سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
در ضرورت نگاه عادلا نه به عدالت
امشب جهان انسانی با یاد علی(ع) صدای عدالت را بیشتر میشنود، حالی بهتر آنکه از این ایام قدر برای بازخوانی آن مفهوم که گمشده دیرین انسان و دغدغه امروز جامعه ماست، بهره گیریم:
۱) عدالت مفهومی فطری و فراگیر است که عقل در توصیف و تبیین آن نقش نخست را دارد، هر اندیشه و آیینی که برای عدالت وجود مستقل قائل باشد، ناگزیر بر عقل تکیه اساسی خواهد کرد، شیعه از ابتدای تاریخ اسلام به این دلیل <عدلیه> نام گرفت که به مقیاس بودن عدالت در دین اعتقاد داشت. محدود و محصور کردن عدالت به وجه اقتصادی جفا به معنا و قلمروهای وسیع آن است. عدالت را امروز باید به عنوان یک مساله جدید و چندوجهی تبیین کرد. هیچکس نوعا با لفظ عدالت مخالف نیست اما مهم تعریف دقیق و روزآمد آن است و نیز اجرا و تحقق آن.
۲) عدالت به تعبیر افلاطونی <توازن میان خصوصیات بنیادین جامعه> است. همچنان که <دانایی> از جمله خصوصیتهای بنیادین جامعه است، <شجاعت> نیز عنصر دیگر بنیادی آن است. با این تعریف تکیه توام بر دانایی و شجاعت جلوهای از معنای عدالت بهویژه در حوزه نخبگان و کنشگران فرهنگی، علمی و سیاسی است. این وجه از عدالت است که میتواند فهم و نگرش و رفتار انتقادی را در حوزه معرفت سامان دهد و فرصتهای برابر برای دانستن و موقعیتهای آزاد و خلاق برای نقد فراهم کند.
۳) معنای عدالت در جهان معرفتبنیاد، ایجاد شرایطی برای توزیع معرفت و امکان مساوی برای اندوختن و به کار بردن آن است. معنای جدید عدالت، برنامهریزان و سیاستگذاران جامعه را ملزم میسازد تا به دانش به عنوان کالایی حیاتی نظر کنند و با توزیع عادلانه آن، شهروندان را توانا سازند. اقتدار هر شهروند به میزانی که از معرفت و آگاهی بیشتری برخوردار باشد، افزونتر خواهد شد و نهادهای قدرت را مجبور به حرمت نهادن و رعایت حقوق خود خواهد کرد.
توزیع عادلانه معرفت، نقش تازهای بر دوش دموکراسی میگذارد. وظیفه نهادهای قدرت در اجرای برنامههای خود توضیح مستدل و موجه در اختیار گذاشتن شفاف معرفت در حیطه عمومی است. آنچه از این فرآیند با گفتوگو، داد و ستد و مشارکت معرفتی حاصل میشود، فضایی سرشار از اعتماد، احترام متقابل و اقناع است. در این روند است که تبلیغات با هدف ذهنشویی، دلیلتراشی و از میدان به در کردن رقیبان جای خود را به افزایش نیروهای باوراننده از طریق رشد عقلانیت جمعی و استناد به دلایل و تفاسیر بهتر میدهد.
۴) اهمیت عدالت سیاسی که امروز بیشتر در هیات و کثرت دموکراسی متجلی است، از همین جا نشأت میگیرد. امروز شبکه به همپیوستهای از مناسبات عمیق و درازدامن میان عدالت و دموکراسی قابل مشاهده است. آنچه که همبستگی این دو مفهوم را در جهان مدنی بیشتر میکند، هراس عمیق و تجربهشده انسانی نسبت به عواقب انباشت قدرت است. قدرت در وجه سیاسی، اقتصادی و یا منزلتی آن از چنان شاکلهای برخوردار است که در آن دو گرایش میل به تجمیع و انحصار در سویی و میل به نابرابری و دریغ کردن منابع و فرصتها از دیگران در سوی دیگر آن همواره دیده شده است. مهمترین سازوکاری که تاکنون برای مهار قدرت و جلوگیری از توزیع نابرابر آن به دست آمده، دموکراسی است که با ممانعت از انحصار و در عین حال پاسخگو کردن قدرت در برابر حکومتشوندگان، راه را بر امکان برابری و شرایط برابری سوق میدهد. از اینجا بحث از منابع و فرصتهای برابر مستقیما دموکراسی را با مفهوم عدالت پیوند میدهد. میتوان گفت امروز عدالت محقق نخواهد شد مگر آنکه جامعه مدنی قدرتمند وجود داشته باشد و صاحبان قدرت در برابر آن پاسخگو باشند. احزاب توانمند، نهادهای فعال مدنی، مطبوعات خلاق و نقاد، دانشگاه مستقل و پویا لازمه تحقق این وجه از عدالتاند.
۵) عدالت نقطه عزیمت هر تحرک و جنبش اجتماعی و انگیزهبخش مردم برای مشارکت در تعیین سرنوشت آنان است. احساس تبعیض و در حاشیه بودن برای هر گروه، صنف، قوم، نسل و جنسیتی که به وجود آید، محرکهای برای کنش است. در موقعیتها و جوامع آزادتر این احساس بر نقاط واقعی و عمیقتر نابرابری مماس است، اما در موقعیتها و شرایط پچییده و در حال گذار این احساس معمولا از مصداقهای عینی خود دور میشود. محدود کردن یا محدود شدن عدالت در صورتبندیهای مادی آن بیشتر متأثر از اینگونه موقعیتهاست.
۶) به اعتبار پژوهشهای معتبر علمی که در کشور به انجام رسیده است، در نگرشهای ما ایرانیان، کمیابترین ارزش مثبت اخلاقی انصاف است و احساس عدالت تنها به ۲/۳۹ درصد از جامعه اختصاص دارد. پس بنا به آنچه در نظام فرهنگی و سیاسی جامعه ما مشهود است، عدالت در توزیع فرصتها و انصاف در برابر غیر میتواند به معنای فراهم آوردن زمینه برای به صحنه آمدن شایستهترین و به میدان آمدن خلوتگزیدگان عرصه اندیشه و دانش و سیاست باشد.
نگاه عادلانه به عدالت و فهم آزادیگرایانه آن شاید بتواند مفهومی را که اسیر برخی کجاندیشیها و کجرفتاریها شده است، رها سازد. عدالت بدون تکیه بر مفهوم آزادی قابل تصور و تحقق نیست. علی(ع) شاهد صادق این مدعاست. مدافع حقوق اساسی مردم، حافظ حق مخالفان و واضع جامعه آزاد و نقاد، پس <از علی آموز اخلاص عمل.>
هادی خانیکی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست