چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
متهمی برای همه فصول
دو نوشته کوتاه از دکتر علی شریعتی و سوسن شریعتی* جا را برای ترسیم تصویری واقعی از شریعتی باز میکرد. از این دو نوشته میشد چهار گزاره و یک سوال درآورد: گزاره یکم: «شریعتی متکفری است در دسترس، آدمی ساکن دنیاهای موازی، روحی سیال و مواج که از هر دری رانده شود، از گوشهای دیگر برمیگردد و باز میبینی که در برابر نشسته است و تو را وا داشته تا در برابر بنشینی» (سوسن شریعتی)
گزاره دوم: «اندیشیدن، خواندن، نوشتن، پرستیدن، ارادت ورزیدن، عصیان کردن، تنها بودن، رنج کشیدن، ایثار کردن، قربانی کردن، گریختن، صبر کردن، خیالات فرمودن (اصلاح ناصرالدینشاه)، به استقبال آمدن (برخلاف به بدرقه رفتن)، درستی مطلق بودن و دروغهای شیرین یا سودمند گفتن (ملامتیه)، صلح کل بودن و جنگ زرگری کردن، توی تاریکی اتاق در یک نیمه شب زمستان تنها سیگار پک زدن، نشستن و رقص شعلههای جادویی آتش بخاری را تماشا کردن... هر چند سال یک بار چند ماهی را به قزلقلعه رفتن، در هر شبانهروز دو ساعت یا سه ساعت به خلوتی پناه بردن و با خود اندیشیدن... نم اشکی و با خود گفتوگویی داشتن... گاه گریستن و هیچگاه ننالیدن، بینیاز بودن، خود جزیره خویش شدن... در راه نماندن... هرگز تسلیم روزمرگی نشدن، هرگز کارمند دولت نشدن، ناظم نبودن... به کتاب و قلم و تنهایی و غم و بینیازی و پارسایی و بیباکی و غرور فلسفه و شرف و بزرگواری و ایمان را آزادی و مردم و هنر و عرفان و خدا و دوست و تامل و سکوت و تحمل وفادار ماندن ... اینهاست مصدرهای ساده و مرکب دستور زبان زندگی کردن من» (دکتر علی شریعتی)
گزاره سوم: «همه دهه ۶۰- ۵۰ اتهام او داشتن رویکردی عقلانی (بخوانید ایدئولوژیک) به دین بود و این یعنی اقلی کردن آن و تقلیل قدسیتاش به بعد اجتماعی و دهه ۷۰- ۸۰ اتهام او فربه کردن دین و اکثری کردنش شد، همه دهه ۶۰ به انکار نقش او در شکلگیری انقلاب و نظام پس از آن گذشت و همه دهه ۸۰- ۷۰ به اثبات آن، دهه ۶۰- ۵۰، او متفکری بیسیستم، دینداری التقاطی و سیاستمداری مشکوک و محافظهکار (و ای بسا وابسته) نامیده شد و دو دهه بعد بنیادگرا، رادیکال خشن و منادی مرگ (بمیر یا بمیران) و...» [سوسن شریعتی].
گزاره چهارم: شریعتی «متهمی است که بر سر جرمش اجماع نیست»، «دادگاه شریعتی متهم تا اطلاع ثانوی برپاست و هنوز تماشاچی دارد و بدل شده است به یکی از دموکراتیکترین پروندههای نظری این مرز و بوم. موفقیت یک روشنفکر همین است. زندگیاش را بدل به پروندهای اجتماعی کند. کدام زندگی؟ همان زندگی که ترکیبی است از مصدرهای نابهنگام و غیرمترقبه» [سوسن شریعتی]
سوال: «برای این مایی که ۳۰ سال است مدام تغییر میکنیم، در خلوت خود و در جلوت خویش نیز جابهجا میشویم و هر بار به دنبال جایی جدید، جوری جدید مثلا برمیخیزیم و گامی فراپیش مینهیم، کدام خصلت در این تفکر و این زندگی است که فاصله ما را با او زیاد نکرده و پرداختن به او را ناگزیر ساخته است؟
برای این «ما»ی در آرزوی شنیدن حرف جدید و عجول برای عبور، شریعتی قدیمی چه حرف جدیدی دارد که از او نمیگذریم؟... این مواجهه مدام ۳۰ ساله، آیا برمی گردد به نفوذ مخرب او در همه ساحتها - از اقتصاد بگیر و برو به تاریخ ـ یا اثرات سازندهاش؟» [سوسن شریعتی]
این چهار گزاره برای من که چهار دهه با تجربه زنده و مرده شریعتی زیستهام و سایه- روشن اندیشه او را دور از دایره نظری و عملی عرصههای که در آنها بودهام، ندیدهام، چهار مولفه توصیفی است. چه بخواهیم و چه نخواهیم، بیش از ۴۰ سال است که گفتمان شریعتی بخشی از متن نواندیشی دینی و اندیشه اجتماعی در ایران شده و البته دامنه جهانی آثار و آرای او هم گسترهای کمتر از اینجا نداشته است.
در این ۴۰ سال به نظر نمیرسد ناگفتهای در نقد و نفی او در کنار و گوشه ایران باقیمانده باشد و گمان نمیرود که زوایای خصوصی و عمومی زندگی و تفکر کسی تا به این حد داستانی بر سر هر بازار آشکار و نهانی شده باشد.
پس رمز و راز «موضوعیت کنونی- شریعتی» چیست و او چرا هنوز بزرگتر از خیابانی در تهران و فراتر از فصلی مانده در تاریخ است؟
به این سخن و یا همان سوال مفروض که «چرا در این عبور و مرور پر ازدحام از هر اندیشه و هر راه و هر کس هنوز «خط ویژهای در خیابان شریعتی» قابل مشاهده است؟» میتوان از مناظر مختلف معرفتی پرداخت؛ «اجتماعیات»، «اسلامیات» و «کویریات» شریعتی- به تعبیر خود او- هر یک میتوانند موضوعهایی در این مناظر جامعهشناختی، کلامی و تاریخی باشند. اما پیش یا پس از این ضرورت گفتنی و شنیدنی دیگری هم هست. شریعتی زنده و تاثیرگذار را باید در ورای گفتار او یعنی در رفتارش هم یافت؛ شریعتی از آن رو که در میان روشنفکران و اندیشگران ایرانی پدیده اخلاقی کمنظیری است و توانسته است با مخاطبان و محیط خود نسبت ویژهای برقرار کند، ماندگار شده است. این مدعا را البته بیش از هرجا در «تجربهها» جست، شریعتی در تجربههای گفتمانی پدیدهای غیر از آن مردی است که برای همه فصول در زندان اتهام نظری ماند، گویا «نمای نزدیک» رفتاری او در گذار ایام به فراموشی سپرده شده و به جای آن «نمای دور» گزینشگرانه از اندیشههای او نشسته است. نه شریعتی و نه هر اندیشهورز تاثیرگذاری را نمیتوان از جهان زیست آنان و مخاطبانشان جدا کرد. در این جهان زیستهاست که کنش سهم و نقش بیشتری از گفتار دارد و مرگ و زندگی اندیشهها وابسته به ظرفیت حاملان آنها میشود. شریعتی اندیشمندی اهل گفتوگو بود و از خلال گفتوگویی کردن منش و رفتارش، ساز و کارهای برای نو شدن اندیشههایش مییافت. این ویژگی ممتاز را میتوان و باید در تجربههای دیگران از شریعتی یافت. آن «مصدرهای موازی» که از مناسبات موازی و در ارتباطات موازی شکل گرفت برای همه کسانی که از او اثر پذیرفتند پدیدهای متاسفانه نامکرر شد. تجربه شخصی خود من از او پس از قریب ۴۰ سال همین است؛ دانشجوی سال اول دانشگاه بودم، در سال ۱۳۴۸، تصویر اولین دیدارم با او در مسجدالنبی مشهد هنوز تصویری است از دو طرف برابر در گفتوگو. اینکه چگونه یک دانشجوی ۱۸ساله توانسته بود در گفتوگو با متفکری صاحب نام به چنین احساسی دست یابد، خود گوشهای از راهحل این معماست. فقط باور و سلوک «گفتوگویی» میتواند صورتی از این دست را به قاب خاطرهها بسپارد. صورتی که نهتنها در زندگی بلکه پس از آن هم به هر کس در هرجا اجازه میدهد که در برابرش بنشیند و به راحتی با او سخن بگوید و حتی بر او پرخاش نماید. صورتی که در فضای اندیشهای سرزمین ما کمیاب است.
هادی خانیکی
* این دو نوشته در صفحات ویژهنامه آخر هفته روزنامه اعتماد (شماره ۱۶۹۷) منتشر شده است.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست