چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آرژانتین, سرزمینی با فرهنگ قربانی سازی


آرژانتین, سرزمینی با فرهنگ قربانی سازی

پنج سال پس از بزرگ ترین بحران تاریخ آرژانتین, رئیس جمهور این کشور به طور کامل بر اوضاع تسلط دارد, اما آنچه در این میان از آن خبری نیست, همان اصلاحات سراسری و همه جانبه است که وعده های بسیاری در مورد آن داده شده بود

در آخرین روزهای سال ۲۰۰۱ کشور آرژانتین سیاه ترین روزهای تاریخ خود را تجربه کرد: در کمتر از دو هفته، این کشور چهار رئیس جمهور به خود دید که دو تن از آنان جز همان چند روز زمامداری دیگر در صحنه سیاست آرژانتین حضور پیدا نکردند و حال پنج سال از آن دوران می گذرد. آرژانتین در اواسط قرن بیستم ثروتمندترین کشور آمریکای لاتین به شمار می آمد و واحد پولی آن ارزشی برابر با پوند استرلینگ داشت، اما در آن دوران سیاه، گویی همه چیز برای مردم این کشور به آخر خط رسیده بود.

اینک پنج سال از آن دوران می گذرد و چشم انداز آرژانتین آشکارا بهتر به نظر می آید. تولید ناخالص ملی در سال ۲۰۰۵ از رشدی معادل ۷ درصد برخوردار شد و مشکل بیکاری هم تا حدود زیادی حل شده و صادرات محصولات کشاورزی نیز رشد چشمگیری را نشان می دهد. اما آیا واقعاً آن بحران ها گذشته و به پایان رسیده اند؟ پرزیدنت «نستور کرشنر» که از تابستان ۲۰۰۳ بر این کشور حکومت می کند، همه کار کرده است تا جمعیت ۳۹ میلیون نفری آرژانتین به چنین باوری برسند. در پایان اکتبر گذشته «کرشنر» پیروزی دیگری را نیز جشن گرفت و آن هنگامی بود که همسرش «کریستینا فرناندز دو کرشنر» درانتخابات مجلس سنا در ثروتمندترین حوزه این کشور یعنی «بوئنوس آیرس» بر همسر رقیب شوهر خود «ادواردو دوهالد» (رئیس جمهور پیشین) پیروز شد. با این حال مخالفان کرشنر او را متهم به بی قانونی می کنند.

با این پیروزی قدرت همسر رئیس جمهور از گذشته هم بیشتر شد و شاید این مسئله برای شخص «کرشنر» مایه خوشحالی باشد، اما برای دموکراسی مایه خوشحالی نیست. انباشت قدرت در دستان این زوج سیاستمدار و حقوق دان و اهل استان نفت خیز «سانتاکروز» می تواند یادآور یکی از سیاه ترین دوران آرژانتین یعنی یادآور حکومت «خوان دومینیگو پرون» و همسرش «اویتا پرون» از اواسط دهه چهل تا اواسط دهه پنجاه میلادی باشد. «کرشنر» در واقع امور کشور و دولت را به کمک سیستم های دستوری و قوانین ویژه اداره می کند، قوانین ویژه ای که توسط همسرش در کنگره و با جابه جایی اکثریت و اقلیت به تصویب می رسد. وضعیت فلاکت بار احزاب آرژانتین این جابه جایی ها را آسان می کند. حزب کرشنر موسوم به حزب PJ که مؤسس آن «پرون» است، دچار چنان گسستگی و انشقاقی است که گاه در هیبت اپوزیسیون ظاهر می شود. استانداران و فرمانداران ایالتی نیز همه کارهای خود را با کرشنر تنظیم می کنند، زیرا اوست که بودجه را میان ایالات مختلف تقسیم می کند. از نظر مخالفان کرشنر، علاقه شدید وی به سیاست های کهنه و پوسیده اقتصادی پرون از جمله انتقادبرانگیزترین روش های حکومتی او به شمار می آید. سیستم وضع مالیات بر صادرات محصولات کشاورزی آن هم بر اساس روش های پرون از جمله بارزترین وجوه علاقه این رئیس جمهور به سلف خود است. این سیستم و اقداماتی نظیر این یک پنجم کل مالیات دریافتی را تشکیل می دهد. با این حال رقم بیست میلیون دلاری مالیات اخذ شده از بخش کشاورزی در سال گذشته به خودی خود یک رکورد محسوب می شود. از دیگر سیاست های اقتصادی کرشنر کاهش مصنوعی ارزش «پزو» است، سیاستی که بیش از همه برای صنایع داخلی و بومی سودمند بوده و صنایع تولیدی کشور را از رقابت با بازارهای خارجی بی نیاز کرده است. از سوی دیگر تورم در آرژانتین به شدت افزایش دارد و در سال ۲۰۰۵ این رشد به بیش از ۱۰ درصد رسید. این مسئله نیز حاصل گرایش به روش های نخ نمای دوران پرون است و بدین صورت نفوذ دولت در همه عرصه های اقتصادی افزایشی بیش از پیش پیدا کرده است. شخص کرشنر به کارگیری چنین سیاست های کهنه ای را با به قول خودش «مبارزه با جهانی سازی و نولیبرالیسم» توجیه می کند. از نظر کرشنر نولیبرالیسم و جهانی سازی به علاوه صندوق بین المللی پول مقصر اصلی در پیدایش بحران پنج سال پیش بوده اند و هرگز حاضر به قبول این مسئله نیست که تعلق خاطر وی به سیاست های اقتصادی چند دهه پیش نیز در پیدایش این وضعیت نقش مهمی داشته است. از طرفی کرشنر در نظر دارد تا بدهی های آرژانتین به صندوق بین المللی و بانک جهانی را پیش از موعد پرداخت کرده و به گفته خودش بدین صورت دست به نوعی «عملیات آزاد سازی ملی» بزند و برای این کار درصدد خرید برخی از تاسیسات و صنایع بخش خصوصی و مستغلات خارجیان در این کشور است. کارشناس ارشد علوم سیاسی «روسندو فراگا» این اقدام رئیس جمهور را مشابه دولتی کردن راه آهن آرژانتین در سال ۱۹۴۷ توسط پرون عنوان می کند: او نیز با خرید تجهیزات و تاسیسات مستعمل بریتانیایی که باقی مانده از زمان جنگ بود، ضرر هنگفتی به آرژانتین وارد کرد و البته سود هنگفتی را نصیب بریتانیا ساخت. اما متاسفانه اکثریت مردم آرژانتین در آن زمان موافق این گونه اقدامات پرون بوده و یک بار دیگر نیز وی را به مقام ریاست جمهوری برگزیدند. کرشنر نیز قصد دارد برای انتخابات سال ۲۰۰۷ از سیاست عوام پسندانه «رهایی از زیر یوغ صندوق بین المللی پول» در جهت کسب آرای مردم استفاده کند. پرداخت های پیش از موعد به صندوق بین المللی مسلماً موجب وخیم تر شدن اوضاع طلبکاران داخلی دولت خواهد شد، زیرا آنها به هیچ روی نمی توانند طلب خود را از دولت (به بهانه پرداخت بدهی های خارجی) حداقل در آینده نزدیک وصول کرده و چاره ای جز پرداخت تاوانی سخت ندارند. از طرفی کاهش ساختگی ارزش پزو به آن دسته از اتباع آرژانتین و خارجیانی که با اطمینان خاطر پول هایشان را خرج خرید اوراق قرضه دولتی کردند، ضرر و خسارت هنگفتی وارد می کند.

یکی از متحدین اقتصادی کرشنر، رئیس جمهور چپ گرا و پوپولیست ونزوئلا یعنی «هوگو چاوس» است. چاوس علاوه بر خرید اوراق قرضه به کارخانه های کشتی سازی آرژانتین سفارش ساخت کشتی های نفتکش نیز داده است و افزون بر آن اعلام کرده است که در قبال ساخت تاسیسات اتمی توسط متخصصان آرژانتینی در خاک ونزوئلا، یک خط لوله گاز برای انتقال گاز ونزوئلا از طریق برزیل به آرژانتین ایجاد خواهد شد. کرشنر پیش از این و در اوایل دهه ۹۰ به خاطر پشتیبانی های ونزوئلا از آرژانتین، اقدام به تقویت کنسرسیوم اقتصادی «مرکوسار» کرد، کنسرسیومی با شرکت کشورهای آرژانتین، برزیل، اروگوئه و پاراگوئه. گرچه مدت ها طول کشید تا ونزوئلا سیاست های گمرکی خود را با کشورهای عضو این کنسرسیوم هماهنگ کند اما در حال حاضر همه مقدمات برای پذیرش عضویت دائمی ونزوئلا در این کنسرسیوم فراهم است و ناگفته پیداست که چاوس از این عضویت در جهت بهره برداری و مشارکت بیشتر در امور سیاسی و اقتصادی آمریکای جنوبی استفاده خواهد برد. اما اتحاد و همبستگی کشوری بزرگ و بااهمیت مثل آرژانتین با رژیمی اقتدارگرا و پوپولیست مثل رژیم ونزوئلا، چه خطراتی دربر دارد؟ آمارهای منتشره توسط موسسه گالوپ در پاییز گذشته تصویر جالبی از جامعه آرژانتین را فراروی ما قرار می دهد: طبق این نظرسنجی ۷۲ درصد آرژانتینی ها افرادی فردگرا هستند، ۷۳ درصد خواهان یافتن راه حل هایی سریع و آسان برای مشکلات کشور بوده و ۷۷ درصد از آنان هیچ اهمیتی برای قانون قایل نیستند. یکی از روزنامه های مطرح آرژانتین به نام La Nacion طی مقاله ای علت این رفتار آرژانتینی ها را گرایش عمومی به «فرهنگ قربانی سازی»مطرح می کند. به ادعای این روزنامه بر اساس این فرهنگ افراد جامعه همواره تمایل دارند تا مسئولیت ها را متوجه دیگر افراد بدانند. البته آن بحرانی که پنج سال پیش سراسر این کشور را فرا گرفت موجب شد تا خواست عمومی در جهت اصلاحاتی اساسی و بنیادی تحریک شود اما در حال حاضر از آن خواست و اراده عمومی چندان خبری نیست و البته کرشنر نیز هیچ اشاره ای به آن «مدرنیزاسیون اساسی آرژانتین» که بارها وعده آن را داده بود، ندارد.

منبع : دی ولت

هیلده گارد اشتاوسبرگ

ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی



همچنین مشاهده کنید