جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

شعر به روایت امروز


شعر به روایت امروز

مروری بر «صداهای پرشورتر» سروده مشیت علایی

صداهای پرشورتر (نقد و تحلیل شعر)

مشیت علایی/ نشر اختران ۱۳۸۵

«صداهای پرشورتر» کارنامه نقد و تحلیل مجموعه ها و شعرهایی است که از اوایل دهه ۷۰ تا اوایل دهه ۸۰ را دربردارد.

مشیت علایی منتقد و مترجم صاحب نام حوزه های ادبیات و هنر، همواره کم گو و گزیده گو بوده و هست. اما آنچه می نویسد با انتخاب و نگاهی ساختمندانه (از مدرنیسم تا پسامدرنیسم) همراه است چراکه وقوف و شناخت وی در قلمرو هنر و ادبیات، بر پایه نگرشی تئوریک و مولفه هایی ساخت گرایانه استوار است چراکه در اغلب آثار وی، نوعی جست وجو و گردش در فضاهای عشق و مرگ و همچنین کالبدشکافی نگاه های اسطوره یی به نظریه های ادبی در فرصت های سیال و گمشده انسانی وجود دارد. در این مجموعه که از زاویه های گوناگونی به پدیده شعر و تحلیل بنیادهای هنری و ساختاری آن پرداخته شده، نویسنده سعی دارد با پشتوانه نوعی ادبیات تطبیقی به وجوه مشترک شاعران اینجایی، با دیگر شاعران دنیای غرب بپردازد لذا نقطه عزیمت و رویکرد وی، یافتن دستمایه های مشترک میان رفتارهای زبانی و برداشت های هنری شاعرانی است که از حافظه زیبایی شناسانه مشترکی در حوزه های شعری برخوردارند.

از نگاه مشیت علایی که در بازتاب «صداهای پرشورتر» حساب شاعران را از دیگر صداها جدا می کند، «تخیل مدام» و «زبان دیگر» در قلمرو خلاقیت، نوعی فراروی از واقعیت های اعلام شده و آشناست چراکه رمز و راز یک گزینه شعری، همواره در بخش های کلیدی، نقش محوری شاعر را در گزینش نوع واژه ها و هم نشینی سطرها، به آشوب پیامی ناخواسته می کشاند که در چشم انداز می توان از نرم های شناخته شده عبور کرد و سرچشمه های خیال انگیزی را با نظمی پنهان به مخاطب عرضه داشت. به گمان من، مشیت علایی در ایستگاه های مختلف شعری، در نشان دادن بی قراری و اضطراب شاعرانه شاعران مورد نظرش از دو منظر شعرهای جوششی تا گزینه های کوششی، سعی کرده به خاستگاه و مصداق های بیان شعری شان به مراقبه بنشیند و در همنوایی با شعر این شاعران به تقابل گزاره های «مرگ» و «زندگی»، «رنج» و «شادمانی»، «عدالت» و «بی عدالتی» و... بپردازد.

شاید بتوان گفت در این متن ها، شباهت ها به گونه یی در برابر تفاوت ها، از بوطیقایی دوآلیته یی مایه می گیرند که بسیاری از باورها، میان نبودن و بودن در نزد اهالی شعر البته با زبان های گوناگون بیان شده است. گفتنی است در اغلب تحلیل های نویسنده در زمینه شعر، به مولفه ها و موتیف هایی پرداخته شده که از جنبه های اسطوره یی، تا فضاهای فکری و اجتماعی روزگار انسانی محل داوری است. البته از آنجایی که نمی توان نسخه خاصی را برای همه شاعران در حوزه نقد و داوری پیشنهاد کرد، طبیعی است که هر متن و مجموعه یی با توجه به بیان و گره خوردگی اندیشه و خیال، نگرش دیگری را طلب می کند بنابراین آنچه مشیت علایی، در این قلمرو به ویژگی های شعری گروهی از شاعران می پردازد، چه به لحاظ فرم و چه به دلایل مفهومی، هر کدام صداهای متفاوتی را پیش رو دارند. اما گویی همگان از یک «غیاب» دائمی سخن می گویند،

مجموعه نقد و تحلیل های «صداهای پرشورتر» شامل ۲۰ مقاله در قلمرو شعر است که بیشترین تعداد مقاله ها مربوط می شود به کتاب شعرهای مسعود احمدی (چهار مقاله)، کتاب شعرهای منصور اوجی (سه مقاله)، شعرهای شاملو (سه مقاله) و همچنین مقالاتی درباره شعرهای احمدرضا احمدی، تندرکیا، سهراب سپهری، اسماعیل شاهرودی، نصرت رحمانی، م.آزاد، تحلیلی بر شعر «اندیشه نظم در کی وست» اثر والاس استیونس و یک مقاله درباره شعر کامران جمالی و مقاله یی هم درباره هوشنگ ایرانی و سوررئالیسم ایرانی، در این مجموعه به چاپ رسیده است. گفتنی است عنوان کتاب هم برگرفته از شعر «اندیشه نظم در کی وست» اثر والاس استیونس است.

در این دفتر، نویسنده طی چهار یادداشت با عنوان های «از حماسه تا تغزل»، «خانه تکانی روح»، «بر پشت خارپشت در آرزوی خواب» و «در حضور اشیا، در غیاب انسان» از هشت مجموعه شعر مسعود احمدی یاد می کند که در واقع سیر و شرح بازتابی از شعرهای حماسی تا شعرهای تغزلی در کارنامه شعری مسعود احمدی طی دو دهه است. نویسنده زبان شعری احمدی را «آینده یی از زبان نیما و شاملو اخوان» می داند و تحول نگاه و مفاهیم شعری اش را از حماسه به سمت تغزل می بیند. وی همچنین در خصوص مجموعه «برای بنفشه باید صبر کنی» (۱۳۷۸) معتقد است بزرگ ترین اتفاقی که در این سال ها در شعر مسعود احمدی افتاده جدا شدن از نگاه جمعی است که وی را از نگرشی کلاسیک و فضاهای رمانتیک دور کرده است. منصور اوجی دومین شاعری است که یک شعر و نام مجموعه اش مورد توجه نویسنده قرار گرفته است. از منظر نویسنده شعر «اشیاء ساده» منصور اوجی در نگاهی نقاشی گونه به جهان اشیا است و «اشراق» شاعر به حضور اشیا خبر از تخیلی فرهیخته می دهد. به گمان مشیت علایی، از منظر «زیباشناختی جدیدی از جهان» می توان حضور اشیا را در این شعر زیباتر و معنادارتر یافت. نویسنده در مقاله «شکار لحظه» از دو مجموعه شعر «شاخه یی از ماه» و «دفتر میوه ها» (۱۳۷۹) یاد می کند و آن را ادامه نگرش فلسفی شاعر به جهان می داند. از سوی دیگر بر این باور است که دغدغه شاعر همواره از کوتاهی زندگی و نزدیکی مرگ است.

اعتراض و ماندگی با نگرش مضمون گرایانه و با حس مکاشفه آمیز در فضای شعری منصور اوجی همواره جایگاه ویژه یی دارد. علایی بر این باور است؛ «در نظر اوجی شعری خوب است که زبان ساده داشته، از اشیا و اتفاقات ساده و روزمره و عمدتاً طبیعی نشات گرفته باشد.» (ص۱۴۷) نویسنده در ادامه به بررسی دو مجموعه دیگر با نام های «باغ و جهان مردگان» و «شعر چیزیست شبیه گرگ» می پردازد؛ «اوجی در مجموعه «باغ و جهان مردگان» شاعری است که به کشف دوباره جهان می نشیند؛ کشفی که نه به وساطت تاملات فلسفی بلندپروازانه، بلکه از راه تجربه های حسی و متعارف صورت می پذیرد. چنین رویکردی، که متاثر از مرگ آگاهی و وقوف بر ناپایداری لحظه هاست، بی تردید عمیقاً وامدار خیام است.» (ص ۲۴۱) نویسنده در زمینه مجموعه «شعر چیزیست شبیه گرگ» نتیجه می گیرد؛ «تکرار و محدودیت مضامین و موضوعات در کنار تنگی دامنه تخیل، ویژگی های دو مجموعه اخیر اوجی اند. نگاه زعیمانه او به شاعری... به علاوه تصور نسبتاً ساده انگارانه او از مفاهیم سادگی و شفافیت شاعرانه بر پایه فلسفه یی سخت خوشبینانه و بودیستی او را از دست یافتن به شعر تامل انگیز و مخیل و پرقدرت دور کرده است.» (ص ۲۴۷)

مشیت علایی در مقاله و در یک نشست ادبی به بازتاب جهان انسانی و حضور اسطوره در فضای شعر شاملو به طرح مسائلی می پردازد که همواره بر محوریت انسان و «دشواری وظیفه» و آمیختگی روح آدمی با طبیعت عشق و مرگ تاکید دارد. نویسنده ضمن برشمردن ویژگی های شکلی و مفهومی شعرهای شاخص شاملو، به دغدغه «مرگ» که همانا پرواز و فرصتی به «رهایی» است از منظر شاعر می نگرد چرا که مقوله «آگاهی» از دید شاعر خود یعنی پذیرفتن و گردن نهادن است. نویسنده در جمع بندی اش نسبت به باورهای شاعرانه شاملو می نویسد؛ «تصویر شاملو از «وضعیت بشری» به غایت تلخ و تیره و تکان دهنده است؛ انسان دست بسته، دهان بسته، و عملاً چشم بسته محصور در برهوت «تنگ و جانکاه». شاملو با بیانی پارادوکسی وضعیت ناگزیر بشر را به نمایش می گذارد.» (ص ۱۴۷)

به نظر می رسد خروج شاعر از زندگی، همین «مجال اندک» بوده و هست.

نویسنده در ادامه گفتارهایش به بررسی «شاهین های» تندر کیا می پردازد و از کوچه های شعر شبانه احمدرضا احمدی، نقبی می زند به دنیای شعر سهراب سپهری، و آنگاه با طرح نوعی «تله پاتی» در شعر اسماعیل شاهرودی به ساختارشکنی در شعر نصرت رحمانی می پردازد. از هوشنگ ایرانی و حضور نوعی سوررئالیسم ایرانی در شعر وی از مقاله های به یادماندنی این مجموعه است.

«از حماسه تا مرثیه» بررسی کارنامه سه دفتر از شعرهای کامران جمالی است. (از ۱۳۵۷ تا ۱۳۷۱) نویسنده بر این باور است؛ «آرکائیسم یا کهنه گرایی برجسته ترین ویژگی شعر کامران جمالی است که در چهار وجه خود را نمی نمایاند.» (ص ۲۹)

«میان ماندن و رفتن» نگاهی است به شعر «یاس ها منتظرند» از م. آزاد. از آنجایی که عناصر شعری در اغلب شعرهای م. آزاد، کوتاه و برگرفته از فضاهای طبیعت است، علاوه بر چشم انداز «تنهایی» و «ویرانی» در این شعر «همه چیز درگذر است».

و ماحصل اینکه گردش در «صداهای پرشورتر» همانا فرصتی است در چرایی و چگونگی فضای نقد در چشم انداز روشنگری؛ اینکه مشیت علایی، منتقد بادانش و سختکوش در این مجموعه، تا حدی توانسته است گوشه های تاریک بخشی از ادبیات به ویژه شعر معاصر را به موقعیتی دیگر بکشاند...

باید به داوری دیگران هم گوش سپرد.

محمود معتقدی



همچنین مشاهده کنید