دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خزینه ای که شفا می داد یا بیمار می کرد


خزینه ای که شفا می داد یا بیمار می کرد

حمام در تهران قدیم

حمام در تهران قدیم چه بزرگ، چه کوچک، چه عمومی از روی قاعده و قانون صحیح حمام‌سازی و معماری علمی با شرایط مکانی مخصوص خود ساخته می‌شد و در هیچ خانه‌ای حمام وجود نداشت. حمام نظام‌الملک آخر بازار کفاش‌ها مقابل بازار پاچنار از بهترین حمام‌های تهران به شمار می‌رفت که متاسفانه امروزه اثری از این حمام باقی نمانده و جایش پاساژ و دکان قرار گرفته است.از جمله حمام‌های معروفی که همچنان تا حدودی پابرجاست، حمام مهدی‌خانی واقع در بازار بزرگ تهران است که حدود ۸۰ درصد آن سالم به نظر می‌رسد، حمام همتیار نیز در خیابان وحدت اسلامی از دیگر حمام‌هایی است که پابرجا مانده.

● بنای حمام

حمام‌ها به چهار قسمت تقسیم می‌شدند که به شرح زیر بود: قسمت اول: قسمت مدخل یا راهرو ورودی که حتما با ۱۵، ۲۰ پله که به نشیب می‌رفت و به سربینه می‌رسید.قسمت دوم که شامل سربینه یا رخت‌کن بود که به صورت سرپوشیده، برای تعویض لباس و بستن لنگ و آماده شدن برای ورود یا بیرون آمدن از حمام بود. قسمت سوم: راهرو میان سربینه و گرمخانه که لولئین خانه و حوض لنگ‌شویی در آن قرار داشت. قسمت چهارم شامل گرمخانه که اصل حمام و محل استحمام به شمار می‌رفت.

● معماری حمام

معماری حمام‌های آن دوره چنین بود که حتما حمام باید چندین متر از سطح زمین پایین‌تر بنا شود. به طوری که سطح بیرونی سقف حمام یعنی بام آن مساوی با زمین‌های مجاور بوده باشد و بنای آن به قول بناها «پشت» داشته باشد یعنی ساختمان آزاد نباشد بلکه اطرافش را زمین احاطه کرده باشد که در برابر زلزله، باد، توفان و ... در امان بماند.

● تابلو و نشانه حمام

تابلو یا علامت مشخصه حمام بر دایر بودن آن، این بود که دو ریسه لنگ، انتخاب می‌کردند و از دو جرز دهانه حمام به دو طرف کوچه یا بازار می‌کشیدند و اگر امکان این کار نبود و کسبه‌ای در اطرافش بودند لنگ‌ها را از جرز به داخل راهرو ورودی می‌آویختند و نشانه حمام زنانه که معمولا پیوسته به حمام مردانه و درش دور از کوچه و گذرگاه عام و مستور از دید نامحرم بود، پرده ضخیمی بود که جلوی در آن می‌آویختند.

● مدخل یا راه ورودی حمام

همانطور که گفته شد مدخل حمام شامل چندین پله به طرف پایین بود که بعد از هر چند پله، پاگردی جهت رفع خستگی در آن تعبیه شده بود و در آخر پله‌ها دری که راهرو را از سربینه جدا می‌کرد، در یک لنگه‌ای از چوب و تخته بود که مانع خروج حرارت سربینه به خارج می‌شد.

● سربینه

سقف سربینه معمولا طاق ضربی گنبدی شکل مانند طاق‌های مسجد بود که خط‌کشی و رنگ‌آمیزی شده بود و نور از شیشه‌های ذره‌بینی گردی که در سقف جایگزین شده بود، کف سربینه را روشن می‌کرد.

همچنین کاشی‌‌های بزرگی با عکس‌های برجسته از تصاویر پهلوانان و قهرمانان شاهنامه در دو ردیف قرار گرفته بود.در سربینه قفسه‌هایی جای‌گذاری شده بود برای رختکن و گذاشتن لباس‌ها.

در گوشه‌ای از سربینه در باریک و محفظه‌ای تاریک قرار داشت که قهوه‌خانه حمام به شمار می‌رفت که در آن چای و قهوه تهیه شده همچنین قلیان و چپق آماده به دست مشتری می‌رسید.

● ورود به حمام

مشتری هنگام ورود، طبق این سنت که هر واردی باید به حاضران سلام کند، سلامی به استاد حمامی کرده و استاد جوابش را داده و دستور به ورود گرمخانه می‌داد و پس از آن مشتری وارد گرمخانه می‌شد.

● گرمخانه

صحن گرمخانه، ساختمانی کاملا شبیه به سربینه داشت با طاقی گنبدی‌ شکل و چهار ستون سنگی یا آجری برای نگهداری گنبد سقف همچنین به عکس‌های برجسته ‌مانند کاشی‌های سربینه که از نقوش پهلوانی و تمثال‌های پهلوانان در حال کشتی گرفتن و احوال گوناگون ورزش باستانی منتهی می‌شد. در واقع فضای اصلی حمام گرمخانه بود که در آن حوضی برای شنا و بازی جوان‌ها به نام چاله‌حوض قرار داشت که شبیه استخرهای امروزی بود همچنین دارای خزینه بود که به طور کامل شرحش را در زیر می خوانید.

● خزینه

خزینه یا خزانه عبارت از حوض سرپوشیده آب گرمی جهت استحمام تمام مراجعان به حمام بود که متاسفانه هم افراد سالم و هم مریض در آنجا شست‌وشو می‌کردند. این خزینه‌ها در سال یک‌ یا دو بار تعویض آب می‌شدند و در دیگر اوقات آب روی آب شده را کسر و برای صابون‌زنی و لیف‌زنی برمی‌داشتند مگر آب خزینه‌های حمام محله‌ای اعیان‌نشین که هر سه ماه یک مرتبه تعویض می‌شدند.از جهت آلودگی آب و استفاده از آن، حمام، بدترین مکانی بود که افراد به بیماری‌های متفاوتی مبتلا می‌شدند.

زمانی که آب خزینه عوض می‌شد این واقعه از امور مهمی بود که با بوق و کرنا به سمع اهالی شهر می‌رسید و هر کس توانسته بود از آن حتی در هفته‌‌های اول استفاده کند، از افراد خوش‌طالع و موفق به شمار آمده بود.در کنار خزینه، حوضچه دیگری با آب ولرم یا سرد نیز قرار داشت. همانطور که گفته شد آب خزینه‌ها و چاله‌حوض‌ها به انواع کثیفی‌ها و نجاسات آغشته بود با این حال، برخی این آب را درمان هر درد درونی و بیرونی، زخم، جراحت و بریدگی و شکستگی و علاج امراضی مانند سرفه و تنگی نفس، ذات‌الریه می‌دانستند که به صور مختلف آن را مورد استفاده قرار می‌دادند از قبیل استنشاق، غرغره جهت باز شدن سر و مغز، نوشیدن یک تا سه کف جهت علاج درد سینه و مری و... عجیب‌تر آن بود که مردم می‌گفتند اکثر افراد با این آب معالجه می‌شدند.

سرانجام در دوره سلطنت پهلوی دوم که تهران صاحب آب لوله‌کشی شد از آن پس بنا بر اقتضای جدید حمام‌های خزینه‌ای و قدیمی یکی پس از دیگری از گردونه فعالیت خارج شدند و از میان رفتند و جای خود را به حمام‌های جدید منازل دادند.

فرزانه نیکروح‌متین