جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

دعادرمانی را علمی بررسی کنیم


دعادرمانی را علمی بررسی کنیم

در طب سنتی ایران, طبیب «حکیم» نامیده می شد چون حکمت الهی می دانست و درمان را به طور عامیانه دوا می نامیدند حکیم پس از معاینه و نوشتن نسخه دست به سر بیمار می نهاد و دعا می خواند یعنی بخش معنویت درمان را به بیمار می داد

در طب سنتی ایران، طبیب «حکیم» نامیده می‌شد چون حکمت الهی می‌دانست و درمان را به‌طور عامیانه دوا می‌نامیدند. حکیم پس از معاینه و نوشتن نسخه دست به سر بیمار می‌نهاد و دعا می‌خواند یعنی بخش معنویت درمان را به بیمار می‌داد. قدما معتقد بودند که عوالم مادی و معنوی دو کفه ترازو هستند که اگر شاهین آن میزان نباشد، شاهین جان انسان آرام نمی‌گیرد ولی انقلاب صنعتی برای مدتی این آموخته را نادیده گرفت. اکنون که اضطراب، افسردگی، نارضایتی از همه‌چیز و همه‌کس، با کمک موادمخدر و داروهای روان‌گردان بشر را به بن‌بست روانی کشانده معنویت جایگاهی جدید پیدا کرده است. می‌دانیم انسان فطرتا به دنبال حقیقت است. از آنجا که نگرش علمی لازمه تغییر ذهنیت و آگاهی بشر قرن ۲۱ است باید از علم برای تبیین نظریه‌های معنوی از جمله چگونگی اثر دعا «دست شفا» و رابطه، بین پزشک و بیمار در درمان مدد گرفت.

آزمایش مشهوری در فیزیک که به آزمایش شیار نور معروف است به نحوی عجیب با این بیت حافظ (کمتر از ذره‌ نه‌ای پست مشو مهر بورز/ تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ‌زنان) و روش دعا به عنوان یک روش معنوی- الهی پیوند خورده است. آزمایش به این طریق است که در اتاق تاریکی دو پرده‌ موازی را در برابر یک منبع نور قرار می‌دهیم. در روی پرده اول شیار باریکی که نزدیک به منبع نور است ایجاد می‌کنیم و عبور نور را از آن مشاهده می‌کنیم که به صورت یک نوار روشن به روی پرده دوم است اما اگر شیاری که ایجاد می‌کنیم خیلی باریک باشد هیچ‌چیز روی پرده دوم مشاهده نخواهد شد. حال اگر روی پرده اول به جای یک شیار دو شیار خیلی باریک داشته باشیم تعداد بسیار زیادی نوارهای روشن و تاریک را روی پرده خواهیم دید. چطور ذرات فوتون چنین تصویری می‌آفرینند قابل‌توجیه نیست مگر اینکه فوتون را موج فرض کنیم. آنجا که ذره نمی‌تواند به صورت ذره عبور کند تبدیل به موج می‌شود و آنجا که جسم انسان قادر نیست عملی را انجام دهد دست دعا به سوی خالق دراز می‌کند یعنی جسم تبدیل به جان می‌شود (ذره تبدیل به موج) که در حکمت الهی تمام ذرات آگاهند.

این اصل به اصل مکمل بوهر معروف است. در این فلسفه هر خصیصه‌ای اطلاعاتی را در خود دارد که خصیصه مکملش فاقد آن است. طبق این اصل موجودیت فوتون یا هر موجود کوانتومی دیگر وقتی معنا پیدا می‌کند که هر دو خصیصه را با هم در نظر بگیریم. زمانی که روی یک خصیصه تمرکز می‌کنیم از وحدت ذره موج (جسم و روح) به دور می‌افتیم زیرا از نیمه دیگر که ذاتا در خصیصه مکمل آن وجود دارد چشم می‌پوشیم. فرد آلن وولف، محقق و دانشمند فیزیک کوانتوم در کتاب خود به نام موج ستاره می‌گوید: «مطالعات من در زمینه فیزیک کوانتوم باعث پی بردن به این نکته شد که فیزیک کوانتوم علاوه بر علم فیزیک، علم روان‌شناسی نیز به شمار می‌آید زیرا مشاهده‌گر با انتخاب شی موردنظر آثار غیرقابل‌ انکاری بر آن می‌گذارد و نتیجه گرفتم بین ذهن و حوادثی که در زمان و فضا رخ می‌دهند رابطه وجود دارد.» برای روشن شدن این نظریه به گزارش یک پزشک در نشریه پزشکی سپید توجه کنیم.

«رواج بیش‌ازحد داروی سی‌تی‌کولین در بسیاری از بیماری‌های مغز و اعصاب و روان‌پزشکی، برای هر کسی که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کند آشکار است. طیف بیماری‌هایی که این دارو در آنها از سوی پزشکان تجویز می‌شود آنقدر گسترده است که اگر کسی ندانسته به قضاوت بنشیند این دارو را کیمیایی نوین در نظر خواهد آورد. تجویز گسترده این دارو در حالی که در هیچ برنامه آموزشی راجع به اندیکاسیون‌های آن صحبت نمی‌شود بیش از هر چیز جلب توجه می‌کند.

جالب‌تر اینکه در بسیاری از موارد تجویزکننده‌ها فارغ‌التحصیلان سال‌های اخیر دانشگاه‌ها هستند.» مسلما نویسنده معتقد است که دارو اثراتی را که پزشکان دیگر در آن می‌بینند، ندارد. از طرف دیگر اگر پزشکان اثری از دارو نبینند امکان ندارد که دارو مورد تجویز انبوه قرار گیرد. اینجاست که فرضیه اثر مشاهده‌گر روی شی مورد مشاهده ثابت می‌شود که آن را می‌توان «متغیر مکمل» نامید. آثار نیروی ذهن پزشک بر دارو و بیمار بخشی که در آغاز بحث با عنوان سیستم «حکیم» از آن نام بردیم. فقط تفاوت اینجاست که پزشکان امروز سهم حکیم را از بخش ناخودآگاه روان می‌پردازند. در حیطه دعا درمانی این سهم آگاهانه و بسیار موثرتر است. ولی ماهیت «این سهم» چیست؟ مولانا ماهیت آن را این‌گونه می‌سراید: «آن طبله عیسی بُد میراث طبیبان شد/ تریاق در او یابی گر زهر اجل خوردی/ حبی است در او پنهان کان‌ ناید در دندان/ نی‌تری و نی‌خشکی نی سردی و نی‌گرمی» مولانا از ماهیت طبله حضرت‌عیسی(ع) به‌عنوان حب پنهانی که طبیعت‌ تر یا خشک و گرم یا سرد را که در داروها موجود است ندارد همان «سهم حکیم یا نیروی ذهن» که امروزه با نام انرژی درمانی گاهی درمان می‌کند و گاهی هم کور. برخی معتقدند در هنگام دعا «انرژی» منتقل می‌شود؛ لفظی علمی که به دلیل پیامدهای نابسامان اجتماعی انرژی درمانی تبدیل به تابو شده تا آنجا که یک فیزیکدان با تعجب و حیرت از اینکه در دعا انرژی منتقل می‌شود عمیقا متاثر شده و پزشک به شما انگ انرژی‌درمانی می‌زند و از شما می‌گریزد زیرا انرژی درمانگر مساوی است با لولو! یک ضرب‌المثل چینی می‌گوید چیز خوب در دست انسان ناصالح فاسد می‌شود و چیز بد در دست انسان مصلح صالح می‌شود. بیایید دعادرمانی را علمی بررسی کنیم. آنچه در طب سنتی ایران ریشه دیرینه دارد همان مکمل متقابل در طب است که همه در طب هندی چینی دنبال آن می‌گردند. همه به دنبال تغییر در طب هستند. این یک واقعیت است که اگر آگاهی را تغییر دهیم قوانین تغییر می‌کند و هرگاه قانون را تغییر دهیم آگاهی تغییر می‌کند.

اکرم جهانگیر

مربی دانشگاه علوم پزشکی ارتش