چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

انتخاب همسر از نگاه قرآن


انتخاب همسر از نگاه قرآن

در انتخاب همسر ملاک چیست قرآن به عنوان معلم می گوید اولین ملاک دین است یعنی ایمان دارد یا نه عقیده دارد یا نه بعد از ایمان اخلاق است

در انتخاب همسر ملاک چیست؟ قرآن به عنوان معلم می‌گوید اولین ملاک دین است. یعنی ایمان دارد یا نه؟ عقیده دارد یا نه؟ بعد از ایمان اخلاق است. بعد اصالت خانوادگی است. بعد هم تناسب از نظر فکری.

قرآن یک آیه دارد که می‌گوید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا» یعنی ای کسانی که ایمان دارید، چنین باشید، چنین باشید، چنین باشید، چنین باشید، بعد می گوید: «إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» (آل عمران/۱۱۸) اگر عاقل هستید.

بنابراین زن و مرد باید هم کُفو باشند. کُفو را اسلام کُفو مالی قرار نداده. که قالی‌های خانه‌ ما یک طور باشد، ماشین ما مثل هم باشد. لهجه‌ ما مثل هم باشد. قد ما به هم نمی‌خورد. ازدواج کردن پیراهن نیست که به یک سایز بخورد. حالا ممکن است یک سانت کوتاه تر باشد، یک سانت بلندتر باشد. سنشان باید به هم بخورد. اما حالا لازم نیست حتماً سنشان مو به مو... حالا یا شش ماه او بزرگتر است، یا یک سال این بزرگتر است. اینها مشکل نیست. بلکه منظور از کفو؛ ایمان، اخلاق و خانواده است. کفو البته در ظاهر و قیافه هم مطرح است. باید دو طرف همدیگر را بپسندند.

● وعده خداوند به روزی همسران

مشکل مالی را چه کنیم؟ قناعت، حالا چه کسی گفت ما از ساعت اول چنین باشیم. خانه ندارد، این مردهایی که در خیابان راه می‌روند، در کوچه و بازار و روستا راه می‌روند، کدام‌هایشان ساعت اول یک خانه‌ شخصی داشتند؟ این آقایی که به دامادش می‌گوید: خانه‌ شخصی داری؟ می‌گوییم: آقا ببخشید خودتان آن ساعتی که خواستگاری رفتید خانه‌ شخصی داشتید؟ «إِنْ یکُونُوا فُقَراءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه‏» (نور/۳۲) رزق با خداست. «علی الله رزقها»

گاهی وقت‌ها خود داماد تا زن نگیرد خانه‌دار نمی‌شود. خانمش قدمدار است. گاهی ازدواج می‌کند، باز هم خانه‌دار نمی‌شوند. بچه‌اش قدمدار است. شما یک نفر را پیدا کنید نشان من بدهید واقعاً در هفتاد میلیون دنبال این آدم می‌گردم، که بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم، من زمان ازدواج وضعم بهتر بود. بعد از زن و بچه وضعم بد شد. تا آنجایی که ما چشممان آدم دیده اینها بعد از ازدواج وضعشان بهتر شده است.

کسی نزد حضرت آمد گفت که: وضعم بد است. گفت: ازدواج کردی؟ گفت: نه. گفت: برو ازدواج کن. گفت: من می‌گویم: ندارم بخورم، یک چیزی می‌گویند، می‌گویند: موش در سوراخ نمی‌رود، جارو به دمش می‌بندند. من می‌گویم ندارم بخورم، حالا شما می‌گویی: برو زن هم بگیر! لابد یک مشت هم بچه درست کنیم یک خیابان گدا. حضرت فرمود: آن کسی که تو را خلق کرده، دستور او این است که اگر جوانی وضع مالی‌اش بد است، ازدواج کند. اسلام گفته می‌خواهی وضعت خوب شود ازدواج کن.

می‌دانید کسانی که از ترس خرجی ازدواج نمی‌کنند چه می‌گویند؟ می‌گویند: اگر یکی باشم، خدا قدرت دارد خرج مرا بدهد. دو تا که شدم نان از کجا بیاورم؟ یعنی قدرت خدا ته می‌کشد. این را می‌گویند: سؤظن به خدا. کسی که ازدواج نکند از ترس خرجی، «فقد ظن بالله ظن السوء...» یعنی سوء ظن به خدا بردارد. یعنی بگوید: اگر یکی باشم خدا قادر است. دو تا باشم خدا قدرت ندارد.

● مراسم خواستگاری در قرآن

حضرت موسی آمد خانه‌ شعیب. شعیب گفت: من می‌خواهم یک دخترم را به تو بدهم. حالا می پرسند زشت نیست آدم به پسر بگوید: دخترم را می‌خواهم به تو بدهم؟

اگر داماد مثل موسی پیدا شد، دخترتان را بدهید. موسی جوانی بود، انقلابی. اگر داماد مثل موسی بود، پدر عروس پیشنهاد ازدواج کند طوری نیست. خود عروس خوب نیست پیشنهاد کند. چون اگر خود عروس بگوید من دوست دارم زن تو شوم، پسر بگوید نه این شکست می‌خورد.

پسر به دختر بگوید می‌خواهم تو را بگیرم، جواب نه بشنود، پسرها پررو هستند، شکست نمی‌خورند. دخترها نازک هستند. دختر بگوید من را بگیر، کسی به او بگوید تو را نمی‌خواهم، اذیت می‌شود اما پسر نه. البته حالا بعضی از پسرها هم مثل دخترها شده اند. می‌گویند اعصاب من خرد شد. پنج جا رفتم خواستگاری نه شنیدم. می گوییم چند جا رفتی؟ می‌گویند: بیست جا!

خوب برو تا پنجاهم! من خودم پنجاه مورد خواستگاری رفتم کسی زن من نشد. پنجاه و یکمی قبول کرد! حالا نمی‌دانم پشیمان شده یا نشده. چه اشکالی دارد؟ انسان نباید به چهار نفر که گفتند نه، عصبانی شود.

سخنرانی حجت الاسلام قرائتی

درس هایی از قرآن