جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نگاهی به کارنامه سیاسی و حقوقی مشیرالدوله پیرنیا


نگاهی به کارنامه سیاسی و حقوقی مشیرالدوله پیرنیا

به مناسبت هفتاد و پنجمین سال در گذشت حسن پیرنیا

در روزگار ما، وقتی می توان تنها با فشار یک دکمه، بزرگ ترین کتابخانه جهان را در فضای ناچیز گوشه اتاق خود جای داد; با سرعتی معادل سرعت نور اطلاعات را جابه جا کرد، آن ها را گرفت و به حافظه سپرد و با دیگران به اشتراک گذاشت; بی شک تمامی دانش ها، خصوصا علوم انسانی، حضورشان کمرنگ خواهد شد یا شکلی دگرگونه مطابق با قوانین مدرن بقا خواهد یافت. در این میان تاریخ و تاریخ نگاری نیز بی تردید، با چالشی بزرگ برای ادامه حیات روبرو خواهد شد.

بشر، حافطه کاغذینش را، هر چقدر هم سیاه، بدین سادگی پاک نخواهد کرد. شیوه تاریخ نگاری، نیز آسیب پذیر می نماید، اما فرصتی که از خلا شکل گیری تاریخ نگاری نوین نصیب ما شده، بی شک زمان مناسبی است تا برای نخستین بار به دور از هر پیش داوری، فکری به حال بیماری تاریخی مان بکنیم. بازنگری آسیب شناسانه فساد تاریخمان و از آن حیاتی تر، بازشناسی شخصیت های وابسته به آن، به دور از اخلاق گرایی فردی به ما یاری خواهد کرد تا تاثیرگذاری آنان را در مقیاسی ملی یا حتی جهانی بسنجیم.

شاید وقتش رسیده باشد که یاد بگیریم تاریخ، حافظه رویدادهای سرنوشت ساز یک ملت است، نه دادگاهی برای تشویق یا تکفیر مردگان. وقتش رسیده است به جای استوره پردازی و ابلیس سازی، تنها در مورد انسان های تاریخی، با وجود امکان اشتباهشان صفحات تاریخمان را پر کنیم.

این ها را نوشتم تا به نامش برسم; میرزا حسن خان پیرنیا (مشیر الدوله). وزیر بازنشته آخرین روز های قاجار که درست ۷۵ سال پیش، بعد از آن حضور میانه رو و اعتدال گرایش در هیاهوی سیاست آن روز های ایران، وقتی که تاریخ را داشت با ضعف بر سپیدی کاغذ به تصویر می کشید، قلم میان انگشتانش ماسید و مرد...

بی تردید پیرنیای تاریخ نگار، تنها یکی از ابعاد چندگانه اندیشه تاریخ ساز اوست. ابعادی که اگر به صورت مجزا بررسی کنید با چند شخصیت کاملا متفاوت روبرو خواهید شد. پیرنیای محافطه کار در یکی از پیچیده ترین فضاهای سیاسی تاریخ ایران، اقتصادشناسی پیشرو، آگاه به نظامی گری، تاریخ نگاری حساس و به غایت ایران گرا و آموزگار دانش نوین حقوق است.

برای من، نوشتن از بعد حقوق اندیشه پیرنیا جذاب تر می نماید; چراکه احساس می کنم او نیم قرن از عمر نه چندان درازش را صرف آموختن، اجرا، تدریس و بومی کردن این دانش کرده است و به راستی امروز این دانش، باید حضور اینسان بومی خود را در ایران مدیون تلاش های مشیرالدوله و هم نسلانش باشد. گزاف نخواهد بود اگر او را پدر دانش نوین حقوق ایران خطاب کنیم و یا دست کم بنیان گذار این علم، اما برای نشان دادن تاثیر راستین فعالیت های وی، باید این تلاش ها را در فضای واقعی رخدادشان تجربه کرد. بدون در نظر گرفتن ابعاد دیگر اندیشه او و با نادیده گرفتن رویدادهای اثرگذار زندگیش، درک ما از او سطحی و وابسته به یک بعد خواهد بود. به هر ترتیب برای دستیابی به این مقصود، به صورت خلاصه و تیتروار، کارنامه زندگی او را به سه دوره زمانی سیاسی تقسیم کرده ام تا مختصری از تلاش های وی را در راه بسط و شکوفایی دانش حقوق در هر دوره و در ارتباط با ابعاد دیگر اندیشه اش در این مجال اندک به تصویر کشم.

۱) دوره نخست:

تولد تا ورود به سیاست (۱۳۱۶ ۱۲۹۱ ق)

- در سال ۱۲۹۱ قمری (۱۲۵۱ خورشیدی) به دنیا آمد. وی فرزند بزرگ نصرالله خان مشیرالدوله بود که پس از مرگ پدر، لقب وی به او رسید. پس از پایان دروس مقدماتی، همراه با دو برادرش راهی فرنگ شد و به مسکو رفت. در مدرسه نظام و دانشکده حقوق مسکو، تحصیل کرد و به کار در سفارت ایران در سن پترزبورگ مشغول شد.

۲) دوره دوم: سیاست ورزی

پیش از مشروطه (۱۳۲۴ - ۱۳۱۷ ق)

- نخستین تجربه های سیاسی وی، آغاز همکاری با وزارت امور خارجه ای بود که در مدیریتش در دستان پدرش بود.

- نخستین فعالیت های وی در زمینه حقوق بین الملل، با نوشتن نظامنامه حق ویزا و سایر تصدیقات اتباع ایرانی مقیم خارج از کشور آغاز شد.

- به تاسیس و تدریس در نخستین مدرسه جامع علوم سیاسی (مدرسه وزارتخانه) که بعد ها به نام مدرسه جامع حقوق تغییر نام داد، پرداخت.

- در نقش مترجم به همراه مظفرالدین شاه به سفر اروپا رفت.

- سفیر ایران در مسکو شد تا شاهد انقلاب ۱۹۰۵ باشد. در این میان با آشوبگران قفقازی آشنایی یافت و با مشروطه خواهان همراه شد.

- اندکی پیش از مشروطه به ایران بازگشت. در هنگام صدور فرمان مشروطیت، او بود که متن فرمان مشروطه را برای مردم خواند.

- به عضویت کمیسیون تهیه نظام نامه انتخاباتی و قانون اساسی و کمیسیون تهیه نظامنامه عدالتخوانه درآمد.

۳) دوره سوم: سیاست ورزی

پس از مشروطه (۱۳۰۴ - ۱۲۸۵ ش)

- پس از مدتی دوری از وطن به ایران بازگشت.

- برای نخستین بار در کابینه میرزا احمد مشیرالسلطنه، به عنوان وزیر عدلیه انتخاب شد. در طول عمر سیاسی اش ۲۴ بار وزیر شد که از این میان بیشترین در وزارتخانه های عدلیه، امور خارجه، معارف، جنگ، تجارت و علوم و اوقاف بود.

- در کابینه ناصرالملک به عنوان وزیر امور خارجه برگزیده شد و با بی اعتنایی به قرارداد ۱۹۰۷ که منجر به تیرگی روابطش با انگلیس شد به محبوبیت ملی رسید.

- در دوره استبداد صغیر در کابینه ها حضور داشت. محمدعلی شاه وی را مسوول اصلاح قانون عدلیه و تنظیم قانون کرد، اما حضورش در دولت استبداد برای او انتقاداتی به بار آورد.

- پس از فتح تهران، برای نخستین بار، نماینده مردم استرآباد شد. وی شش دوره بعد از آن هم به مجلس راه پیدا کرد، اما عمر نمایندگی هیچ کدامشان به دو هفته هم نرسید و استعفا پشت استعفا ماحصل کار بود.

- او در سال ۱۳۳۳ قمری، برای نخستین بار صدراعظم شد. در این میان بی طرفی ایران را در جنگ جهانی اول بیان و دست بلژیکی ها را نیز از خزانه ملی کوتاه کرد.

- در زمان حضورش در وزارت عدلیه با تقدیم سه طرح قانونی شامل اصول تشکیلات عدلیه، در ۳۱۱ ماده، قانون موقتی محاکمات حقوقی در ۸۱۲ ماده و قانون محاکمات جزایی در ۵۰۶ ماده، خود را در شمار بنیانگذاران نظام نوین قضایی ایران درآورد.

- در زمینه تامین مالیه نیز کار بزرگی انجام داد و آن تقدیم قانون اصلاح کار، نقض قانون جوزا، تهیه لایحه تشکیلات وزارت مالیه و حمایت از تاسیس بانک ملی در مجلس اول بود.

- مدرسه نظامی احمدی (نظام مشیرالدوله) را برای تربیت و اصلاح قشون راه اندازی کرد.

- در سال ۱۳۳۸ ق یعنی در یکی از پرآشوب ترین دوره های تاریخ ایران، برای بار دوم صدر اعظم شد. دوره هایی که کم کم پیامدهای قرارداد ۱۹۱۹ در قالب اعتراض های مردمی رخ می نمود; خیابانی در آذربایجان و میرزا کوچک خان جنگلی در گیلان علم شورش برداشته بودند و در این میان کودتای سید ضیا» نیز رخ داد.

- در سال ۱۳۰۰ خورشیدی برای سومین بار رئیس الوزرا شد. برای جلوگیری از خشونت در حکومت های نظامی، لایحه اصلاح مطبوعات و هیات منصفه را تصویب کرد. در این هنگام با سردار سپه نیز درافتاد; درافتادن که منجر به استعفایش شد.

- در سال ۱۳۴۱ قمری برای چهارمین و آخرین بار رئیس الوزرا شد که نهایتا در اعتراض به بازداشت و تبعید قوام السلطنه توسط سردار سپه، استعفا کرد.

- در سالیان بعد به عضویت در کمیسیون معارف و ریاست کمیسیون اصلاح و تدوین اکتفا کرد.

- در سال های پایانی عمر نیز با آنکه از سیاست فاصله گرفته بود، عضویت کمیسیون معارف را پذیرفت.

- در طی سال های گوشه نشینی بود که کتاب های ایران باستانی (۱۳۰۶) و داستان های ایران قدیم (۱۳۰۷) را نوشت و به ترجمه حقوق بین الملل دست زد.

- مشیرالدوله پیرنیا پس از سال های خدمت سیاسی، حقوقی و فرهنگی به ایران در ۲۹ آبان ماه ۱۳۱۴ خورشیدی درگذشت.

نویسنده : دکتر امیر افشاری