شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
رنج های پیامبر در مسیر تبلیغ
شیوهی تبلیغ و دعوت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در مدت ۲۳ سال یكی از عوامل اصلی در موفقیت مكتب اسلام در برابر شرك جاهلی (با تمام امكانات و استعدادهایش) شد. این دعوت البته در ارتباط مستقیم با شخصیت كمال یافتهی او بود. شخصیتی كه استقامت، صبر و بردباری از ویژگیهای بارز اوست.
آنچه در این مقاله میخوانیم (به مناسبت ۲۸ صفر رحلت رسول اكرم صلی الله علیه و آله) بازخوانی شفابخش اندكی از انبوه سختیها و دشواریهایی است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله در طول دوران نبوت متحمل شد تا بدانیم رسول اكرم صلی الله علیه و آله در چه محیطی و با وجود چه انسانها و تحمل چه مشكلاتی توانست «تبلیغ دین» را به انجام رساند. این دشواریها را میتوان به دو شیوهی موضوعی یا تاریخی بازگو كرد ما ضمن رعایت موقعیت تاریخی مطالب خود را به صورت موضوعی ارائه خواهیم كرد.
● دورهی دعوت غیر علنی (راز بیتفاوتی قریش)
پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بعد از شروع رسالتبه مدت سه سال به دعوت غیر علنی پرداخت و در این مدت توانست هستهی اولیهی مسلمانان را تشكیل دهد. در این دوره حضرت خدیجه (س)، امیر مؤمنان علی علیه السلام زید بن حارثه، زبیر بن عوام، عبدالرحمان بن عوف، سعد بن ابی وقاص، طلحهٔ بن عبیدالله، ابوعبیده جراح، ابوسلمه، ارقم بن ابی الارقم و... آیین اسلام را پذیرفتند. (۱)
هدف اصلی پیامبر صلی الله علیه و آله در این دوره ایجاد یك پایگاه هر چند كوچك از مسلمانان بود كه بتواند دعوت خود را از طریق آنان در گستردهای وسیعتر ابلاغ كند. زهری مینویسد: «رسول خدا صلی الله علیه و آله به شیوهای پنهانی مردم را دعوت میكرد و به دنبال دعوت او برخی از جوانان و مستضعفان به او گرویدند، تا آن كه شمار آنها به فزونی نهاد.» قریش در این دوره نسبتبه دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله عكس العمل تندی نشان نمیدادند و راز آن، دعوت غیر علنی پیامبر صلی الله علیه و آله در این دوره بود. همچنین پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نیز نظریات تندی كه صریحا احساسات خویش را جریحهدار كند بر زبان نمیراند و تنها كسانی را كه لایق و مستعد میدید دعوت میكرد. بر همین اساس قریش و ابوسفیان در طول این دوره سرمست از عیش و نوش خود، با لبخندی تمسخر آمیز اخبار مربوط به دعوت او را نادیده میگرفتند و بیاهمیت جلوه میدادند. البته این امر سابقه تاریخی نیز داشت. زیرا «ورقهٔ بن عبدالله» و «امیه» نیز داعیه مسیحیگری داشتند و مردم را به تورات و انجیل دعوت میكردند ولی به دلیل نیافتن یار و یاور رفته رفته شعله دعوتشان خاموش شد. خود ابوسفیان هنگامی كه اخبار دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله را میشنید میگفتشعلهی ادعای تبلیغ او نیز مانند دعوت ورقه و امیه به همین زودی خاموش خواهد شد و خودش نیز به فراموش شدگان خواهد پیوست.
بعد از آن كه پیامبر صلی الله علیه و آله توانست تعدادی از مردم مكه را با خود همراه سازد و به همراه آنان اعمال عبادی به جای آورد، در فكر جذب خویشاوندانش افتاد تا آنان را نیز با خود همراه كند، این كار علاوه بر این كه آغاز اصلاح از درون و خانواده بود، مبتنی بر واقعنگری پیامبر صلی الله علیه و آله نسبتبه مناسبات اجتماعی آن عصر نیز بود. ساختار قبیلهای آن روزگار به گونهای بود كه با پیروی و حمایت قوم از پیامبر صلی الله علیه و آله، وی پایگاه اجتماعی قویتری به دست میآورد. این دعوت بر پایه آیهی «وانذر عشیرتك الاقربین» (۲) آغاز شد. مفسران مینویسند: خداوند او را مامور كرد تا خویشان خود را به آیین خویش بخواند. پیامبر صلی الله علیه و آله پس از بررسی جوانب از علی علیه السلام كه سیزده یا پانزده سال سن داشتخواست غذایی تهیه كند و شیر نیز بیاورد. آن گاه چهل و پنج نفر از سران بنیهاشم را دعوت كرد و ضمن پذیرایی خواست دعوت خود را برای آنها بازگو كند، اما یكی از عموهای پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی ابولهب با طرح سخنانی سبك، آمادگی جلسه را برای طرح مطلبی به آن مهمی از بین برد، لذا پیامبر صلی الله علیه و آله فردای آن روز نیز آنان را دعوت كرد و این بار سخن خود را بعد از ستایش خدا و اعتراف به وحدانیت او این گونه ادامه داد:
به راستی هیچ گاه راهنمای یك جمعیتبه كسان خود دروغ نمیگوید، به خدایی كه جز او خدایی نیست من فرستاده شدهی خدا به سوی شما و عموم جهانیان هستم. [ای خویشاوندان]، به خدا سوگند همانگونه كه میخوابید میمیرید و همانطور كه بیدار میشوید برانگیخته خواهید شد، و طبق كارهایتان محاسبه میشوید و این بهشت دائمی خدا (برای نیكوكاران) و دوزخ همیشگی او (برای بدكاران) است (۳) . سپس ادامه داد: هیچ كس از مردم برای كسان خود چیزی بهتر از آن چه من برای شما آوردهام، نیاورده است. من برای شما خیر دنیا و آخرت را آوردهام. خدایم به من فرمان داده كه شما را به جانب او بخوانم. كدام یك از شما پشتیبان من خواهد بود، تا برادر و وصی و جانشین من میان شما باشد؟ «فایكم یوازرنی علی هذا الامر علی ان یكون اخی ووصیی وخلیفتی فیكم.» بعد از پایان سخنان رسول اكرم صلی الله علیه و آله سكوت همهی مجلس را فرا گرفت، یك مرتبه علی علیه السلام سكوت را شكست و گفت: ای پیامبر صلی الله علیه و آله خدا من آمادهی پشتیبانی از شما هستم.
پیامبر صلی الله علیه و آله از او خواست كه بنشیند و دو بار دیگر درخواستش را مطرح كرد اما باز جز علی علیه السلام كسی پاسخ نداد. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «ان هذا اخی ووصیی وخلیفتی علیكم فاسمعوا له واطیعوه» «[مردم، ] این (علی) برادر و وصی و جانشین من است میان شما! به سخنان او گوش دهید و از او پیروی كنید» . در این هنگام جلسه پایان یافت و حاضرین با پوزخند به ابوطالب كنایه زدند كه: محمد دستور داد از پسرت پیروی كنی و از او فرمان ببری. (۴)
در این گزارش تاریخی نیز عدم حساسیت قریش به دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله را مشاهده میكنیم و با این كه پیامبر صلی الله علیه و آله ضمن این دعوت تمام بزرگان قوم را به طور رسمی از هدف خود آگاه ساخت ولی آنان به دلیل این كه خطری تا آن لحظه از جانب پیامبر صلی الله علیه و آله احساس نكرده بودند، همه چیز را با خنده و تمسخر پشتسر گذاشتند و این نبود مگر به بركت تبلیغ برنامهریزی شده رسول خدا صلی الله علیه و آله. بنابر این در این دوره پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله به دلیل رعایت پنهان كاری تبلیغی، سپس كار كردن روی اشخاص به صورت فردی و آن گاه عادی سازی تبلیغ خود در جمع خاندانش موفق شد از ایجاد هر نوع تنش تند جلوگیری كند.
● آغاز دعوت رسمی
بعد از سه سال دعوت پنهانی، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله دعوت خود را به صورتی آشكار مطرح كرد.
او روزی در كنار كوه «صفا» روی سنگی قرار گرفت تا مردم را به خداپرستی دعوت كند. ابتدا با واژه یا مباحاهٔ كه عرب به جای زنگ خطر به كار میبرد، توجه همه را به خود جلب كرد، آن گاه با استفاده از شخصیت ممتاز خود و سابقهی درخشانش در امانت داری و راستگویی به آنان گفت: ای مردم! اگر به شما بگویم پشت این كوه دشمنان شما موضع گرفتهاند و قصد تجاوز به مال و جان شما را دارند، باور میكنید؟ همه تصدیق كردند و گفتند: آری! ما تا به حال دروغی از تو نشنیدهایم. فرمود: ای گروه قریش! خود را از آتش نجات دهید من برای شما در پیشگاه خدا نمیتوانم كاری بكنم، من شما را از عذاب دردناك میترسانم. موقعیت من همانند دیدهبانی است كه دشمن را از نقطهی دور میبیند و فورا به سوی قوم خود برای نجات آنان میشتابد و با شعار مخصوص آنان را از این پیشآمد با خبر میكند. (۵)
ادبیاتی كه در این گفتار و دعوت به كار رفته چنان است كه وجود خدا را فرض مسلم گرفته و قوم را از عذاب او برحذر داشته است و این گویای وجود صبغههایی از خدا باوری در میان آن قوم است كه هر چند رو به اضمحلال بود ولی به دلیل وجود موحدانی اندك هنوز شعلههایش فروغی داشت. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از این پیشزمینه نیز به خوبی استفاده كرد.
نكته دیگر این كه تصدیق مردم نشان میدهد دعوت سه ساله حضرت (پنهانی) به گونهای بود كه احساسات قریش و مردم را برنیانگیخت تا آنان دستبه تحریف و ترور شخصیت وی بزنند و چنان تبلیغ در محیطی آرام صورت پذیرفت كه شخصیتحضرت كاملا بكر و زلال باقی مانده بود. اما اینك دیگر همه چیز عیان شده بود و پیامبر صلی الله علیه و آله میباید تمام هجمهها را به جان بخرد و از همین دوره و در پی اعتراضهای علنی و بیپرده به آیین بتپرستی بود كه موج فشارها به سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و اقلیت مسلمان روی آورد. (۶) قریش در طول ده سال برنامههای مختلفی را برای از بین بردن نهضت تبلیغی پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله تدارك دید كه آخرین آن نقشه قتل و اقدامات نظامی بود. فهرست این اقدامات و مقاومتهای پیامبر صلی الله علیه و آله در برابر هر یك چنین است.
سیاست فشار قبیلهای اولین اهرم قریش برای مقابله با تبلیغ رسول اكرم صلی الله علیه و آله فشار از سوی قبیله و به طور طبیعی رئیس قوم، یعنی ابوطالب علیه السلام بود. آنان به طور دسته جمعی نزد او رفتند و گفتند: برادرزادهات خدایان ما را ناسزا میگوید و آیین ما را به زشتی یاد میكند و به افكار ما میخندد و پدران ما را گمراه میداند. یا از او بخواه دست از ما بردارد یا او را در اختیار ما بگذار و حمایتخود را از او سلب كن (۷) .
در متن این پیشنهاد دو موضوع «مصالحه» یا «تهدید و رفع حاشیه امنیتی» مطرح بود.
ابوطالب با تدبیری خاص آنان را باز گرداند اما به خاطر بیانات پیامبر صلی الله علیه و آله و تاثیر سخنان وی مخصوصا در ماههای حرام كه حجاج به مكه میآمد، آنان بار دیگر نزد ابوطالب آمدند و این بار تنها در قالب تهدید به وی گفتند: ابوطالب! تو از نظر شرافت و سن بر ما برتری. قبلا هم گفته بودیم كه برادرزادهی خود را از تبلیغ آیین جدید باز دار اما تو اعتنا نكردی، اكنون صبر ما به پایان رسیده است. لازم است او را از هر نوع فعالیتباز داری و گرنه با او و تو كه حامی او هستی مبارزه خواهیم كرد. ابوطالب قول داد سخنان آنان را به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله بگوید و چون پیامبر صلی الله علیه و آله حاضر شد، فرمود: عمو جان! به خدا سوگند هر گاه خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند، تا از تبلیغ آیین و تعقیب هدف خود باز گردم، هرگز چنین نخواهم كرد تا آن كه بر مشكلات پیروز شوم و به مقصد نهایی برسم یا در این راه جان دهم (۸) .
ابوطالب نیز گفت: به خدا سوگند دست از حمایت تو برنمیدارم تا ماموریتخود را به پایان برسانی (۹) .
● دورسازی حامیان
همانطور كه گفته شد، قریش دیگر تحمل وجود پیامبر صلی الله علیه و آله را نداشت لذا این بار در صدد برآمدند، تا حمایتهای سیاسی و اجتماعی ابوطالب از وی را قطع كنند. (زیرا پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله از جهت اقتصادی از سوی حضرت خدیجه و از جهتسیاسی و قبیلهای از طرف ابوطالب علیه السلام حمایت میشد.) لذا وقتی دور هم جمع شدند گفتند: حمایت ابوطالب از محمد شاید به این خاطر است كه او را به فرزندی برگزیده است، پس زیباترین جوانان قریش را نزد او میبریم. آنان (عمارهٔ) بن ولید بن مغیره را همراه خود بردند و گفتند: ابوطالب! فرزند «ولید» جوانی شاعر، سخنور، زیبا چهره و خردمند است. حاضریم او را به تو واگذاریم تا به پسری برگزینی و در عوض از حمایت محمد دستبرداری. ابوطالب كه از شدت خشم برافروخته شده بود، بر سر آنان داد زد و گفت: معامله خیلی بدی با من میكنید. من فرزند شما را در دامن خود تربیت كنم و شما فرزند [خوانده] مرا بكشید. به خدا قسم این كار نشدنی است (۱۰) .
قریش در صدد بودند به این ترتیب چتر حمایتی ابوطالب را از سر پیامبر صلی الله علیه و آله بردارند و به این ترتیب او را به قتل برسانند. از همین نكته اهمیت وجود ابوطالب برای بقای دعوت پیامبر صلی الله علیه و آله روشن میشود.
● تطمیع
گا بعدی قریش برای متوقف كردن تبلیغ رسول خدا صلی الله علیه و آله، تطمیع بود. اما باز ناموفق ماندند آنان تصمیم گرفتند پیامبر صلی الله علیه و آله را با پیشنهاد منصب، ثروت و تقدیم هدایا و زنان زیبا تطمیع كنند، شاید از دعوت خود دستبردارد لذا با هم به خانه ابوطالب آمدند.
یكی از آنان گفت: ای ابوطالب! محمد صفوف فشرده ما را متفرق ساخت و سنگ تفرقه در میان ما افكند و به عقل ما خندید و ما را و بتهای ما را مسخره كرد. هر گاه محرك او بر این كار نیازمندی است ما ثروت هنگفتی در اختیار او میگذاریم. اگر مقام میخواهد، او را فرمانروای خود میكنیم و سخن او را میشنویم اگر بیمار است، بهترین پزشكها را میآوریم و... ابوطالب رو به پیامبر صلی الله علیه و آله كرد و پرسید: چه میگویی؟
صاحب اثر : محمد عابدی
منبع : فصلنامه مبلغان شماره ۴
پینوشتها:
) سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۴۵ و ۲۶۲ .
) شعراء / ۲۱۴ .
) ان الرائد لا یكذب اهله والله الذی لا اله الا هو انی رسول الله الیكم خاصهٔ والی الناس عامهٔ والله لتموتن كما تنامون ولتبعثن كما تستیقظون ولتحاسبن بما تعملون وانها الجنهٔ ابدا والنار ابدا» سیره حلبی، ج۱، ص۳۲۱ .
) تاریخ طبری، ج۲، ص۶۲ و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۲۱۰ .
) سیره حلبی، ج۱، ص۳۲۱ .
) طبقات كبری، ج۴، ص۱۰۰; انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۱; سیره نبوی ابن هشام، ج۱، ص۲۹۸.
۷) سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۵ .
) والله یا عماه لو وضعوا الشمسفی یمینی والقمر فی شمالی علی ان اترك هذا الامر حتی یظهره او اهلك فیه ما تركته.
) سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۶۵ .
۰) تاریخ طبری، ج۲، ص۶۷ .
۱) مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۵۲، و عیون الاثر، ج۱، ص۱۹۷ .
۲) طبقات كبری، ج۱، ص۲۰۰ .
۳) همان، ص۲۰۱، مجمع البیان، ج۶، ص۳۴۷ .
۴) دلایل النبوهٔ، بیهقی، ج۲، ص۳۳۹ .
۵) انساب الاشراف، ج۱، ص۱۲۲ .
۶) سیره نبوی، ابن هشام، ج۱، ص۳۵۶ .
۷) عیون الاثر، ج۱، ص۲۰۵ .
۸) حجر / ۹۵ .
۹) انساب الاشراف، ج۱، ص۱۳۲ .
۰) مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۴۹ .
۱) انساب الاشراف، ج۱، ص۱۵ .
۲) سیره ابن هشام، ج۱، ص۳۱۳ .
۳) كنز العمال، ج۶، ص۳۰۲ .
۴) سیره نبوی، ابن هشام، ج۱، ص۳۵۵ .
۵) سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۹۸ .
۶) بحار الانوار، ج۱۸، ص۲۰۴ .
۷) المصنف، ابن ابی شیبه، ج۷، ص۳۳۱ .
۸) انساب الاشراف، ج۱، ص۱۴۷ .
۹) طبقات كبری، ج۱، ص۲۰۱ .
۰) سیره نبوی، ابن هشام، ج۱، ص۴۱۶ .
۱) همان .
۲) همان، ص۲۹۱ .
۳) سیره نبوی، ابن هشام، ج۱، ص۲۷۱ .
۴) الذاریات / ۵۵، ۵۳ .
۵) طبقات ابن سعد، ج۴، ص۲۲۳ .
۶) نحل / ۱۰۳ .
۷) سیره نبوی، ابن هشام، ج۱، ص۳۱۱ .
۸) نحل / ۱۰۳ .
۹) فرقان / ۴- ۳ .
۰) انبیاء / ۹۸ .
۱) همان / ۱۰۱ .
۲) سیره رسول خدا، رسول جعفریان، ج۱، ص۲۱۷ .
۳) بحار الانوار، ج۱۷، ص۲۱۱. نقل از فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۹۰ .
۴) سیره ابن هشام، ج۱، ص۲۹۳ .
۵) اسراء / ۹۳- ۹۱ .
۶) فروغ ابدیت، ج۱، ص۲۹۶ .
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
گشت ارشاد حماس رئیس جمهور ایران حجاب پاکستان رئیسی دولت سیزدهم امام خمینی کارگران رهبر انقلاب سریلانکا
سلامت کنکور عربستان تهران سیل هواشناسی سازمان سنجش اصفهان آتش سوزی شهرداری تهران پلیس زنان
خودرو دلار تورم قیمت خودرو آفریقا قیمت دلار قیمت طلا بازار خودرو سایپا ارز بانک مرکزی ایران خودرو
پایتخت خانواده تلویزیون سریال ترانه علیدوستی فیلم سینمای ایران موسیقی مهران مدیری کتاب
کنکور ۱۴۰۳ عبدالرسول پورعباس دانش بنیان
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه روسیه چین طالبان ایالات متحده آمریکا اوکراین ترکیه طوفان الاقصی
پرسپولیس فوتبال جام حذفی آلومینیوم اراک استقلال فوتسال بازی بارسلونا تیم ملی فوتسال ایران باشگاه پرسپولیس تراکتور باشگاه استقلال
هوش مصنوعی سامسونگ گوگل همراه اول ناسا الماس تسلا فیلترینگ ماه
مالاریا کاهش وزن استرس سلامت روان آلزایمر زوال عقل