پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

درس هایی از یک جامعه شناسی انتقادی


درس هایی از یک جامعه شناسی انتقادی

نگاهی به کتاب «درس هایی از جامعه شناسی پی یر بوردیو»

در ژانویه ۲۰۰۲ پی یر بوردیو در حالی در گذشت که حضور مستمرش در عرصه عمومی و مبارزات اجتماعی، چهره‌ای متمایز از او ساخته بود تا جایی که پس از مرگش، ژاک دریدا او را «روشنفکری متعهد با مواضعی بسیار رادیکال» خواند. بوردیو همواره به دخالت در رویداد‌های جامعه می‌پرداخت و در مخالفت با کسانی که راه حل همه چیز را در بازار می‌جستند، با رویکردی انتقادی به روشنگری در حوزه‌های مختلف دست می‌زد. تاثیر بوردیو در عرصه عمومی انکارناشدنی است، او در تظاهرات علیه جهانی شدن شرکت می‌کرد و بارها از مهاجران و کارگران به دفاع پرداخته بود و حتی در شورش‌های می‌۶۸ کتاب «وارثان» او در دستان دانشجویان معترض بر فراز سنگر‌های خیابانی دیده می‌شد.

بوردیو بر آن بود تا تاثیر نظراتش را در مواجهه با وضعیت‌های اضطراری جامعه بسنجد و می‌کوشید تا بار دیگر نظریه را درگیر واقعیت حاکم بر جهان سازد و به این اعتبار تلاش‌های او حیاتی تازه به جامعه‌شناسی انتقادی بخشید. می‌توان بوردیو را از بارز‌ترین نماد‌های روشنفکری فرانسوی یا به عبارتی روشنفکر جهان شمول محسوب کرد که مخالف ماندن در قالب محدود یک «متخصص دانشگاهی» است اما جدا از این چهره متعهد که بی‌محابا به کنش سیاسی دست می‌زند، بوردیو نظریه‌پردازی اصیل است که در حوزه‌های متعدد و گوناگونی به نظریه‌پردازی پرداخته است.

بوردیو در ایران چهره شناخته شده‌ای است و جدا از برخی آثار او که به فارسی ترجمه شده‌اند، چندین کتاب نیز درباره او منتشر شده است که کتاب «درس‌هایی از جامعه‌شناسی پی یر بوردیو»، از تازه‌ترین آثاری است که در این‌باره به بازار کتاب عرضه شده است. کتاب فوق نوشته «پاتریس بون ویتز» است که با ترجمه جهانگیر جهانگیری و حسن پورسفیر توسط نشر آگه منتشر شده است.

مترجمان این اثر در پیش‌گفتار کتاب از تلاش یک ساله خویش برای ارایه ترجمه‌ای راحت‌خوان و در عین حال وفادار به متن اثر سخن گفته‌اند و در مورد واژگان خاص بوردیو نیز در اکثر موارد از واژگانی استفاده کرده‌اند که در فارسی مصطلح شده‌اند. اما آنها در یک مورد همان گونه که خود گفته‌اند، معادل متفاوتی برای یکی از اصطلاحات بوردیو به کار برده‌اند؛ در نظر مترجمان این اثر، برای اصطلاح disposition در آثار بوردیو، معادل فارسی «خصلت» مناسب‌تر و گویا‌تر از معادل‌هایی نظیر «خلق و خو»، «طبع» و «رغبت» است.

آنها در توضیح این معادل به پیوند جداناشدنی «عادت‌واره» و «خصلت» در اندیشه بوردیو اشاره کرده‌اند و پس از توضیح مفهوم «عادت‌واره» نزد بوردیو به این امر اشاره کرده‌اند که «عادت‌واره به خصلت‌ها (یا آنچه افراد هستند) ساختار می‌دهد و افراد، آگاهانه یا ناآگاهانه، با بروز خصلت‌هایشان عادت‌واره‌ها را ابقا می‌کنند و تداوم می‌بخشند. اگر بخواهیم این دو مفهوم را در اندیشه بوردیو ریشه‌یابی کنیم، در مورد مفهوم عادت‌واره باید به اخلاق پروتستانی وبر و در مورد خصلت به دستور زایشی چامسکی مراجعه کنیم.» به زعم آنها «بوردیو ویژگی برساختی و مولد خصلت را از چامسکی وام گرفته است. چامسکی در دستور زایشی خود تمایزی میان توانش زبانی و کنش زبانی قایل می‌شود. به نظر وی، توانش زبانی ساختار عمیقی است که از توانش شناختی انسان‌ها که آن را توانشی پیشینی می‌انگارد، حاصل می‌آید و به افراد امکان می‌دهد تا بی‌شمار عبارات و جملات یک زبان را تولید کنند.»

بون ویتز، بوردیو را بنیان‌گذار یک پارادایم جامعه شناختی می‌داند و اهمیت بوردیو را در «بدیع بودن پاسخ‌های وی» به پرسش‌هایی می‌داند که از ابتدا با جامعه‌شناسی همراه بوده‌اند. او بر رویکرد نو آورانه بوردیو مبتنی بر «فراتر رفتن از تضاد‌های سنتی در جامعه‌شناسی» و جفت‌های معمول در آن مانند ذهنیت گرایی/ عینیت گرایی، نمادی/ مادی و غیره تاکید می‌کند و رویکرد جدید بوردیو را «ساختارگرایی تکوینی» یا «بر ساخت‌گرا» می‌نامد اما جدا از پرداختن به این رویکرد جدید، به نقاط اشتراک آرای بوردیو با دورکیم، مارکس و وبر نیز اشاره می‌کند و در درآمد کتاب می‌نویسد: «بوردیو مانند دورکیم، تاکید می‌کند که شناخت علمی جهان اجتماعی امکان‌پذیر است، شناختی که بیشتر به واسطه ویژگی‌های شیوه عمل جامعه تعریف می‌شود تا ویژگی موضوع آن. او، همچون مارکس، بر این باور است که جامعه از طبقات اجتماعی تشکیل شده است که بر سر تصاحب سرمایه‌های مختلف، روابط مبتنی بر زور و معانی که به تداوم یا تغییر نظم اجتماعی کمک می‌کنند، مبارزه می‌کنند. همانند وبر، او نیز معتقد است که باید به بازنمایی‌هایی توجه کرد که افراد برای معنا‌دار کردن واقعیت‌های اجتماعی تدوین می‌کنند.»

پیام حیدر‌قزوینی