سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

مشروعیت ملّی


مسیولین کشورمطمین باشند که وقتی برنامه صلح آمیز هسته ای ایران متصل به خواسته ملّی شد و مشروعیت ملّی یافت هیچ نهاد بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل هم نمی تواند این خواسته ملّی رانادیده بگیرد

مؤسسه مطالعات استراتژیک ملّی آمریکا در سال ۲۰۰۱ (۱۳۸۰) و یک سال قبل از طرح شدن موضوع فعالیت های هسته ای ایران در نطنز و تقریباً دو سال قبل از اولین سفر البرادعی به جمهوری اسلامی ایران جهت بازدید از فعالیت های هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی ایران پژوهشی را در خصوص برنامه هسته ای ایران تحت عنوان الزامات استراتژیک ایران هسته ای به انجام رساند.

در این پژوهش این فرض مسلم انگاشته شده بود که ایران به دنبال سلاح هسته ای است و با مسلم انگاشتن آن فرض سیوال اصلی پژوهش این بود که چرا ایران می خواهد سلاح هسته ای داشته باشدی در کنار سیوال اصلی ذکر شده سیوال های فرعی پژوهش عبارت بودند از: مسیول برنامه هسته ای ایران چه کسی استی دکترین کاربرد هسته ای ایران چه خواهد بودی تصمیم گیری نهایی برای اعمال دکترین هسته ای چگونه صورت خواهد گرفتی آیا ایران به عدم گسترش پایبند باقی خواهد ماند: دینامیسم سیاسی ایران چه تأثیری بر برنامه هسته ای ایران خواهد داشت

در تحقیق یاد شده پاسخ سیوال اصلی جستجوی امنیت ارایه شده بود و این نکته مورد تأکید قرار گرفته بود که ایران در تاریخ معاصر خود همواره مورد تهدید قرار گرفته است و در حال حاضر هم از جوانب مختلف تهدید می شود. بنابر این منطق حکم می کند که این کشور راه حلی برای نگرانی های امنیتی خود پیدا کند و توانایی ساخت سلاح هسته ای پاسخی منطقی به این نگرانی امنیتی است.

این پژوهش همچنین در پاسخ به تأثیر دینامیسم سیاسی ایران و تحولات داخلی بر برنامه هسته ای کشور پاسخ می دهد، اعلانی که نشان دهنده تأثیر تحولات داخلی بر برنامه هسته ای ایران باشد دیده نمی شود. ایرانیان بدون توجه به جایگاه آن ها در طیف قدرت اعم از محافظه کاران، لیبرال ها، تندروها یا اصلاح طلبان در این نکته توافق دارند که وقتی تهدیدی علیه امنیت ملّی ایران وجود داشته باشد، آن ها باید ابزار پاسخ گویی متناسب با آن تهدید را در اختیار داشته باشند.

همین مؤسسه در اوت سال ۲۰۰۵ (مرداد ۱۳۸۴) پژوهش دیگری دربارهٔ برنامه هسته ای ایران تحت عنوان ارزیابی مجدد الزامات ایران هسته ای منتشر نمود(۱) که بر اساس این نگرش انجام شده بود که یافته های تحقیق پیشین را ارزیابی کند. در تحقیق حاضر مجدداً فرضیه تحقیق آن بود که ایران به دنبال سلاح هسته ای است اما سیوال اصلی تحقیق این گونه تعریف شده که آیا تحولات سیاسی و بین المللی در طول این مدت (۴ سال) تغییری در برنامه هسته ای ایران داشته است

این پژوهش با اشاره به تغییرات زیادی که در صحنه بین المللی اتفاق افتاده است مانند واقعه ۱۱ سپتامبر، حمله آمریکا به افغانستان، اشغال عراق توسط آمریکا، فوت عرفات و تحولات خاص خاورمیانه و بالاخره تحولات داخلی ایران ناشی از انتخابات مجلس هفتم و ریاست جمهوری که منجر به قدرت گرفتن نیروهای رادیکال شد نتیجه گیری می کند که هیچ یک از تحولات ذکر شده در یافته های ما (پژوهشگران پروژه) و دیگر متخصصینی که با آن ها مشورت کرده ایم در خصوص برنامه هسته ای ایران تغییری ایجاد نکرده و موجب انحراف ایران از پیگیری سیستماتیک فن آوری هسته ای که او را قادر می سازد سلاح هسته ای بسازد، نشده است و ایران به طور جدی برنامه غنی سازی اورانیوم و پروژه نیروگاه بومی (نیروگاهی که خود متخصصین ایرانی می سازند) را در اراک ادامه می دهد.

این پروژه دربارهٔ تهدیدات امنیتی ایران در سال ۲۰۰۵ می نویسد که این تهدیدات، مشابه تهدیدات سال ۲۰۰۱ است و ایران همچون گذشته احساس تهدید می کند. ایران خود را تنهای استراتژیک می بیند که نیازمند خودکفایی دفاعی است تا از موجودیت خود دفاع کند. توانایی هسته ای ایران موجب افزایش مشروعیت، توانمندی و حفاظت از خود می شود.

این پروژه پس از بحث و بررسی موضوعات و مطالب مختلف و گسترده دربارهٔ مسایل مربوط به برنامه هسته ای ایران مانند دیدگاه ایرانیان دربارهٔ حق ملّی، شرایط، موفقیت و چشم انداز برنامه هسته ای ایران، همسایگان و برنامه هسته ای ایران، اسراییل و برنامه هسته ای به بحث دربارهٔ گزینه های سیاسی آمریکا در مقابل برنامه هسته ای ایران می پردازد و به صراحت تمام اعلام می دارد که آمریکا دو گزیده بیشتر ندارد:

۱ انجماد (Freez) برنامه هسته ای ایران و برچیدن (Roll back) کلیهٔ برنامه ها.

۲ کنار آمدن با برنامه و توجه به آثار و تبعات واقعیت موجود.

نویسندگان این تحقیق پس از تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود و مرتبط با موضوع به این جمع بندی می رسند که برای گزینه اول (انجماد و برچیدن) چشم انداز بیشتری از آن چه که هم اکنون دارد، حدس زده نمی شود و تا زمانی که ایران برنامه هسته ای خود را در چارچوب NPT ادامه دهد فشارهای سیاسی و دیپلماتیک علی رغم اعمال تهدیدات و تحریم های اقتصادی در نهایت موفق به توقف برنامه های هسته ای ایران نخواهد شد و اگر عملیات نظامی در سال ۲۰۰۱ قادر به جلوگیری از پیشرفت برنامه های هسته ای ایران نبود در سال ۲۰۰۵ به مراتب از قدرت تغییر کمتری برخوردار است و نمی تواند اقدامی بازدارنده به شمار آید. لذا ضروری است تا آمریکا بطور جدی بر گزینه دوم یعنی کنار آمدن با برنامه هسته ای ایران و پذیرش تبعات آن فکر کند و در این راستا تلاش کند تا تهدیدات احتمالی آینده را به حداقل برساند.

از جمله نکات جالب توجه این تحقیق آن است که پژوهشگران و مشاورین تحقیق به این نتیجه رسیده اند که تلاش های آمریکا برای ترساندن همسایگان ایران در خلیج فارس از برنامه هسته ای ایران نتیجه عکس داشته است. زیرا که رهبران این کشورها معتقدند که تهدید ایران هسته ای با ایران غیر هسته ای برای آن ها فرقی ندارد زیرا ایران غیر هسته ای هم از توان و قدرت لازم در مقابل آن ها برخوردار است و نیازی به اعمال قدرت هسته ای در برابر آن ها ندارد. اما اگر ایران هسته ای شود برای این کشورها این مزیت به دست می آید که آمریکا بیشتر در مسایل خلیج فارس درگیر می شود و در حمایت از این کشورها بیشتر از گذشته خود را مسیول می بیند. بنابراین ایران هسته ای بطور غیرمستقیم فضای امنیتی بیشتری برای این کشورها فراهم می سازد. به عبارت دیگر ایران هسته ای هر چند برای منافع آمریکا در منطقه تهدید محسوب می شود اما در یک مجموعه متناقض نما (Paradoxical) موجب افزایش امنیت کشورهای خلیج فارس می شود.

هدف نگارنده از طرح چکیده پژوهش های یاد شده آن است که تأکید کنم تصمیم گیران عرصه قدرت از اصول و قواعد بسامانی (سیستماتیک) در نحوهٔ تصمیم گیری خود تبعیت می کنند و هزینه و فایده رفتارهای خود را محاسبه می کنند. بنابر این هنگامی که مجموعه ای از پژوهشگران آمریکایی نزدیک به محافل تصمیم گیری با فرض مسلّم انگاشتن این نکته که ایران به دنبال سلاح هسته ای است در نهایت به این جمع بندی می رسند که روش عاقلانه در برخورد با برنامه هسته ای ایران پذیرش واقعیت موجود توسط آمریکا است. هیچ دلیلی وجود ندارد که تصمیم گیران کشور ما که به خوبی از ابعاد گوناگون فنی، سیاسی، حقوقی و بین المللی برنامه صلح آمیز هسته ای خود آگاه هستند تحت تأثیر مفاد سیاسی قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار گیرند بخصوص آن که مردم کشور منسجم و یکپارچه از برنامه هسته ای ایران به عنوان یک مسأله ملّی قاطعانه حمایت می کنند و حاضرند هزینه های احتمالی مترتب بر آن را بپردازند.

مسأله حساس در پیش روی برنامه صلح آمیز هسته ای ایران بیش از آن که فنی باشد مسأله ای سیاسی است و آن بحث مشروعیت است. تمام تلاش غرب بر این محور متمرکز شده است که برنامه هسته ای ایران را غیر مشروع جلوه دهد و در این راستا تمامی ابزارهای سیاسی و حقوقی خود از جمله سازمان های بین المللی را به خدمت گرفته است تا با مشروعیت این برنامه مقابله کند. بنابراین ضروری است تا تصمیم گیران کشورمان با دقت و ظرافت لازم با این بحث مواجه شوند و به دنیا ثابت کنند که مشروعیت برنامه های ایران را ملت ایران تعیین می کنند، نه ساختارهای بین المللی. و در این راستا مسیولین کشورمان مطمین باشند که وقتی برنامه صلح آمیز هسته ای ایران متصل به خواسته ملّی شد و مشروعیت ملّی یافت هیچ نهاد بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل هم نمی تواند این خواسته ملّی را نادیده بگیرد.

امروز مسیولین برنامه هسته ای ایران در آزمایش سختی قرار دارند و ملت ایران از آن ها انتظار دارد تا خواسته مشروع آن ها محقق شود و هم زمان انتظار دارند که هر قدمی که توسط مسیولین برداشته می شود آنقدر حساب شده باشد که هزینه های اضافه تری از آن چه ضروری است پرداخت نشود و این کار ممکن نخواهد شد مگر آن که شجاعت و سیاست در ذهن و روح مسیولین ممزوج شود.

۱متن کامل این تحقیق در پایگاه اینترنتی مؤسسه مطالعات استراتژیک ملّی به نشانی ذیل قابل دسترسی است.

http://www.ndu.edu/inss/mcnair/mcnair۶۹

دکتر سید رسول موسوی



همچنین مشاهده کنید