شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
حضرت آیت الله نجومی آمیزه ای از نور اجتهاد و درخشش هنر
از شمار دو چشم، یک تن کم
و از نگاه خرد، هزاران بیش
در حالی این سطور را می نویسم (البته به خواست بعضی از عزیزان) که ذهنم و روحم در وادی پریشانی، سرگردانند. در سفر بودم که خبر عروج ملکوتی حضرت آیت الله نجومی را شنیدم. متأسفانه با چند ساعت تأخیر اجباری که پیش آمد به تشییع پیکر مطهرش نرسیدم و این خود، پریشان حالی ام را مضاعف کرد؛ از یک طرف می دانیم که مرگ، حق است و باید بر حکم... و انا الیه راجعون سر بنهیم ولی از طرف دیگر می بینیم که حضور زمینی بعضی از بندگان خاص خداوند تبارک تعالی، آیینه تمام نمای رحمت حضرتش برای مردم می باشد و کو چ چنین بنده ای، ضربه ای سنگین بر روح و جان دوستدارانش، وارد خواهد کرد.
به واقع آیت الله نجومی؛ اعلی الله مقامه الشریف یکی از مصادیق آشکار این گونه اشخاص و جزو الف قدهای بندگان خداوند بود. به یاد دارم، کتاب فضیلت های فراموش شده را که شرح حال زنده یاد ملاعباس تربتی (حاج آخوند) و به قلم فرزند ایشان (حسین علی راشد) می باشد. متوجه شدم که تمام آن اخلاقیات حسنه در وجود مبارک حضرت آیت الله نجومی نیز متجلی است. با این تفاوت که لازم است هنر خوشنویسی، نقاشی و شعر را هم به آن افزود و از میان آن همه نیکویی ها، بایستی بیشتر به محوریت نظم در کارهای حضرت آقا، توجه خاص داشت. آقا کارهایش را فقط خودش انجام می داد و حتی المقدور زحمتی را برای دیگران ایجاد نمی کرد. حتی سالها پیش، زندگی نامه خود را نیز تحت عنوان «کیمیای هستی» به رشته تحریر درآورد و به زیور چاپ آراست تا دیگران در این راه متحمل زحمتی نشوند. کم می خورد و کم می خوابید و بیشتر کار می کرد. زندگی روزانه اش را به بخش هایی تقسیم می نمود: تدریس طلبه ها، خوشنویسی و کتابت، تذهیب و صحافی و قطاعی، مطالعه، تفسیر قرآن، امام جماعت مسجد نواب، پاسخگویی به مشکلات مردم، اخذ وجوهات شرعی، انجام کارهای شخصی و امور خانوادگی، مهمانی، عیادت از مریض و... و از همه مهم تر، اوقاتی که برای دیدار بااهل هنر داشت.
بیشترین خاطرات بنده با ایشان در روزهایی بود که از ساعت ۳ الی ۵ بعدازظهر با دوستان هنرمند ملاقات می کرد. روزی، تنها در محضرشان بودم و از هر دری سخنی می رفت که ناگهان مردی سمج در چهارچوبه در ظاهر شد و تقاضای کمک مالی کرد. آقا آرام و با لبخندی که به لب داشت به من گفت: ببین فلانی! مردم اینجارو با کمیته امداد و بهزیستی، اشتباه گرفتند. بعد از این جمله که فقط مزاحی بود که با بنده داشت به فکر عمیقی فرورفت و آهی بلند از سینه برآورد و شخص را به گرمی پذیرفت و از احوالاتش جویا شد. شاید نیم ساعتی طول نکشید که تمام اموراتش را از لحاظ مسکن، کار و غیره سامان بخشید. مرد با دلی شادمان و سرشار از امید خداحافظی کرد و پس از رفتن ایشان آقا اظهار کرد که در شهر ما مردم بیچاره فراوانند و هر روز با این محرومین جامعه سر و کار داریم و می دانم که اندوه اینها روزی کار دستم می دهد.
یکی از خصوصیات منحصر به فرد آقا این بود که با مهمان آنقدر صمیمانه و خودمانی بود (و حتی گاه مذاح هم می فرمود) که خاطره آن دیدار برای مهمان فراموش نشدنی می شد.
به پیشنهاد حجت الاسلام سیدناصر میبدی در تابستان ۷۴ قصیده ای در شأن و منزلت هنری این یگانه روزگار، سرودم. شعر را به استاد عبدالله جواری دادم که خوشنویسی آن را عهده دار شود. از آنجا که استاد جواری یکی از یاران گرمابه و گلستان حضرت آقا بود، با رویی گشاده از این پیشنهاد استقبال نمود و پس از خوشنویسی آن را قاب کرد و به همراهی جناب میبدی به محضر آقا رسیده و کار را تقدیم حضورشان کردیم.
به من فرمود که شعر را با صدای خودم برایش بخوانم. احساس تواضعی که آن روز از ایشان دیدم نه وصف شدنی است و نه قابل بیان. پس از گذشت چند روزی دوباره به منزل آقا آمدم و سراغ تابلو را از ایشان گرفتم. آقا آن را به خاطر فروتنی اش تا مدتها جلوی دید دیگران قرار نداد ولی پس از اینکه آن شعر در مجموعه شعرم به چاپ رسید و در نشریات محلی نیز چاپ شد؛ آنوقت آقا از پنهان کردن آن تابلو صرف نظر کرد.
نهایتاً نیاز به فرصت و حال و مجالی فراق می باشد تا بشود جوانب زندگی مذهبی و هنری حضرت آیت الله نجومی را به تصویر واقعی کشید ولی این بهت و سوگ بزرگ، فرصت اندیشیدن و یادآوری خاطرات را از بنده گرفته است. لذا تقاضا می کنم عزیزانی که می خواهند این هنرمند فرهیخته دانشمند و مجتهد بزرگ شیعه را بهتر بشناسند به همان زندگی نامه خودنوشت ایشان، مراجعه کنند.
البته با این توضیح که تواضع و کم گویی از خود، بسیار در آن موج می زند. عروج عارفانه اش را به دوستاران و آشنایان و علاقمندان به حضرتش را تسلیت گفته و علو درجات را برای ایشان از درگاه خداوند جلیل، مسئلت دارم. یادش هماره در دلها زنده باد.
در خاتمه شکسته بسته ای را تقدیم روح بزرگ و ملکوتی ایشان داشته ام که با حالی زار و اندوهگین به این گونه گفته شده است:
آفتاب هنر
کبوتر دلم از سینه، ناگهان پر زد
به آسمان نه- به دنیای بی زمان پر زد
خبر رسید به باران- خبر رسید به ابر
خبر رسید بپوشید جامه ای از صبر
کدام صبر تواند که بار غم بکشد؟
چرا فقط دل ما باید این ستم بکشد؟
ز دیده ای که ترا دیده، می چکد نم نم
- سرشک غصه به روی زمین پر ماتم-
ببین به سوگ نشستند جمله یارانت
تو رفتی و همه ماندند داغدارانت
تو آفتاب هنر، در دیار ما بودی
همیشه یار و همیشه کنار ما بودی
ستاره ی سحری بودی و درخشیدی
به صبح صادق ما، عارفانه تابیدی
به اقتدای تو برخاست قلب پیر و جوان
به گفته های تو دل خوش، ضمیر و باور جان
شبیه کاغذ زر می برند خط تو را
به نقد و مایه جان می خرند خط تورا
هنرشناس کجا رفته تا بگوید باز
که نیست مثل تو شخصی به این مقام فراز
هر آن چه از تو نویسند کاتبان زمان
یقین که برتر از آنی، بدون شک و گمان
وجود پاک تو نقش است بر دل مردم
هماره نام تو باقی است در دل مردم
دریغ! فاصله افتاد بین ما و شما
فغان که دست اجل برد آفتاب تورا
دلی شکسته و روحی شکسته تر داریم!
ز رفتن تو چه داغی که بر جگر داریم!
نشسته ایم به یادت- به حسرتیم و به آه
به رسم جد تو داریم درد دل با چاه
نشان سبزی تو- با بهار خواهد ماند
همیشه چهره تو، ماندگار خواهد ماند
به روی عشق نپاشند گرد نسیان را
هوای آینه ات، بی غبار خواهد ماند
برای آنکه بگیرد ز رهروان- دستی
به شاهراه هنر، تکسوار خواهد ماند
نبوده عرصه دین هرگز از نشان خالی
صدای زمزمه در چشمه سار، خواهد ماند
بیا تو ای دل غمدیده ام بگیر آرام
که یوسف تو ز خوبان یار، خواهد ماند
همت علی اکرادی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست