دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

پیام های اخلاقی نهج البلاغه در مورد جنگ


پیام های اخلاقی نهج البلاغه در مورد جنگ

بنا به حکمت ۲۳۳ نهج البلاغه، حضرت علی(ع) به فرزندش امام حسین(ع) می‌فرماید: "لاتدعون الی مبارزه وان دعیت الیها فاجب فان الداعی باغ و الباغی مصروع" هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن …

بنا به حکمت ۲۳۳ نهج البلاغه، حضرت علی(ع) به فرزندش امام حسین(ع) می‌فرماید: "لاتدعون الی مبارزه وان دعیت الیها فاجب فان الداعی باغ و الباغی مصروع" هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکن اما اگر تورا به به آن فرا خوانند بپذیر، چه آن کس که تو را به پیکار فراخواند متجاوز و ستمکار است ومتجاوز وستمکار بازیچه هلاک (ناگزیر شکست پذیرد)".

در این حکمت دو پیام اخلاقی مهم وجود دارد که با در نظر گرفتن آنها می‌توان بر بسیاری از مسائل روانی فائق آمد:

۱) هرگز کسی را به مبارزه دعوت مکنید زیرا دعوت کردن اشخاص به مبارزه از لحاظ اخلاقی درست نمی‌باشد و بیشتر جنبه زور آزمایی و خودخواهی وتکبر به همراه دارد و اگر هم شخص داعی از لحاظ نیروی جسمانی در وضعیت خوبی باشد ممکن است که این اطمینان از خود که باعث شده طرف مقابل را ضعیف احساس کرده و او را به مبارزه دعوت نماید، غرور کاذبی ایجاد کند و باعث شکست وی درمقابل آن حریف شود و یا اگر طرف دعوت شده به مبارزه از لحاظ جسمانی ضعیف باشد و شخصی داعی او را هم شکست دهد؛ غلبه کردن بر یک شخص ضعیف و شکست دادن او هیچ امتیازی ندارد ومصداق این است که یک نفر شخص خفته‌ای را خفه کرده و یا خنجر و ساطور در شکم وی فرو برد که این عمل هرگز قدرت بدنی او را ثابت نمی‌کند و یا نمی‌توان بر او نام قهرمان گذاشت.

۲) اگر شخصی تو را به مبارزه طلبید بپذیر؛ چرا که شخص داعی از یک طرف به دلیل غرور کاذب حاصل شده از اطمینان وی از وضع جسمانی ونیروی بدنی خود وهم طبق سنت و مشیت الهی بازیچه هلاک بوده و محکوم به شکست و زوال است و شخص دعوت شده به علت امداد غیبی و ترس از شکست خوردن دربرابر حریف خود و بدنامی حاصل از این شکست تمام تلاش خود را خواهد نمود تا داعی را شکست دهد و این کار را هم به کمک خدا انجام خواهد داد واگر به واسطه ترس از شکست- که این گونه ترسها باعث مختل شدن نیروی فکری - جسمی می‌شود از مبارزه با شخص داعی سرباز زند بایدتا آخر عمر ننگ ترسو خوانده شدن را به جان بخرد و او هم در تجاوز وستمکاری داعی که متجاوز وستمکار است شریک جرم محسوب می‌شود چرا که باعث گستاخی بیشتر متجاوز شده و در واقع راه ستمکاری و ظلم او را هموارتر نموده و از این نظر هم می‌توان گفت که باید در روز حساب بازخواست شود پس ملاحظه می‌شود که یک ترس بیش از حد وبیجا می‌تواند زندگی دنیوی و اخروی انسان را به مخاطره اندازد.‏

امیر مومنان (ع) ضمن سخنانی که هنگام جنگ به یارانشان فرموده‌اند آنان را به دفاع همه جانبه و شجاعانه در برابر تعرضات دشمن فرا خوانده‌اند: "نباید در جنگ گریزی را که بازگشتن در پی است و شکستی را که پس از آن حمله است ناگوار شمارید. حق شمشیر را چنانکه باید ادا کنید (درست و کاری شمشیر زنید) دشمن را چنان به تیغ زنید که برخاک افتد و خویشتن را چنان برانگیزید تا طعن نیزه را در پهلوی دشمن جای دهید.

شمشیر را سخت برانید وبانگ و فریاد را در خویشتن خاموش سازید که خاموشی و آرامش، ترس از دل بهتر دور گرداند".

همچنین در بخشی از نامه مولا هنگامی که مالک اشتر را به سرزمین مصر فرمان ولایت داد و به وسیله او به مردم آن دیار فرستاد فرموده‌اند: "... وسنگین به سوی دشمن مخرامید و به زمین مچسبید که به خواری برجای خواهید ماند و به زمینگیر شدن خود اقرار کرده باشید و با مذلت باز خواهید گشت و فرومایگی نصیبتان خواهد شد همانا که مردان پیکار بیدارند. دشمن از کسی که به خواب رفته باشد غافل ننشیند".

خطبه ۱۲۳ رهنمودی است از آن حضرت به رزمندگان در لحظات آغازین نبرد که می‌فرمایند: "به هنگام رویارویی با دشمن هر یک از شما که در خود استواری و صلابتی احساس کرد ودر همرزم خویش سستی وضعفی دید باید که به شکرانه برتری بر همرزم از برادر خویش چنان دفاع کند که از جان وهستی خود که اگر خدا می‌خواست هردوهمسان (مثل هم) می‌شدند".

سراسر رهنمود فوق پیام اخلاقی به شمار می‌آید؛ تنها نگذاشتن همرزم و اگر او جراحتی دیده باشد و بدین علت ضعیف شده و قدرت دفاع از خود را ندارد از لحاظ اخلاقی و عقلی و شرعی می‌توان گفت که بر همرزمش واجب است او را مدافع باشد و مثل جان خود از برادر خویش دفاع کند، امر روشنی است که در رهنمود مذکور به چشم می‌خورد.

عارف ایرانی