سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
روسیه و دفاع از ایران
اظهارنظر ولادیمیر ورونکوف، دیپلمات ارشد روسیه مبنی بر اینکه ایران در حال حاضر توانایی تولید سلاح هستهای را نداشته و ابزار و تکنولوژی مورد نیاز برای دستیابی به آن را در اختیار ندارد بار دیگر فصلی جدید را درخصوص برنامه هستهای ایران که به مسالهای بینالمللی تبدیل شده، باز کرده است. اظهارات ورونکوف، رئیس اداره همکاری با اروپا در وزارت امورخارجه روسیه، اگر متضاد با ارزیابیهای مقامات اسرائیلی در مورد سرعت پیشرفت ایران در دستیابی به سلاحهستهای در پوشش تولید برق نباشد، دستکم تردیدهایی به آن وارد میکند.
موضع روسها در این خصوص از ارزش بسزایی برخوردار است چراکه کارشناسان روس دسترسی بسیار زیادی به تاسیسات هستهای ایران دارند. در حال حاضر مهندسان روسی در ایران در حال ساخت نیروگاه هستهای بوشهر هستند و هر روزه با واقعیتهای برنامههای هستهای ایران سر و کار دارند. ورونکوف برای اظهارات خود دلیل و استدلالی هم داشت. وی گفت: <این اطلاعات از سوی تمامی سرویسهایی که مسوولیت جمعآوری و تحلیل اطلاعات در خصوص برنامههای هستهای ایران را برعهده دارند، تایید شده است.> اگر سرویسهای اطلاعاتی مسکو معتقدند که ایران توانایی ساخت سلاح اتمی را ندارد، بنابراین باید درباره عبارتی به نام <بحران هستهای ایران> دوباره فکر کرد. همچنین نباید این گمان را از ذهن دور داشت که بحرانی که بر سر برنامه هستهای ایران ساخته شده است همه به این خاطر است که جلوی پیشرفت ایران در حرکت در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت شیعه در منطقه گرفته شود. مدتها پیش از آنکه دولت جورج بوش تئوری <تهدید هستهای ایران> را در تمامی مجامع بینالمللی جار بزند، اسرائیل به شدت نگران این مساله بود که برنامه هستهای ایران، برخورداری اسرائیل از سلاحهای هستهای غیرمتعارف در منطقه را بهعنوان یک امتیاز به چالش خواهد کشید. اسرائیل به عنوان کشوری که از دهه ۶۰ از سلاح هستهای برخوردار است و هرگز هم توانایی هستهای نظامی خود را تایید نکرده است همواره با حسادت وصفناپذیری همسایگان خود را زیر نظر داشته است و همیشه به دنبال هرگونه نشانهای از دستیابی این کشورها به عاملی بازدارنده در برابر خود بوده است.
در سال ۱۹۸۱ مناخیم بگین، نخست وزیر اسبق اسرائیل، دستور اجرای عملیات <اپرا> را برای حمله به نیروگاه هستهای اوسیراک عراق صادر کرد. اسرائیل معتقد بود که رآکتور هستهای اوسیراک باید پیش از آنکه به منظور تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرد، منهدم شود. اسرائیل در سپتامبر سال ۲۰۰۷ بار دیگر عملیاتی مشابه عملیات اپرا را اینبار در سوریه به اجرا گذاشت. این بار نیروگاه هستهای سوریه در نزدیکی مرز این کشور با ترکیه مورد بمباران هوایی اسرائیل قرار گرفت. برای طرحریزی این حمله، رئیس سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل، میرداگان، شواهدی را به ایهود اولمرت نخستوزیر اسرائیل ارائه کرد که براساس آنها سوریه در تلاش بود تا سلاح هستهای از کرهشمالی خریداری کند. حمله اسرائیل به سوریه در مقایسه با حمله به اوسیراک بسیار مخفیانهتر و در هالهای از ابهام انجام شد. یک نظریه این است که تنها بخشهایی از رآکتور هستهای سوریه ساخته شده بود و سالها تا تبدیل شدن آن به تهدیدی برای اسرائیل باقی بود. روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز از قول یکی از مقامات آمریکایی نوشت که اقدام اسرائیل علیه سوریه بیشتر هشداری به ایران بود تا نابود کردن تواناییهای هستهای کشوری که از هیچگونه زیرساختی برای تولید پلوتونیوم لازم برای ساخت سلاح هستهای برخوردار نیست و این حقیقت که ایران و سوریه متحدانی نزدیک هستند که علیه طرحهای اسرائیل و آمریکا در خاورمیانه فعالیت میکنند باعث میشود که این نظریه تا حدودی قابل پذیرش باشد. اسرائیل از سال ۱۹۹۱ در خصوص برنامه هستهای صلحآمیز ایران شروع به هشدار دادن کرد. در اواسط دهه نود میلادی اسرائیل مکررا ارزیابیهایی را منتشر کرد که براساس آنها ایران تنها چند سال تا دستیابی به سلاحهستهای راه در پیش دارد اما دولت بیل کلینتون توجهی به این ارزیابیها نکرد. اما پس از روی کار آمدن دولت جورج بوش اسرائیل احساس کرد که اینبار راحت تر میتواند آمریکا را همراه خود کند. بسیاری از نئومحافظهکاران و یهودیان در دولت بوش فرصت فعالیت یافته بودند و از آنجایی که اغلب آنها علاقه بسیاری به روابط اسرائیل و آمریکا داشتند آمریکا این بار راحـتتر میتوانست موضوع برنامه هستهای ایران را به یک موضوع بینالمللی تبدیل کند.
پیش از آنکه عملیاتهای نظامی آمریکا در عراق با مقاومتهای داخلی گروههای مختلف روبهرو شود و ارتش آمریکا در باتلاق عراق اسیر شود بسیار شنیده میشد که نئوکانها در دولت آمریکا و اسرائیل مکررا از تهدید هستهای ایران سخن میگویند. از سوی دیگر نئوکانها گمان میکردند که میتوانند از برنامه هستهای ایران بهعنوان دستاویزی برای تغییر رژیم در ایران استفاده کنند. بنابراین سرویسهای اطلاعاتی آمریکا از مقامات ارشد دولت دستور میگرفتند که ایران را به عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی تصویر کنند. اما زمانی که جنگ آمریکا در عراق به درستی پیش نرفت و اشتیاق افکار عمومی و حتی سربازان آمریکا به این جنگ کمتر و کمتر شد، اختلافنظرهایی در آمریکا به وجود آمد که چرا دولت آمریکا پیش از آنکه جنگ در افغانستان تمام شود وارد جنگ دومی با عراق شد. پس از آن در سال ۲۰۰۵ گزارشی از سوی نهادهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا منتشر شد که میگفت ایران ۱۰ سال تا دستیابی به سلاح هستهای راه در پیش دارد. این گزارش بار دیگر شک و تردیدهایی را در ارزیابیهای قبلی از تواناییهای هستهای ایران که میگفت ایران ۵ سال تا دستیابی به سلاح هستهای راه در پیش دارد، مطرح کرد. این گزارش آب سردی بود بر آتش جنگی که آمریکا بر سر <تهدید هستهای ایران> به پا کرده بود. تهدیدی که از سوی اسرائیل مطرح شده بود و به آمریکا دیکته میشد. اما گزارش جدید آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص برنامه هستهای ایران در ماه ژوئن بار دیگر آب را گلآلود کرد. در ژوئن سال ۲۰۰۸، محمد البرادعی مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که حداقل شش ماه تا یک سال زمان نیاز است تا روزی از خواب برخیزیم و ببینیم که ایران به سلاح اتمی دست یافته است.
در نوامبر سال ۲۰۰۸، گزارش معمول آژانس از فعالیتهای هستهای ایران منتشر شد و در آن آمده بود که ایران اروانیوم غنیشده کافی برای ساخت یک بمب اتمی را در اختیار دارد. اسرائیل و نئوکانهایی که تاثیر بسیار زیادی بر سیاستگذاران آمریکایی دارند بار دیگر شروع به تیزکردن شمشیرهایشان علیه ایران کردند. از اینجا بود که سخنانی درخصوص اینکه بوش با استفاده از گزارش آژانس، پیش از آنکه کاخ سفید را ترک کند جنگ علیه ایران را آغاز خواهد کرد رفته رفته به گوش رسید. با توجه به آنچه که ذکر شد کاملا واضح مینماید که بالا و پایین رفتن الاکلنگ بحران برنامه هستهای ایران و اینکه این کشور سلاح هستهای دارد یا خیر، کاملا به مقاصد جنگطلبانه اسرائیل و آمریکا ارتباط پیدا میکند. البته البرادعی اعلام کرد که اگر ایران مورد حمله واقع شود از سمت خود استعفا خواهد کرد اما متاسفانه صداقت او درباره برنامه هستهای به بازیچهای در دستان کسانی تبدیل شد که تنها به فکر راهحلهای نظامی بودند. البته اظهارات اخیر مقامات روسی درباره برنامه هستهای ایران در واقع نقطهپایانی بود بر تاکتیکهای ایجاد هراس اسرائیل. اما همانند تمام ارزیابیهای قبلی، مواضع مسکو نیز میتواند از نقطهنظر راستگویی و صداقت محل اشکال قرار بگیرد. در میان اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد، روسیه از نقطهنظر استراتژیک به ایران نزدیکتر و یکی از مخالفان اصلی استفاده از زور علیه ایران است. از آنجایی که شایعاتی درخصوص این مساله که اسرائیل ممکن است در هر زمانی اوسیراک ۳ را به اجرا بگذارد به گوش میرسد، میتوان گفت که اظهارات اخیر مقامات روسی با هدف دفاع از دوست و همسایه خود مطرح شده است.
ترجمه:آرمین منتظری
منبع: آسیاتایمز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست