقل كند. امام دستور داد پرده را كنار زدند. مردم در حال هجوم بودند و سروصدای زیادی، آن محیط را پر كرده بود. امام شروع به صحبت كردند و از مردم خواستند تا ساكت باشند. آنگاه از طریق آبائشان و به عنوان كلامی از خداوند، برای مردم نقل كردند: كلمه لا اله الا الله حصنی فمن خل حصنی امن من عذابی كلمه لا اله الا الله، حصار محكم من است. هر كس داخل آن شد، از عذاب من ایمن خواهد بود. وقتی همه مردم، حدیث را نوشتند، امام با كمی تأمل بدانها فرمودند: این مطلب شروطی دارد و انا من شروطها پذیرش من از جمله شروط آن است. این جمله به عنوان پذیرش ولایت حضرت معنا شده است، چیزی كه اساس تفكر شیعی است. از نظر شیعه پذیرش امامت و گردن نهادن به ولایت امامان پس از توحید، شرط رهائی و فلاح است.

این تلاش از آن جهت صورت گرفت كه امام _ علیه السلام _، در صدد بود محبت مردم را نسبت به علویان، جهت دار كند و تشیع ناشی از دوستی اهل بیت را تبدیل به یك تشیع اعتقادی اصیل كند.

بعد از آن، وجود امام در خراسان، سبب شد تا شخصیت آن حضرت به عنوان امم شیعه برای مردم بیشتر شناخته شود. لذا هواداران شیعه هر روز بیشتر و بیشتر می‌شدند.

حیثیت علمی امام، مهمترین عامل در توسعه مذهب شیعه به حساب می‌آمد. به ویژه كه مبانی فكری شیعه نیز در آن شرایط، مشخص شده بود و طبعا مرجعیت علمی امام، توسعه فكر شیعی را دربر داشت. رجاء بن ابی الضحاك كه مسئولیت آودرن امام را بر عهده داشت، در مورد حوادث طول راه نقل می‌كند كه در هیچ شهری از شهرها فرود نمی‌آمدیم، مگر آنكه مردم به سراغ او می‌آمدند و از او در مورد مسائلشان، استفتاء كرده و معالم دینی‌شان را می‌پرسیدند. او نیز احادیث زیادی از طریق آبائش (تا به علی _ علیه السلام _ و پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ برای آنها، نقل می‌كرد).

اگر كسی با نقل روایت از طریق ائمه _ علیه السلام _ آشنا باشد، می‌داند كه تكیه آنها بر طریق اباء خود بهترین علامت برای توسعه فكر شیعی بوده است. این طریق، تنها طریقی است كه در آن صرفا با اتكای بر اهل بیت _ علیه السلام _ احادث ارائه شده و از دیگر راویان در سلسله سند حدیث استفاده نمی‌شود. این سند به نام سلسله الذهب بین روات حدیث مشهور است.

مأمون كه خود را به مسائل علمی، علاقه‌مند نشان می‌داد، مجالسی را ترتیب داده و سعی می‌كرد تا بحث و مناظره، پیرامون امامت و نبوت با مخالفین و با حضور امام برپا كند. هیچ بعید نیست كه هدف او، محكوم كردن امام بوده است. از آنجایی كه مردم، اهل بیت _ علیه السلام _ رابه مثابه عالمانی می‌دانستند كه بر دیگران برتری دارند و حتی در این باره به علم لدنی آنها اعتقاد داشتند،‌ محكومیت امام در این قبیل مجالس عمومی، می‌توانست ارزش آنها را نزد مردم از بین ببرد. اتفاقا این مجالس، توانست بهترین زمینه، برای ترسیم شخصیت واقعی امام رضا _ علیه السلام _ باشد. این جلسات مكرر به نفع امام خاتمه می‌یافت. و این خود، دردسری برای مأمون ایجاد كرد. عبدالسلام بن صالح هروی نقل می‌كند كه به مأمون خبر رسید كه علی بن موسی _ علیه السلام _ مجالس بحث كلام منقعد كرده و مردم جذب دانش او شده‌اند. مأمون به محمد بن عمرو الطوسی گفت تا مردم را از مجلس او طرد كند. وقتی امام متوجه این نكته شد، او را نفرین كرد و ضمن آن از خداوند چنین تقاضا كرد: ... وانتقم لی ممن ظلمنی و استخف بی و طرد الشیعه من بابی خدایا از كسی كه به من ظلم كرده، مرا خوار نموده و شیعیان را از درب خانه من دور كرده انتقام بگیرد.

این روایت نشان می‌دهد كه مردمی كه به خانه آن امام رفت و شد می‌كرده‌اند در شمار شیعیان آن حضرت بوده‌اند. بنابراین حضور آن حضرت در خراسان در حقیقت، عاملی در جهت توسعه فكر شیعه بوده است. مردم در مورد مسائل مختلف كلامی از آن حضرت پرسش می‌كردند. دانسته است كه از اواخر عهد منصور، كتب یونانی ترجمه شد و به تدریج عقل گرایی محدودی به حوزه اسلامی وارد شده بود. در این شرایط به نظر می‌رسید كه شیعه نیز می‌بایست افكار خود را در ارتباط با شرایط فكری جدید، مشخص كند. ائمه شیعه بویژه كلمات امام صادق _ علیه السلام _ و امام رضا _ علیه السلام _ راهگشای این حقائق بود. در مورد رؤیت خداوند در قیامت، پرسش می‌شد كه امام آن را مردود می‌دانست. در مورد حدیث ان الله خلق آم علی صورته، سوال می‌شد كه امام تحریف روایت را در مورد حذف قسمتی از آن ـ كه روشنگر معنای واقعی آن است ـ توضیح می‌داد. از امام درباره امر بین الامرین كه فرموده امام صادق _ علیه السلام _ بود، سؤال می‌شد و جز آنها.

او در اجرای عبادات اسلامی نیز سعی كرد تا سنت پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ را احیا كند. وقتی مأمون از او خواست تا نماز عید را بخواند، امام مطابق سنت پیامبر _ صلی الله علیه و آله و سلم _ و بدون تجملات شاهانه، خواست چنین كند. تأثیر این مسأله در میان مردم به اندازه‌ای بود كه مأمون دستور داد تا او را از نیمه راه برگردانند. گویا بعد از همین واقعه بود كه سختگیریها شروع شد. مأمون كوشید تا روابط امام را با شیعیان قطع كرده و به طرق مختلف كنترل كند. در نهایت مجبور شد تا برای حذف محور شیعه، امام را به شهادت برساند، اما طبیعی قضیه این بود كه در همان دو سال حضور امام در خراسان سبب گسترش تشیع در خراسان و نواحی اطراف آن شده بود.

مجموعه نامه‌های امام به افراد مختلف در توضیح مبانی شیعه به راحتی، گستردگی آن را نشان می‌دهد. نامه هایی از قبیل تبیین جایگاه اهل بیت _ علیه السلام _ در كتاب و سنت. برخی از مسائل كلامی و نیز مسائل اختلافی میان شیعه و سنی مانند مسأله ایمان ابوطالب، توضیح مصداق شیعه، توضیح مصداق صحابی و معنای اولی الأمر و جز آن. این پاسخها آموزه‌هاییبود كه برای شیعیان به عنوان دیدگاه قطعی پذیرفته می‌شد. گزارشی هم حكایت از آن دارد كه امام اموال خود را در روز عرفه میان مردم قسمت كرد و در برابر اعتراض فضل بن سهل كه آن را زیان خوانده بود. امام آن را غنیمت دانست.

یكی از شیعیان خالص امام كه در زمان حضور امام در مرو به خدمت ایشان رسید، دعبل خزاعی بود. دانسته است كه طایفه خزاعیان از طوایف شیعی عرب به شمار می‌روند و دعبل در این زمان شاعر برجسته عرب، خزاعی و شیعی شناخته می‌شد. زمانی كه دعبل به خراسان آمد، قصیده تائیه خود را سروده و گفته بود كه نباید كسی پیش از امام رضا _ علیه السلام _ آن را بشنود. این قصیده تاریخ شیعه را در این دوره منعكس می‌كند، تاریخی كه همراه با درد و رنج و قتل و آزار است. دعبل امیدوار است كه امامت در اختیار اهل بیت قرار گیرد:

خروج امام لا محالهٔ خارج یقوم علی اسم الله و البركات

یمیز فینا كل حق و باطل و یجزی علی النعماء و النقمات

رسول جعفریان


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید