یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
ویترینی برای سینمای نوین رومانی
در اوج فیلم «۴ ماه، ۳ هفته و ۲ روز» ساخته کریستیان مونگیو، اوتیلیا (شخصیت اصلی فیلم) به صورتی دیوانهوار در خیابانهای دوران کمونیستی در بخارست میدود.
او در حالی که دوربین از پشت سر تعقیبش میکند، با عجله از کوچههای تنگ و باریک میگذرد و از پلههای آپارتمانی به سبک ساختمانهای شوروی بالا میرود. تهدید و ارعاب، حسی است که بر تمام این صحنهها سایه افکنده است.
این تصاویر جدا از نمایش سالهای بحرانی و پرهراس ۱۹۸۰، استعارهای از وضعیت سینمای رومانی در سالهای ابتدایی هزاره دوم است، چراکه طی این دوران حتی یک تولید محلی نیز در این کشور به سرانجام نرسید.
(به قول آندره گورزو، منتقد فیلم: «بدترین دوران سینمای رومانی»). هفت سال بعد و پس از آنکه «۴ ماه...» تقریبا تمام جوایز موجود اروپا را از آن خود کرد، رومانی به یکی از جذابترین مراکز سینمایی جهان تبدیل میشود.
واقعا منشا این همه تحول در سینمای رومانی از کجا است؟ «آنها از هیچ به وجود آمدند.» گورزو این جمله را درباره گروهی از کارگردانان نامتجانس که اکثرشان حدود ۳۰ سال داشتند میگوید که در سال ۲۰۰۱ خواستار حمایت دولت از سینما رومانی برای ساخت فیلمهایی درباره موضوعات حاد اجتماعی بودند. این کارگردانان را که اکثرشان فیلمنامههایشان را هم خود مینویسند، باید ستارگان تجدید حیات سینمای رومانی دانست و کسانی که رئالیسم را به سالن سینمای این کشور آوردند.
کریستی پویو با فیلم جادهای و پرتحرک «کالا و پول» آغازگر این راه بود. در ادامه این مسیر مونگیو کمدی نوستالژیک «مغرب زمین» را درباره دوران کمونیسم ساخت. رادو مونتین، کاتالین میتولسکو و کورنلیو پورومبویو کارگردانان دیگری بودند که به مرور به این صف پیوستند.
به گفته گورزو: «حکومت کمونیستی سینمایی ساخته بود که تقریبا هیچ ارتباطی با واقعیت نداشت و کاملا استعاری، تمثیلی و پندآموز بود. در این سینما هرگونه واقعیتی تحریف میشد.
بههمین خاطر سینماگران جدید خطاهای زیادی را باید تصحیح میکردند.»رادو جود، کارگردانی که با «دودکش کلاهدار» برنده جایزه فیلم کوتاه بینالملل ساندنس در سال ۲۰۰۷ شد، معتقد است سینمای رومانی هیچگاه دوره نئورئالیسم نداشته، چراکه سینماگران موج نو باید دوران گمشده را مجددا به تصویر درآورند.
علاوه بر «۴ ماه...» که بزرگترین موفقیت سینمای رومانی تا به امروز بوده است، «مرگ آقای لازارسکو» (۲۰۰۵) ساخته کریستی پویو نیز با تحسین فراوان منتقدان مواجه شد. رادو جود، که در این فیلم دستیار پویو بود، میگوید: «این فیلم نهتنها یک اثر سینمایی بیعیب و نقص، بلکه فیلمی بسیار عمیق است که صمیمانه و صادقانه درباره مرگ و وضعیت انسان سخن میگوید.»
«مرگ آقای لازارسکو» در سال ۲۰۰۵ برنده جایزه بخش نوعی نگاه از جشنواره فیلم کن شد و در رایگیری از منتقدان در سایت IndieWire.com نیز بهعنوان بهترین فیلم سال ۲۰۰۶ برگزیده شد.
با اهدای نخل طلا به مونگیو و جایزه بخش نوعی نگاه به «رویای کالیفرنیا» ساخته کریستین نمسکو در سال ۲۰۰۷، سینمای رومانی بار دیگر مورد توجه جشنواره کن قرار گرفت. ( نمسکو جوانترین عضو موج جدید سینمای رومانی بود که در ۲۷ سالگی بر اثر تصادف درگذشت.
«رویای کالیفرنیا» نخستین فیلم او روایتگر اقامت چند روزه تعدادی از سربازان آمریکایی در یک دهکده رومانیایی جهت محاصره کوزوو است.)
یکی از دلایل این موفقیت را میتوان رویکرد تازه این سینماگران در داستانپردازی دانست. از سوی دیگر، به گفته جود، فیلمهایی که به معضلات اجتماعی میپردازند، همواره مورد عنایت منتقدان و داوران بینالمللی قرار داشتهاند. او خود شخصا چنین تجربهای داشته است. البته بیان این حرف بدین معنا نیست که این فیلمها خوب نبودهاند، اما میتوان گفت تماشاگران خوبی هم داشتهاند.
به گفته جولیا بالگا، منتقد فیلم، شیوه مینیمالیستی این فیلمسازان در روایت درامهایشان، به هیچ وجه برای جلب توجه داوران جشنوارهها نبوده است. او معتقد است اگر این فیلمسازان در چیزی غیر از سن با هم اشتراک داشته باشند، صداقتشان است. از زمان آغاز موج جدید سینمای رومانی، فیلمهای متعدد درباره دوران کمونیسم ساخته شدهاند.
تنها در تابستان ۲۰۰۶ سه فیلم مختلف درباره انقلاب ۱۹۸۹ به نمایش درآمدند: «چگونه آخر دنیا را گذراندم» ساخته میتولسکو، «۱۲:۰۸ شرق بخارست» ساخته پرومبویو و «ورق آبی خواهد بود» ساخته مونیتن. سبک فیلمهای مدرن سینمای رومانی (برداشتهای بلند، رویکرد شبهمستند و دوربین روی دست) تنها انتخاب زیباییشناسانه نیست، بلکه به دلیل بودجههای پایین و امکانات مالی کم نیز بوده است.
گورزو پیشبینی میکند که چند اثر برجسته دیگر نیز به این سبک ساخته شوند (پویو، جود و مونتین هر یک درحال ساخت فیلم جدیدی هستند) اما ضمنا معتقد است که سینمای رومانی برای بقا سرانجام نیاز به آثاری متفاوت نیز خواهد داشت. و این شاید بزرگترین چالش پیش روی سینمای رومانی باشد، چراکه در صورت نبود بودجه کافی چگونه میتوان انتظار ساخت فیلمهای متنوع داشت؟
کریستین لوپسا
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست