یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

گری بکر


گری بکر

نوبلیست های اقتصاد جوایز نوبل در سال۱۹۹۲

گری بکر از جمله بزرگ‌ترین اقتصاددانان اواخر قرن بیستم است. رویکرد منحصربه‌فرد او شامل کاربرد فرض عقلانیت اقتصادی به تعداد زیادی از مسائل اجتماعی است که معمولا توسط اقتصاددانان مورد مطالعه قرار نمی‌گیرد.

این رویکرد منجر به تعداد زیادی از گرایش‌های جدید در اقتصاد از قبیل اقتصاد جرم و مجازات، اقتصاد اعتیاد، اقتصاد خانوار، نظریه سرمایه انسانی و اقتصاد تبعیض گردید.

گری بکر در سال ۱۹۳۰ در شهر پاتسویل ایالت پنسیلوانیا متولد شد و در نیویورک بزرگ شد. او لیسانس خود را از دانشگاه پرینستون گرفت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه شیکاگو رفت و در سال ۱۹۵۳ دکترای خود را دریافت کرد. پایان‌نامه دکترای او درباره اقتصاد تبعیض تحت‌نظارت فریدمن بود. بکر در دانشگاه شیکاگو طی سال‌های ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۷ تدریس کرد و آنگاه به دانشگاه کلمبیا رفت و در سال ۱۹۶۹ به عنوان پروفسور اقتصاد و جامعه شناسی به شیکاگو بازگشت و از سال ۱۹۸۵ در مجله بیزنس ویک به نوشتن ستون اقتصادی پرداخت و با عموم مردم ارتباط برقرار کرد و در سال ۱۹۹۲ موفق به دریافت جایزه نوبل شد.

بکر دو کار عمده در اقتصاد انجام داد؛ نخست اینکه فرض متداول در بین اقتصاددانان درباره عقلانیت انسان را به تمامی اشکال رفتاری شامل موضوعات غیر‌اقتصادی که با معاملات بازار در بین افراد سروکار ندارند به کار برد. با این فرض که انسان‌ها عقلایی رفتار می‌کنند و به دنبال حداکثرسازی مطلوبیت خود هستند بکر به تحلیل تصمیماتی مربوط به ازدواج، طلاق، بچه دارشدن، جرم، مجازات و اعتیاد پرداخت.

دومین کار عمده او به توضیح نحوه عملکرد بازار نیروی کار مربوط می‌شود. او به گسترش ایده سرمایه انسانی کمک کرد و به اقتصاددانان در درک تبعیض در بازار کار یاری رساند.

بکر تصمیم ازدواج و روابط خانوادگی را همانند نظریه سنتی بنگاه‌های تجاری مورد تحلیل قرار داد. افراد زمان را برای جست‌وجوی همسر مورد علاقه شان صرف می‌کنند تا شخصی را پیدا کنند که بیشترین مطلوبیت را برای آنها فراهم کنند و این کار مانند تلاش بنگاه‌ها برای یافتن بهترین نیروهای ممکن است. جست‌وجوهای طولانی تر منجر به اطلاعات بهتری درباره این می‌شود که آیا همسر احتمالی مطلوب‌ترین گزینه است یاخیر؟

در نتیجه این نظریه پیش‌بینی می‌کند که افرادی که در جوانی ازدواج می‌کنند احتمال بیشتری دارد که طلاق بگیرند و این پیش‌بینی توسط داده‌های واقعی درباره ثبات زندگی زناشویی تایید می‌شود. همچنین این نظریه پیش‌بینی می‌کند که ناامیدی درباره انتظارات و تغییر در انتظارات باعث طلاق می‌شود و همانند بنگاهی که در پی حداکثر ساختن سود خود هست، خانواده نیز برای حداکثر‌سازی مطلوبیت خود از طریق تخصصی شدن کارها عمل می‌کند و شوهران معمولا در تولید بازاری و زنان در تولید خانوار تخصص پیدا می‌کنند. در نتیجه چنین تخصصی است که زنان دستمزد بازاری پایین تری را دریافت می‌کنند. به اعتقاد بکر این امر در نتیجه تبعیض نیست، بلکه ناشی از تصمیماتی است که در خانوارها درباره شغل‌های اعضای خانواده گرفته شده است.

تصمیمات خانوارها درباره بچه دارشدن هم می‌تواند مانند منطق تحلیل اقتصادی مورد تحلیل قرار گیرد. نگاه بکر به چنین تصمیماتی همانند تصمیمات مصرف‌کنندگان درباره خرید کالاها و خدمات است.

پرورش بچه‌ها هزینه‌هایی در بر دارد و والدین باید برای غذا، پوشاک ، مسکن ، تفریحات و آموزش آنها هزینه کنند و از همه مهم‌تر وقتی است که باید والدین برای بچه‌ها صرف کنند و این وقتی است که می‌تواند صرف کسب درآمد و مصرف کالاها و خدمات گردد. والدین باید در ازای این هزینه‌ها از مطلوبیت و لذت بیشتری از داشتن فرزند برخوردار گردند تا بچه دار شوند.

این جبران هزینه می‌تواند از لذت داشتن و پرورش فرزند، میل برای داشتن نسل یا تمایل به داشتن کسی برای دوران پیری سرچشمه ‌گیرد. به اعتقاد بکر علت این مطلوبیت اضافی هرچه که باشد باید با کالاها و تفریحات هر واحد پول خانوار رقابت کند. با چنین نگرشی می‌توان فرضیه‌های آزمون پذیر زیادی را درباره نرخ باروری فرمول بندی کرد. هزینه‌های بالاتر داشتن فرزند موجب کاهش باروری و درآمدهای بالاتر خانوار باعث خرید بیشتر کالاها و از جمله فرزند می‌گردد.

درآمدهای بالاتر برای زنان باعث افزایش هزینه‌های پرورش فرزندان و زمان مورد نیاز برای آنها می‌شود و باروری را کاهش می‌دهد. همچنین ضمانت‌های دولت برای درآمد دوران پیری موجب کاهش نرخ باروری می‌گردد، چون میل به داشتن فرزند در دوران سالخوردگی و نیاز به حمایت آنها را کاهش می‌دهد.

هزینه بیشتر برای دستگیری مجرمان موجب احتمال بیشتر دستگیری آنان شده و جرم را کاهش می‌دهد. همچنین اگر مجازات‌ها افزایش یابد و سنگین تر شود، هزینه انتظاری رفتار جنایی افزایش یافته و میزان جرم کاهش می‌یابد. به طور مشابه اگر شغل بیشتری موجود باشد و پاداش‌های مالی از شغل‌ها افزایش یابند، اشتغال در مقایسه با جرم نسبتا بهتر به نظر می‌رسد و با کاهش درآمدهای نسبی فعالیت‌های جنایی، جرم هم کمتر شیوع می‌یابد. کاربردهای دیگر این رویکرد به چگونگی همراهی بنگاه‌ها با قوانین دولتی و افراد با قوانین مالیاتی باز می‌گردد و وابستگی آن را با میزان مجازات و احتمال دستگیری نشان می‌دهد. مطالعات کاربردی حاکی از حمایت خوبی از نظریه‌های بکر درباره عوامل تعیین کننده فعالیت‌های جنایی است.

در کار دیگری بکر به اعتیاد الکل و موادمخدر به عنوان رفتارهای عقلایی نگریسته است. او با این نکته آغاز می‌کند که عادت‌ها می‌توانند خوب یا بد باشند. این عادت‌ها اگر رفاه آینده را افزایش دهند، خوب هستند. عادت‌هایی از قبیل ورزش منظم، درست غذا خوردن و بستن کمربند همگی در این دسته‌بندی قرار می‌گیرند.

از سوی دیگر، عادت‌هایی که رفاه آینده را کاهش می‌دهند از قبیل سیگار کشیدن، امتحان مواد مخدر همگی مضر هستند، اما بکر معتقد است افرادی که عادت‌های بد را دارند، لزوما غیر‌عقلایی نیستند و تنها لذت حال را به آینده ترجیح می‌دهند. به نظر بکر، اعتیاد عادت قدرتمندی است که در نتیجه توازن لذت انتظاری فعلی به آینده بدست می‌آید. این تحلیل منجر به این می‌شود که استفاده از مواد به منظور حداکثر‌سازی مطلوبیت افراد باید قانونی شود. در هر حال بکر زمینه را برای چنین مجوزی معرفی کرد.

در واقع، او استفاده از مواد را برای کاهش نگرانی‌های آینده می‌داند که منجر به عادتی قدرتمند می‌شود. علاوه براین، قانونی شدن مواد مخدر ممکن است منجر به افزایش چشمگیر در اعتیاد شود، چرا که عواقب منفی آن با قانونی شدن کاهش یافته و قیمت آن نیز کاهش می‌یابد. به هر حال این تحلیل تنها از نگاه مطلوبیت فرد در حال بوده و آثار خارجی منفی آن در بلندمدت برای جامعه و خود فرد برای پیشنهاد سیاست‌گذاری بایستی لحاظ شود.

کار برجسته دیگر بکر به اقتصاد نیروی کار مربوط است. بکر (۱۹۶۲) از جمله پیشروان گسترش ایده سرمایه انسانی بود و این ایده را برای درک نحوه فعالیت بازار نیروی کار به کار گرفت. در مقایسه با سرمایه فیزیکی مانند ماشین‌آلات و کارخانه‌ها، افراد در خودشان با تحصیلات، آموزش، توسعه مهارت‌های جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند. در واقع، مفهوم سرمایه انسانی از این هم گسترده تر است و در برگیرنده خرید مراقبت پزشکی، زمان صرف شده برای جست‌وجوی کار و مهاجرت به سایر نواحی برای شغل بهتر می‌شود. همانند کارخانه‌ها و ماشین‌آلات این سرمایه‌گذاری‌های انسانی منجر به جریانی از درآمدهای آینده می‌شود، اما این سرمایه‌گذاری‌های انسانی همانند سایر سرمایه‌گذاری‌ها مستلزم هزینه‌هایی است. شاید مهم‌ترین هزینه در این کار به درآمدهای از دست رفته‌ای بر می‌گردد که طی این سرمایه‌گذاری‌ها زمان افراد را به خود تعلق داده است. علاوه بر این، سختی کسب مهارت‌ها و دانش جدید موجب تحمیل هزینه دیگری بر افراد می‌شود. به اعتقاد بکر، افراد تا اندازه ای در خودشان سرمایه‌گذاری می‌کنند که درآمدهای آینده آنها فراتر از هزینه‌های فعلی آنها برود.

چندین نکته مهم و بحث انگیز درباره نابرابری و تبعیض اقتصادی از نظریه سرمایه انسانی نشات می‌گیرد. نکته اول این است که نابرابری در بین دو گروه مانند زنان و مردان یا سیاه و سفید به معنی این نیست که گروه با درآمد کمتر مورد تبعیض قرار گرفته است. اختلافات درآمدی به عواملی از قبیل آموزش، مهارت و تجربه بستگی دارد. تنها بعد از بررسی کلیه این عوامل و وجود اختلاف در درآمد می‌توان آن اختلاف را به تبعیض نسبت داد. دومین نکته آن است که تمایل به تبعیض نوعی از سلیقه یا ترجیح است که کارفرما دارد. ضمنا بکر(۱۹۹۳) تبعیض را بیشتر وابسته به سلیقه و طرز تفکر مصرف‌کنندگان و کارکنان نسبت به کارفرمایان می‌داند. برای مثال، مصرف‌کنندگان ممکن است فروشندگان اقلیت را ترجیح ندهند و کارکنان نخواهند با زنان یا سیاهان کار کنند. در چنین مواردی بنگاه‌ها تمایل به استخدام زنان یا سیاهان واجد شرایط ندارند، چون چنین استخدامی موجب کاهش فروش یا بهره‌وری کارکنان شده و به بنگاه آسیب می‌زند. نکته سوم آن است که تبعیض به زیان کارفرمایان تمام می‌شود. اگر کارفرمایی در استخدام زنان یا سیاهان تبعیض قائل شود مجبور است برای مردان یا سفید پوستان اختلاف دستمزد موجود بین آنان را بپردازد. این بدان مفهوم است که در بازارهای رقابتی، تبعیض با احتمال کمتری اتفاق می‌افتد، چون هزینه‌ها را افزایش می‌دهد و بنگاه‌هایی که تبعیض اعمال می‌کنند از رقابت حذف می‌شوند. این فرضیه‌ها درباره تبعیض مورد بحث و انتقاد زیادی قرار گرفت.

گری بکر به دلیل خلاقیت‌های خود در کاربرد مفروضات اقتصاد در گستره وسیعی از رفتارها و تصمیمات غیر‌رشته اقتصادی از قبیل ازدواج، طلاق، جرم و جنایت، اعتیاد و غیره از زمره اقتصاددانان برجسته قرن بیستم تلقی شده و به کارهای او ارجاعات زیادی شده است.

مهدی محمدی

منابع

http://nobelprize.org/nobel_prizes/economics/laureates /۱۹۹۲ - Gary S. Becker

Pressman, Steven (۱۹۹۹), “Fifty major economists”, Routledge.