یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
حُجره هایِ شریف نبوی ص
● بنایِ حُجرهها و توصیفِ آنها
هنگامی كه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه منورّه شدند، مردم مدینه شادان و شادمان از مقدم گرامیشان استقبال كردند.
مردم مدینه در مهمان نوازی از آن حضرت، به رقابت برخاستند. از این تاریخ، هر كاری در این شهر، از بركت این هجرت فرخنده، با شادمانی آغاز شد. و این طبیعی است كه این شهر از این كار به وجد آید و چرا نیاید در حالی كه خدای تبارك و تعالی این شهر را به حضور بهترین خلقش و گرامیترین رسولانش شرف بخشید و به این خصیصه مكرّم داشت.
آری، با حضور آن حضرت، مردم شادمان، هوا عطر آگین و شهر نورانی شد.
اَنَس بن مالك در این باره گفته است: «هرگز روزی را بهتر و نورانیتر از روزی كه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شدند، ندیدهام. نیز روزی بدتر و ظلمانیتر از روزی كه آن بزرگوار از دنیا رفتند، نیافتم.»(۱)
همو گفته است: «روزی كه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شدند، همه چیز در آن نورانی گردید و چون روزی كه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در آن از دنیا رفتند، فرا رسید، همه چیز را در مدینه تاریكی فرا گرفت. و از دفن آن حضرت فارغ نشدیم كه دلهایمان را انكار كردیم.»(۲)
پیامبر در محلّه بنی عَمْرو بن عَوْف در قُبا فرود آمدند و این مطابق با روز دوشنبه، برابر با ماه ربیع الأوّل بود.
چون آن حضرت وارد مدینه شدند، مردم مدینه از خانه بیرون آمدند و در كوچهها و راهها ریختند و بر بالایِ بامها برآمدند. بچهها و خدمتگزاران در حالی كه از خانه بیرون آمده بودند، فریاد میزدند: «محمد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله آمدند، اللّه اكبر، محمّد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله آمدند.»
اَنَس بن مالك، استقبال انصار از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را این گونه وصف میكند: «كنیزكانی از بنو نجّار در حالی كه دف میزدند، این گونه میسرودند:
نَحْنُ جَوادٍ مِنْ بَنی النَجّارِ یا حَبَّذا مَحَمَّدٌ مِنْ جارِ(۳)
«ما كنیزكان بنو نجاریم، چه خوش همسایهای است محمّد صلیاللهعلیهوآله !»
حَبَشیان مدینه به میمنت ورود پیامبر صلیاللهعلیهوآله بهبازینیزه پرداختند و زنان مدینه بربالایِپشتبامها،این سرود را میخواندند:
طَلَعَ البَدْرُ عَلَیْنا مِنْ ثَنیّاتِ الوَداع
وَجَب الشُّكْرُ عَلَیْنا ما دعا للّهِِ داع
أیُّها المبعوثُ فینا جِئتَ بالأَمْرِ المُطاع(۴)
«ماه از گذرگاههایِ گردنه وداع بر ما پدیدار شد.»
«تا آنگـاه كه خوانندگان خدا را بخوانند، شكـر خدایِ بزرگ بـر ما واجـب اسـت».
«ای برانگیخته خداوند در میان ما، فرمانت مطاع است».
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله حدود ده شب در میان بنو عمرو بن عوف اقامت گزیدند و مسجدی كه از روز آغازین بر بنیاد تقوا بود، پایه ریزی كردند و در آن نماز گزاردند. پس از آن پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله بر مركبِ خویش سوار شدند و با مردم به حركت درآمدند. هر كس از همراهان از سر رقابت میكوشید تا زمامِ شتر آن بزرگوار را به دست گیرد ولی پیامبر صلیاللهعلیهوآله میفرمود: «دَعُوها فَإنّها مأمـورهٌٔ»؛ «شتر را رها كنیـد كه مأمـور اسـت».
شتر رفت تا در مكان مسجد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در مدینه زانو زد. در این زمان آنجا كسانی از مسلمانان نماز میخواندند.
این محل در آن دوران، محل خشك كردنِ خرمایِ سُهَیل و سَهْل دو پسر بچه یتیم بود كه در قیمومت و كفالت سَعْدبن زُرارَه به سر میبردند پس از زانو زدن شتر فرمودند:
«هذا إنشاء اللّه المنزل»
«اینجـا اگـر خدا بخـواهد تنـزل خواهـد شد».
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله آن گاه آن دو یتیم را فرا خواندند و درباره خرید زمینشان با آنها گفت و گو كردند، حضرت بر آن بودند تا آن محل را از آن دو خریداری نمایند و در آن مسجد بنا كنند، ولی آن دو پسر از فروختن آن زمین خود داری كردند و گفتند: «ای پیامبر خدا، آن را نمیفروشیم بلكه به شما میبخشیم».
پیامبر صلیاللهعلیهوآله دلسوز و مهربان بودند، از این كه آن زمین را این گونه بپذیرند، ابا فرموده، اصرار بر خرید آن كردند. تا آن را خریدند دستور دادند در آنجا مسجدی بنا شود.
اَنَس بن مالك در این باره گفته است: پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وارد مدینه شدند و در بلندیهای مدینه در محلّهای به نام بنو عمرو بن عوف فرود آمدند. مدتِ اقامتِ آن حضرت در این محله دو هفته بود.
پس از آن، به سوی بنو نجّار فرستاد و آنها در حالی كه شمشیر حمایل كرده بودند، خدمت رسیدند.
اَنَس گوید: گویی كه من اكنون به پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله مینگرم كه بر مركبش سوار بودند و ابوبكر بر ردف ایشان قرار داشتند. بنو نجّار بر گرد آن حضرت حلقه زده بودند تا آن كه حضرت بر در خانه ابوایوب انصاری رحلِ اقامت افكند.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله چون وقت نماز میشد، نمازهایِ خود را در خفتنگاه گوسفندان به جای میآوردند.
حضرت دستور بنایِ مسجد دادند و برای این كار به سوی بنو نجّار فرستادند و به آنها فرمودند: «یابنی النجّار ثامنونی بحائطكم هذا»
«ایفرزندان نجّار درباره قیمت زمینتان با من سخن بگویید.»
آنها گفتند: «ما بهایِ آن را جز از خدایِ عزّوجلّ نخواهیم».
اَنَس گفته است: در این زمین چیزهایی كه میگویم قرار داشت، گورهایِ مشركان، ناهمواریها و درختان خرما. پیامبر صلیاللهعلیهوآله دستور داد گورهای مشركان را نبش كردند و ناهمواریها را هموار ساختند و نخلستانها را تخریب و نخلها را بریدند.
قبله مسجد را از نخل ساختند و دیوارها را از سنگ برآوردند. مسلمانان در حالی كه سنگ حمل میكردند، رجز میخواندند. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در میانِ آنها بود و این شعر بر لبانِ مباركشان مترنّم بود.
أللّهم لاخیرَ إلاّ خیرُ الآخرهٔ فانصر الأنصارِ و المهاجِرَه(۵)
«خدایا! هیچ خیری جز خیر آخرت نیست. خدایا! انصار ومهاجران را یاریكن.»
اصحاب رسولخدا صلیاللهعلیهوآله دراجرای امرآن حضرت صلیاللهعلیهوآله بر یكدیگر پیشی میگرفتند.
آنان بر آن بودند تا مسجدی نیكو بسازند و دیوارها و بنیاد آن را استوار گردانند ولی پیامبر صلیاللهعلیهوآله پیش از دست بردن به چنین كاری فرمودند: برای من عریش (بنای مُسقّف) چون بنایِ مسقّف موسی علیهالسلام از شاخهها و ساقههایِ نخل بنا كنید و سرپناهی چون سرپناهِ وی بنیان نهید؛ زیرا كار ساختن، به شتاب بیشتر از این، نیاز دارد.
به حرت عرض شد: سرپناه موسی علیهالسلام چگونه بود؟
فرمودند: «به گونهای بود كه چون در زیر آن به پا میخاست سرش به سقف میخورد حضرت وقت بیش از حد درباره بنا صرف كردن را مناسب ندانستند و تزیین آن را نیز تجویز نفرمودند؛ زیرا نمیخواستند كه نیروی اصحاب در كارهای غیر سودمند و كم اثر صرف شود.
اصحاب گرامی پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله آستین جدیّت بالا زدند و مجدّانه برای بنایِ این مسجد بزرگ كوشیدند؛ مسجدی كه مشعل خیر و هدایت شود و تا روز رستاخیز بر بشریت نور افشانی كند و چراغ تمدن و بیداری را روشن گرداند و انسانیّت را بار دیگر از خواب گران بیدار گرداند.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله با اصحاب، خشتهایِ بنا را برای مسجد با دامن حمل میكردند و با این كار زمینهساز ایجاد رغبت و همكاری در اصحاب میشدند.
پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله با این كار درس عملی و تعاون و مساوات به اصحاب میدادند و این برترین توجیه و بهترین تربیتِ حقیقی بود؛ زیرا تربیت صحیح آن است كه از راه عمل - نه حرف - تأثیر بگذارد. از قدیم گفتهاند: «هر كس با سخن مردم را پند دهد تیرهایش به خطا میرود و هر كس با كارش مردم را پند دهد، تیرش به هدف میخورد.»
آن حضرت در حالی كه همپای مردم در ساختن این مسجد شركت میفرمودند این شعر را بر لبان مبارك زمزمه میكردند.
هذا الحِمالُ لاحمال خیبر هذا أَبرُّ رَبَّنا و أَطْهَرْ
«این بارها بار خرمایِ خیبر نیست ولی در آخرت از بارهایِ خرمایِ خیبر نیكوتر و پاكیزهتر است.»
و یا میفرمودند:
أللمَ إنَّ الأجَر أَجرُ الآخِرَهٔ فارحم الأنصارَ و المُهاجرهٔ
«خداوندگارا! پاداش، همان پاداش آخرت است. خدایا! بر انصار و مهاجران ببخش!»
طبیعی است كه انشا و شعر در حین عمل باعثِ انگیزش همّت و افزایش نشاط و سرگرم شدن و در نتیجه فراموش كردن سختی كار و مدت عمل میشود.
اصحاب چون دیدند كه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله این گونه در عمل فرو رفته و شعر میخواند حریصانه به كار پرداخته و از توان خود بهره جستند و تلاش و رقابتشان افزون شد. یكی از گویندگان گفت:
لئن قَعَدنا و النَبیُ یَعْمَلُ ذاكَ إذا لَلْعَمَلُ المُضُلَّلُ
«اگر ما بنشینیم و پیامبر خدا كار كند. این كار، كاری از سرِ گمراهی است».
علی علیهالسلام فرزند ابوطالب در حالی كه با شادمانی و سرور مشغول كار بنایِ مسجد بودند، این گونه ارشاد میفرمودند:
لا یَسْتَوی مَنْ یَعمرُالمساجدا یدأبُ فیها فائما و قاعدا
و مَنْ یُری عن الغُبارِ حائدا
«آن كس كه در بنایِ مسجد مُجدّانه میكوشد و برخاسته و نشسته، در كار آن تلاش میكند، با آن كس كه خود را از غبار كنار میكشاند، یكسان نیست!»
در حین كار، شخصی از یمامه به نام «طلق بن علی» از بنو حَنیفه وارد شد، او هنگامی كه دید پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله مسجد بنا مینهند و مسلمانان با او مشغولاند، چون در ساختنِ گِل خُبره بود، دست به كار شد. او خود گفته است: چون چنین دیدم، بیل را برداشتم و گل را به هم مخلوط كردم. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در حالی كه به من مینگریست، میفرمود: «إِنَّ هذا الحَنَفیّ لَصاحبُ طینٍ»؛ «این مرد حنفی گِل ساز خوبی است!»
پبامبر خدا صلیاللهعلیهوآله از آن مرد به خاطر مهارتش در ساختنِ گِل و آمدنش در وقت مناسب، خوشحال شد و به اصحاب فرمود:
«قَرِّبوا الیَمامیَ من الطّینِ، فإنَّه أَحْسَنُكُم له مَسْكا و أشَدُّكُم مَنْكِبا».
«كار گل را به این مرد یمامی بسپارید، اواز همهشما درساختنگِلماهرتر و شانهاش از همه شما در حمل آن توانمندتر است».
سرانجام این كار با كوشش و همّت به پایان آمد، كاری كه از حیث بنا ساده و از حیث معنی و محتوا پرسود بود.
مساحت مسجد نبوی هفتاد ذراع در شصت ذراع بود. ستونهای مسجد را از چوب ساخته و در وسط آن مساحتی برای مسجد در نظر گرفته بودند.
چون بنای مسجد شریف نبوی پایان یافت، پیامبر دو حجره برای سوده دختر زمعه و عایشه، دو همسر خود؛ كه در این وقت در حباله نكاح آن حضرت بودند، ساخت.
سوده دختر زمعه قرشی اول زنی بود كه حضرت بعد از وفات حضرت خدیجه با وی ازدواج كرد و مدت سه سال با او به سر آورد، پس از آن با عایشه ازدواج كرد.(۶)
و اقدی از برادر زاده زُهْری و او از پدرش نقل كرده است كه: پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در رمضان سال دهم از بعثت با سوده ازدواج كرد و با او به مدینه هجرت كردند. این زن در شوال سال ۵۴ هجری در مدینه درگذشت.(۷)
ازدواج حضرت با عایشه در مكّه حدود چهارده ماه پیش از هجرت بود.(۸) عایشه با والدینش هجرت كرد و پیامبر گرامیخدا صلیاللهعلیهوآله در شوال سال دوم هجری هنگام مراجعت از غزوه بدر با او ازدواج كرد و او در این حال نُه سال داشت.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله دو خانه بر اساس بنایِ مسجد و با خشت و چوب خرما، برای این دو ساختند. و با پارچهای مویین دری بر آنها آویختند.
خانهعایشه تك دری از چوب عرعر یا چوب ساج داشت. پس از مدتی این خانه دارای دو در شد و مردم هنگامی كه برای سلام گفتن بر پیامبر وارد میشدند، دسته دسته از دری وارد میشدند و از در دیگر بیرون میرفتند.(۹)
بیت درعُرف آن زمان به اتاق ـ در كاربرد امروز ما ـ اطلاق میشد و باید دانست كه خانه رسول خدا مركّب از اتاقهایِ نسبتا وسیعی بود، آن گونه كه اشاره كردیم.
اما فرش خانه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله چیز شگفتی بود و از آرایش و زیور دنیایی به كلّی عاری بود. و با فرش ملوك و سلاطین سازگاری نداشت... جنس آن از پوست و پوشال درخت خرما بود كه حضرت بر آن میخوابید.
بر حسب نقل عایشه، فرش خانه پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله به هنگام خواب راحت نبود. احمد بن حنبل در مسند، از عایشه نقل كرده است كه گفت: «من بر فرش خانه بین پیامبر و قبله قرار داشتم، گاهی كه برای حاجتی مجبور به خروج بودم و آن حضرت در حال نماز بودند، از پایین پایِ تخت، از بیم آنكه چهرهام بر آن حضرت نیفتد، حركت میكردم.
بستر پیامبر از بافتنی زبر، با تار و پودهای درشت و خشن تهیه شده بود. از جندب بن سلیمان نقل است كه نخل كوچكی به پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله اصابت كرد و انگشت آن حضرت خونآلود شد. حضرت فرمود:
ماهی إلاّ إصبعٌ دَمِیَتْ و فی سبیل اللّه ما لَقیتْ
«این جز انگشتی نیست كه در راه خدا خون آلود شده است».
پینوشتها:
ـ احمد بن حنبل در مسند، ج۳، ص۲۴۰ و دارمی در سُنن، ج۱، ص۴۱
ـ احمد بن حنبل در مسند، ج۳، ص۲۲۱؛ ترمذی در سنن (الشّمائل) حدیث شماره ۳۷۴ و ابن ماجه در سنن، حدیث شماره ۱۶۳۱
ـ حاكم در مستدرك. ۴ ـ ابوسعد در «شرف المصطفی»؛ ابن حجر در فتح الباری، ج۷، ص۳۶۲ و سمهودی در وفاء الوفا، ج۱، ص۲۶۲ ۵ ـ صحیح مسلم، حدیث ۵۲۴ و سنن ابوداود حدیث ۴۵۳
ـ ذَهَبی، سِیَرِ اعلام النُّبَلاء، ج۲، ص۲۶۵
۷ ـ ابن سعد، الطّبقات الكبری، ج۸، ص۵۳ و سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۱۶۷
ـ سیر اعلام النّبلاء، ج۲، ص۱۳۵
ـ وفاء الوفاء، ج۲، ص۵۴۲
۰ ـ ابن سعد، «الطّبقات الكبری»، ج۱، ص۴۶۶
۱ ـ ابن سعد، «الطبقات الكبری»، ج۱، ص۴۶۷ و نجاری، ج۲، ص۲۱۴
۲ ـ احمد بن حنبل، مسند، ج۶، ص۵۲ و ابوداود، سنن ح۱۴۵۱
۳ ـ احمد بن حنبل، مسند ج۶، ص۸۶
۴ ـ ابوداود، سنن، ح۴۱۴۶
۵ ـ ابوداود، ح۴۱۴۲
۶ ـ سمهودی، وفاء الوفا، ج۲، ص۴۶۶
۷ ـ بخاری، صحیح، ج۱، ص۲۴۸
۸ ـ عبدالرزّاق، المصنّف، ج۱، ص۲۶۱
۹ ـ ابن سعد، الطّبقات الكبری، ج۱، ص۵۰۰ و تاریخ مدینه ابن نجّار، ص۳۵۸
۰ ـ ابوداود، ح۳۷۷۳
۱ ـ ابوداود، ح۳۱۲۴
۲ ـ سیوطی، الدرالمنثور، ج۷، ص۵۵۴
۳ ـ ابی سعد، الطبقات الكبری، ج۱، ص۵۰۱، وفاء الوفای سمهودی، ج۲، ص۴۶۳
۴ ـ ابوداود، سنن، ح۱۱۰۰
۵ ـ ابن سعد، الطبقات الكبری، ج۱، ص۴۹۹ و وفاء الوفا، ج۲، ص۴۶۱
۶ ـ ابوداود، ح۴۱۴۹
۷ ـ ابوداود، ح۴۲۱۳
۸ ـ سمهودی، وفاء الوفا، ج۲، ص۴۶۱
۹ ـ تاریخ المدینه، ابن النجّار، ص۳۵۸
۰ ـ وفاء الوفاء، ج۲، ص۴۵۹
۱ ـ الّروض الأنف، سُهَیلی، ج۳، ص۲۵۸
۲ ـ فتح الباری، ج۴، ص۲۷۲
۳ ـ همان، ج۴، ص۲۷۳
۴ ـ همان، ج۱، ص۴۰۱
۵ ـ ابوداود، مسند، ح۵۴۳
۶ ـ سمهودی، وفاء الوفا، ج۲، ص۵۴۳
۷ ـ همان، ج۴، ص۴۶۶
۸ ـ وفاء الوفا، ج۲، ص۲۴۴
۹ ـ تاریخ المدینه، ابن النجار، ص۳۸۹
۰ ـ وفاء الوفا، ج۳، ص۸۴۴
۱ ـ صحیح البخاری، ج۳، ص۲۵۵
۲ ـ تاریخ ابن النجّار، ص۳۹۳
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
مجلس شورای اسلامی مجلس شورای نگهبان ایران دولت حجاب دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران گشت ارشاد افغانستان رئیسی رئیس جمهور
تهران هواشناسی شورای شهر شورای شهر تهران شهرداری تهران پلیس قتل سیل وزارت بهداشت کنکور سازمان هواشناسی آتش سوزی
قیمت دلار مالیات خودرو دلار قیمت خودرو بانک مرکزی بازار خودرو قیمت طلا مسکن ایران خودرو تورم سایپا
زنان تئاتر تلویزیون سریال محمدرضا گلزار ازدواج سینمای ایران قرآن کریم سینما فیلم موسیقی سریال پایتخت
سازمان سنجش ناسا کنکور ۱۴۰۳ خورشید
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه چین اوکراین حماس ترکیه ایالات متحده آمریکا
فوتبال فوتسال پرسپولیس استقلال تیم ملی فوتسال ایران بازی جام حذفی آلومینیوم اراک سپاهان تراکتور باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی
هوش مصنوعی اپل آیفون تبلیغات همراه اول فناوری اینترنت سامسونگ گوگل بنیاد ملی نخبگان دانش بنیان
خواب موز بارداری دندانپزشکی کاهش وزن آلزایمر مالاریا